واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > متقی، ابراهیم - سیاست خارجی ایران طی سال های گذشته بر اساس پیگیری برخی از اهداف بنیادین امنیت ملی ایران در حوزه های منطقه ای و بین المللی بوده است. عرصه سیاست خارجی عموما در قالب های تداوم و تغییر قرار دارد به این معنا که بسیاری از هنجارهای سیاست خارجی ایران در طی شش سال گذشته را باید ادامه روندهای روندهای بیست و شش سال قبل از آن داشت. به عبارت دیگر بسیاری از معیارهای و جهت گیری ها بویژه در حوزه های تقابل گرایی با ایالات متحده امریکا و همچنین تضادهای منطقه ای که وجود دارد، به دوران گذشته مربوط است. در واقع حوزه هایی از تداوم را در ارتباط با تضاد رویکرد امنیتی ایران با برخی از قدرت های بزرگ شاهدیم. اما طبعا سیاست خارجی دولت آقای احمدی نژاد بر اساس شوک های مرحله ای شکل گرفته بود به این معنا که رویکرد این بود که فضای سیاسی بین المللی را همواره با شوک هایی روبرو کند که پیوند هویت ایرانی و اسلامی با یکدیگر را نشان دهد و اینکه این هویت مشترک می تواند به عنوان نیروی موثری در خاورمیانه ایفای نقش کند. طبعا چنین وضعیتی با چالش هایی هم روبرو خواهد شد به طور مثال باید به ائتلاف جهان عرب با امریکا در برخورد با ایران اشاره کرد. کشورهایی همانند مصر و عربستان سعودی و اردن و امارات عربی متحده به عنوان خط مقدم تعارض با ایران و در چارچوب ائتلاف گرایی با امریکا قرار گرفتند. این وضعیت در دوران گذشته کمتر دیده می شد بویژه از سال 70 به بعد در حدود دو دهه ما شاهد جلوه هایی از تنش زدایی و اعتماد سازی بودیم اما طبیعی است که فراز و نشیب هایی در روندهای سیاست خارجی ایران در برخورد با فضای منطقه ای و بین المللی بوجود آید. به همین دلیل هم شاهد شکل گیری چنین ائتلافی در فضای منطقه ای و بین المللی در مقابل ایران بودیم و نشانه آن را هم می توانیم در بسیاری از اسناد ویکی لیکس که منتشر شدند و مرتبط با ایران هستند، ببینیم. این اسناد نشان می دهند که ائتلاف های منطقه ای و بین المللی طی سال های گذشته افزایش بیشتری پیدا کرده است. همین مساله را باید یک دلیل افزایش تهدیدات علیه ایران دانست به این معنا که در طی سال های گذشته ایران از یک سو توانست مطالبات بین المللی و منطقه ای خود را گسترش دهد و از سوی دیگر در همین دوران با تساعد تهدید روبرو شد. کاری که بر عهده آقای صالحی گذاشته شده را باید در ارتباط با کاهش تهدیدات دانست. یعنی در برخی موارد وزیر خارجه باید سطح تعارض را در فضای بین المللی و منطقه ای کاهش دهد و در برخی موارد جهت گیری و رویکرد کاملا ماهیت متفاوتی خواهد داشت. آقای صالحی مدتی نماینده ایر ان در آژانس بین المللی انرژی اتمی بود و مدتی هم رئیس سازمان انرژی اتمی بوده و بر این اساس برای کسانی که موضوع فعالیت های هسته ای ایران را در سطح بین المللی پیگیری می کنند او می تواند به عنوان یک فرد شناخته شده و تاثیرگذار تلقی شود. بر این اساس یکی از بحث های جدی سیاست خارجی و امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران را باید موضوع مربوط به فعایت های هسته ای ایران دانست. از این پس معتقدم که نقش و جایگاه وزارت امور خارجه در مقایسه با شورای عالی امنیت ملی در رابطه با موضوعاتی مانند پرونده هسته ای کشور پررنگ تر خواهد شد. طی شش سال گذشته این شورای عالی امنیت ملی بود که موضوعات مهم امنیتی را هدایت و سازماندهی می کرد اما از این پس چون مساله هسته ای ایران در حوزه تخصصی، تکنیکی و فنی و اداری آقای صالحی بوده بر این اساس از این زمان به بعد نقش وزارت خارجه و شخص وزیر امور خارجه در این عرصه های بیشتر خواهد شد. نکته دیگر این است که نگرش تنش زدایی با کشورهای عربی موضوعی جدی در سیاست خارجی کشورمان است. کشورهای عرب با توجه به شوک سیاسی و امنیتی که با آن روبرو شدند در وضعیتی قرار دارند که نمی توانند هویت گرایی اسلامی را در سیاست داخلی و خارجی خود نادیده بگیرند. به همین دلیل است که آنها ناچار خواهند بود تا واقعیت های تاثیرگذار هویت ایرانی و سیاست خارجی ایران را در فضای خاورمیانه مورد پذیرش قرار دهند. این موضوعی است که زمینه را برای انعطاف پذیری جهان عرب در برخورد با ایران فراهم می کند. فکر می کنم این امر یکی از شانس های ویژه ای است که علی اکبر صالحی در اختیار دارد برای آنکه بتواند تعامل و تنش زدایی با کشورهای عربی را در شرایطی پیگیری کند که آنها در وضعیت بحران قرار گرفته اند. زمانی که واحدهای یک منطقه در وضعیت بحران قرار گیرند تلاش می کنند که از انعطاف پذیری بیشتری بهره بگیرند. نکته دیگر که باید در برنامه های آتی وزارت خارجه جدی گرفته شود تعاملی است که با جهان غرب ایجاد خواهد شد. حتی برگزارکنندگان کنفرانس مونیخ تمایل زیادی داشتند که آقای صالحی در این کنفرانس شرکت داشته باشد. کنفرانس مونیخ همانند کنفرانس پراگ و اوتاوا در حوزه کنفرانس های امنیتی بسیار مهم در سطح بین المللی است. به بیان دیگر ارزش کنفرانس مونیخ همانند ارزش کنفرانس داووس در حوزه اقتصادی است. بر این اساس تمایل کشورهای اروپایی برای شرکت وزیر امور خارجه ایران در کنفرانس مونیخ را باید در این چارچوب بررسی کنیم که آنها می خواستند ارزیابی نوینی از رویکردهای جدید یا نوع نگرش ایران نسبت به فضای منطقه ای و بین المللی داشته باشند. به این ترتیب یک فضای جدید ایجاد شده که با توجه به سابقه اداری و بروکراتیک علی اکبر صالحی و شرایط خاصی که جمهوری اسلامی ایران در وضعیت موجود با آن روبروست معنا پیدا کرده است. بنابراین فرایندهای سیاست خارجی ایران از این به بعد در مقایسه با قبل تحرک بیشتری پیدا می کند چراکه بخشی از اختلافاتی که در حوزه های ساختاری ایران وجود داشت، کاهش پیدا می کند. در ماه های گذشته مساله تفکیک شورای عالی امنیت ملی از وزارت خارجه یا به نوعی تلاش برای حاشیه ای کردن وزیر امور خارجه به چشم می خورد اما در وضعیت فعلی دولت چنین نگاهی را ندارد. بر این اساس امکان تحرک در فرایندهای سیاست خارجی وجود دارد اما این امر منوط به فعال سازی بدنه تغییر فکری در وزارت امور خارجه توسط شخص وزیر است. یعنی که بداند اولا حوزه های بحرانی کدام اند و ثانیا این حوزه های بحرانی توسط چه کسانی کنترل می شود و ثالثا ایران چگونه می تواند در فضای حوزه های بحرانی به ایفای نقش بپردازد. سال های گذشته تلاشهایی در زمینه رابطه دیپلماتیک ایران و مصر مجددا برقرار کردند و سطح روابط را به سطح سفیر برسانند وقوف دقیقی نسبت به تضادهای ساختاری مصر با رهیافت های استراتژیک جمهوری اسلامی ایران نداشتند و در آن مقطع زمانی به هیچ وجه چنین فضایی امکان پذیر نبود. اما در مصر پس از مبارک می توان انتظار ایجاد فضای تعامل بسیار جدی برای سیاست خارجی ایران داشت اما باید دانست که انتظارمان از مصر نباید زیاد باشد. بیشترین مطلوبیت برای اهداف سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران این است که تحولی شکل گرفته و یکسری از کارگزارانی که دارای تضادها و خصومیت های جدی با جمهوری اسلامی بودند به نوعی اعتبارشان را در صحنه سیاسی مصر و کشورهای عربی از دست داده اند. همین مساله می تواند زمینه تحرک سیاست خارجی ایران را در فضای منطقه ای افزایش دهد. به این ترتیب علی اکبر صالحی امروز شانس بسیار خوبی دارد که از پیشینه و اعتبار بروکراتیک خود استفاده کرده و بتواند در سه حوزه شامل کشورهای عربی، جهان غرب و در برخورد با گروه 1+5 برای حل موضوع هسته ای ایران تحرکی داشته باشد که بر اساس این تحرک جلوه هایی از تعامل تاثیرگذار بوجود آید. در شرایط موجود ما بیش از هر مقطع زمانی دیگر نیازمند آن هستیم که بتوانیم برخی از مشکلات منطقه ای و بین المللی خود را حل کنیم. تا زمانی که این مشکلات وجود داشته باشد زمینه عبور از فضای بحرانی موجود دشوار خواهد بود و تحرک جمهوری اسلامی ایران را با محدودیت بیشتری مواجه می سازد. استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 354]