تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 15 مهر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):سه چيز است كه اگر مردم آثار آن را مى دانستند، به جهت حريص بودن به خير و بركتى ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1821069537




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

جامعه - كاهش دوران تحصيل دختران بررسي مي‌شود


واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: جامعه - كاهش دوران تحصيل دختران بررسي مي‌شود


جامعه - كاهش دوران تحصيل دختران بررسي مي‌شود

تا اواخر مصاحبه فكر مي‌كردم مهم‌ترين بخش گفت‌وگو بخش مربوط به تفكيك كتاب‌هاي درسي دختران و پسران است تا اينكه علي ذوالعلم، مشاور وزير آموزش و پرورش و مديركل دفتر برنامه‌ريزي و تاليف كتاب‌هاي درسي از بررسي طرح جنجال‌برانگيز ديگري خبر داد. طرح كم‌ كردن دوران تحصيل دختران. شوكي كه اين خبر به مصاحبه و من وارد كرد در حدي بود كه مجبور شوم بخش‌هاي مهم ديگري از مصاحبه را براي گنجاندن سوالاتي در مورد اين طرح حذف كنم. حجت‌الاسلام ذوالعلم اولين مشاور معمم وزير آموزش و پرورش بعد از 30 سال است. معلوم است كه از سه‌سال پيش كه در اولين نشست خبري‌اش به ما معرفي شد بيش از پيش در سمتش جا افتاده، آنچنان كه در مسير تحولي كه نظام آموزش و پرورش براي خود تعيين كرده از جست‌وجو براي طرح‌ها و برنامه‌هاي جنجال‌برانگيز فروگذار نمي‌كند. صبور و موقر به سوالات ما پاسخ مي‌دهد و در دادن وقت مصاحبه نهايت همكاري را دارد.

چندي پيش در خبري آمده بود كه حوزه علميه قم طرحي را با عنوان طرح جامع نظارت و تدوين كتب درسي در دست دارد. آيا با فضاي ديني اسلامي كه بر كل جامعه حاكم است و در راستاي همكاري مدرسه و حوزه اين امكان وجود ندارد كه حوزه به‌طور خاص و جدا از دستگاه‌هاي ديگر قصد نظارت خاص بر كتاب‌هاي درسي دارد؟
طبق قانون مصوب مجلس شوراي اسلامي در مورد شوراي‌عالي آموزش و پرورش وظيفه نظارت بر برنامه‌ها و كتاب‌هاي درسي به عهده شوراي‌عالي آموزش و پرورش قرار دارد بنابراين تنها مرجع قانوني كه مي‌تواند بر كتاب‌هاي درسي نظارت قانوني كند شوراي‌عالي آموزش و پرورش است. ولي ما از بقيه دستگاه‌ها كمك علمي و پژوهشي دريافت مي‌كنيم. از حوزه، از پژوهشگاه‌ها نظرخواهي مي‌كنيم. كمك آنها به معني نظارت نيست. در اين چند سال هيچگونه نظارتي از طرف حوزه علميه بر كتاب‌هاي درسي اعمال نشده. ولي يك نوع همكاري بين ما و حوزه‌هاي علميه وجود داشته كه از زمان وزارت آقاي مظفر شروع شده، در دوره آقاي حاجي هم استمرار پيدا كرده و در دوره آقاي فرشيدي تقويت شد و حالا هم ادامه دارد. بحث بر سر اين است كه حوزه علميه با توانمندي تخصصي خود به‌خصوص در مورد كتاب‌هاي ديني مي‌تواند به ما كمك كند و ما آماده هستيم اين كمك را دريافت كنيم. آن مطلب به اين صورت مطرح نبوده كه حوزه علميه نظارتي بر كتاب‌هاي درسي داشته باشد. قطعا خبر مخدوش است. يا ما چنين چيزي را اطلاع نداريم. حدسم اين است كه دوستان از يك پروژه پژوهشي خبر دادند.
سازمان برنامه‌ريزي و تاليف كتاب‌هاي درسي همواره به همكاري با اساتيد تاكيد مي‌كند اما هرگز نديديم از اساتيد بنام در حوزه‌هاي تاريخ، محيط‌زيست و ايران‌شناسي و ادبيات و... در اين كار دعوت شود؟ چرا با اساتيد بنام ارتباط نمي‌گيريد؟ آيا آنها به دلايلي تمايل به همكاري با شما را ندارند يا شما گزينشي عمل مي‌كنيد؟
ما بستر‌سازي‌هاي خوبي انجام داديم و سعي كرديم اين كار را در قالب يك فرآيند درآوريم. اعتقاد داريم شوراي برنامه‌ريزي و تاليف ما يك شوراي ملي است و بايد بتواند در سطح كلان از همه توانمندي‌ها استفاده كند ولي خود همين شخصيت‌ها بعضا نمي‌توانند فرصت كافي براي ما قرار بدهند. چون جلسات شوراي تاليف و برنامه‌ريزي گروه هر هفته جلسه دارند و افراد بايد كار مطالعاتي انجام دهند خوب اينجور افراد هم يا گرفتارند يا تدريس دارند يا پروژه دارند و مجموعا در آن حدي كه فضاي آموزش و پرورش اقتضا كند نمي‌توانند وقت بگذارند. ضمن اينكه در نشست‌هاي تخصصي نقد و بررسي كتاب‌هاي درسي حضور همه افراد از هر طيف فكري آزاد بوده. نشست‌ها از سال گذشته شروع شده و ادامه دارد و از همه صاحبنظران دعوت مي‌كنيم براي طرح ديدگاه‌هايشان البته قولي نمي‌دهيم براي عمل كردن به ديدگاه‌ها، چون بايد ما همه را در يك سامانه درآوريم و به دانش‌آموزان ارائه دهيم. شعار ما در سازمان تاليف و برنامه‌ريزي كتب درسي اين است كه در سازمان به روي همه باز است و ما با روي باز از نظرات همه استقبال مي‌كنيم.
برنامه درسي ملي الان در چه مرحله‌اي است؟
از سه سال قبل اواخر سال 84 تدوين آن شروع شده است. دو سال فرصت داريم و بايد در ارديبهشت سال آينده اين را به شوراي‌عالي آموزش و پرورش تقديم كنيم. ما تا آخر امسال بايد بتوانيم نگارش اول را به شوراي‌عالي آموزش و پرورش ارائه بدهيم بعد از اينكه شورا روي آن اعمال‌نظر كرد و اعتباربخشي شد در شورا تصويب مي‌شود و به اجرا در مي‌آيد.
در برنامه درسي ملي آيا نيازهاي دانش‌آموزان متعلق به قوم و مذاهب ديگر ديده شده است. به‌خصوص كه عنوان مي‌شود يكي از دلايل افت تحصيلي دانش‌آموزان مناطق اقوام ايراني به دليل تفاوت زبان درسي با زبان مادري است.
اتفاقا بعضي از استان‌هاي مورد نظر شما از نظر وضعيت افت تحصيلي از استان‌هاي به ظاهر مركزي ما بهترند. ما در برنامه درسي ملي بايد تعيين تكليف براي همه عناصر بكنيم. اينكه چه مقدار از برنامه ما بايد انعطاف‌پذير باشد چه مقدار بايد غيرمتمركز باشد، چه مقدار بايد به هويت منطقه‌اي و بومي دانش‌آموز توجه كند همه اينها را ما بايد در برنامه درسي ملي مشخص كنيم. عملا هم ما در اين مسير قدم برداشتيم. معتقديم تقويت هويت ملي در بچه‌هاي ما يكي از مهم‌ترين كاركردها و اهداف برنامه درسي است و تقويت هويت ملي در كشور ما بدون توجه به هويت‌هاي منطقه‌اي و بومي ميسر نيست. يك دانش‌آموز كرد، بلوچ يا ترك در عين اينكه خود را كرد، بلوچ و ترك مي‌داند، متعلق به ايران مي‌داند. بنابراين توجه به اين داشتيم. در كتاب‌هاي درسي ما اين كار انجام شده در دوره متوسطه ما الان يك درس جغرافياي استان داريم. دقيقا متمركز مي‌شود بر جغرافياي هر استان و قرار است اين درس را به درس استان‌شناسي تبديل كنيم.
به‌طور مصداقي چطور به نيازهاي بچه‌هاي اين اقوام و مذاهب توجه مي‌كنيد؟
قبلا توجه داشتيم اما سامان‌مند و نظام‌مند نبوده و يك مقداري بر حسب انتخاب افراد و سليقه مديران اين كار انجام مي‌شده و با تنظيم برنامه درسي ملي اينها قانونمند مي‌شود و يك مرجع قانوني در كشور تعيين مي‌كند ما در هر جهتي چه خط‌مشي و سياستي را پيش بگيريم.
كمي ريزتر شويم. در كتاب‌هاي درسي به‌طور نمونه تعليمات اجتماعي چهارم دبستان آنجا كه به نقش‌ها و وظايف هر يك از افراد خانواده اشاره مي‌شود آمده نقش زن خانه‌داري، همسرداري،رسيدگي به تكاليف مدرسه بچه‌ها و امور خانه است. آيا واقعا اين نقشي كه به زنان نسبت داده مي‌شود با واقعيت جامعه يكي است. ياد دادن اين نقش به بچه‌ها در مدرسه ياد دادن پذيرش آشكار تبعيض در جامعه نيست؟
ما قطعا در برنامه‌هاي درسي‌مان در يك چارچوب هدف‌گذاري كاملا روشن بايد اين كار را انجام بدهيم يعني يك مبناي نظري مشخصي بايد داشته باشيم و بايد در آن چارچوب هدف‌گذاري كنيم. اگر بنا باشد فلسفه آموزش و پرورش اسلامي براي ما مبنا باشد تفاوت نقش بين زن و مرد در اسلام كاملا يك امر پذيرفته شده است. اين تفاوت‌ها جنبه طبيعي دارد و ريشه‌هاي فطري هم دارد بدون اينكه ذره‌اي در ارزش انساني زن و مرد تفاوتي ببينيم. زن و مرد هر دو انسان‌هايي هستند كه از ظرفيت‌هاي مشابه براي كمال برخوردارند و حتي در بعضي از زمينه‌ها ظرفيت‌هاي زنان بيشتر از مردان هم هست. در همان كتاب‌هايي كه اشاره كرديد ما تصاويري داريم كه زنان رأي مي‌دهند يا اينكه كار صنعتي انجام مي‌دهند بنابراين اينكه زن در بازار كار و در عرصه سياست حضور داشته باشد اينها قطعا هست. اما حضور خانوادگي زنان به عنوان مدير خانواده قطعا قوي‌تر است در جامعه ما.
اينگونه نحوه انتقال مطلب به بچه‌ها كاملا به تبعيض منجر شده است. جوابي كه همه بچه‌ها به اين سوال داده بودند تنها نقش مادري، خانه‌داري و همسرداري بوده است.
نبايد بگذاريم اين اتفاق بيفتد كه به يك تبعيض ناروا برسيم بايد پرهيز داشته باشيم. اما اينكه نقش‌هاي متفاوت اجتماعي و اقتصادي زن و مرد هم براي دانش‌آموزان روشن شود واقعا مسئله مهمي است. امروز دختران و پسران‌مان به نقش‌هاي خانوادگي خودشان خيلي اشراف ندارند و با آن مأنوس نيستند و بعدها در زندگي خانوادگي‌شان دچار چالش مي‌شوند. تصور اينها اين هست كه برابري زن و مرد در حقوق و در جايگاه و شأن انساني لزوما به اين معناست كه مثلا زن هم موظف است مثل مرد نان‌آور خانه باشد.
اين نسلي كه الان مي‌فرماييد نسلي هستند كه كتاب‌هايي را خواندند كه همه نقش زن را خانه‌داري و همسرداري و نقش مرد را نان‌آور عنوان كرده است.
البته يك نكته ديگر هم هست؛ تاثير‌گذاري روي نسل ما فقط از طريق كتاب درسي كه نيست. ما امروز يكي از چالش‌هاي اساسي‌مان در جامعه اين است كه ابزار مختلف نگرش‌هاي متفاوتي را به بچه‌هاي ما منتقل مي‌كنند و بچه‌هاي ما گاهي دچار يك سردرگمي هم مي‌شوند.
خب اساسا مسئله همين است كه آنچه در كتاب‌ها و برنامه‌هاي درسي مي‌آيد با زندگي واقعي متفاوت است.
تاكيد ما و سعي ما در هدف‌گذاري‌هايمان اين است كه شأن زن و شأن مرد هر دو در حد خودش توجه شود كتاب‌هاي ما با اين ديدگاه كه زن فقط بايد در خانه بنشيند و هيچ نقش اجتماعي و سياسي و اقتصادي نداشته باشد مخالفت كرده است.
مصداق اين ديدگاه به‌طور عيني چيست؟
عرض كردم تصاوير در كتاب‌ها. مثلا تصاويري است كه زنان دارند رأي مي‌دهند و كار علمي و صنعتي انجام مي‌دهند. اينها در كتاب‌هاي ما آمده مثلا زن را پشت ميكروسكوپ نشان داده است. در حال حاضر من فكر نمي‌كنم در كتاب‌هاي درسي ما اين تعادل رعايت نشده باشد يا اگر اشكالي وجود داشته باشد اشكال فاحشي باشد. البته بعضي‌ها هستند كه نقد مي‌كنند و با اين تصور كه ارزش انساني دختران به اين است كه بتوانند لزوما همه كارهاي پسرانه را انجام بدهند يا ارزش پسران در اين است كه همه كارهاي دخترانه را انجام بدهند با اين ديدگاه كتاب ما را نقد مي‌كنند. ما اصل اين ديدگاه را مورد نقد قرار مي‌دهيم و مي‌گوييم واقعا در زندگي انسان‌ها از نگاه علمي و تاريخي؛ اعتقادي بالاخره تفاوتي بين زنان و مردان از جهت نقش اجتماعي و خانوادگي وجود دارد يا نه اگر دارد به همان اندازه‌اي كه وجود دارد نه بيشتر و نه كمتر اينها را به بچه‌ها منتقل كنيم.
توجه به اين مورد در برنامه درسي ملي هست؟
بله يكي از نكات در برنامه درسي ملي همين هست كه ببينيم واقعا دختران ما، پسران ما چه استعدادهايي دارند و متناسب با آن نظام آموزشي تعيين شود. الان پسران ما نيازهاي ويژه‌اي دارند كه به آن توجه نكرديم بالاخره نيروي اصلي كارگري جامعه ما را پسرها تشكيل مي‌دهند، اگر پسرها اهل كار و آچار به دست گرفتن نباشند اهل بيل زدن نباشند واقعا جامعه ما فردا چه مي‌خواهد بشود. همه مي‌خواهند كارمند شوند و واقعا ركن خانواده را زنان تشكيل مي‌دهند. اگر دانش‌آموزان دختر ما با بحث تربيت و مديريت خانواده آشنا نشوند، جامعه فردا چگونه مي‌شود.
چندي پيش از طرف آقاي علي‌احمدي مسئله تفكيك جنسيتي كتاب‌هاي درسي مطرح شد كه مخالفت‌هاي زيادي را در پي داشت. از آنجا كه ايشان در نيمه راه تدوين برنامه درسي ملي به وزارت آموزش و پرورش منصوب شدند آيا اين مورد در برنامه درسي گنجانده شده يا هم‌اكنون نظر ايشان اعمال شده است؟
ببينيد اميدوارم بحث ما دقيق مطرح شود و موجب بدفهمي و سوءتفاهم نشود. هر نظام تعليم و تربيتي يك مبناي فلسفي خاص خودش را دارد، يعني مباني انسان‌شناسي هستي‌شناسي و معرفت‌شناسي اينها پايه‌هاي نظري هر دستگاه تعليم و تربيت را شكل مي‌دهد. ما به خاطر اينكه اسلام را به عنوان يك دين معقول پذيرفتيم خود به خود مباني تعيلم و تربيت ما از اين مباني است. در اين مباني به‌طور صريح مشخص است كه زن و مرد هر دو انسانند و به تربيت نياز دارند كه آنها را در رسيدن به كمال انساني كمك كند. بنابراين در جهت بنيادي‌ترين آموزش‌ها حتما زن و مرد مشتركند هر دو بايد با نگرش‌هاي عميق آشنا باشند، مسووليت‌هاي اجتماعي خود و مكارم اخلاقي و علمي خود را تقويت كنند اما يك بخشي از نيازهاي دختران و پسران ما متفاوت است. آن بخش متفاوت بخش اصلي برنامه درسي ما نيست.
منظورتان آموزش‌هاي جنسي است؟
آموزش‌هاي جنسي نه، بلكه آموزش‌هايي كه به جنسيت بر مي‌گردد يعني تفاوت‌هاي جنسيتي كه بين زن و مرد هست، نقش‌ها و آموزش‌هاي مختلفي را اقتضا مي‌كند. بايد ما اينها را ببينيم. اين به اين معني نيست كه ما همه كتاب‌هاي درسي‌مان از همديگر متفاوت باشد. مثلا در درس ديني در بحث اصول زن و مرد مشتركند. اما در احكام شرعي تفاوت وجود دارد. حالا اگر اين تفاوت خواست در يك كتاب به 15 درصد برسد، نمي‌توانيم اين 15 درصد را هم براي دختران و هم براي پسران بگذاريم و بگوييم هر دو از يك كتاب استفاده كنند. بلكه آنجا بايد يك كتاب براي دختران و يك كتاب براي پسران داشته باشيم. اگر سخن از تفكيك كتاب هست به اين معنا نيست كه همه مطالب متفاوت است. بلكه ما به خاطر مطالب متفاوت دو كتابش كرديم. آن هم براي تسهيل در يادگيري. اما كتاب رياضي دختران و پسران بايد متفاوت باشد؟ اين را ما هنوز بهش نرسيديم. ممكنه نظرياتي مطرح شود اما هنوز به اين نرسيديم كه همه كتاب‌هاي ما در همه دوره‌ها و پايه‌ها بايد متفاوت باشد. ولي در حال حاضر هيچ كدام از كتاب‌ها متفاوت نيست. در برنامه درسي ملي ما به اين مطلب توجه كرده‌ايم كه اين تفاوت‌ها در حدي كه واقعيت دارند ديده شوند. نه بيشتر و نه كمتر. يك بحث ديگري مطرح است كه هنوز به نتيجه مشخصي نرسيده و در قالب يك سوال قابل طرح است و آن سوال اين است آيا اساسا طول زماني كه دانش‌آموزان دختر ما به آموزش نياز دارند با طول زمان پسران ما يكسان است؟ آيا استعداد برتر دختران و تمركز دختران بر آموزش موجب تسريع در آموزش نمي‌شود كه ما بگوييم اگر يك محتواي مشترك و ثابتي داريم براي دختران و پسران. شايد دختران اين توان و اين كشش را داشته باشند كه در زمان كوتاه‌تري اين آموزش را ببينند. و ما بيخود يك سال دختران را معطل پسران نكنيم. اين بحث هم اخيرا در بعضي از محافل كارشناسي مطرح شده كه هوش يادگيري دختران در دوره عمومي قبل از دانشگاه تا سن 17 سال از پسران قوي‌تر است. آمار ميانگين معدل بچه‌ها و ورود بچه‌ها به دانشگاه همه اينها را تاييد مي‌كند. اين بحث در قالب يك سوال مطرح است ما هنوز به جمع‌بندي مشخصي نرسيديم. آنچه كه در دنيا وجود دارد اين است كه دخترها و پسرها را از اين جهت مساوي ديدند.
كشوري را سراغ داريد كه آموزش‌هاي رسمي دختر و پسر از نظر مدت زمان با هم فرق كند؟
نه نداريم ولي اگر به اين جمع‌بندي برسيم يك نوآوري خواهد بود و ممكن است بقيه را هم متوجه اين نكته كند.
چون يكي از نگراني‌هاي برخي دستگاه‌ها بالا رفتن سن ازدواج دختران است آيا طرح چنين موضوعي براي دختران براي ازدواج سريع‌تر آنها نيست؟
نه. اما واقعا يكي از نگراني‌هاي دختران اين است كه سن ازدواج آنها به تاخير مي‌افتد. الان با توسعه تحصيلات عالي در كشور دختران تا قبل از اينكه كارشناسي را تمام نكنند خيلي وارد خانواده نمي‌شوند و خود دختران احساس مي‌كنند اگر مي‌توانستند زودتر اين فرصت را پيدا كنند، شايد بهتر بود.
يعني زودتر درس‌شان تمام مي‌شد و ازدواج مي‌كردند؟
احسنت. بدون اينكه ما فرصتي را از دختران بگيريم. يعني يك بحث ظريف اينجاست. در واقع به خاطر اينكه حق دختران رعايت شود ما نبايد دختران را معطل پسران قرار دهيم. مثلا در يك مسابقه دو اگر دختران زودتر توانستند به نقطه هدف برسند ما به دختران بگوييم شما بايستيد چون پسرها از شما كند‌تر مي‌آيند، كندي اينها را تحمل كنيد.
چه مكانيسمي تعريف مي‌كنيد تا دختران همان محتواي علمي پسرها را در زمان كمتر ياد بگيرند؟
اگر اين نظر كارشناسي تاييد شود كه دختران هوش و توان يادگيري‌شان و تمركز يادگيري‌شان بيشتر از پسران است يعني ما در نظام آموزشي فعلي‌مان داريم يك بخشي از ظرفيت و توان دختران را ناديده مي‌گيريم. بايد به‌گونه‌اي عمل كنيم كه مطمئن شويم همان كيفيت آموزشي و همان محتواي آموزشي مورد نياز به دختران هم برسد. تا زماني كه كارشناسان به درستي اين نظر نرسند ما دست به كار نمي‌شويم. در حال حاضر به عنوان يك سوال علمي و كارشناسي مطرح است.
در اين صورت تكليف تعهدات بين‌المللي آموزش و پرورش و وظايف تاكيد شده در قانون اساسي در مورد آموزش افراد چه مي‌شود؟
ما اين ملاحظات را بايد داشته باشيم. ما فقط به يافته‌هاي علمي بسنده نمي‌كنيم. بايد به‌گونه‌اي عمل كنيم كه تعارضي با قانون اساسي و تعهدات بين‌المللي ما نداشته باشد.
اين يك‌جور تبعيض نيست؟
نبايد منجر به تبعيض شود، ولي فكر مي‌كنيم اين بحث اگر از نظر علمي مطرح شود قاعدتا كساني وارد ميدان خواهند شد و از اين بحث دفاع خواهند كرد. ممكن است بعضي‌ها بخواهند از آن الگوبرداري كنند.
سهم پژوهش در كشور ما از درآمد ناخالص ملي به يك درصد هم نمي‌رسد چطور مي‌توانيم بگوييم ما در تحقيقات به چنين چيزي رسيديم كه هيچ يك از 200 كشور جهان به آن نرسيده‌اند. آموزش و پرورش ايران ظاهرا روابط كاري خوبي با ژاپن دارد حتي ژاپن هم چنين روش آموزشي ندارد؟
نه اينجور نيست. اتفاقا يكي از صاحبنظران برنامه درسي ژاپن اينجا بود، ديدم در مورد چالش‌هايي كه ما خودمان به راه‌حل‌هايي رسيديم آنها هنوز نرسيده‌اند.
صحبت سر بومي بودن و تطابق برنامه‌ها با بستر عملي كار نيست. شما مي‌گوييد يك بحث علمي و تحقيقي من هم به جنبه علمي‌اش اشاره دارم. اگر اين موضوع مبناي علمي داشت ما حداقل بايد يك نمونه در دنيا مي‌داشتيم.
نه ممكن است حالا آنها نفهميدند ما فهميديم چه اشكالي دارد. ما معتقد نيستيم بقيه بيشتر از ايراني‌ها مي‌فهمند يكجا ممكن است ما بهتر بفهميم.
فرموديد يكي از دلايل طرح موضوع كم كردن زمان تحصيل دختران در مدرسه مسئله بالا رفتن سن ازدواج بوده است؟
نه به عنوان يك علت ولي به عنوان يك قرينه چرا. يعني ما اگر بتوانيم فرصت دختران را براي ورود به زندگي خانوادگي در يك موقع مناسب فراهم كنيم اين يك كمكي است به آنها و ما آنها را در نظام آموزشي معطل نمي‌كنيم.
 يکشنبه 3 آذر 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: همشهری]
[مشاهده در: www.hamshahrionline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 230]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن