تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 5 دی 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):انسان بايد براى آخرتش از دنيا، براى مرگش از زندگى و براى پيرى‏اش از جوانى، توشه...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1844446166




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گزيده سرمقاله‌هاي روزنامه‌هاي صبح


واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: گزيده سرمقاله‌هاي روزنامه‌هاي صبح روزنامه‌هاي صبح امروز ايران درسرمقاله‌هاي خود به مسائل روز كشور و جهان پرداخته‌اند كه گزيده برخي از آنها در ذيل مي‌آيد.     آفتاب يزد روزنامه آفتاب يزد در سرمقاله امروز خود با عنوان" اين حلقه هم به كار نخواهد آمد!" آورده است: از نخستيـن ماه‌هاي آغاز به كار دولت نهم، رئيس اين دولت و همكاران او اتهاماتي را متوجه دولتمردان پيشين مي‌كردند كه اغلب آنها مرتبط با رانت خواريهاي اقتصادي و يا سكوت در برابر ويژه خواري‌ها بود. همچنين هرگاه كه لا زم مي‌شد‌ گـريـزي بـه سياست‌هاي فرهنگي اصلاح‌ طلبان مـي‌زدند تا برخي نابسامانيهاي كشور را ناشي از <كم غيرتي فرهنگي و عقيدتي> اصلا‌ح طلبان معرفي كنند. اما با نزديك شدن به سال انتخابات مجلس – سال 86 – هم تعداد كساني كه مامور حمله به اصلاح طلبان بودند افزايش يافت و هم بر تعداد سوژه‌ها براي حمله به رقباي دولت و مجلس اصولگرا افزوده شد. اصولگرايان كه ناكامي‌هاي اقتصادي، ديپلمـاتيـك و اجتمـاعي آنها، حتي فريادها را در مجلس هفتم و در رسانه‌هاي اصولگرا بلند كرده بـود، آنچنان نسبت به نتايج احتمالي انتخابات مجلس هشتم نگران بودند كه پيشاپيش براي كناره گيري داوطلبانه اصلاح طلبان از عرصه انتخابات، سناريونويسي كـردند. يكي از نخستين سوژه ها، دست دادن خاتمي با زنان در ايتاليا بود كه با برخي ادعاهاي ديگر در خصوص عدم پايبندي اصلا ح طلبان به مباني ديني همراه شد. واكنش اوليه خاتمي و تاكيد براينكه <عطاي قدرت را به لقاي آن بخشيده‌ام> تا حدودي افكار و دلهاي نگران اصولگرايان را آرام كرد و بسيار زودتر از آنچه تصور مي‌شد، حملا ت و هتاكي هايي كه به بهانه <دست دادن در ايتاليا> صورت مي‌گرفتقطع شد. اما نشانه هايي كه از درون جبهه اصلا حات آشكار شد، مدعيان اصولگرايي را مطمئن ساخت كه تفكــر اصلاح طلبــي، ‌بنـاي كنــاره گيـري كامل از فعـاليـت‌هاي سياسي و به ويژه انتخابات مجلس هشتم را ندارد. بر همين اساس عده‌اي ماموريت يافتند تا پيام هايي را براي اصلاح طلبان بفرستند. خلاصه همه پيام‌ها اين بود كه برخي افراد با نفوذو گروهي از تريبون داران، حضور هيچ قشري از اصلاح طلبان و به طور كلي هر كس جز چهره‌هاي شـنــاخـتــه شــده و مــورد اعتمـاد اصـولگـرايـان رادر كـرسي‌هاي قدرت تحمل نخواهند كرد. يك خطيب سرشناس، در سـالگرد انتخابات سوم تير اعلام كرد كه <اين انتخابات، اراده الهي براي نچرخيدن دربها بر پاشنه غلط بود.> سخن فوق پيامي‌مستقيم براي هاشمي رفسنجـانـي و طـرفداران او بود. پس از آن نيز به صراحت اعلام كردند كه <دوم خردادي‌هاي معتدل، خطرناك‌تر از بقيه هستند.> آنها به اين طريق براي خاتمي و كروبي نيز پيام فرستادند تا طرفداران اين دو نيز براي فعاليت انتخاباتي به زحمت نيفتند. امـا طـرفـداران سـه رئـيـس سـابق – كه تجربه‌اي ارزشمند از خالي گذاردن عرصه و يا قهر و آشتي‌ها داشتند– بي اعتنا به هتاكي‌ها و مزاحمت آفريني‌ها به فعاليت‌هاي انتخاباتي خود ادامه دادند. با جدي‌تر شدن موضوع انتخابات، باز هم پيام‌هاي صريح و تلـويحـي مخـابـره شد، اما عليرغم قوت ظاهري فرستنده‌ها، نشانه‌اي از تاثيرپذيري گيرنده‌ها مشـاهـده نشد و گروه زيادي از اصلاح طلبان در انتخابات ثبت‌نام كردند. گروه مقابل نيز كه قبلا اراده قوي خود براي حذف اصلاح‌طلبان را به نمايش گذارده بود، با حمايت قاطع از ردصلاحيت‌هاي گستـرده – كه حتي نوه امام را هم شامل شد و اعتراض نوه ديگر امام را برانگيخت– نشان دادندكه حاضر نيستند بار ديگر شاهد به قدرت رسيدن اصلاح طلبان باشند. در مقابل، طرفداران رفسنجاني، خاتمي و كروبي نيز كه مطمئن بودند مجلس هشتم هر چه باشد چيزي نيست كه عده‌اي خواب آن را ديده‌اند با تاكيد بر حضور در انتخابات – ولو حضور حداقلي – خواب پريشان يكسال اخير مدعيان اصولگرايي را پريشان‌تر كردند. البته اين تاكيد نيز تاكنون بي هزينه نبوده و جناح مقابل، از هر امكاني براي انصراف داوطلبانه، كنار گذاردن اجباري، تهديد بعضي از طرفداران و ايجاد ترديد در ميان گروه ديگري از حاميان اصلا حات استفاده كرده و گاه تا مرحله ورود نسنجيده يا غيرقانوني بعضي از اشخاص حقيقي و حقوقي به عرصه رقابت ها، بهره گرفته است. آنـچــه ايــن روزهــا بـه بهـانـه لـزوم وحـدت اصولگرايان در برخي همايش‌ها و محافل مطرح مي‌شود، يكي از آخرين حلقه‌ها براي آن است كه به اصلا ح طلبان بگويند تا جايي كه بتوانيم سهمي از مجلس براي شما نخواهيم گذاشت و اگر هم به مجلس وارد شويد، بايد منتظر همه گونه هتاكي و حمله باشيد. كساني كه امروز عدم وحدت اصولگرايان را موجب پيروزي رقيب و خوشحالي بوش يا افزايش نفوذ امريكايي‌ها در ايران مي‌دانند، در واقع در حال ارسال پيام براي كانديداهايي هستند كه عليرغم همه سخت گيري‌ها صلاحيت آنها به تأييد رسيده و احتمال راي آوردن آنها وجود دارد. اين احتمال، اصولگرايان را در حدي نگران كرده است كه ناچارند بـدون تـوجـه به توصيه‌هاي رهبري، به تخريب غيرمنصفانه رقيب آن هم رقيبي كه هيچ بهانه‌اي براي رد صلا حيت او پيدا نشده است بپردازند. البته در سخنان اخير اصولگرايان، نكات ظريفي وجود دارد كــه يكي از مهم‌ترين آنها، اعتراف به عدم جدي بودن بسياري از كانديداهاست. اين ادعا كه عدم وحدت اصولگرايان، موجب افزايش نفوذ امريكا بر مجلس خواهد شد تنها مي‌تواند دو معنا داشته باشد: نخست آنكه اكثر تاييد صلا‌حيت‌ شدگان در حدي نيستند كه بر سرنوشت انتخابات اثر بگذارند و لذا عدم ائتلا‌ف اصولگرايان، موجب پيروزي اصلا‌ح‌طلبان خواهد شد؛ همان اصلا‌ح‌طلباني كه به ادعاي برخي‌ حضرات ، پيـــروزي آنهــــا موجب خوشحالي بوش مي‌شود و معتدل‌هاي آنها، خطرناك‌تر از افراطي‌ها هستند! برداشت دوم از اين سخن آن است كه هر كس غير از اصولگرايان شناخته شده به مجلس راه يابد، موجب انحراف انقلا‌ب و افتادن كشور در دامان امريكا خواهد بود. راستي آيا كساني كه اين سخن را گفته‌اند، به معناي آن نيز انديشيده‌اند؟ آيا اين سخن معنايي جز آن دارد كه همه كانديداها - كه طبق ادعاي دست‌اندركاران انتخابات، اقشار مختلف مردم را نمايندگي مي‌كنند - به جز كانديداهاي وابسته به جبهه متحد اصولگرايان، گرايش امريكايي دارند؟ آيا اين اتفاق، دستاورد 4 سال حاكميت بلا‌منازع اصولگرايان است؟ به هر حال به نظر مي‌رسد نشست‌هاي اخير اصولگرايان، آخرين حلقه براي تكميل زنجيره تلا‌ش‌هاي پيشين ايشان در جهت تسلط كامل بر اركان حكومت است. اما ظواهر و قرائن حاكي از آن است كه اراده الهي و خواسته مردم آن است كه اين حلقه نيز مانند حلقه‌هاي پيشين، جز بسته‌تر شدن كار فروبسته عده‌اي از مدعيان اصولگرايي، ثمري براي آنان نداشته باشد. اعتماد ملي روزنامه اعتماد ملي در سرمقاله امروز خود با عنوان "دزديدن منار بدون كندن چاه" آورده است: مصاحبه رئيس‌كل بانك مركزي ايران هرچند تا حدي صريح و شفاف اما نگران‌كننده است؛ صريح و شفاف است چون وي را شايد بتوان از معدود دولتمردان نهم دانست كه با صداقت پذيرفته تورم مهارناشدني به عاملي نگران‌كننده در امر اقتصاد ملي بدل شده است. نگران‌كننده است چون اين سياست‌هاي اقتصادي كه در ناكجاآباد سياست‌هاي عوام‌گرايانه و غيرعلمي دولت نهم سبب افزايش نقدينگي و رشد سرسام‌آور تورم شده، نه‌تنها موجبات آسايش عمومي را فراهم نياورده، بلكه آوار سنگين فشار اقتصادي را بر بخش‌هاي ضعيف و دهك‌هاي پايين جامعه متزايد ساخته است. اين فشار طاقت‌فرسا از آنجا شكلي مزاح‌گونه به خود مي‌گيرد كه دولت نهم با ادعاي بهبود وضع معيشتي مردم و گروه‌هاي فرودست جامعه به قدرت رسيده است، امروز حاصل سياست‌هاي غيرعلمي و ناكارآمد تيم ناهماهنگ دولت آشكار شده است. به گونه‌اي كه رئيس‌كل بانك مركزي اعلا‌م مي‌دارد: <رشد قيمت كالا‌ و خدمات معمولا‌ در دهك‌هاي پايين درآمدي بيشتر مشهود است، بنابراين رشد نرخ تورم در كشور نگران‌كننده است. اين تعبير كه در اظهار آن رئيس كل بانك مركزي بايد با تمجيد همراه باشد، محتملا‌ تبعاتي نيز به همراه خواهد داشت، ظاهرا ايشان نيز از اين موضوع باخبر هستند. من به عنوان ذخيره آخرت مصالح عمومي را به غضب فعلي ترجيح مي‌دهم. واضح است كه دولت فعلي تصوير نادرستي از فرآيند اقتصادي دارد. روش ساده‌انگارانه دولت نهم در برخي حوزه‌ها، حريم‌هاي اقتصاد را نيز در بر گرفته است. اينكه تصور شود با چاپ و توزيع پول در جامعه مي‌توان به كمك اقشار ناتوان جامعه رسيد، ناشي از بي‌اطلا‌عي از مرز اقتصادي و يا خوش‌خيالي مفرط است. اما آوار اين تصميم‌هاي مخرب هيچگاه متوجه دهك‌هاي بالا‌ي جامعه نخواهد شد، بلكه آنها قابليت انعطاف و همانند‌سازي با شرايط بحراني را دارند. اما فقرا و ضعفا اولين قربانيان ناكارآمدي و بي‌ثباتي اقتصادي هستند. حال ناتواني در مهار تورم كه بارها توسط كارشناسان اقتصادي اعلا‌م و همواره توسط متصديان دولتي به باد فحش و ناسزا و استهزاء گرفته شده بودند، آثار شوم خود را به رخ مي‌كشد. آمارهاي رسمي و غيررسمي رشد سريع اعداد را نشان مي‌دهند، در حالي كه دولت مدعي است نرخ تورم را بر عدد 8 استوار مي‌كند، عملا‌ نرخي نزديك به 30 درصد را شاهد هستيم، اين مهم از نظر رئيس كل بانك مركزي خطرناك و بحران‌زا است. ‌ حال سوال اين است؛ چه كسي بايد به توصيه‌هاي ايشان گوش دهد؟ به چه دليل مجمع تشخيص مصلحت نظام وارد كارزار شده است؟ آيا ناتواني دولت و تيم اقتصادي آن براي كاهش تنش و مهار بحران لزوم ورود ديگر نهادها و اركان نظام را فراهم مي‌آورد؟ رئيس مجمع تشخيص مصلت نظام با صراحت از طرحي سخن راند كه اين مجمع براي كمك به دولت در حال تدوين آن است. متعاقب آن دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام از نظام‌مند و قطعي شدن آن سخن رانده است؛ اينكه هنوز مديران ارشد دولت نهم نتوانسته‌اند درك نمايند. چاپ پول موجب افزايش ثروت در جامعه نمي‌شود، خود مشكلي ديگر است. معضل ديگر به طرح نادرست بنگاه‌هاي زودبازده مربوط مي‌شود، آنگاه كه همه كارشناسان اين طرح را صرفا طرح شعارهاي توخالي و عوام‌گرايانه و هدر دادن ذخاير ملي كشور مي‌دانستند، گوش دولت بدهكار نبود. ‌ حال رئيس كل بانك مركزي از هياتي خبر مي‌دهد كه قرار است با وجود نخبگان كار، اقتصاد و دارايي، بانك و كارشناسان اقتصادي براي برآورد دقيق‌تر اين طرح تشكيل شود. جاي تاسف است كه اين هيات چرا امروز تشكيل مي‌شود؟ معمولا‌ اول بايد مطالعات كارشناسي صورت پذيرد، آنگاه طرحي به اجرا درآيد! اما چه كنيم در سرزمين غريب ما، اول منار را مي‌دزدند و سپس به فكر چاه مي‌افتند. جمهوري اسلامي روزنامه جمهوري در سرمقاله امروز خود با عنوان "ميدان نفتي آزادگان و ناكارآمدي تحريم ها" به قلم ابراهيم افتخار آورده است: چند روز قبل به منظور ديدن بخشي از عمليات انجام شده براي استحصال اوليه نفت از ميدان نفتي آزادگان به همراه چند تن از مهندسان برجسته صنعت نفت به هورهاي اطراف شهر هويزه در خوزستان رفتم . در اين سفر شاهد حجم عظيمي از فعاليت هاي مهندسان و كاركنان اين صنعت مهم بودم كه بدون مبالغه يقين پيدا كردم نه تنها هيچ نوع تحريمي نمي‌تواند ملتي را كه بخواهد آزاد و مستقل باشد از پاي در آورد بلكه تحريم هاي قدرت هاي سلطه گر و ظالم باعث شكوفايي و بارور شدن استعدادهاي نهفته آن ملت نيز خواهد شد. تجلي اين نكته امام خميني را كه فرمودند : « همين تحريم اقتصادي براي شما يك تحفه آسماني بود كه فكرهاي متفكران ما را به راه انداخت و بحمدالله رو به خودكفايي مي روند . » (صحيفه امام ـ ج 16 ـ ص 276 ) بار ديگر در صحنه به توليد رسيدن ميدان نفتي آزادگان ثابت شد صحنه اي كه فرزندان انقلابي امام خميني آنرا در تاريخ ايران به ثبت رساندند. با دانستن ويژگي هاي ميدان منحصربه فرد آزادگان است كه مي توان عظمت اقدام كارشناسان و مهندسان صنعت نفت ايران را درك كرد و ابعاد شكستي را كه دشمنان اين ملت و پيروي كنندگان از آنها تحمل كردند ترسيم نمود. ميدان نفتي آزادگان با مساحتي حدود 900 كيلومتر مربع و ذخيره نفت در جا به ميزان 33 ميليارد بشكه نفت خام از نسل ميدان هاي فوق عظيم جهان است كه از لايه هاي متعدد تشكيل شده و داراي پيچيدگي هاي فني و زمين شناختي بالايي است و چنانچه شرايط جغرافيايي و سختي كار در اين منطقه از كشورمان را نيز به آن اضافه كنيم پي بردن به عظمت كار بيشتر نمايان خواهد شد. صحنه عمليات توليد و كار در يكي از خطرناك ترين مناطق عملياتي جنگي هشت سال دفاع مقدس قرار دارد و خطرات ناشي از وجود دهها هزار مين قابل انفجار باقيمانده از دوران جنگ اين دشواري را دوچندان كرده است . پس از كشف اين ميدان فوق عظيم نفتي در سال 77 و به دنبال توافقاتي كه با شركتهاي ژاپني براي سرمايه گذاري در حوزه نفت و گاز به عمل آمد كارهاي فني و توليد ميدان به كنسرسيومي به سرپرستي شركت ژاپني اينپكس با همكاري شركتي ايراني واگذار گرديد. ژاپني هاي پيمان شكن كه تا همين مرحله هم با زياده طلبي و باج خواهي ها و پيشنهاد قيمت هاي چند برابر فرصت و نيروي زيادي را از اين ملت از بين برده بودند با اعمال فشار آمريكا و به بهانه هاي بي اساس از تعهدات خود سرباز زدند و بر پرونده سوابق عهدشكني خود در جريان طرح پتروشيمي ايران و ژاپن در بندر امام خميني برگ ديگري افزودند. مسئولين صنعت نفت كشور به منظور حفظ منافع ملي سهم طرف ژاپني را به 10 درصد تقليل داده و توسعه اين ميدان عظيم نفتي را به كارشناسان متدين و كارآزموده اين صنعت در داخل كشور سپردند. شركت ملي نفت ايران با پذيرش مسئوليت اجراي توليد از ميدان آزادگان توسط شركت ملي مناطق نفت خيز جنوب و بررسي و اطمينان از توان اجرايي متخصصان ايراني برداشت اوليه از ميدان را به مناطق نفت خيز جنوب واگذار نمود. طرح برداشت زودهنگام از ميدان آزادگان باهدف كسب اطلاعات لازم براي توسعه جامع ميدان و درآمدزايي از آن اجرا گرديد. در اين مرحله تعمير و تكميل و بهره برداري از 6 حلقه چاه اكتشافي موجود كه دو حلقه آنها توسط ژاپني ها غيرقابل تعمير اعلام گرديده بود انجام و استحصال نفت خام و تامين ارز مورد نياز براي توسعه نهايي ميدان آغاز شد. حجم فعاليت هاي انجام شده در اين مدت كوتاه 6 ماهه بيانگر اراده جدي كارشناسان نفتي جنوب براي پايان دادن به شعار « تحريم نفت ايران » بود. خوشبختانه پيشرفت سريع و اجراي موفق توليد زودهنگام از ميدان موجب شد مرحله دوم طرح نيز با هدف افزايش توليد تا 50 هزار بشكه در روز به مناطق نفت خيز جنوب واگذار شود كه هم اينك در مرحله انجام است . اين عمليات برروي ميدان آزادگان توان و تخصص شركت ها و كارشناسان متدين و متخصص داخلي براي توسعه و توليد صيانتي از پيچيده ترين ميدان هاي نفت و گاز در داخل و ورود به بازارهاي بين المللي را در سطحي بالاتر به اثبات رساند. در اين ميان عملكرد ژاپني ها در طرح توسعه ميدان نفتي آزادگان مصداق اين ضرب المثلي ايراني است كه : « زمستان مي رود ولي سياهي براي ذغال مي ماند. » ژاپني ها نشان دادند نه شركاي تجاري قابل اعتمادي هستند و نه حسابگراني دقيق زيرا در محاسبه سود و زيان همراهي با دشمنان نادان و زورگوي ملت مسلمان ايران اشتباه كردند. آيا ژاپني ها اين بار درسي كه فرزندان اين ملت به آنها داده اند را خواهند فهميد و محاسبه غلط خود را اصلاح خواهند كرد كيهان روزنامه كيهان در سرمقاله امروز خود با عنوان "دو ديدگاه "به قلم حسين شريعتمداري آورده است: امام راحلمان(ره) كه خدا بر درجاتش بيفزايد، به ماجراي عبرت انگيزي از قول شهيد مدرس اشاره كرده و مي فرمود- نقل به مضمون- اهالي يك روستا از ظلم و ستم «خان» نزد مرحوم شهيد مدرس به دادخواهي آمده و گفته بودند كه مزدوران خان، كتك مفصلي به آنها زده و دسترنج آنان را هم غارت كرده اند. روستائيان مظلوم از شهيد مدرس راهنمايي مي خواستند تا عليه خان و مزدوران او به دادگاه شكايت كنند. مرحوم شهيد مدرس خطاب به آنها گفته بود چرا نشسته بوديد كه مزدوران خان شما را كتك بزنند «شما بزنيد تا آنها بروند شكايت كنند، نه اين كه بخوريد و برويد شكايت كنيد.» صحيفه امام(ره) جلد8 ص138 يادداشت امروز، اگرچه نيم نگاهي به پيروزي هسته اي اخير دارد ولي موضوع اصلي آن چالش هسته اي كشورمان نيست، بلكه دو ديدگاه متفاوت- و گاه متضاد- درباره چگونگي برخورد با دشمنان بيروني را مي كاود و اين كه كداميك از اين دو ديدگاه تامين كننده منافع ملي است و آسايش و امنيت مردم را در پي دارد، نرمش در مقابل زورگويي دشمنان بيروني و يا ايستادگي و مقاومت در برابر باج خواهي آنان؟ ديدگاهي كه نرمش در مقابل دشمنان بيروني را پيشنهاد مي كند، آن را تامين كننده امنيت و آرامش مردم مي داند و به زبان امروزي همان فرمول ديروزي «مقابله مشت و درفش» را پيش كشيده و نتيجه مي گيرد كه پايان اين تقابل، شكست سخت مشت از درفش خواهد بود! اين ديدگاه در دوران جنگ تحميلي نيز از سوي برخي گروهها و جريانات سياسي به تلويح و يا به تصريح مطرح مي شد. به عنوان مثال نهضت آزادي با انتشار جزوه اي نزديك به 20صفحه و با عنوان «پايان عادلانه جنگ بي پايان» حضرت امام(ره) و رزمندگان اسلام را به كوتاه آمدن در مقابل رژيم بعثي عراق دعوت مي كرد و با اشاره به حمايت آمريكا از صدام نوشته بود، همانگونه كه فرار آهو در مقابل حمله شير و پلنگ قابل ملامت نبوده و حركتي پذيرفته شده است، دست كشيدن ايران از ادامه جنگ با عراق نيز نه فقط اقدام ناپسندي نيست، بلكه مانند فرار آهو از مقابل شير حركتي پسنديده و منطبق با نرم و ناموس خلقت نيز هست! نهضتي ها اين واقعيت را به عمد ناديده مي گرفتند كه آمريكا و متحدانش در حالي به ايران اسلامي حمله آورده و ارتش بعثي را براي يورش به كشورمان تجهيز كرده بودند كه به تازگي ايران، انقلابي پيروز را پشت سر نهاده و سر جنگ و ستيز با هيچ كشوري، مخصوصا همسايگان مسلمان خود را نداشت و اگر ايستادگي مردم و رزمندگان اسلام نبود نه از ايران اثري مانده بود و نه از ايرانيان. ديدگاهي كه آن روز از سوي گروهك آمريكايي نهضت آزادي نمايندگي مي شد، بعدها در دوران موسوم به اصلاحات، ابتدا به درون برخي از گروههاي مدعي اصلاحات سرك كشيد و سپس بخش قابل توجهي از اين طيف را درنورديد تا آنجا كه زورگويي ها و باج خواهي هاي آمريكا و متحدانش را نتيجه و پي آمد اصرار ايران اسلامي بر آموزه هاي امام(ره) و انقلاب معرفي مي كردند و با تعريف غلط و تحريف شده اي از سياست «تنش زدايي»، عقب نشيني گام به گام در برابر باج خواهي دشمنان بيروني را پيشنهاد مي كردند به گونه اي كه اگر مديريت الهي و هوشمندانه رهبر معظم انقلاب و پيروي توده هاي مردم از ايشان نبود، امروز نه فقط شاهد پيروزي عظيم در چالش هسته اي و دستاوردهاي بزرگ و حيرت انگيز، علمي، نظامي و بين المللي نبوديم، بلكه بعيد نبود به علت حضور برخي از اين طيف در كانون هاي قدرت و تصميم گيري نظام- دولت اصلاحات و مجلس ششم- مورد هجوم وحشيانه آمريكا و متحدانش نيز قرار گرفته بوديم. گفتني است پيشنهاد يكي از مدعيان اصلاحات درباره فرستادن بينش امام(ره) به موزه تاريخ و يا اين ادعا كه شهادت امام حسين(ع) نتيجه خشونت گرايي جدش رسول خدا(ص) در صدر اسلام بوده است - كه متاسفانه با عكس العملي از سوي ساير مدعيان اصلاحات روبرو نشد- در راستاي ترويج همين ديدگاه سازشكارانه و انحرافي مطرح شده بود. و اما، ديدگاه ديگري كه بر آموزه هاي انقلاب، امام راحل(ره) و خلف حاضر او تاكيد دارد و امروزه از سوي اصولگرايان- به مفهوم واقعي آن و نه اين يا آن حزب و گروه- نمايندگي مي شود، بر اين باور است كه نرمش در مقابل باج خواهي دشمنان بيروني نه فقط دشمن را به مدارا نمي كشاند، بلكه جري شدن بيشتر آنان را در پي خواهد داشت. اين ديدگاه تجربه ايستادگي و مقاومت سه دهه بعداز پيروزي انقلاب اسلامي در مقابل باج خواهي ها و زورگويي هاي دشمنان را به عنوان گوياترين و محكم ترين «سند» براي اثبات نظر خود به همراه دارد كه چالش چند ساله هسته اي و فراز و نشيب هاي چهارساله آن از جمله آنهاست. در مجلس ششم و در اوج اصرار آمريكا و متحدانش براي وادار كردن ايران اسلامي به پذيرش پروتكل الحاقي-2+39-تعدادي از نمايندگان مدعي اصلاحات يك طرح 3فوريتي- دقت شود كه طرح 3فوريتي مخصوص شرايط بسيار ويژه و حساس است- را تهيه كرده بودند كه ايران را ملزم به پذيرش بي قيد و شرط پروتكل الحاقي مي كرد! اين طرح كه خبر آن با استقبال و ذوق زدگي فراوان آمريكا و انگليس روبرو شده بود از ترس برانگيختگي مردم غيرتمند كشورمان عقيم ماند... و يا در همان حال كه آمريكا و اسرائيل ادعا مي كردند جمهوري اسلامي ايران، اطلاعات هسته اي خود را به آژانس بين المللي انرژي اتمي ارائه نكرده است، يكي از نمايندگان مدعي اصلاحات مجلس ششم پشت تريبون رفت و در نطق پيش از دستور اعلام كرد كه ايران طي 91 سال گذشته درباره فعاليت هسته اي خود به دنيا دروغ گفته است!! و دهها نمونه مشابه ديگر از همين دست كه فهرست كردن آنها نيز به درازا مي كشد. نتيجه و پي آمد اين برخوردهاي سازشكارانه كه تحت پوشش حفظ امنيت و آرامش مردم و پيشگيري از حمله آمريكا تئوريزه مي شد، جري شدن بيشتر دشمن بود تا آنجا كه تروئيكاي اروپايي در اجلاس پاريس با صراحت اعلام كردند بهترين تضمين عيني ايران به اروپا دست كشيدن از تمامي فعاليت هاي هسته اي است!! و اما، جريان اصولگرا، برخلاف مدعيان اصلاحات، بر آموزه هاي اسلام و انقلاب و ايستادگي و مقاومت در برابر باج خواهي دشمنان تاكيد ورزيد و به عنوان نمونه-و فقط نمونه- هنگامي كه آمريكا و متحدانش اعلام كردند كه پرونده هسته اي كشورمان را به شوراي امنيت سازمان ملل مي فرستند، نمايندگان اصولگراي مجلس هفتم، طرحي را به تصويب رسانده و در آن تاكيد كردند كه اگر پرونده هسته اي ايران به شوراي امنيت فرستاده شود دولت ملزم و موظف است كليه فعاليت هاي به تعليق درآمده را مجدداً از سرگيرد و چنين نيز شد. و يا در پي تهديدهاي مكرر آمريكا و در حالي كه برخي از مدعيان اصلاحات در مصاحبه ها و نوشته هاي خود دولت و مجلس اصولگرا را به خاطر ايستادگي در برابر باج خواهي دشمنان بيروني ملامت مي كردند و درايت دولت اصلاحات و مجلس ششم را به رخ مي كشيدند! اصولگرايان بر حق مسلم خود اصرار ورزيدند و نهايتاً با پيروي از مديريت الهي رهبرمعظم انقلاب و حمايت يكپارچه مردم، پيروزي اخير هسته اي و عقب نشيني الزامي- و نه دلبخواه- آمريكا و متحدانش را شاهد بوديم و بودند. اين يك اصل آزمون شده و غيرقابل ترديد است كه در دنياي امروز و در عرصه مناقشات-يا تعاملات-بين المللي هر يك از كشورها به اندازه قدرتي كه دارند سهم مي برند و نه به اندازه چانه اي كه مي زنند!! و يا به اندازه ميزاني كه از ايستادگي و استقامت خود مي كاهند! انتفاضه فلسطين، حزب الله لبنان، اسلامگرايي تركيه، مقاومت مردم عراق،... و از همه برتر، انقلاب اسلامي ايران نمونه هاي غيرقابل انكاري بر صحت اين نظر است. كساني كه از داخل كشور براي دشمنان بيروني نشانه و سيگنال ضعف مي فرستند فقط دندان طمع دشمنان را تيزتر و عزم آنان را براي زورگويي بيشتر مي كنند-هرچند كه چنين قصدي نداشته باشند- و آنان كه بر ايستادگي و مقاومت تاكيد مي ورزند، دشمنان را از تصميم به حمله احتمالي پشيمان مي كنند چرا كه تمامي قدرت هاي زورگو براي باج خواهي از ديگر كشورها به ارزيابي سود و زيان مي نشينند و هزينه زورگويي و باج خواهي را به عنوان اصلي ترين عامل در محاسبات خود به حساب مي آورند، بنابراين بي آن كه به ذهن پيچيده اي براي محاسبه نياز باشد با قاطعيت مي توان گفت اگر قدرت هاي استكباري-و هر دشمن ديگري- هزينه زورگويي و باج خواهي خود را سنگين ارزيابي كند از دست زدن به اقداماتي نظير حمله نظامي و يا آتش افروزي ها و فتنه جويي هاي مشابه عقب مي نشيند و چنانچه حريف را در موضع ترس و ضعف ببيند از هيچ اقدام وحشيانه اي دريغ نمي ورزد. از اين روي؛ برخلاف ادعاي برخي از طرفداران مسالمت با دشمنان بيروني، حضور اين طيف در كانون هاي قدرت و تصميم گيري نه فقط امنيت و آرامش مردم را تضمين نكرده و خطر اقدامات زورگويانه دشمنان را كاهش نمي دهد، بلكه اين جماعت با حضور خود در مراكز قدرت، دندان طمع دشمنان بيروني را براي باج خواهي تيزتر كرده و نهايتاً آرامش و امنيت مردم را به مخاطره مي اندازند اگرچه در اينگونه موارد احتمالي، مردم پاكباخته ايران اسلامي حرف نهايي را مي زنند. قدس روزنامه قدس در سرمقاله امروز خود با عنوان استراتژي مقاومت؛ رمز موفقيت در فينال هسته اي به قلم غلامرضا قلندريان آورده است: انتشار گزارش البرادعي در خصوص پاسخ به ابهامهاي باقي مانده آژانس در مذاكرات با ايران، هر گونه بهانه اي را از كشورهاي ماجراجو نسبت به تطويل پرونده هسته اي ايران سلب نموده است. پس از گذشت چهار سال از اتهامهاي بي اساس كشورهاي غربي و در رأس آنها آمريكا و انگليس در خصوص انحراف جمهوري اسلامي ايران از فعاليتهاي صلح آميز هسته اي و تلاش بي وقفه اين كشورها در جهت سوءاستفاده از آژانس انرژي اتمي در راستاي مقاصد سياسي خود، گزارش نهايي محمد البرادعي تقديم شوراي حكام اين آژانس شد. مدير كل آژانس بين المللي انرژي اتمي با اشاره به دسترسي آسان به مواد هسته اي ايران، بر عدم انحراف اين مواد به سمت فعاليتهاي نظامي تأكيد و اعلام نمود: ايران به هر شش موضوع باقي مانده از گذشته پاسخ داده كه اين شش موضوع عبارتند از: آزمايش پلوتونيوم، سانتريفيوژهاي P1 و P2، سند اورانيوم فلزي، منشأ آلودگي تجهيزات يكي از دانشگاه هاي فني ايران، پلونيوم و معدن گچين. همچنين اين گزارش تأكيد دارد كه ايران زمينه دسترسي به مواد و فعاليتهاي هسته اي را فراهم كرده و اطلاعات آژانس درباره مواد و فعاليتهاي هسته اي اظهار شده جاري ايران، شفاف تر شده است. پرونده هسته اي ايران در سالهاي اخير با وجود نبود مستندهاي حقوقي و قانوني مبني بر انحراف در جهت مقاصد نظامي، از سوي صاحبان قدرت با يك شانتاژ خبري از حوزه نگاه فني خارج شده و از منظر سياسي مورد تحليل قرار گرفته است. ايران و ديگر بازيگران سياسي، به رهيافتهاي قانوني و فني در مسير ارزيابي اين پرونده معتقدند، اما مباني نظري و معرفتي قدرت محور كه همچنان سايه سنگيني بر تعاملهاي بين المللي افكنده است، اجازه نمي دهد مناقشات گوناگون بين حوزه هاي سياسي، براساس شاخصهاي حقوقي مورد امعان نظر قرار گيرد. طرفهاي درگير پرونده هسته اي ايران با رويكردهاي متفاوتي اين مناقشه را دنبال مي نمايند، به گونه اي كه آمريكاييها دستيابي ايران را به سلاح هسته اي يك امر محتوم و قطعي مي پندارند، اما اروپاييها آن را فقط يك احتمال و فرضيه تلقي مي كنند. همين طرز نگرش باعث دو رويكرد متفاوت در آمريكا و اروپا نسبت به مسأله هسته اي ايران شده است. اروپا به گفتگو تأكيد دارد، اما آمريكا به برخورد و خشونت. همچنين اروپاييها برخلاف آمريكاييها معتقدند رفتار پرخاشگرانه با ايران نتيجه عكس خواهد داد. جمهوري اسلامي ايران در طرح اقدام (مداليته) با ارايه پاسخ حقوقي و فني توانست ادعاي مغرضانه برخي كشورها را كه با فضاسازيهاي منفي بازيگران هسته اي را در مسير هدفهاي خود به كار مي گرفتند و همواره آنها را از اتخاذ جهت گيري مستقل در ارتباط با ايران باز مي داشتند، خنثي نمايد. اما ايالات متحده آمريكا همواره در سالهاي حاكميت يكجانبه گرايانه بر اين كشور، با ترفندهاي گوناگون تلاش كرده است فعاليتهاي ديپلماتيك تهران را - با وجود اعتراف همپيمانانش- مخدوش جلوه داده و با جوسازي، ديگران را با سياستهاي خود همراه نمايد، به نحوي كه «كيت استار»، سخنگوي امنيت ملي آمريكا، پس از انتشار اين گزارش مدعي شد: «بر اساس گزارش جديد، ايران از درخواستهاي شوراي امنيت و آژانس بين المللي انرژي اتمي اطاعت نكرده است و ما از اين كشور مأيوس شده ايم.» «استار» افزود: «ما به سوي درخواست از ديگر كشورهاي عضو شوراي امنيت براي ترغيب آنها به پذيرش دور سوم تحريمها پيش مي رويم.» اين در حالي است كه البرادعي در گزارش جديد خود، از همكاري گسترده ايران با آژانس و موافقت براي بازرسي از سايتهاي اتمي اين كشور خبر داد و بر نبود انحراف در برنامه هسته اي تهران تأكيد كرد. ايران بارها بر صلح آميز بودن برنامه هسته اي خود تأكيد كرده است و آن را صرفاً براي توليد انرژي ادامه مي دهد تا در دهه هاي آينده كه بحران انرژي گريبانگير كشورها خواهد شد، به خودكفايي در زمينه انرژي دست يابد. از سوي ديگر، براساس بند ج ماده 12 اساسنامه آژانس، احراز انحراف كشورها در فعاليت هسته اي خود برعهده بازرسان آژانس است كه بايد آن را از طريق مدير كل آژانس به شوراي حكام گزارش نمايند. بازرسان آژانس تاكنون با هر وسيله اي - اعم از نصب دوربين و يا بازديدهاي سر زده- تمامي فعاليتهاي هسته اي ايران را تحت نظر داشته و بارها تأييد كرده اند كه اين فعاليتها صلح آميز بوده است. بدين ترتيب، موفقيت جمهوري اسلامي در ماراتن هسته اي را بايد غلبه رهيافت حقوقي و فني بر رويكرد سياسي و امنيتي تلقي نمود. بر اساس راهبرد مقاومت، در سالهاي اخير با وجود تشديد فشارهاي بين المللي بر جمهوري اسلامي ايران، نه تنها دولتمردان عقب نشيني نكردند، بلكه با روحيه هاي برگرفته از گنجينه دفاع مقدس كه همان ساز و كار ايستادگي است، توانستند در ميان موج گسترده تهديدهاي رواني و رسانه اي محافل سياسي غربي، در پيگيري خواسته هاي ملي مصر بوده و عملكرد قابل دفاعي را از خود بر جاي بگذارند. بايد اذعان داشت، آنچه تاكنون مانع عملي شدن تهديدهاي آمريكا و همپيمان منطقه اي اش (اسرائيل) عليه جمهوري اسلامي ايران گرديده، وجود شاكله دفاعي كشور بوده كه ابتناي آن بر رويكرد ايستادگي و مقاومت است؛ نكته اي كه دشمنان اين نظام در دوران جنگ نابرابر 8 ساله آن را به خوبي تجربه نموده اند. كشورهاي قدرتمند فعلي كه انگاره هاي تعاملهاي سياسي را بين كشورها سكانداري مي كنند، مي كوشند كشورهاي مستقل را از دستيابي به خواسته هايشان محروم نمايند. پس تنها گزينه پيگيري حقوق ملتها، تكيه بر توان خودي بدون اتكا به قوانين يكسويه تحميل شده از سوي برخي كشورها به جامعه بين الملل است.بدين ترتيب، به نظر مي رسد اتخاذ گزينه مقاومت از سوي دولتمردان در دوران دفاع مقدس كه به برتري ايران و تغيير موازنه در جبهه ها منجر گرديد، امروز نيز در رويارويي ديپلماتيك كارآيي بالايي مي تواند داشته باشد، كه ثمره آن در پيروزي فينال هسته اي به شكلي ملموس عينيت يافته است. طرف غربي بايد بداند ناديده گرفتن مسير حقوقي و فني، نه تنها مشكلي را از آنها حل نمي كند، بلكه بر پيچيدگي موضوع بيش از پيش مي افزايد. هجمه امنيتي و سياسي به انرژي هسته اي ايران تاكنون نتوانسته مسير احقاق حقوق ملت ايران را مسدود نمايد و اگرچه روند پيشرفت را در برخي مواقع با كندي مواجه كرده، ولي هيچ گاه آن را متوقف نكرده است.اكنون با انتشار اين گزارش، محملي براي باقي ماندن اين پرونده در شوراي امنيت باقي نمي ماند و شايسته است در اسرع وقت پرونده ايران از شوراي امنيت به آژانس عودت داده شود تا ادامه تعاملها از طريق مكانيسم آژانس تعقيب شود. نبايد فراموش نمود، جمهوري اسلامي ايران بر اساس سه اصل راهبردي «عزت، حكمت، مصلحت» ضمن احترام متقابل نسبت به بازيگران عرصه بين المللي، از دستيابي به حقوق هسته اي خويش غفلت نكرده و اين مهم را تا حصول نتيجه پيگيري مي كند. صداي عدالت روزنامه صداي عدالت در سرمقاله امروز خود با عنوان "انتخابات و برنامه" آورده است: در نظامهاي مردمسالار ميدان انتخابات فرصت بهره گيري از تمام توش و توان علمي و‎ ‎كارشناسي جامعه و ارائه برنامه از سوي احزاب و گروه هاي سياسي و مشاركت و حضور‎ ‎فعال شهروندان در عرصه تصميم گيري براي اداره كشور است . در نهايت آن حزب يا جناحي‎ ‎كه با راي مردم اكثريت مجلس يا مسئوليت قوه مجريه را بدست مي گيرد بايد ضمن پايبندي‎ ‎به برنامه مورد تأييد اكثريت رأي دهندگان و اجراي آن طي دوران مسئوليت ،‎ ‎پاسخگوي عمل خود در برابر منتقدان و احزاب رقيب باشد و در فرصت انتخابات بعدي در يك‎ ‎ميدان رقابتي ميزان موفقيت يا ناكامي خود با راي و نظر مردم ارزيابي نمايد و آمادگي‎ ‎پذيرش شكست و جابجايي قدرت با رقيب را داشته باشد . راز بقا و پويايي اين نظام ها‎ ‎نيز در همين رقابت برنامه ها و تجميع توانها ( سرمايه اجتماعي ) براي اداره بهتر‎ ‎امور و پاسخگويي مستمر به مطالبات مردم و جلب رضايتمندي آنان است . در واقع در نظام‎ ‎هاي مردمسالار هيچ گروه و حزب و جناحي نمي تواند تكيه زدن بر كرسي هاي قدرت و مقام‎ ‎هاي حكومتي را تصور كند مگر با جلب راي و نظر اكثريت مردم ، و اينهم ممكن نيست جز‎ ‎با ارائه برنامه و عمل به آن در دوره مسئوليت و بازكردن ميدان انتخاب و رقابت در‎ ‎مقاطع ادواري انتخاباتي بروي مردم . به عبارت روشن اين كلام مبارك كه مردم با‎ ‎هيچكس در هر مقام و مسئوليتي عقد اخوت نبسته‌اند فقط وقتي امكان عملي و تحقق خارجي‎ ‎مي يابد كه مردم هر از گاهي بتوانند نسبت به عملكرد مسئولان حكومتي و برنامه آنها‏‎ ‎در مقام مقايسه با برنامه ها و تجربه هاي رقيب اظهار نظر و راي نمايند تا از‎ ‎اين طريق بر مشروعيت و كارآمدي دائمي حكومتگران در پاسخگويي به مطالبات و خواسته شان‎ ‎دامن زنند، در غير اينصورت اين كلام جز جمله اي زيبا نخواهد بود و كاربرد مفيدي هم‎ ‎نخواهد آمد‎ . ‎براي شهروندان ايراني فرصت انتخاباتي پيش روي مجلس هشتم مي‌توانست فرصتي مغتنم‎ ‎براي طرح مسائل اساسي كشور ، بحث و بررسي پيرامون آنها و ارزيابي عملكرد جناح حاكم‎ ‎در اين باره و ارائه برنامه عمليلتي و انتخاباتي براي حل اين مسائل از سوي‎ ‎احزاب و جناح هاي فعال در عرصه سياسي ايران باشد . در مراحل مقدماتي انتخابات هم‎ ‎اينگونه به نظر مي رسيد و تا حدودي حركت نيروهاي سياسي و اجتماعي بدين سمت بود اما‎ ‎متاسفانه رخداد رد صلاحيت هاي گسترده داوطلبان نمايندگي مجلس ، كه بيش از 90 درصد‎ ‎نيروهاي اصلاح طلب را در برگرفت، بطور كلي فضاي انتخاباتي را در كشور تغيير داده‎ ‎است به گونه‌اي كه اين روزها كمتر درباره برنامه انتخاباتي احزاب و جناحها و‎ ‎آناني كه مي خواهند در انتخابات شركت كنند ، سخن گفته مي شود و براي اثبات اين‎ ‎فرضيه كافي است اين وضعيت را با فضاي انتخاباتي در كشورهاي مردمسالار مقايسه كنيم‎ ‎كه عرصه انتخابات در آن كشورها به عرصه اي وسيع براي بحث و گفتگو پيرامون مسائل‎ ‎اصلي و مبتلا به جامعه شان و چگونگي گذار از آنها توسط برنامه هاي رقيب تبديل مي‎شود. ‎براي اينكه دائره و دامنه بحث و حساسيت آن در‎ ‎اين شرايط زماني بهتر روشن شود و به ويژه توجه آناني را كه نقشي كليدي در نظام‎ ‎تصميم گيري كشور براي اداره كشور و آينده جمهوري اسلامي ايران دارند جلب نمايم به‎ ‎اين موضوع اشاره مي كنم كه كشور ما به ظاهر اجراي سه برنامه توسعه را پشت سر نهاده‎ ‎و در حال اجراي برنامه چهارم توسعه است و در همه اين برنامه ها هم بنا بر باز كردن‎ ‎اقتصاد كشور ، خصوصي سازي ، تمركز زدايي و كوچك سازي دولت ، بهره گيري بهينه از‎ ‎درآمد نفت براي سرمايه گذاري در امور زير بنايي و توليدي ، افزايش رفاه همگاني و‎ ‎تحقق عدالت اجتماعي و...بوده است اما به رغم اين جهت گيريها و تلاش در اجرايي كردن‎ ‎آنها واقعيت موجود حاكي از بزرگتر شدن حجم و بدنه دولت و سرمايه گذاري ناكافي و‎ ‎پايداري فقر و محروميت و بيكاري و شكاف طبقاتي در جامعه ماست ! فقط كافي است رقم‎ ‎درآمدي نفت و روند افزايش نسبت بودجه كل كشور به توليد ناخالص داخلي به قيمت جاري‎ ‎را مورد توجه و تامل قرار دهيم كه درآمد نفت طي سال هاي 68 تا 85 بالغ بر 565‏‎ ‎ميليارد دلار شده و نسبت بودجه كل كشور به توليد ناخالص داخلي نيز از 1/35 درصد در‎ ‎سال 1368 به بيش از 100درصد در سال 1386 افزايش يافته است و در واقع سفره اي به‎ ‎گستردگي وسعت ايران براي مداخله و تصدي گري دولت در اقتصاد فراهم آورده است و‎ ‎تقريبا كمترين جاي نفس كشي براي فعاليت هاي بخش خصوصي باقي گذاشته است ! براي توجه‎ ‎بيشتر يادآور مي شوم كه اگر توجيه شود كه در 16 سال قبل از دولت نهم بر سر اجراي‎ ‎اين سيا ست (خصوصي سازي ) و شيوه هاي عمل آن توافق نظر نبوده و بين نهادهاي حكومتي‎ ‎و نيروهاي سياسي چالش و مناقشه وجود داشته است اما پس از روي كار آمدن دولت نهم و‎ ‎هماهنگي كامل بين قوا و نهادهاي حاكم و ابلاغ سياست هاي مرتبط با اصل 44 در سال 84‏‎ ‎و 85 كه ديگر نمي توان به يك چنين توجيهي متمسك و متوسل شد و در اين دو سال چه‏‎ ‎اتفاقي تازه اي جز ادامه روند گذشته افتاده است ؟ و آيا دولت نهم با همين لايحه‎ ‎بودجه اي كه براي سال 1387 به مجلس داده ، در حال بزرگتر شدن نيست؟ و آيا‎ ... ‎نويسنده به عنوان يك شهروند ايراني از آنچه در اين كشور مي گذرد منتفع و‎ ‎متضرر مي شود و از آنجا كه خواهان توسعه و پيشرفت و سربلندي كشورم هستم نمي توانم‎ ‎تاسف عميق خود را از اينكه عرصه «انتخابات» به جاي اينكه فرصتي براي طرح مسائل‎ ‎اصلي و مبرم جامعه و ميداني براي ارائه برنامه‌هاي رقيب براي اداره كشور باشد‎ ‎به عرصه اي براي طرح مسائل حاشيه اي و بعضا تفرقه انگيز و مخل به وحدت اجتماعي و‎ ‎فرصت سوزي تبديل شده است، ابراز ننمايم و بطور مثال در نمي يابم در ميدان‎ ‎انتخابات خالي از رقابت و برنامه حتي همين جناح حاكم چگونه مي خواهد يا مي تواند‎ ‎ميزان رضايتمندي شهروندان از عملكردش را در دولت و مجلس محك زند و ارزيابي و اندازه‎ ‎گيري نمايد ؟ آيا اين جناح آنچنان از درستي سياستها و دستاوردهايش در جلب رضايت‎ ‎اكثريت شهروندان اطمينان دارد كه تغيير و اصلاحي را در آنها ضروري نمي بيند؟ و اگر‎ ‎جواب منفي است اين را از چه راهي و روشي دريافته است ؟و چه تغيير و اصلاحي را در‎ ‎سياست هايش را بوجود آورده است ؟ و در هر حال برنامه اين جناح براي اداره كشور‎ ‎و به‌دست گيري اكثريت كرسي هاي مجلس چيست ؟ انتخابات و برنامه دو روي سكه‎ ‎مردمسالاري است و هريك بدون ديگري معنا نمي يابد و نتيجه نمي دهد و بايد اميد داشت‎ ‎كه انتخاباتي آتي اين گونه باشد تا هزينه برگزاري انتخابات در برابر فايده هايش براي‎ ‎كشور و نظام توجيه پذير باشد و بر دامنه مشروعيت و كارآمدي نظام بيفزايد‎. مردم سالاري روزنامه مردم سالاري در سرمقاله امروز خود با عنوان « تاملي بر سياست خارجي فرانسه در دوره ساركوزي؛ نشستن با اروپا، برخاستن با آمريكا» به قلم يوحنا نجدي آورده است: بيست و سومين رئيس جمهوري فرانسه، فرزند پدري مجارستاني و مادري يوناني تبار، را بايد از جنجالي‌ترين رهبراني كنوني جهان دانست. نيكلا ساركوزي 53 ساله، اينك در حالي رداي ششمين رئيس كشور در دوره جمهوري پنجم فرانسه را به تن كرده كه به باور بسياري از تحليل گران، رياست ‌جمهوري او را مي‌توان به مثابه نقطه عطفي در تاريخ سياسي اين كشور دانست. آن چنان كه امروزه در دانشكده‌هاي علوم سياسي و روابط بين الملل از عصر پيشاساركوزي و پساساركوزي سخن گفته مي شود. مسووليت هايي چون دبير كلي حزب اتحاد براي نهضت مردمي، وزارت دارائي و وزارت كشور اينك از او رئيس جمهوري ساخته كه در ابتداي دهه ششم زندگيش بر فعال سازي ديپلماسي فرانسه درباره مسائل مربوط به نقاط پراكنده‌اي از جهان تاكيد مي‌كند. درگير شدن در بحران هايي همچون بن بست سياسي در لبنان، پرونده هسته‌اي جمهوري اسلامي ايران، منازعه اعراب و اسرائيل، ايفاي نقش فعال در مساله استقلال كوزوو، تلاش براي حل خشونت‌هاي دارفور، پيگيري مجدانه وضعيت افغانستان در كنار بحران روزافزون در عراق از جمله بنيادي‌ترين پارامترهاي ديپلماسي فعال دولت نيكولا ساركوزي است. اساسا در اتحاديه اروپا دو نوع نگرش وجود دارد يكي نگرش اروپامحور و ديگري آمريكاگرا. رويكرد اروپامحور معتقد است كه اتحاديه اروپا بايد به گونه‌اي مستقل در تصميم‌گيري ها رفتار كند و در سياست خارجي و برنامه هاي اقتصادي نبايد تحت تاثير هژموني ايالات متحده قرار گيرد. از اين رو اروپاگراهايي چون گرهارد شرودر، صدراعظم سابق آلمان، هراسي به دل راه نمي‌دهند كه از همراهي آمريكا در جنگ عراق خودداري ورزند. در مقابل اما آمريكاگراها معتقدند كه به هر حال سرزمين هاي دو سوي اقيانوس (آتلانتيك) يعني اروپا و آمريكا در فرهنگ، زبان، تهديدها و فرصت ها از يكديگر غريبه نيستند و از طرف ديگر قدرت هژمونيك ايالات متحده اجازه نمي‌دهد كه اروپا به گونه اي مستقل و بي تفاوت نسبت به واشينگتن تصميم گيري كند. از اين رو آمريكاگراهايي چون توني بلر بر همگرايي با آمريكا به قصد تامين منافع اتحاديه اروپا اصرار مي كنند. فرانسه از بهار آينده رياست دورهاي اتحاديه اروپا را برعهده خواهد گرفت و كاملا قابل پيش‌بيني است كه رويكرد اروپا محور بيش از گذشته رنگ خواهد باخت و در مقابل نگرش آمريكاگرا بر اتحاديه سايه خواهد افكند. مساله پيوستن تركيه به اتحاديه اروپا را بايد يكي از چالش برانگيزترين موضوع هاي كنوني دانست. ساركوزي نيز همچون آنگلا مركل صراحتا گفت كه «تركيه جايي در اتحاديه اروپا ندارد». از لحاظ استراتژيكي مي‌توان چنين استدلال كرد كه ساركوزي اساسا با «گسترش» اتحاديه اروپا مخالف است و اضافه شدن اعضاي جديد، مي‌تواند مشكلات جديدي را نيز به اتحاديه اضافه كند. اين در حالي است كه اتحاديه به ويژه در سال هاي پاياني دهه 90 سخت در پي آن بود كه نوعي همگرايي سياسي به خصوص در سياست خارجي اتحاديه ايجاد كند. از اين رو مي‌توان استدلال كرد كه با رياست فرانسه بر اتحاديه اروپا، تركيه براي پيوستن به اين اتحاديه مسير دشوارتري را پيش رو خواهد شد. هر چند «كوكسل توپتان» رئيس مجلس تركيه، با تاكيد بر جايگاه اقتصادي كشورش به عنوان ششمين اقتصاد اروپا و هفدهمين اقتصاد جهان معتقد است كه ساركوزي و مركل نمي‌توانند سد راه تركيه در پيوستن به اتحاديه اروپا شوند و تركيه سرانجام به نقطه اي خواهد رسيد كه ساركوزي و همفكرانش درب آنها را خواهند كوفت و از تركيه براي عضويت در اين اتحاديه دعوت خواهند كرد. ميراث ژنرال شارل دوگل براي فرانسويان، استقلال در سياست خارجي و ايفاي نقش بين المللي به عنوان بازيگري مستقل و تاثيرگذار بوده است. گليسم همواره به حفظ فرانسه در قامت يك بازيگر درجه اول بين المللي تاكيد مي‌كند. آنچنان كه شارل دوگل در اوج جنگ سرد، بي اعتنا به نظام دو قطبي غيرمنعطف و تهديدهاي ايالات متحده، بار سفر بست و به مسكو رفت. رويكردهاي شوونيستي براي ملت و دولت فرانسه از زمان دوگل، كمابيش تا پايان رياست جمهوري ژاك شيراك نيز ادامه يافت. آنچنانكه شيراك نيز همچون چين و آلمان از صدور قطعنامه اي كه به حمله به عراق توجيه قانوني و بين المللي مي‌بخشيد، خودداري ورزيد. ساركوزي اما آشكارا راه ديگري مي پيمايد. در طي بيش از ده سال گذشته، براي اولين بار اين ساركوزي بود كه به عنوان رئيس جمهور فرانسه، در كنگره آمريكا حضور يافت و به ايراد سخن پرداخت. وي در حالي سخنان خود را آغاز كرد كه اعضاي كنگره آمريكا براي مدت سه دقيقه، ايستاده براي او كف زدند. ساركوزي پيوند فرانسه و آمريكا را «ابدي» دانست و گفت در تلاش است تا پس از يك دوره فترت بار ديگر «قلب آمريكا را تسخير كند». از اين رو مي‌توان يك نوع همخواني را بين سياست خارجي فرانسه و آلمان درباره نزديكي به ايالات متحده تشخيص داد. هر چند ساركوزي اين تعامل را نه يك طرفه بلكه «دوجانبه» مي‌داند. چون به باور او آمريكا نيز براي خروج از گرداب عراق، حل بن بست سياسي در لبنان، كنترل افغانستان، گرمايش زمين و بسياري مسائل ديگر به همراهي پاريس نيازمند است. رفتار آمريكاگرايانه ساركوزي در حالي صورت پذيرفته كه ژاك شيراك رئيس جمهور پيشين تا حدود زيادي به مباني گليسم وفادار ماند. به طوري كه تنها نقطه اشتراك اساسي او و ايالات متحده را مي‌توان در نوع پيگيري بحران سياسي لبنان دانست. دوستي ديرينه شيراك با رفيق حريري باعث شد تا وي پرونده ترور حريري را مجدانه پيگيري كند. از سوي ديگر




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 555]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن