تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1834988092
پیامبر از نگاه امیرالمؤمنین/ یادداشتی از علامه محمدتقی جعفری
واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: اندیشه - نوشته زیر از یادداشت های علامه محمدتقى جعفرى شارح بزرگ نهجالبلاغه، در توصیف شخصیت رسول خدا(ص) از زبان على بن ابیطالب(ع)، گلچین شده است. توصیفات بسیار عالى درباره پیامبر اکرم از زبان امیرالمؤمنین علیهالسلام آمده است که ما آنها را متذکر مىشویم: 1- إلى أن بعث اللّه سبحانه محمّدا رسولاللّه صلىاللّهعلیهوآله لإنجاز عدته و إتمام نبوّته مأخوذا على النّبیّین میثاقه، مشهورة سماته، کریما میلاده ...، نهجالبلاغه خطبه 1؛ (تا آنگاه که خداوند سبحان، محمّد رسول اللّه صلىاللّهعلیهوآله را که پیمان پذیرش پیامبرى او را از همه پیامبران گرفته بود، براى انجام وعده خویش و اتمام اصل نبوّت مبعوث نمود، پیامبرى با علامات مشهور و ولادت شریف...) امیرالمؤمنین علیهالسلام در این جملات این صفات را براى پیامبر بیان فرمودهاند: الف. وسیله انجام یافتن وعده خداوندى که عبارتست از ارسال پیامبران براى هدایت مردم. ب. اتمام کننده نبوّت و ختم رسالت با آوردن دین جاودانى اسلام. ج. خداوند میثاق بعثت او را بر همه عالمیان و آوردن دین جاوید، از همه پیامبران گرفته بود. د. علامات طبیعى و روحى او در کتابهاى آسمانى و در معلومات اهل ذکر مشهور بوده است. ه. میلاد او با کرامت بود، یعنى با نظر به سلسله پدران و مادران آنحضرت،هیچ فردى از چنان سلسله شریف با آن شرایط با عظمت بهدنیا نیامده بود. 2- إنّاللّه بعث محمّدا صلىاللّهعلیهوآله نذیرا للعالمین. و أمینا على التّنزیل ...، نهجالبلاغه خطبه/106، (خداوند متعال، محمّد صلىاللّهعلیهوآله را تبلیغ کننده [برحذر دارنده] عالمیان و امین براى فرستادن قرآن و رسالت مبعوث نمود.) در این جملات دو صفت بسیار مهم آمده است: الف. تبلیغکننده [بر حذر دارنده] عالمیان از غوطهورشدن در خودخواهىها و خودکامگىها و فرو رفتن در معاصى با بیان نتایج ناگوار این پلیدىها. ب. امین مطلق در تلقّى وحى و رسانیدن آن به بندگان خداوند. 3- حتّى أفضت کرامة اللّه سبحانه و تعالى إلى محمّد صلىاللّهعلیهوآله فأخرجه من أفضل المعادن منبتا، و أعزّ الأرومات مغرسا، من الشّجرة الّتى صدع منها أنبیائه و انتجب منها أمنائه. عترته خیر العتر و أسرته خیر الأسر، و شجرته خیر الشّجر، نبتت فى حرم، و بسقت فى کرم، لها فروع طوال، و ثمر لا ینال، فهو إمام من اتّقى و بصیرة من اهتدى، سراج لمع ضوئه، و شهاب سطع نوره، و زند برق لمعه، سیرته القصد و سنّته الرّشد، و کلامه الفصل، و حکمه العدل ...، نهجالبلاغه/خطبه/94؛ (تا آنگاه که کرامت خداوندى سبحانه و تعالى منتهى به محمّد صلىاللّهعلیهوآله گشت. خداوند آن وجود مقدس را از برترین معادن رویاننده و عزیزترین اصول و ریشهها براى کاشتن بیرون آورد، از آن درختى که خداوند آنرا بشکافته و پیامبرانش را از آن بیرون آورده، و امناى خود را از آن برگزیده است. عترت پیامبر اکرم صلىاللّهعلیهوآله بهترین عترتها است، و دودمانش بهترین دودمانها، و درختش بهترین درختها است که در حرم روییده شده و به رشد رسیده است. براى آن درخت شاخههایى است بلند و ثمریست غیر قابل وصول. پیامبر اکرم پیشواى کسى است که تقوى بورزد، و وسیله بینایى است براى کسى که هدایتیافته باشد. چراغى است که روشنائیش درخشیده و ستارهایست که نورش بارز و آشکار و آتشزنهایست که لمعان آن برق تولید نموده است. سیرتش اعتدال و سنتش رشد و کلام او جدا کننده حق و باطل از هم، و حکم او عدل محض است...) امیرالمؤمنین علیهالسلام در این جملات صفات زیر را براى پیامبر اکرم صلىاللّهعلیهوآله بیان فرموده است: الف. شرافت نسب و عظمت نیاکان که پیامبرانى گرامى از آنها بودهاند و در خطبه 1ص44 نیز به این صفت اشاره فرمودهاند. ب. شرافت محیط خاص که مکه (حرم خدا) است. ج. دودمانش بهترین دودمانها است. مقصود ائمه معصومین علیهمالسلام و دیگر فرزندان متقى و رشد یافته آن حضرت مىباشد. شرافت و عظمت دودمان پیامبر اکرم صلىاللّهعلیهوآله نه تنها بهجهت انتساب آنان به آن حضرت مىباشد، بلکه بهجهت تکاپو و کوشش آنان در مسیر رشد و کمال بوده است، این معنا از جمله «و بسقت فى کرم» (و بهرفعت و عظمت در کرامت انسانى نائل آمدند) و دهها جملات دیگر از کلمات امیرالمؤمنین علیهالسلام در توصیف خاندان عصمت در نهجالبلاغه و دیگر سخنان آن بزرگوار، با کمال صراحت بر مىآید. د. براى عترت پیامبر اکرم صلىاللّهعلیهوآله شاخههایى است بلند [در معرفت و کرم و تقوى و حکمت و عرفان و شجاعت] و ثمریست غیر قابل وصول، به این معنى که محصول زندگانى پر خیر و برکت عترت پیامبر بالاتر و با عظمتتر از آناست که از درخت حیات مردم معمولى برآید. ه. پیشواى متقیان. و وسیله بینایى براى هدایتیافتگان. و. روشنایى تابان، ستارهاى پر نور و بهوجود آورنده انوار. ز. سیرتش اعتدال. ح. سنتش رشد. ط. کلامش جداکننده حق و باطل از یکدیگر. ى. حکم او عدل محض. 4- فهو أمینک المأمون و شهیدک یوم الدّین، و بعیثک نعمة، و رسولک بالحق رحمة. ... ، نهجالبلاغه/خطبه/106؛ (آن پیامبر، امین و مأمون تو، و شاهد تو در روز قیامت، و مبعوث از جانب تو که نعمتى براى جهانیان است، و رسول بر حق تو که رحمتى است براى عالمیان.) الف. امین و مأمون [در خطبه 26 ص 68 نیز آمده است.] ب. شاهد خداوندى در روز قیامت. ج. بعثت او نعمتى براى جهانیان و رحمتى براى عالمیان. 5ـ اختاره من شجرة الأنبیاء و مشکاة الضّیاء و ذوِابة العلیا، و سرّة البطحاء، و مصابیح الظّلمة، و ینابیع الحکمة. نهجالبلاغه/خطبه108، (خداوند سبحان پیامبر اکرم صلىاللّهعلیهوآله را از درخت انبیا و چراغدان روشنائى و پیشانى عظمت و از ناف بطحاء و چراغهاى روشنگر ظلمت و منابع حکمت آفرید.) الف. آفریده شده و برگزیده از نسل پیامبران [این صفت در خطبه 94ص139 نیز آمده است.] ب. شخصیتهاى نیاکان پیامبر منابع و کانون نور بوده و پیشانى روشن و بالا داشتهاند (آبرومند بودهاند.) ج. از محیط بسیار مناسب که بطحاء است سربلند کردهاند. 6ـ أرسله داعیا إلى الحق و شاهدا على الخلق، فبلّغ رسالات ربّه غیر و ان و لا مقصّر، و جاهد فى اللّه أعدائه غیر واهن و لا معذّر، إمام من اتّقى، و بصر من اهتدى. نهجالبلاغه/خطبه116؛ (خداوند پیامبر خود را براى دعوت بهسوى حق و شهادت بر خلق فرستاد، پیامبر رسالتهاى پروردگارش را بدون سستى و تقصیر تبلیغ نمود و در راه خدا با دشمنان خدا بدون مسامحه و سستى و اعتذار مجاهدت کرد. او پیشواى متقیان و بینایى براى هدایتیافتگان «یا هدایت جویان» است.) الف. رسالت او براى دعوت مردم بهسوى حق و شهادت بر خلق بوده است. [عمومیت رسالت او بهسوى حق در خطبه 26ص68 نیز آمده است.] ب. انجام دهنده رسالات خداوندى بدون سستى و تقصیر و اعتذار. ج. پیشواى متقیان [این صفت در خطبه 94ص139 نیز آمده است.] د. بینایى (وسیله بینایى براى هدایتیافتگان) یا براى هدایت جویان [این دو صفت نیز در خطبه 94ص139 آمده است.] 7ـ و لقد کان فى رسول اللّه صلىاللّهعلیهوآله کاف لک فى الأسوة، و دلیل لک على ذمّ الدّنیا و عیبها، و کثرة مخازىها و مساویها، إذ قبضت عنه أطرافها، و وطّئت لغیره أکنافها و فطم عن رضاعها، و زوى عن زخارفها نهجالبلاغه /خطبه160؛ (براى تو در وجود و سرگذشت پیامبر اکرم صلىاللّهعلیهوآله براى تبعیت کافى است و در وجود و سرگذشت آن بزرگوار براى تو دلیلى است بر توبیخ دنیا و عیب آن و فراوانى رسوایىها و بدیهایش، با توجه به این جریان که اطراف و عرصههاى این دنیا از پیامبراکرم گرفتهشده [سلب شده] و براى برخوردارى دیگران تسلیم و آماده گشت، و آن بزرگوار از شرّ این دنیا بریده شد و از زر و زیورهاى بىاساس آن برکنار گشت.) الف. پیامبر عظیمالشّأن زندگى دنیوى براى دنیا را توبیخ فرموده است. ب. او خود را از دنیا و عوامل لذّت و زر و زیورهاى بىاساس آن برکنار فرموده بود. 8- فتأسّ بنبیّک الأطیب الأطهر صلىاللّهعلیهوآله فإنّ فیه أسوة لمن تأسّى و عزاء لمن تعزّى. و أحبّ العباد إلى اللّه المتأسّى بنبیّه، و المقتصّ لأثره. قضم الدّنیا قضما، و لم یعرها طرفا، أهضم أهل الدّنیا کشحا، و أخمصهم من الدّنیا بطنا، عرضت علیه الدّنیا فأبى أن یقبلها، و علم أنّ اللّه سبحانه أبغض شیئا فأبغضه، و حقّر شیئا فحقّره، و صغّر شیئا فصغّره، و لو لم یکن فینا إلاّ حبّنا ما أبغض اللّه و رسوله، و تعظیمنا ما صغّر اللّه و رسوله، لکفى به شقاقا للّه، و محادّة عن أمر اللّه. و لقد کان صلىاللّهعلیهوآله یأکل على الأرض، و یجلس جلسة العبد، و یخصف بیده نعله و یرقع بیده ثوبه، نهجالبلاغه/خطبه/160؛ و پیروى کن از پیامبرت که پاک و پاکیزهترین مخلوقات بود، درود خداوندى بر او و فرزندان او باد، زیرا در آن وجود مقدس است شایستگى تبعیت براى کسى که بخواهد تبعیت نماید و شایستگى انتساب براى کسى که بخواهد خود را به او نسبت بدهد. و محبوبترین بندگان در نزد خدا کسى است که از پیامبرش پیروى نماید و از اثر او تبعیت کند. از دنیا اندکى با اطراف دندانهایش خورد و دهانش را از غذاى دنیا پر نکرد. و التفاتى به دنیا نفرمود، تهىگاه او از همه اهل دنیا لاغرتر و شکم او گرسنهتر از همه آنان بود. دنیا بر او عرضه گشت، او از قبول آن امتناع ورزید. [وقتى که] دانست خداوند چیزى را مبغوض داشته است، از آن چیز متنفر گشت [و وقتى که] دانست خداوند چیزى را تحقیر فرموده است، آن را تحقیر نمود، و چیزى را که خداوند ناچیزش کرده است، آنرا ناچیز تلقى نمود. و اگر در درون ما نبود مگر محبت ما درباره چیزى که مبغوض خداوندى است و یا تعظیم ما درباره چیزى که خدا و رسولش آنرا محقر فرمودهاند، از حیث مخالفت با خدا و خصومت با امر خداوندى کفایت مىکرد. آن رسول گرامى صلىاللّهعلیهوآله بر روى زمین غذا مىخورد و مانند برده مىنشست و کفش خود را با دستش مىدوخت [وصله مىزد] و با دست خود لباسش را پینه مىزد و بر الاغ برهنه سوار مىگشت و در پشت خود کسى دیگر را سوار مىکرد. و گاهى پردهاى درخانهاش آویزانبود که صورتهایى بر آن نقش شده بود، به یکىاز اعضاى خانوادهاش دستور مىداد: آن پرده را از جلو چشمان من دور کن، زیرا وقتى که به آن مىنگرم، دنیا و زر و زیورهاى بىاساس آنرا به یاد مىآورم. پس آن بزرگوار از ته قلب از دنیا اعراض فرمود و یاد آن را از نفس مبارکش محو نمود و دوست داشت زینت دنیا از نظرش ناپدید گردد، تا از آن زینت براى خود لباس فاخر اتخاذ نکند، و اعتقاد به ثباتش ننماید و امیدى به اقامت در این دنیا نداشته باشد، لذا دنیا را از نفس خود بیرون راند و آنرا به کوچ از قلبش وادار فرمود و از دیدگاهش ناپدید ساخت. و بدینسان هر کس چیزى را که مبغوض شمرد، نظر بر آن و یادآورى آنرا نیز مبغوض مىشمارد. در زندگانى مادى و معنوى رسول خدا صلىاللّهعلیهوآله حقایقى است که ترا به شناخت بدىها و عیوب دنیا دلالت مىنماید: زیرا آن بزرگوار با نزدیکان خاص خود گرسنگى کشید و با کمال تقربى که بهخدا داشت [و یا با عظمت منزلتى که دارا بود] زر و زیور دنیا از او دور شد. پس کسى که مىخواهد [حقیقت امر را درباره حیات مبارک پیامبر در این دنیا بداند] باید با عقلش نظاره کند و بفهمد که آیا خداوند متعال با دور ساختن پیامبرش از عوامل جالب و لذّتبخش دنیا، او را اکرام فرموده است، یا به او اهانت ورزیده است؟ اگر بگوید: خداوند با این دور ساختن پیامبرش از تعلقات دنیوى او را مورد اهانت قرار داده است، سوگند به خداوند بزرگ، قطعاً دروغ گفته است. و اگر بگوید: او را اکرام فرموده است، پس باید بداند که خداوند غیر از پیامبر را اهانت نموده است که دنیا را براى او گسترده و از نزدیکترین انسانها (پیامبراکرم) به او دور فرموده است. [هنگامىکه یک انسان دانست که خداوند نه تنها پیامبرش را با دور کردن از دنیا اهانت ننموده، بلکه او را اکرام فرموده است] باید از پیامبرش تبعیت کند و از اثر او پیروى نماید و از موضعى که پیامبر وارد عرصه امور شده است، وارد گردد. و در غیر این صورت از هلاکت و سقوط در تباهى در امن نباشد، زیرا خداوند متعال، محمّد صلىاللّهعلیهوآله را نشانهاى براى ظهور قیامت قرار داده و مژدهدهنده به بهشت و بر حذر دارنده از کیفر. [آن انسان کامل] از این دنیا با شکم گرسنه بیرون رفت و با کمال درستى و سلامت از عیوب و تباهىها به سراى آخرت وارد گشت. سنگى روى سنگ نگذاشت تا به راه خود رفت و دعوت پروردگارش را پاسخ داد. بسیار بزرگ است منّت [احسان] خداوندى بر ما که با وجود مقدس پیامبر بر ما انعام فرمود، پیامبر پیشروى که ما از او پیروى کنیم و رهبرى که پشت سر او گام برداریم. سوگند به خدا، آنقدر زره خود را پینه زدم که از پینه زن شرم نمودم. گویندهاى به من گفت: آیا این زره [پر از پینه] را دور نمىاندازى؟ به او گفتم: دور شو از من، مسافران شبرو در هنگام بامداد مورد ستایش قرار مىگیرند.) الف. رابطه پیامبراکرم با عوامل جالب و لذتبخش دنیا، همان رابطه برخوردارى از وسیله درحداقل ممکن بود و آنعوامل نتوانست توجه آنانسان کامل را بهسوى خود جلبنماید. ب. با داشتن قدرت بر جلب همهگونه عوامل جالب دنیا که خود را به آن حضرت عرضه کرده بود بیش از همه خود را از آن عوامل دور ساخته بود. ج. آن بزرگوار هر چه را که مبغوض و محقّر و ناچیز دربارگاه خداوندى بود [از آن جمله تعلق به دنیا] مبغوض و محقّر و ناچیز تلقى نمود. د. تواضع در حد اعلا؛ که موجب شده بود غذا بر روى زمین مىخورد و مانند بردگان مىنشست و کفش و لباس خود را با دست خود وصله مىزد و به الاغ برهنه سوار مىشد. ه. از زخارف (زر و زیور مشغول کننده دنیا) اعراض فرموده بود و زندگى پیامبر اکرم با کمال وضوح عیوب و بدىهاى تعلّق به دنیا را اثبات کرده است. ابتعثه بالنّور المضىء، و البرهان الجلىّ، و المنهاج البادى، و الکتاب الهادى، أسرته خیر أسرة، و شجرته خیر شجرة، أغصانها معتدلة، و ثمارها. نهجالبلاغه/خطبه161؛ النبىّ قد رکب معروریا و النبىّ قیل سافر ماشیا پیامبر بر الاغ برهنه سوار شده و پیاده مسافرت فرموده است. بلکه آن شه بس پیاده رفته است بار این و آن بسى پذیرفته است متهدّلة، مولده بمکّة و هجرته بطیبة، علابها ذکره و امتدّ بها صوته. أرسله بحجّة کافیة، و موعظة شافیة، و دعوة متلافیة. أظهر به الشّرائع المجهولة، و قمع به البدع المدخولة، و بیّن به الأحکام المفصولة. ...، نهجالبلاغه/خطبه161؛ (خداوند متعال پیامبر اکرم صلىاللّهعلیهوآله را مبعوث فرمود، با نور روشنگر و برهان آشکار و روش و مسیر واضح، و کتاب هدایتکننده، دودمانش بهترین دودمان و درخت نسبش بهترین درختها، داراى شاخههاى معتدل، و میوههایش براى چیدهشدن آویزان. ولادتگاهش مکه و مهاجرتش به مدینه منوره. در آن شهر مقدس بود که ذکر آن حضرت اعتلاء یافت، و صداى دعوتش گسترش یافت. خداوند او را با حجت کافى و موعظه شفابخش و با دعوت تدارک کننده تباهىهاى دامنگیر در زمان جاهلیت، فرستاد. خداوند بهوسیله او قوانین مجهول شرع را آشکار ساخت، و بدعتهایى را که در دین داخل شده بود، ریشه کن فرمود و احکام مشروح و با تفصیل بیان نمود.) الف. پیامبر اکرم صلىاللّهعلیهوآله با دین اسلام که نورى روشنگر و برهانى آشکار و داراى روشى است واضح، با کتابى هدایت کننده مبعوث شده است. ب. نیاکان و دودمان و اولادش بهترین نیاکان و دودمان و اولاد است. [این صفت بىنظیر در خطبه 94 ص 139 نیز آمده است.] ج. براى دعوت انسانها به دین اسلام با حجت کافى (کتاب اللّه و سنت مقدسه) و بهوسیله موعظه شفابخش از دردهاى روحى، و تدارک تباهىهاى گذشته در روزگار جاهلیت فرستاده شد. د. قوانین و شرایعى پایدار را که از زمان حضرت ابراهیم علیهالسلام و پیامبران گذشته در میان مردم مجهول مانده بود [یا واقعیّات و حقایقى سازنده را اعم از آنکه بهوسیله انبیا یا خرد و وجدان ثابت شده و در میان مردم آن دوران به باد فراموشى و جهل سپرده شده بود ]، [یا عقاید و احکام اسلامى را که آن مردم اطلاعى از آنها نداشتند] آشکار فرمود و خداوند بهوسیله او بدعتهایى را که در دین حنیف داخل شده بود، ریشهکن ساخت و احکام الهى را که [در دین حنیف یا دین اسلام] بهطور مفصل و مشروح وارد شده بود، بیان فرمود. 10ـ إنّ اللّه بعث رسولاً هادیا بکتاب ناطق و أمر قائم لا یهلک، عنه إلاّ هالک. نهجالبلاغه/خطبه169؛ (خداوند پیامبر را با کتابى گویا و امرى پا بر جا و ثابت فرستاد، دور و گمراه نمىگردد از این رسول بر حق مگر کسى که گمراه است.) الف. خداوند متعال پیامبر را براى هدایت مردم بهوسیله کتاب ناطق و امرى قائم مبعوث فرموده است. ب. کسى که از رسالت پیامبر اکرم رویگردان شود، قطعى است که سقوط ابدى خواهد نمود. 11ـ و لقد قرن اللّه به (صلىاللّهعلیهوآله) من لدن أن کان فطیما أعظم ملک من ملائکته یسلک به طریق المکارم و محاسن أخلاق العالم لیله و نهاره. و لقد کنت أتّبعه اتّباع الفصیل أثر أمّه، یرفع لى فى کلّ یوم من أخلاقه علما و یأمرنى بالاقتداء به. و لقد کان یجاور فى کلّ سنة بحراء فأراه و لا یراه غیرى... نهجالبلاغه/خطبه192؛ (و خداوند متعال از هنگام انقراض دوران شیرخوارى پیامبر اکرم بزرگترین فرشتهاى از فرشتگانش را شب و روز همراه آن حضرت فرموده بود که او را به پیمودن راه کرامتهاى انسانى و اتخاذ زیبائىهاى اخلاق عالم تحریک نماید. من دنبال او مىرفتم همانگونه که بچه شتر دنبال مادرش مىرود، آن بزرگوار هر روز براى من پرچمى از اخلاق فاضله خود بر مىافراشت و مرا به پیروى از آن دستور مىداد. آن بزرگوار در هر سال در کوه حراء مجاورت مىفرمود و من او را مىدیدم و هیچ کس جز من او را نمىدید.) الف. پیامبر اکرم صلىاللّهعلیهوآله با عنایت خداوندى بهوسیله فرشتهاى با عظمت به تخلّق به اخلاق اللّه توجیه مىگشت. ب. اخلاق عالیه همه بشریت را به او تعلیم و او را براى توجیه شدن بهطرف آن اخلاق کمک مىنمود. ج. آن بزرگوار در هر سال در کوه حراء خلوتگزینى مىفرمود. 12ـ دعا إلى طاعته و قاهر أعدائه جهادا عن دینه، لا یثنیه عن ذلک اجتماع على تکذیبه و التماس لإطفاء نوره، نهجالبلاغه/خطبه190؛ (آن بزرگوار مردم را به اطاعت خداوند دعوت فرمود و در راه جهاد براى برقرار ساختن دین خداوندى بر دشمنانش پیروز گشت. اجتماع تبهکاران براى تکذیب او وخواستن و اقدام به خاموش ساختن نورش، او را از دعوت و جهاد رویگردان ننمود.) الف. پیامبر اکرم صلىاللّهعلیهوآله مردم را به اطاعت خداوندى دعوت فرمود. ب. مقاومت و اراده الهى او در برابر هرگونه کارشکنىها و تکذیب و کوشش براى خاموش ساختن نور رسالت بهقدرى باعظمت بودکه آن همه اخلالگرىها نتوانست کارى از پیش ببرد. 13- أرسله و أعلام الهدى دارسة، و مناهج الدّین طامسة، فصدع بالحقّ، و نصح للخلق، و هدى إلى الرّشد، و أمر بالقصد صلىاللّهعلیهوآله، نهجالبلاغه/خطبه195؛ (خداوند آن بزرگوار را فرستاد در حالىکه نشانهاى هدایت کهنه شده و روشها و مسیرهاى دین تخریب و محو گشته بود، پس آشکار کرد حق را )با شکستن باطل( و براى خلق خیرخواهى و پند فرمود و آنان را بهرشد هدایت کرد و به اعتدال دستور فرمود. درود و سلام خدا بر او و دودمان او باد.) الف. پیامبر اعظم در هنگامى از طرف خدا فرستاده شد که از رستگارى و ارزشهاى الهى اثر و نشانى نمانده بود. ب. باطل را بهوسیله حق شکافت و حق را آشکار ساخت. ج. مردم را به رشد و کمال هدایت نمود و به اعتدال دستور داد. 14ـ و لقد قبض رسول اللّه صلىاللّهعلیهوآله و إنّ رأسه لعلى صدرى، و لقد سالت نفسه فى کفّى فأمررتها على وجهى. و لقد ولّیت غسله صلىاللّهعلیهوآله و الملائکة أعوانى، فضجّت الدّار و الأفنیة: ملأ یهبط، و ملأ یعرج، و ما فارقت سمعى هینمة منهم، یصلّون علیه حتّى و اریناه فى ضریحه ...، نهجالبلاغه/خطبه197؛ (پیامبر اکرم صلىاللّهعلیهوآله از این دنیا چشم بر بست در حالىکه سر مبارکش بر روى سینه من بود، نفس آن بزرگوار بیرون رفت [نفسهاى آخرینش که ممکن است با اثرى از رطوبت یا بخار از دهان یا بینى مبارک آن حضرت نمودار شده است] این تعبیر [سیلان یا خروج نفس] در مورد توضیحى که دادیم متداول است. و من آنرا به صورتم کشیدم و من متصدى غسل آن بزرگوار صلىاللّهعلیهوآله گشتم در حالىکه فرشتگان یاران من در آن غسل بودند، در آن موقع خانه و پیرامون و فضاى آن به ناله در آمدند، جمعى [از فرشتگان] پایین مىآمدند و جمعى از آنها بالا مىرفتند، صداى آهسته آن فرشتگان گوشم را رها نکرد، آنها مىآمدند به آنبدنمقدس نماز مىگزاردند [یا درود مىفرستادند] تا اینکه آن بدن پاک را در قبرش دفن نمودیم.) الف. فرشتگان در تغسیل پیامبر اکرم شرکت کردهاند. ب. خانه و پیرامون خانه در سوگوارى پیامبر اکرم ناله و شیون کردهاند. ج. در آن موقع فرشتگان براى نماز یا درود به پیامبر اکرم در حال رفت و آمد بودهاند. 15ـ جعلهاللّه بلاغا لرسالته، و کرامة لأمّته، و ربیعا لأهل زمانه، و رفعة لأعوانه، و شرفا لأنصاره (خداوندسبحان آن بزرگوار را مبلّغ رسالتش قرار داد وکرامتى براىامتش و بهارى براى اهلزمانش و عظمتى براى یاوران و شرفى براى یارانش.) الف. مبلّغ رسالت الهى؛ ب. کرامتى براى امّت؛ ج. بهارى براى اهل دورانش؛ د. عظمتى براى یاوران و شرفى براى کمککنندگانش. 16ـ کنّا إذا احمّر البأس اتّقینا برسول اللّه صلىاللّهعلیهوآله، فلم یکن أحد منّا أقرب إلى العدوّ منه، نهجالبلاغه/حکمت/9؛ (هنگامىکه خطر شدید مىگشت، ما رسول خدا صلىاللّهعلیهوآله را سپر مىگرفتیم، [با پناه بردن به او خود را حفظ مىکردیم] هیچ یک از ما به دشمن نزدیکتر از او نبود.) الف. پیامبر اکرم داراى عالىترین توکل به خدا و شجاعت و علاقه به شهادت بوده است. 17ـ و کان رسول اللّه صلىاللّهعلیهوآله إذا احمرّ و أحجم النّاس، قدّم أهل بیته فوقى بهم أصحابه حرّ السّیوف و الأسنّة، فقتل عبیدة بن الحارث یوم بدر و قتل حمزة یوم أحد و قتل جعفر یوم مؤتة، نهجالبلاغه/نامه9. (هر موقعى که جنگ شدّت مىگرفت و مردم از بیم جان از حمله یا از دفاع امتناع مىکردند، اهلبیت خود را پیش مىانداخت و بهوسیله آنان یاران خود را از ضربههاى سخت شمشیرها و نیزهها مصون مىساخت. عبیدة بن الحارث درجنگ بدر و حمزةبن عبدالمطّلب در جنگ احد و جعفر در جنگ مؤته کشته شدند.) الف. نه تنها پیامبر اکرم صلىاللّهعلیهوآله دودمان خود را در مسئله حیات و موت مساوى مىدید، بلکه در گرفتارىهاى شدیدتر دودمان خود را زودتر از دیگران آماده شهادت مىفرمود. نتیجه اعتقاد امیرالمؤمنین علیهالسلام بهوجود صفات مزبوره در وجود نازنین پیامبر اکرم صلىاللّهعلیهوآله ایمان بسیار محکم شخصیتى مانند امیرالمؤمنین علىّ بن ابیطالب علیهالسلام بهوجود عالىترین صفات انسانى الهى در وجود مقدس پیامبر اکرم صلىاللّهعلیهوآله براى اثبات بالاترین کمالات ممکن در وجود یک انسان کافى است. بینوا کسانى که آنهمه صفات با عظمت انسانى الهى را در وجود مقدس خاتم الانبیاء صلىاللّهعلیهوآله مىدیدند و با اینحال براى اثبات رسالت از او معجزه مىخواستند، زیرا بهراستى، ایمان بسیار محکم شخصیتى مانند امیرالمؤمنین علیهالسلام بهوجود صفات مزبور در وجود پیامبر اعظم بهتنهائى براى اثبات رسالت او کافى مىباشد. البته اگر کسى با مشاهده اتصاف پیامبر اکرم با عالىترین صفات و اخلاق الهى، نتواند فوق طبیعى بودن او و رسالت او را بپذیرد، او نخواهد توانست بهوجود خویش هم با کمال بداهت و وضوح اعتقادى داشته باشد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 330]
صفحات پیشنهادی
پیامبر از نگاه امیرالمؤمنین/ یادداشتی از علامه محمدتقی جعفری
پیامبر از نگاه امیرالمؤمنین/ یادداشتی از علامه محمدتقی جعفری. اندیشه - نوشته زیر از یادداشت های علامه محمدتقى جعفرى شارح بزرگ نهجالبلاغه، در توصیف شخصیت ...
پیامبر از نگاه امیرالمؤمنین/ یادداشتی از علامه محمدتقی جعفری. اندیشه - نوشته زیر از یادداشت های علامه محمدتقى جعفرى شارح بزرگ نهجالبلاغه، در توصیف شخصیت ...
در گذشت مردی با ماسک آهنی،هیچکس ندانست او که بود!
پیامبر از نگاه امیرالمؤمنین/ یادداشتی از علامه محمدتقی جعفری · فردا پيشراه اندازي نيروگاه بوشهر ... فيلمبرداري «پرواز مرغابيها» فردا به پايان ميرسد در گذشت مردی ...
پیامبر از نگاه امیرالمؤمنین/ یادداشتی از علامه محمدتقی جعفری · فردا پيشراه اندازي نيروگاه بوشهر ... فيلمبرداري «پرواز مرغابيها» فردا به پايان ميرسد در گذشت مردی ...
جنگ مؤته
پیامبر از نگاه امیرالمؤمنین/ یادداشتی از علامه محمدتقی جعفری عبیدة بن الحارث درجنگ بدر و حمزةبن عبدالمطّلب در جنگ احد و جعفر در جنگ مؤته کشته شدند.) الف.
پیامبر از نگاه امیرالمؤمنین/ یادداشتی از علامه محمدتقی جعفری عبیدة بن الحارث درجنگ بدر و حمزةبن عبدالمطّلب در جنگ احد و جعفر در جنگ مؤته کشته شدند.) الف.
ادبیات متعهد، ادبیات نفاق
آیتالله شهید بهشتی، مرحوم علامه محمدتقی جعفری، دکتر محمد مددپور از جمله ... بهخصوص در حوزه ادبیات داستانی -که رویکرد موضوعی این یادداشت خواهد بود- ... در زمان پیامبر اکرم، موجی از دینخواهی و عدالتجویی در مسلمانان شکل گرفت و ... اما این جامعه دینی زمانی در امر دین به درجه اکمال میرسید که ولایت و جانشینی امیرالمؤمنین را بپذیرد.
آیتالله شهید بهشتی، مرحوم علامه محمدتقی جعفری، دکتر محمد مددپور از جمله ... بهخصوص در حوزه ادبیات داستانی -که رویکرد موضوعی این یادداشت خواهد بود- ... در زمان پیامبر اکرم، موجی از دینخواهی و عدالتجویی در مسلمانان شکل گرفت و ... اما این جامعه دینی زمانی در امر دین به درجه اکمال میرسید که ولایت و جانشینی امیرالمؤمنین را بپذیرد.
-
گوناگون
پربازدیدترینها