واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: بخارى در صحیح به سند خویش از رسول خدا (ص) روایت کرده است که فرمود:«فاطمه پاره تن من است هر که او را به خشم آورد مرا به خشم آورده است.»
نسایى در خصایص به سند خود از مسور بن مخرمه روایت کرده است که گفت:«پیامبر (ص) فرمود:فاطمه پاره تن من است، هر که او را به خشم آورد مرا به خشم آورده است.»
مسلم نیز در صحیح خود حدیثى از پیامبر نقل کرده است که فرمود:«همانا فاطمه پاره تن من است، هر آن چه او را بیازارد مرا آزار مىدهد.»
و در روایت مسلم است که:«همانا دخترم پاره تن من است،آن چه وى را ناپسند آید براى من نیز ناپسند است، و آن چه او را مىآزارد مرا نیز آزار دهد.»
در اصابه به نقل از صحیحین از مسور بن مخرمه نقل شده است که گفت:
«از رسول خدا (ص) شنیدم که بر منبر مىفرمود: فاطمه پاره تن من است، آن چه او را بیازارد مرا آزار دهد و آن چه او را ناپسند آید مرا نیز ناپسند آید.»
ابو نعیم در حلیة الاولیا به سند خود از مسور بن مخرمه نقل کرده است که گفت:«شنیدم رسول خدا (ص) مىفرمود:همانا فاطمه، دخترم، پاره تن من است، هر آن چه او را ناپسند آید مرا نیز پسندیده نباشد و هر آن چه او را بیازارد مرا آزارده است.»
ابو نعیم گوید:این روایت را عمرو بن دینار از ابن ابى ملیکه از مسور و نیز ایوب سختیانى آن را از ابن ابى ملیکه از عبد الله بن زبیر روایت کردهاند.
ترمذى نیز در صحیح از قول پیامبر (ص) روایت کرده است که فرمود:«فاطمه پاره تن من است آن چه او را پسند نیاید مرا نیز ناپسند باشد و آن چه او را بیازارد مرا آزارده است.»
آنگاه وى گوید:«این حدیثحسن و صحیح است.»
و نیز در همان جا آمده است:«فاطمه پاره تن من است آن چه او را مىآزارد مرا آزار دهد و آن چه او را به سختى افکند مرا به دشوارى افکنده است.»
ترمذى این حدیث را نیز حسن و صحیح دانسته است.
در شفا آمده است:«فاطمه پاره تن من است آن چه او را به خشم آرد مرا نیز به خشم آورد.»
حاکم در مستدرک به سند خود از مسور بن مخرمه نقل کرده است که گفت:«رسول خدا (ص) فرمود:فاطمه شعبهاى از من است هر آن چه او را گشاده و مسرور مىدارد مرا شاد کند و هر آن چه او را افسرده سازد مرا غمین ساخته است.»
وى گوید:«این حدیث صحیح است.»
همچنین در همان جا به سند خود از مسور بن مخرمه نقل کرده است که گفت:«حسن بن حسن براى خواستگارى دخترش به او پیغام فرستاد، پس او گفت: هیچ نسب و سببى در نزد من محبوبتر از نسب و سبب و خویشاوندى با شما نیست اما رسول خدا (ص) فرمود: فاطمه پاره تن یا پارهگوشت من است آن چه او را فسرده کند مرا فسرده سازد و آن چه او را شاد کند مرا مسرور کرده است و پیوندهاى خویشى در روز قیامتبریده گردد پیوند و خویشى من و دختر او پیش توست.اگر من او را به همسرى تو دهم این پیمان را مىگیرم و (در روز قیامت) پوزش خواهانه به سویش رهسپار مىشوم.»
حاکم گوید:«این حدیث صحیح است.»
ابو الفرج اصفهانى در اغانى نوشته است:«عبد الله بن حسن مثنى بن حسن السبط بر عمر بن عبد العزیز وارد شد، در آن هنگام عبد الله جوانى باوقار و نمکین بود.عمر جاى او را در صدر مجلس قرار داد و احترامش گذاشت و خواستههاى او را روا کرد.یکى از عمر بن عبد العزیز علت این رفتار را جویا شد و وى پاسخ داد:افراد موثق برایم حدیثى نقل کردهاند که گویى خود آن را از دهان رسول خدا (ص) شنیدهام.آن حضرت فرمود:همانا فاطمه پاره تن من است هر آن چه او را شاد دارد مرا خوشحال مىکند و هر آنچه او را به خشم آورد مرا ناراحت کرده است.بنابراین عبد الله نیز پارهاى از پاره تن رسول خداست.»
شدت علاقه پیامبر (ص) به فاطمه (س)
حاکم در مستدرک به سند خود از ابو ثعلبه خشنى نقل کرده است که گفت:«عادت رسول خدا (ص) بر این بود که چون از جنگ یا سفرى بازمىگشتبه مسجد مىرفت و دو رکعت نماز مىگزارد، آنگاه به فاطمه درود مىفرستاد و سپس پیش همسرانش مىرفت.»
همچنین وى به سند خود از ابن عمران نقل کرده است که گفت:«پیامبر (ص) چون قصد مسافرت داشت، آخرین کسى را که وداع مىگفت فاطمه بود و چون از سفرى بازمىگشت نخستین کسى را که مىدید فاطمه بود.»
ابن شهر آشوب در مناقب با چند سند از عایشه نقل کرده است که گفت:«على (ع) از پیامبر-که میان او و فاطمه که در بستر خوابیده بودند،نشسته بود-پرسید:کدام یک از ما پیش تو محبوبتریم من یا او (فاطمه) ؟پیامبر فرمود:او نزد من محبوبتر است و تو عزیزترى.»
در پاسخ به این پرسش،نمىتوان جوابى بهتر از این یافت.فاطمه را از روى مهربانى و شفقت محبوب مىداند و على را به خاطر بزرگى در فضل و جایگاهش عزیز مىشمارد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 221]