واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: اقتصاد > اقتصاد سیاسی - حمیدرضا طهماسبیپور گفتن از موضوعی که انتقادهای بسیاری بر آن وارد است گاهی آنچنان حساس میشود که هرچه بگویی مخالفان بیشتر از موافقان خواهند بود زیرا جو انتقاد برای بسیاری از ما ایرانیان همیشه پرکشش و جالبتر بوده و خواهد بود و مادامی که زبان به دفاع از موضوعی برداری به هزار جهت متهم میشوی و کسی از رسالت رسانهای نمیگوید. با این حال و با وجود آنکه نگارنده بر موارد بسیاری در حوزه حملونقل، نقدهای فراوانی را وارد میداند و بارها نیز از آنها نوشته اما این بار از دریچه نقد منصفانه خود را مقید میداند که در مقام دفاع از حقایقی نادیده برآید که مصداق این گفته شیخ اجل، حافظ شیرازی است؛ عیب می جمله چو گفتی هنرش نیز بگو- نفی حکمت مکن از بهر دل عامی چند. به این دلیل است که باید با تامل بیشتری در خصوص حوزه حملونقل و اتفاقات ماههای اخیر آن سخن گفت. مردم چه میگویند ؟چه برخی دوست داشته باشند و چه دوست نداشته باشند، بسیاری از مردم یکی از بارزترین وزرای کابینه نهم و دهم که به وی حسن ظن مناسبی دارند را وزیر راهوترابری میدانند چراکه حضور سرزده یا حتی (به گفته برخی) هماهنگ شده وقت و بیوقت وی در پروژههای راهوترابری و نظرخواهی از مردم یکی از شاخصههای حمید بهبهانی بود که مردم به چشم خود دیدهاند و نتایج این نظرسنجیها باعث شده تا حتی نام و نسب وی در بین مردم شهرت یابد و از وی چهرهای قاطع و کارامد در بین مردم بسازد. این حسن شهرت که پایان کابینه نهم برای وی ایجاد شد به ابتدای کابینه دهم هم رسید و با رای مجلسنشینان دکتر بهبهانی به کابینه دهم هم راه یافت تا دوره وزارتی وی از ابتدای دولت تازه، ایامی متفاوت را برای وی رقم زند.وعده وی در همان آغاز راه جدید تغییرات و بهینهسازی جایگاه حملونقل بود اما در همان ابتدای راه دولت دهم با تغییر ناگهانی کاپیتان خانلری، وزارت راه با چند سانحه هوایی اوضاع متفاوتی را به خود دید و با حاشیههای فراوان ایجادشده شرایطی را تجربه کرد که باب انتقاد بسیاری را از وزارتخانه کلید زد. عدم وجود روابط عمومی کاربلد در این مجموعه (در آن دوران) و جوسازیهای برخی، شرایط را آنچنان سیاسی کرد که وزیر راه مجبور به پوزشهای مکرری شد که کمتر از سوی وزرای قبلی و حتی مدیران ستادی و مقصر (به صورت مستقیم) دیده شده بود. چرخش در عرض چند ماه در کمتر از چند ماه و به ناگاه، وزیر خوب، بد شد و بسیاری بیرحمانه بر شخص بهبهانی تاختند و فراموش کردند که وی خود هم یکی از منتقدان شرایط موجود در حملونقل و خاصه بخش هوایی و ریلی بوده است. در ماههای بعد هم، سانحه قطار توربو ترن و تکرار سانحه هوایی دیگر هم مزید بر علت شد تا مجال حمله به یکی از معدود وزرای متخصص کابینه در حوزه حملونقل برای برخی فراهم شود و متن مشکلات در حاشیه انتقادهای بیهودهای قرار گیرد که تنها وزیر را هدف قرار داده بود نه حرفهای منطقی و مشکلات حوزه را. کسی دیگر به خاطر نیاورد که وزرای قبلی و فعلی همیشه از مشکل قطعات یدکی هواپیماها و تحریم غیرانسانی سازندگان هواپیما و قطار گله کرده بودند و از مسوولان درخواست کمک داشتند که بودجه را ارتقا دهید. شاید نپرداختن رسانهها به همین محدودیتها هم بستری برای مغفول ماندن برخی مسایل بوده باشد اما در این نوشتار بدون حمایت بیمحابا از فرد خاصی باید بگوییم که شان انتقادهای کنونی بسیار نازل است و کسی همتی برای حل مسایل ندارد و صورت مسایل هستند که پاک میشوند. به هر سو این پایان کار نبود و مشکلات با تخطی یک ایرلاین دیگر- در کنترل پرسنل تحت فرمان خود- به اوج رسید و سر مهماندار یونانی در قبال بیاحترامی غیر قابل بخشش به جغرافیای ایران نه تنها عذرخواهی نکرد که هیچ به ایرانیان هم توهین کرد و مدیرعامل کیشایر و رییس سازمان هواپیمایی (مسوولان اصلی در این ماجرا) به روی خود نیاوردند که مشکل از زیر مجموعه آنها بوده است تا اینکه این بار هم وزیر راه همچون دیگر بارهها خود همچون مدعیالعموم به میان آید و در اقدامی مورد انتظار از شان وزیر از مردم عذرخواهی کند. در نهایت هم، وی شجاعانه سرمهماندار خارجی را اخراج و در اقدامی بیسابقه با زمینگیر کردن هواپیمای متخلف، قانونی را مصوب کرد که رمز عبور از آسمان ایران را فقط نام زیبای خلیج همیشه فارس قرار داد. بدون بزرگنمایی این وظیفه مورد انتظار؛ باید گفت که این اقدام درخور، تنها اقدام عملی کشور برای تقابل با بدعت استفاده از نام مجعول برای خلیج فارس بوده و این واکنش شجاعانه وزیر راه، سامانی بر مشکلات بود و باعث مباهات ایرانیان شد تا مطمئن شویم که دستکم در بخش حملونقل دیگر کسی جرات بیاحترامی به جغرافیای ایران را نخواهد داشت. اما در ادامه برخی مجلسنشینان که در برهههای حساس حملونقل و حتی اهانت به نام خلیج همیشه فارس سکوت کرده بودند این بار واکنشی عجیب نشان دادند و اعلام شد طرح استیضاح وزیر راه در حال امضاگیری است! بسیار جای تعجب داشت که در واقعه سقوط سه فروند هواپیما در سال 88 چند نماینده یادشده سکوت اختیار کرده بودند و این بار شده بودند هواخواه مردمی که به دلیل ضعف در امکانات بخش هوایی و ضعف در مدیریت آشفته سازمان هواپیمایی کشوری کشته میدادند. وزیر راهوترابری بارها در مقاطع مختلف از مردم پوزشهای رسمی خواسته بود و نشان داده بود از پذیرش اشتباهات ابایی ندارد اما جالب بود که در این شرایط برخی به جای ریشهیابی مشکلات (که در دورههای قبل نیز شاهد آن بودیم) باز به سراغ فرد رفتند و از اختیارات قانونی خود برای رفع مشکلات نادیده و نگوی بخش استفاده نکردند و به گواه یکی از نمایندگان مجلس برای اختلافهای سیاسی، وزارت راه را در چاله استیضاح وارد کردند. ماجرای سازمان هواپیمایی کشوری در این میان، هیچ نماینده و مسوولی نپرسید که چگونه ریاست سازمان هواپیمایی کشوری به فردی داده شده است که حرفشنوی لازم را از وزیر راه ندارد؟ کسی نگفت که مدیر سابق کیشایر و رییس تازه سازمان هواپیمایی که کارنامه موجهی در این شرکت سابقا موفق نداشت چگونه به ناگاه بر صندلی تکیه زد که هر کدام برای خود در این بخش وزنهای بودند؟! و چه بر سر مدیران خوب و کاربلد هوانوردی آمد که تخصصگرایی رنگ باخت؟ به واقع چرا نمایندگان محترم ملت یکبار هم که شده از بهبهانی نپرسیدند که نخجوانی به چه دلیل پس از سوانح هنوز در این کسوت مانده است و چرا به جای پذیرش اشکال خود و عذرخواهی، مغلطه میکند و پاسخگوی مردم وفادار ایران نیست. چه شده است که رییس سازمان هواپیمایی کشوری حتی مقابل دیدگان همین مجلسنشینان هم ترسی ندارد و به صورت یک مدیر ایرلاین (رزمنده سابق این مرز و بوم) که درخواست مجوز برای ورود هواپیماهای مدرن را از نخجوانی داشت - اما به وی نداده بود - سیلی میزنند و آب هم از آب تکان نمیخورد؟! این سوال مطرح است که آیا به واقع فردی که از جانب وزیر راهوترابری منصوب شده باشد میتواند بر عذرخواهی وزیر راهوترابری تشکیک کند و دلیلی برای فرود آوردن سر مقابل ولی نعمتان مسوولان (مردم) نیابد؟! آیا بهتر نیست به جای پاک کردن صورت مساله و حذف بهبهانی و امثال وی به ریشه و دلیل حضور مدیرانی چون رضا نخجوانی که سابقه درخوری در هوانوردی نداشتهاند، بپردازیم و مظلومیت برخی مدیران که استخوان خرد کرده بخش حملونقل هستند را مشخص کنیم؟! آیا بهتر نیست به جای اتهامزنی به وزیری که رای مجلس را در سبد خود دارد به موضوع کمبود امکانات و اختیارات وی بپردازیم تا مشخص شود به واقع دلیل واقعی حاشیه رفتن وی در ماههای اخیر چیست. آیا از کار انداختن توان عملیاتی وزارتخانهای غیرسیاسی با سیاسیکاری نتیجهای جز دلسرد کردن مردم خواهد داشت. روزنامه نگار و کارشناس حمل و نقل
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 549]