تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
سه برند برتر کلید و پریز خارجی، لگراند، ویکو و اشنایدر
مراحل قانونی انحصار وراثت در یک نگاه: از کجا شروع کنیم؟
چگونه برای دریافت ویزای ایران اقدام کنیم؟ مدارک لازم و نکات کاربردی
راهنمای خرید یو پی اس برای مراکز درمانی و بیمارستانی مطابق الزامات قانونی
آیا طلاق توافقی نیاز به وکیل دارد؟
چگونه ویزای آفریقای جنوبی را به آسانی دریافت کنیم؟ راهنمای قدم به قدم
همه چیز درباره ویزای آلمان و مراحل دریافت آن
چرا پاسارگاد به عنوان یکی از مهمترین آثار تاریخی ایران شناخته میشود؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1820770232
خاتمي با اشاره به معجزه انقلاب اسلامي: در هيچ انقلابي يك جمعيت يكپارچه اينگونه به دنبال يك رهبر فرهمند حركت نميكند
واضح آرشیو وب فارسی:آفتاب: خاتمي با اشاره به معجزه انقلاب اسلامي: در هيچ انقلابي يك جمعيت يكپارچه اينگونه به دنبال يك رهبر فرهمند حركت نميكند
به عنوان نخبگان جامعه و كساني كه بايد مسائل را تبيين كنيم و به سطح خودآگاه ذهن جامعه بياوريم و به يك گفتمان تبديل كنيم، معتقدم مهمترين عامل تحول مثبت در جامعه ايجاد شده است و حتي گفتماني اينچنين ميتواند جايگزين كاريزماي قهرمان شود.
آفتاب: نخستين نشست ويژه تبيين مباني نظري اصلاحات در محل دايره المعارف اسلامي و با حضور رييس؛ اعضاي بنياد باران، فعالان سياسي، جمعي از روحانيون ،استادان، محققان، روشنفكران، هنرمندان و روزنامهنگاران برگزار شد.
به گزارش سرويس سياسي آفتاب، حجت الاسلام والمسلمين سيد محمد خاتمي با اشاره به آياتي كه در آغاز مراسم تلاوت شد گفت: «ما اعتقاد داريم حركتي كه افتخار وابستگي و پيوستگي به آن را داريم، در ادامه حركت پيامبران بزرگ الهي حضرت موسي(ع)، حضرت عيسي(ع) و حضرت محمد مصطفي(ص) است. اما خيال همه را راحت كنم كه اصلاحات نه عصايي دارد كه تبديل به اژدها شود و نه يد بيضائي. بنابراين آناني كه از اصلاحات اژدها ميسازند اشتباه ميكنند و اصلاحات را بزرگتر از آنچه هست معرفي ميكنند. شما هم نترسيد، آنچنان كه دوستان حضرت موسي(ع) ترسيدند كه اژدهايي در كار است و پس رفتند، نه! شما به جلو بياييد».
وي افزود: «اما يك اژدهاي بسيار بزرگي وجود دارد و آن بيداري و رشد جامعه است كه هر سحري را باطل خواهد كرد».
اصلاحات ما مبتني بر درك خواست جامعه و متناسب با شرايط تاريخي امروز ايران است
خاتمي با بيان اينكه درباره اصلاحات خيلي صحبت شده است و شايد بيشتر از همه خود من صحبت كردهام و البته كمتر بطور كلاسيك آن را تعريف نمودهام، گفت: «از مجموعه مطالبي كه گفتهام ميتوان قرائتي از اصلاحات را مطرح كرد كه زياد هم درباره آن سخن گفتهام؛ هم بصورت كلي و هم بصورت موردي».
رئيس دولت اصلاحات ادامه داد: «در كنار اين بحثها ديگران هم بحثهاي متنوع و حتي متفاوتي كردهاند، بطوري كه احيانا نوعي آشفتگي در معنا و مفهوم اصلاحات در جامعه ما و بخصوص ميان خواص ما وجود دارد و نوعي ابهام براي جامعهاي كه معتقدم از عمق وجود اصلاحات را درك ميكنند، وجود دارد».
سيد محمد خاتمي اظهار داشت:«ما مفتخريم كه اصلاحات ما مبتني بر درك نياز و خواست جامعه و متناسب با شرايط تاريخي امروز ايران است و درباره اصلاحات حتي علاوه بر بحثهاي تحليلي فكر ميكنم به مناسبتهاي مختلف، طرحها و برنامهها عرضه شده است كه هم مبتني بر مباني اصلاحات بوده و هم به نحوي از انحاء توضيح دهنده آنها بوده است».
از رويكردهاي مهم اصلاح طلبي، احترام به گشادگي در عالم بحث و گفت و گو، آزادي در نظر، انديشه ورزي و ابراز نظر و هزينه ندادن براي آن است
رئيس بنياد باران با اشاره محتواي سخنان خود در اين جلسه توضيح داد: «آنچه امروز مطرح ميكنيم، در واقع مطلب ناگفتهاي نيست؛ بلكه مدون شده مطالبي است كه به نحوي گفته شده و حتي براساس آن عمل شده است. به عبارت ديگر در اينجا علاقه منديم كه يك سلسله اصول به عنوان «اصول موضوعه» در مورد اصلاحات بحث قرار گيرد كه بتواند مبناي عمل، حركت، موضع گيري و حتي سياستگذاري و برنامه ريزي باشد و از بحثهاي صرفا تئوريك كمي فاصله بگيريم».
خاتمي تاكيد كرد: «ناگفته نماند كه اين اصول داراي پشتوانههاي فكري و نظري هم هست كه كمابيش مطرح شده است، گرچه احتياج به طرح مفصلتري دارد. ولي من در اينجا به هيچ وجه قصد طرح مباحث تئوريك را ندارم. زيرا مباحث تئوريك خيلي ساده و زود به نتايج توافق آميز نميرسد گرچه در جاي خود بسيار مهم است».
خاتمي با اشاره به اينكه در مقابل هر نظر ممكن است نظر ديگري باشد و بخصوص در موضوعات اجتماعي و انساني اين پيچيدگي و ابهام، به اين دليل كه ابعاد مختلف دارد، بيشتر است، گفت: «همچنانكه كه ميدانيد، بسياري از مباحث تئوريك از صدر پيدايش تفكر در عالم مطرح بوده و هست. در دوران جديد هم خيلي مباحث تئوريك وجود دارد كه بحثهاي درازدامن و نظرات مختلف پيرامون آنها هست. من در اينجا به هيچ عنوان قصد مطرح كردن مباحث نظري را ندارم و به عنوان صاحبنظري كه اعتقادات و نظراتي در اين زمينه دارد، بحث نميكنم، گرچه براي خودم نظراتي دارم».
وي افزود: «در اينجا مقصود بيشتر طرح اصول موضوعه است، زيرا ما در مرحله عمل اجتماعي و تاريخي هستيم و بيشتر ميخواهم كه با كمك يكديگر مطالبي كه گفته شده و براساس آن عمل شده، موازين و اصولي را كه پيدا هم شده، بصورت سنجيده و مدون بيان كنيم».
سيد محمد خاتمي در پاسخ به اين پرسش كه چگونه بعد از 11 سال مسائل اصلاحات مطرح مي شود؟ تاكيد كرد: «اينگونه نيست؛ اصلاحات مطرح شده، به راي گذاشته شده، براساس آن عمل شده است و توفيقها و ناكاميهايي داشته است و ما دلمان ميخواهد كه آنچه در اين مدت در جامعه مطرح شده، به عنوان «راهنماي حركت و عمل به صورت دقيقتر» مطرح كنيم».
وي افزود: «ديگران هم مطالبي دارند و اگر صادق باشند كه در جاي خود محترم است، اما دست كم من اعلام ميكنم كه مسئول مطالب ديگران نيستم؛ چرا كه در اين زمان و مدتها خيلي مطالب گفته شده كه احيانا صد در صد يا نزديك، با آنچه مراد ماست بوده است و يا مطالب متفاوتي مطرح شده است؛ با تذكر اين نكته كه باب بحثهاي نظري و تحليلهاي تئوريك، باز است و از همينجا وارد يكي از اصول مهم اصلاح طلبي ميشوم».
رئيس جمهوري سابق كشورمان در بيان اصل اول اصلاح طلبي اظهار داشت: «از رويكردهاي مهم اصلاح طلبي، احترام به همين گشادگي در عالم بحث و گفت و گو، آزادي در نظر، انديشه ورزي و ابراز نظر و هزينه ندادن براي آن است».
وي ادامه داد: «اگر بخواهيد كه يكي از اصول مهم اصلاح طلبي از نظر ما را بدانيد، همين«احترام به باز بودن فضاي بحث و نظر و بيهزينه بودن اظهارنظر كردن و آزادي بيان و فكر» است، ولو اينكه با آن فكر مخالف باشيم. بلكه از محوريترين اصول ما تشويق اين فضاي باز و گشاده است».
اصلاحات مناسبترين راه برون رفت جامعه ما از بحراني است كه سدههاي متمادي به آن دچار بودهايم
خاتمي خاطرنشان كرد: «اما به هر حال ما مطالبي داريم، ديگران هم مطالبي دارند. آنچه را در عمل به عنوان اصلاح طلبي آمده است سعي ميكنم در اينجا بگويم و شايد در اينجا برخي مرزها هم مشخص شود كه بايد اينگونه باشد تا از ابهام نجات پيدا كنيم».
اين انديشمند معاصر تصريح كرد: «معتقدم، آنچه را كه بيان شده و مردم هم به تفصيل يا اجمالا از آن آگاه بودهاند و با فطرت خود پسنديدهاند و به آن راي دادهاند و به اصلاحات مشهور شده است، مناسبترين راه برون رفت جامعهما از بحراني است كه سدههاي متمادي به آن دچار بودهايم».
خاتمي در ادامه سخنان خود گفت: «بحث من خيلي فراتر از آن است كه در اين لحظه و مرحله بگويم راهكارها چيست. نگاه من اينگونه بوده كه جامعه ما به علل تاريخي كه بحثهاي تاريخي و تحليلي درباره آن نميخواهم انجام دهم، دچار بحرانهاي بزرگي است و هنوز هم نجات پيدا نكرده است؛ از جمله در بحث «نسبت ميان سنت و تجدد» و نيز اينكه چه روش و الگويي براي جامعه ايراني در اين مقطع مهم تاريخي مناسب است. اين بحرانها وجود دارد و من معتقدم كه آن چيزي كه به نام اصلاحات مطرح شد و هنوز هم مطرح است، مناسبترين راه برون رفت از اين بحران است و مناسب ترين و راحت ترين راه دستيابي ارزانتر و آسانتر به منافع مادي و معنوي حيات جامعه ايراني و نيز جوامعي است كه در وضعيت تاريخي، اجتماعي و فرهنگي ما ميزيند».
رئيس دولت اصلاحات با تاكيد براين نكته كه آنچه به عنوان اصول مطرح ميشود، شكننده نيست و داراي انعطاف پذيري است، به بيان اصل دوم اصلاح طلبي پرداخت و اظهار داشت: «اين هم از اصول اصلاحات است كه «ما انديشه انسان و راهكارهايي كه براي مسائل پيدا ميكند، انعطاف پذير بدانيم تا تكامل بپذيرد».
خاتمي افزود: «اصول ما هم انعطاف پذير است و ما به عنوان وحي منزل چيزي را مطرح نميكنيم، بلكه در جريان بحث و گفت و گو ميتواند تكميل و تتميم شود و بهبود و اصلاح پيدا كند».
حجت الاسلام والمسلمين سيد محمد خاتمي گفت: «ما بايد به همه اين مسائل توجه داشته باشيم و نبايد اينگونه باشد كه بگوييم هر كه اينها را بگويد، با ماست و هر كه نگويد، بر ماست. اما ميگوييم كه ما اين اصول را داريم و معتقديم كه عمليتر است و با واقعيتها سازگاري بيشتري دارد و با معيارها و موازين، قابل انطباق و سازگاري است و در مقام عمل ميتواند راهگشا باشد و ميتواند مبناي جمع و انسجام كساني باشد كه اين حرفها را قبول دارند و پايه حركت جمعي، فشرده و غير پراكنده مجموعه بزرگي در ايران باشد».
اگر يك حركت كه ريشه هاي تاريخي و اجتماعي دارد، از حيث هدف و مضمون به بخش خود آگاه وجدان جامعه آمد، آن حركت آسيب ناپذيرتر خواهد بود
وي ادامه داد: «اينكه اين جمع بايد بنيانگذار هستهاي باشد كه ان شاء الله رشد خواهد كرد و به عنوان افرادي كه همفكرتر هستيم و همديگر را ميفهميم و نبايد از الفباء شروع كنيم و براي تبيين اين مواضع و اصول براي به خودآگاهي رساندن خواست و نياز تاريخي جامعه در اين گفتمان تلاش كنيم. زيرا معتقدم آنچه گفته ميشود، برگرفته از يك خواست و نياز تاريخي جامعه است كه همه بخشهاي جامعه – اعم از عام و خاص- در اين خواستها مشتركند و اصلاحات در حقيقت هم بيانگر آن خواستهاست، هم تبيين كننده آن و هم جهتدهنده آن قابليت تبديل شدن به يك حركت اجتماعي را دارد».
خاتمي تاكيد كرد: «اگر يك حركت كه ريشههاي تاريخي و اجتماعي دارد، از حيث هدف و مضمون به بخش خود آگاه وجدان جامعه آمد، آن حركت آسيب ناپذيرتر خواهد بود و مورد حمايت و پاسداري خود مردم قرار ميگيرد و برنامهها و سياستهايي كه از اين حركت برميخيزد، داراي پشتوانه محكمتر ميشود و معتقدم، اگر چنين كار تاريخي صورت گيرد، جامعه به مرحلهاي ميرسد كه بجاي آنكه نيازي به قهرمان داشته باشد، خود قهرمان عرصه سرنوشت ميشود».
اصلاحات داراي رسالت هاي نظري و عملي است
رئيس موسسه بين المللي گفتگوي فرهنگها و تمدنها با طرح اين پرسش كه آيا اصلاحاتي كه ما مي گوييم، رسالتي دارد؟ گفت: «به نظر من آري؛ هم در نظر و هم در عمل، اصلاحات داراي رسالت است. در نظر، رسالت اصلاحات عبارت است از بازسازي ذهن اجتماعي و تاريخي جامعه بهگونهاي كه به عنوان «ملت» بتواند خود را بازيابد و قادر باشد كه در عرصه حيات سرزميني، منطقهاي و جهاني بطور فعال حضور داشته باشد».
وي ابراز عقيده كرد: «من معتقدم كه بزرگترين رسالت نظري اصلاحات، بازسازي
” اينكه ما مهندسي اجتماعي كنيم تا احساس كنيم، معمار جامعه هستيم و جان مردم، فكر مردم، روح مردم، عاطفه مردم و ذهن و عقل مردم در دست ماست، اصولا از نظر علمي غلط است البته هدايت جامعه از سوي مربيان صالح امر ديگري است.... “
جامعه به اين صورت است».
خاتمي با اشاره به اين سخن خود كه بازسازي ذهن جامعه تا به عنوان ملت بتواند اين نقش را بازي كند، اظهار داشت: «ميدانيد كه ملت يك پديده جديد است و مبناي نظم، انسجام و وحدت جامعه و بستر رشد و بهرهمندي فرد و جمع از زندگي و جايگزين عناصر تبيين هويت جمعي قديم، مانند قوم و قبيله و حتي نژاد است».
وي ضمن طرح اين پرسشها كه بالاخره چيزي به نام ملت ايران وجود دارد يا ندارد؟ و چيزي به نام جامعه ايراني وجود دارد يا ندارد؟ گفت: «اجمالا وجود دارد و كار اصلاحات بازسازي ذهن و تبيين هويت جمعي اين ملت است تا بتواند بطور فعال در عرصه تعيين سرنوشت خود در سرزميني كه زندگي ميكند، در منطقه و جهاني كه هست، شركت كند».
اصلاحات به دين و مقتضيات زمان اهتمام فراوان دارد
رئيس بنياد باران با تاكيد بر اينكه در اين رسالت نظري اهتمام به چند امر خيلي مهم است، گفت: «اولا اصلاحات به امر دين اهتمام فراوان دارد. چرا كه معتقديم، دين مهمترين عامل هويت بخش فرد و جامعه و مبناي مهم خاطره مشترك جمعي است و مهمترين نقطه اشتراك انسانها، اقوام و جوامع، خاطره مشترك است و دين مهمترين عامل خاطره مشترك جمعي در جوامعي مانند جامعه ما و به يك معنا تمام جوامع بشري است».
خاتمي با اشاره به دليل اين مساله گفت: «زيرا هيچ تمدني كه انسجام بخش جامعه است را نميبينيم كه يا از دين ناشي نشده باشد و يا به شدت از آن متاثر نباشد؛ بخصوص در جوامع شرقي و بالاخص جامعهاي مانند ايران، دين يك عامل مهم هويت بخش است».
سيد محمد خاتمي افزود: «علاوه براين به عقيده من كه فكر ميكنم شما هم با من هم نظر باشيد، دين و بهخصوص اسلام براي كمال انسان آمده است. مگر ميتوان اصلاحاتي داشت و به كمال انسان نينديشيد؟ بدون دين و دين داري-بخصوص از نظر ما اسلام- تامين سعادت در اين جهان و جهان ديگر ميسر نيست و طبعا اصلاحات هم بايد با دين رابطه وثيق داشته باشد. در طول بحث ميگويم كه اين مطلب چگونه است و اين يك شرط است كه اهتمام به آن در اصلاحات مهم است».
وي با اشاره به اينكه اهتمام به مقتضيات زمان نكته دوم در رسالت عملي اصلاحات است، تاكيد كرد: «اصلاحاتي كه نتواند زمان خود را درك كند و ريشههاي مسائل زمان را بشناسد موفق نخواهد بود. درك مقتضيات زمان و رهايي از غفلتزدگي و توهماتي كه جامعه ما را غفلتزده كرده است و جامعه ما به علل مختلف تاريخي، سياسي، بينالمللي و رواني دچار آن است، رهايي از اين غفلتزدگي شرط جهش و تحرك جامعه ماست و درك مقتضيات و تلاش براي رهايي جامعه از غفلتزدگي تاريخي و غفلتزدگي معاصر كار بزرگي است كه اصلاحات انجام ميدهد».
خاتمي تصرح كرد: «اصلاحات ناظر به واقعيات و مقتضيات زمان، بهخصوص شرايط تاريخي و اجتماعي است و آنگونه هم كه ما مطرح ميكنيم، اصلاحات كمتر به بحثهاي مجرد و منقطع از مقتضيات زمان و مكان ميپردازد. گرچه همانگونه كه عرض كردم، بحثهاي تئوريك هم در جاي خود لازم است».
اصلاحات حركتي در جهت درمان دردهاي مزمن و كهنه جامعه از يكسو و دردهاي جديد و تازه آن، از سوي ديگر است
رئيس جمهوري سابق كشورمان با اشاره به بعد عملي اصلاحات گفت: «از لحاظ عملي، آنچه كه من از اصلاحات درك ميكنم، اصلاحات حركتي در جهت درمان دردهاي مزمن و كهنه جامعه از يكسو و دردهاي جديد و تازه آن از سوي ديگر است».
وي افزود: «دردهاي مزمن و كهنه ما ريشه تاريخي دارد و آنها را بايد شناخت، سپس درمان كرد. بخشي از دردهاي جديد هم ناشي از شرايط داخلي، خارجي و تحميلهايي است كه بر جامعه شده و ميشود».
خاتمي اظهار داشت: «من بارها گفتهام كه در ميان دردهاي مختلفي كه در جامعه وجود داشته است، بهخصوص اگر از لحاظ اجتماعي نگاه كنيم، سه درد شاخص و بارز، به ويژه از 150، 200 سال گذشته قابل لمس، درك و تشخيص در جامعه است: درد استبداد –كه تاريخي هم هست، درد استعمار و وابستگي و سلطه بيگانه بر سرشت و سرنوشت كشور و منطقه است و ديگري هم درد عقب ماندگي».
وي گفت: «خوشبختانه اين دردها به مرحله احساس و درك جامعه ما رسيده است. يعني ديگر لازم نيست كه فقط خواص و متخصصان اين سه درد را بفهمند و به هر فردي كه در جامعه رجوع كنيد، خواهد گفت كه ما از استبداد رنج بردهايم و حتي شايد نتواند آن را تعريف كند. ولي اگر مصداق آن را به او بگويي، تائيد ميكند كه اين درد بزرگ ما بوده است».
خاتمي ادامه داد: «مردم همچنين از اينكه سرنوشت ايران در گرو تصميمات بيگانه و سلطه اجانب بوده است -كه البته به شكل مستقيم استعمار را نداشتهايم، ولي شايد آثار استعمار غير مستقيم از آثار استعمار مستقيم هم سخت تر بوده است- و نيز اينكه منافع اين مرز و بوم نه براي حل مشكلات اين كشور و مردم آن تعريف شود، بلكه بايد با منافع كساني تعريف شود كه منافعشان با منافع ما در تضاد است و همه منافع كشور در اختيار ديگران قرار گيرد، ناراضي بودهاند».
ايران روزگاري در عرصه جهاني بزرگترين حرفها را براي گفتن داشته است
اين انديشمند معاصر با تاكيد بر اينكه ملت ايران ملت بزرگ، با غرور و با شرفي است، خاطرنشان ساخت: «ايران روزگاري- چه قبل از اسلام و چه بعد از آن كه از كانونهاي تمدن اسلامي بوده است- در عرصه جهاني بزرگترين حرفها را براي گفتن داشته است و دنيا نيازمند ايران بوده است و از آن وام گرفته و هنوز هم وام ميگيرد».
خاتمي افزود: «سن توماس اكوئيناس بزرگترين فيلسوف متاله قرون وسطي كه با بيان فلسفي الهيات را مطرح كرد و كتاب «اثولوژيا»ي او الان هم بزرگترين منبع كلام مسيحي، بخصوص در ميان كاتوليكهاست، ميگويد كه «هروقت به طور مطلق كلمه استاد را به كار بردهام، مقصودم ابن سيناست».
وي با اشاره به اينكه ايران نه تنها براي خودش كه براي دنيا سربلند و سرفراز بوده است، گفت: «ايران در روزگاراني يكي از ابرقدرتهاي دنياي قديم بوده است، ولي اين ملت 200-30
” جامعه مدني، مردمسالاري، توسعه و عوامل ديگر كه از اهداف اصلاحات است، در متن جامعه اخلاقي معناي ويژه خود را پيدا ميكند. ... “
سال است كه عقب افتاده شده است و از گردونه زندگي و پيشرفت عقب افتاده است. اين درد را همه احساس ميكنند».
خاتمي اظهار داشت: «من بارها گفتهام كه ما نه تنها از توليد درست محروم هستيم كه از مصرف و بكار بردن توليد ديگران هم گاهي عاجز هستيم. اين درد نيست؟ و آيا لازم است تا كسي دكتراي علوم سياسي و جامعه شناسي داشته باشد و يا فلسفه خوانده باشد تا آنها را بفهمد؟ آيا آن روستايي با فطرت پاك خودش آن را نميداند؟ ما عقب افتادهايم و ملت ايران اين عقب ماندگي و عقب افتادگي را برنميتابد؟ ما دردهاي فراواني داريم، اما اين سه درد را كه گفتم ميتوانيم به عنوان وجه مشتركي كه مي تواند مبناي يك حركت مشترك در جامعه ما باشد و از متن جامعه اين حركت شكل بگيرد و ادامه پيدا كند، در نظر بگيريم».
آزاديخواهي، استقلال طلبي و پيشرفت سه خواست تاريخي ملت ايران بوده است
رئيس بنياد باران با بيان اينكه به دنبال اين دردها سه خواست متناظر و متناسب يعني آزاديخواهي، استقلال طلبي -و در كنار آن مبارزه با بيگانه و سلطه ستيزي- و پيشرفت و عدالت خواهي بوجود ميآيد، گفت: «البته معتقدم كه اگر آن سه شرط تحقق يابد عدالت هم محقق ميشود. مردم ما عدالت ميخواهند، ولي عدالت برآيند حل آن مشكلات است. ارسطو هم چهار فضيلت را مطرح كرده كه عبارت است از عفت، شجاعت و حكمت و عدالت كه آن را حاصل تعادل سه فضيلت ديگر ميداند. يعني عدالت يك امر تركيبي است. عدالت خواست مهمي است كه پيامبران و مصلحان هم بر آن تاكيد كردهاند، ولي ميتوان آن را به طور جداگانه بيان كرد يا اينكه برآيند حل مشكلات ديگر، خود عدالت را تضمين ميكند».
خاتمي تاكيد كرد: «بي عدالتي بر اثر جهل و ناداني مردم و بهخصوص مديران و كارگزاران جامعه و نيز سياستهاي نادرست آنها و استبداد فاسد و سياستهاي بيگانه و براثر وابستگي به نوعي تحميلي است».
رئيس دولت اصلاحات با تاكيد مجدد بر اينكه در مقام عمل، اصلاحات ناظر بر درمان دردهاي جامعه است كه البته ميتوان فهرست بلندي از دردها را تعريف كرد، گفت: «آنچه معتقدم كه جدي است و اگر حل شود، بسياري از مسائل ديگر حل ميشود و حداقل هيچ تلاش زيادي نبايد بكنيم تا درباره آن به توافق عمومي برسيم و همه آن را قبول دارند و به دنبال آن راههاي درمان هم پيدا ميشود، اين است كه بهجاي استبداد، آزادي، بهجاي وابستگي، استقلال و بهجاي عقب ماندگي، پيشرفت قرار گيرد و نيز در همه مراحل عدالت در جامعه برقرار شود».
اصلاحات داراي يك تبار تاريخي است
خاتمي ادامه داد: «معتقدم، اصلاحاتي كه ما ميگوييم داراي يك تبار تاريخي است. مردم چيزي به نام اصلاحات را ديدند و افتخار ميكنيم كه اين اصلاحات در تداوم حركت تاريخي ملت ايران وجود دارد، در وجهه تاريخي هم اصلاحات واقعي تلاشي براي بازسازي هويت جمعي، در جهت اعتلا و فعال شدن در عرصه سرنوشت و حيات اجتماعي بوده است و نيز در صدد درمان دردهايي بوده است كه وجود دارد».
وي گفت: «همه حركتهاي اصلاحي اصيل استقلال طلب، آزاديخواه و پيشرفت جو بودهاند و در درمان دردها، درك مقتضيات و... تاكيد ما بر وفاداري به دين و نيز اعتماد به مردم است».
رئيس جمهوري سابق كشورمان با بيان اينكه تكيه ما نيز بر نيازها و خواستههاي عميق و واقعي جامعه -كه اين نيازها يا ريشه در گذشته دارد و يا در زمان حاضر به نوعي مطرح شده است- و منظور معالجه ريشهاي دردها است، گفت: «در زمينه تاكيد بر دين، معتقدم – و ميتوان از نظر جامعه شناختي نيز آن را كاملا اثبات كرد و تجربه عادي هم ما را به اين نتيجه ميرساند- كه فرهنگ ما – بطور خاص مشرق زمين، بطور اخص ايران چه بعد از اسلام و چه پيش از آن- فرهنگ ديني است».
خاتمي در تبيين اين سخن افزود: «يعني درون مايه و جان مايه فرهنگي كه جان ما را شكل ميدهد، ديني است؛ حتي آنان كه پايبند عملي به برخي مناسك و مراسم ديني نيستند. شما نميتوانيد در ايران يك دختر خانم يا آقا پسري را پيدا كنيد- ولو از خانوادههايي باشند كه چندان ديني نباشند- كه حاضر باشند مراسم ازدواجشان بدون طي كردن اين مراسم ديني انجام شود و اگر هم چنين افرادي باشند، تعدادشان بسيار اندك است و مسائل ديگر مانند: قسمها، تكيه كلامها و... ».
سيد محمد خاتمي ادامه داد: «حتي معتقدم، برادران و خوهران عزيز اقليتهاي ديني در ايران – صرف نظر از اينكه هويت همه آنها ديني است- از زندگي در درون فرهنگ ديني غالب، خاطره تلخي ندارند».
وي افزود: «اين درست است كه از حكومتهاي جبار و مستبد و متعصب رنج بردهاند؛ مگر ما مسلمانها رنج نبردهايم؟ مگر توسط حاكمان و اميران سني هزاران يا صدها هزار نفر زن و مرد سني سر بريده نشدند؟ مگر توسط حاكم شيعي هزاران چشم از حدقه در نيامد؟ رنجي كه برده ايم، ربطي به دين ندارد و همه از حكومتهاي جبار و فاسد رنج بردهايم».
خاتمي تاكيد كرد: «اما اگر از يك مسيحي، زرتشتي يا كليمي بپرسيم كه آيا از زندگي در جامعهاي كه فرهنگ غالب آن اسلامي است، رنج برده است؟ ميگويد: خير»!
درون مايه فرهنگ ما ديني است
رئيس بنياد باران تاكيد كرد: «به هر حال درون مايه فرهنگ ما ديني است و هيچ حركت اجتماعي و تاريخي به ثمر نميرسد، مگر اينكه قابل هضم، لمس، درك و فهم براي توده مردم باشد كه بستر آن حركت است. طبعا اگر اصلاحات با دين سازگار باشد، خيلي راحت در
” عمدهترين عامل فشار بر اين جريان اصلاحات در 150 سال گذشته دو جرياني بودند كه در همه چيز، جز يك چيز با هم تضاد و تعارض داشتند. آن يك چيز مورد توافق اين بود كه دين و آزادي و مردمسالاري با هم سازگاري ندارند. امروز از سوي نمايندگان اين دو جريان، اين سخن را به صراحت ميشنويم.... “
متن وجدان جامعه ما جا ميافتد».
خاتمي اظهار داشت: «زماني من گفتم كه ممكن است بر روي تفكرات مرحوم دكتر شريعتي اظهار نظر شود زيرا موافق ومخالف دارد و طبيعي هم هست، ولي او يك كار مهم كرده است –اين مطلب را در مراسمي به مناسبت درگذشت استاد محمدتقي شريعتي كه به در خواست رهبر فعلي و رييس جمهور آن روز انقلاب در آن سخنراني كردم، گفتم- كه زبان خواص را بايد با زبان مردم يكسان كرد كه البته نقش مهم امام(ره) هم در جاي خود بسيار مهم بود و مرحوم شريعتي در اين كار توفيق بزرگ داشت و يك دانشجوي ساده و استاد دانشگاه در كنار يك كارگر و كشاورز قرار گرفت و زبان هم را فهميدند و آن موج ايجاد شد».
رئيس موسسه بينالمللي گفتگوي فرهنگها و تمدنها با بيان اينكه بنده معتقدم كه فرهنگ غرب موارد منحط و امور خوب بطور توام دارد، اظهار داشت: «اينكه ما مهندسي اجتماعي كنيم تا احساس كنيم، معمار جامعه هستيم و جان مردم، فكر مردم، روح مردم، عاطفه مردم و ذهن و عقل مردم در دست ماست، اصولا از نظر علمي غلط است البته هدايت جامعه از سوي مربيان صالح امر ديگري است».
هيچ حركتي شكل نميگيرد مگر اينكه از متن خواست، اراده و فهم و تفاهم توده برخيزد
وي تاكيد كرد: «هيچ حركتي شكل نميگيرد مگر اينكه از متن خواست، اراده و فهم و تفاهم توده برخيزد و در اين زمينه هم تعابير قرآن خيلي عجيب است: "انما انت مذكر و لست عليهم بمسيطر"؛ يعني اصلا تو چه كارهاي كه به مردم سيطره پيدا كني؟ مردم در متن جانشان فطرت و آگاهي دارند، تو مذكر هستي و وقتي كه به خود آمدند، خودشان حركت ميكنند و تو آمدهاي كه مردم به قسط برخيزند، نه اينكه آنها را به قسط برخيزاني».
خاتمي ادامه داد: «عدالت هديهاي از سوي قدرتها و دولتها به جامعه نيست، آزادي امري نيست كه قدرتها به خاطر هديه آن به مردم بر آنان منت بگذارند».
يكي از رموز ناكامي روشنفكران بريده از دين ما همين مشكل است كه با مردم نتوانستند تماس برقرار كنند
رئيس بنياد باران گفت: «آزادي و عدالت مال مردم هستند و عدالت و آزادياي مستمر ميماند كه از متن وجدان جامعه و درك درست آن برآمده باشد. بنابرين هر حركت اجتماعي كه بتواند با اين وجدان اجتماعي تماس بگيرد و با آن بستر يعني جان جامعه تفاهم پيدا كند و مطالب براي آن قابل درك و لمس باشد، آن حركت پايدار، اصيل و حقيقي است».
وي افزود: «به همين دليل است كه ميگويم، هر حركت اجتماعي از جمله اصلاحات نميتواند با دين مردم كه در عمق وجود آنهاست، بيگانه باشد. حركت اصلاحات به اين معنا يك حركت ديني است و شايد يكي از رموز ناكامي روشنفكران بريده از دين – كه احيانا هنوز حسن نيت هم داشتند و واقعا استقلال و آزادي را مي خواستند- و منشاء اثر نشدن آنها در تاريخ ما همين مشكل باشد كه با مردم نتوانستند تماس برقرار كنند».
خاتمي اظهار داشت: «زبان آنها براي مردم قابل فهم نبود. چرا؟ زيرا با جان مردم آشنا نبودند و نيز دچار اين توهم تاريخي بودند كه بدون تحرك جان، جهان تحرك پيدا ميكند و آن روشنفكران سرنوشت شيريني نداشتند. از سوي ديگر، هر حركت اجتماعي اگر با زمان و مكان خود آشنا نباشد و با دردهاي واقعي مردم و خواستهاي واقعي آنها ارتباط برقرار نكند، ناكام ميماند».
اين انديشمند اسلامي ادامه داد: «شايد رمز و راز ناكامي سنت پرستان نيز كه نه زمانشان را درك كردند و نه زبان حال ملتشان را ميدانستند و بيشتر دعوت به بستن درها به روي طوفاني بود ميكردند كه در دنيا ايجاد شده بود و نياز به بينشها و ديدگاههاي جديدي در جامعه پديد آورده بود همين باشد آنها هم نتوانستند كاري كنند و حتي در مكانهايي با استبدادهاي موجود فاسد ساختند و در برابر آن بي تفاوت شدند و يا اگر راهحلي نشان دادند، پيشنهاد استبدادهاي ظاهر الصلاح ولي خطرناكتر از استدلالهاي سنتي فاسد بود».
وي تاكيد كرد: «راز و رمز ناكامي آنها هم عدم درك زمان و مكان و نيازهاي واقعي پيدا شده در جامعه و نداشتن راهكارهايي براي پاسخگويي به اين دركها و دردها بود».
اصلاحاتي كه ما مي گوييم اين است كه اگر مردمسالاري، جامعه مدني، پيشرفت و توسعه مي خواهيم، راه اينها از طريق دين است
رئيس دولت اصلاحات با تاكيد بر اينكه معتقدم كه اصلاحاتي كه ما ميگوييم اين است كه اگر مردمسالاري، جامعه مدني، پيشرفت و توسعه ميخواهيم، راه اينها از طريق دين است، گفت: «در جوامعي مانند ما بخصوص با داشتن دين بزرگي مانند اسلام كه البته در آن هم بينشهاي غلطي وجود دارد، اگر حركت آزادي، استقلال و پيشرفت همسو با حركت خواست ديني جامعه باشد، موفق ميشود».
خاتمي تصريح كرد: «آزادي، استقلال و پيشرفت بريده از دين در جامعه ما امكان تحقق ندارد. مگر كساني نبودند كه شعار استقلال و آزادي ميدادند و الگويي كه ارائه ميدادند ليبرال دموكراسي يا سكولاريسم بود و نا كام ماندند؟ يا در مقابل حركتهاي ديني بدون مردمسالاري، آزادي و پيشرفت مطرح شدند، اما در جوامعي مانند ما شكست خوردند. ما اين خواستهها را داريم و معتقديم، دين مان توان سازگاري با آن را دارد و اگر اين سازگاري برقرار شود، ميتوانيم به آيندهاي بهتر بيانديشيم».
عمدهترين عامل فشار بر اين جريان اصلاحات در 150 سال گذشته دو جرياني بودند كه در همه چيز، جز يك چيز با هم تضاد و تعارض داشتند
خاتمي با بيان اينكه خوشبختانه حركت اصلاحاتي كه ميگوييم –گرچه شايد هنوز تعريف روشني نداشته باشد- در اين مسير حركت كرده است، گفت: «از حدود 150 سال پيش تا كنون و بروز و ظهور حركتهاي اجتماعي، بازسازي هويت جامعهاي كه در زمان خود زندگي كند و تلاش براي رفع دردهاي اين جامعه يعني استبداد و استعمار وجود داشته است».
وي با اشاره به اينكه اما متاسفانه اين تفكر همواره از دو سو يا سه سو مورد فشار بوده است، تصريح كرد: «عمدهترين عامل فشار بر اين جريان اصلاحات در 150 سال گذشته دو جرياني بودند كه در همه چيز، جز يك چيز با هم تضاد و تعارض داشتند. آن يك چيز مورد توافق اين بود كه دين و آزادي و مردمسالاري با هم سازگاري ندارند. امروز از سوي نمايندگان اين دو جريان، اين سخن را به صراحت ميشنويم».
رئيس بنياد باران در تبيين اين مطلب افزود: «يك تفكر ميگويد، براي
” اگر بخواهيد كه يكي از اصول مهم اصلاح طلبي از نظر ما را بدانيد، همين«احترام به باز بودن فضاي بحث و نظر و بيهزينه بودن اظهارنظر كردن و آزادي بيان و فكر» است، ولو اينكه با آن فكر مخالف باشيم. بلكه از محوريترين اصول ما تشويق اين فضاي باز و گشاده است.... “
بدست آوردن آزادي راهي جز اين نداريم كه جامعه سكولار، ليبرال دموكرات يا سوسيال دموكرات باشد. جريان ديگر هم ميگويد، براي اينكه دينمان محفوظ بماند، نيازمند به حكومتهاي اقتدارگرا و بيتوجه به مردم هستيم. يعني مردم مانند رعيت و احشامي هستند و حكومت هم لطفي كند و نان و آب و غذايي براي آنها تهيه كند».
وي تاكيد كرد: «بيتوجهي به مردم اين نيست كه نان آنها را ندهند، شايد بخواهند نان هم بدهند، اما دخالت مردم در سرنوشتشان را نميپذيرند. اين دو جريان كه در همه چيز جز اين نكته با يكديگر در تضاد هستند، طبيعي است كه مانند دو لبه يك قيچي بزرگترين فشارشان را بر جريان اصلاحات ميآوردند».
خاتمي ادامه داد: «اما مردم آزاد، رشيد، با اخلاق و پيشرو همه اينها را به نام دين ميگفت و ميخواست و مورد فشار قرار ميگرفت. البته در اين ميان هم سود اصلي را حكومتهاي مستبد تا بن دندان فاسد، بردهاند. در نتيجه در اين مملكت هم دين مردم لطمه خورده و هم آزادي و حاكميت مردم بر سرنوشتشان».
وي گفت: «اصلاحات با وجود اينكه بيشترين زمينه را در متن جان جامعه دارد و اگر ما عاقل و زرنگ باشيم، مردم خيلي زود ميتوانند با آن رابطه برقرار كنند، همواره مورد فشار نيروهاي عجيب و عظيم بوده است. زيرا يك حركت اصيل اجتماعي وقتي ميخواهد جا بيفتد، موانع و مشكلات بزرگي دارد».
انقلاب اسلامي كه معجزه بزرگي در زمان ما بود و مردميترين انقلابي بود كه در تاريخ معاصر بشري و يا شايد در كل آن رخ داد
رئيس جمهور سابق كشورمان تاكيد كرد: «انقلاب اسلامي كه معجزه بزرگي در زمان ما بود و مردميترين انقلابي بود كه در تاريخ معاصر بشري و يا شايد در كل آن رخ داد و ما هيچ انقلابي را نميبينيم كه اينگونه يكپارچه جمعيت راه بيفتد، يك حرف بزند و به دنبال يك رهبر فرهمند و بزرگ حركت كند و اين شگفتيها را بيافريند».
خاتمي تصريح كرد: «من اين انقلاب بزرگ را بزرگترين فراز اصلاحات 150 سال گذشته در ايران ميدانم؛ با يك امتياز نسبت به همه جنبشهاي 150 سال گذشته و آن اينكه اين توفيق را پيدا كرد كه خواست تاريخي مردم (استقلال، آزادي، پيشرفت و عدالت) و نياز واقعي مردم كه همين مسائل بود، با هويت تاريخي و فرهنگي آنان همسو كرد».
خاتمي ادامه داد: «مگر از زبان امام(ره) و انقلاب نگفتهايم كه اسلام ميآيد و شما را آزاد ميكند، شما را بر سرنوشتتان حاكم ميكند، ميزان راي مردم باشد، آزادي باشد، از دستاوردهاي بزرگ تمدن غرب استفاده كنيم، انواع و اقسام فساد محو شود، رشيد باشيد و...؟ و اينها را اسلام ميآورد. يعني خواست تاريخي مردم با هويت تاريخي مردم يكسان شد و اين معجزه پديد آمد و به همين دليل بين همه وجوه ممكن حكومت و نظامهاي اجتماعي اين انقلاب و رهبرانقلاب پيشنهاد جمهوري اسلامي را ميكند كه بزرگترين تعبيري است كه هم ميتواند خواست تاريخي ملت ايران و هم هويت آن را نشان دهد».
رئيس دولت اصلاحات گفت: «اصلاحاتي كه ميگوييم در تداوم آن زنجيره بلندي است كه رنجها فراوان كشيده، كامرواييها و ناكاميهايي داشته، در انقلاب اسلامي به اوج خود رسيده و البته به تناسب زمان و مكان، متذكر شرايط تاريخي ويژه خود نيز هست».
وي افزود: «اين اصلاحات اگر بتواند عمق لازم را در جامعه پيدا كند، يعني همان چيزي كه مردم ميخواهند و ما به عنوان نخبگان جامعه و كساني كه بايد آن مسائل را تبيين كنيم و به سطح خودآگاه ذهن جامعه بياوريم و به يك گفتمان تبديل كنيم، معتقدم مهمترين عامل تحول مثبت در جامعه ايجاد شده است و حتي گفتماني اينچنين ميتواند جايگزين كاريزماي قهرمان شود».
در دنياي امروز دوري اخلاق از سياست فاجعه بار بوده است
سيد محمد خاتمي ادامه داد: «نكته ديگر واقعيت اين است كه در دنياي امروز دوري اخلاق از سياست فاجعه بار بوده است. البته در همه ادوار تاريخ، نبود اخلاق و متعهد نبودن سياست به اخلاق يك فاجعه ايجاد كرده، اما در دنياي امروز به خاطر غول آسايي قدرت تكنيك و پيوستگي جهان امروز به يكديگر و بروز قدرتهاي سياسي، اقتصادي، نظامي و تبليغاتي فراملي، بداخلاقي، ابعاد وحشتناكي پيدا كرده است».
رئيس موسسه بينالمللي گفتگوي فرهنگها و تمدنها افزود: «اين مساله در گفت وگوي تمدنها و اديان بسيار جذاب است و بدان پرداخته شده است و اين يك فاجعه جهاني است. در جامعه ماغفلت از اخلاق و دوري از آن زيانهاي مضاعف دارد. يكي ناشي از آنچه در سطح جهاني است كه سياست، اقتصاد و فرهنگ بياخلاق است و شامل حال ما هم ميشود و ديگر اينكه ما مدعي دين و نظام سازگار با دين هستيم، محتواي دين هم اخلاق است، اگر بياخلاقي در جامعه ما بود، فاجعه مضاعف خواهد بود كه بحث مبسوط فلسفي درباره اخلاق و ماهيت آن و وجوه آن هم، بحثي نيست كه در اينجا مجال طرح آن باشد».
رئيس بنياد باران در پايان سخنان خود گفت: «اجمالا در اصلاحات مورد نظر ما، هم به لحاظ ماهيت خود آن با توصيف گفته شده و هم پايبندي به موازين اصيل دين كه اخلاق از مهمترين آنهاست و هم با توجه به هويت فرهنگي ملت ايران كه جنبه اخلاق دارد و نيازهاي اصيل اجتماعي اخلاق، يكي از محورهاي اصلي اصلاحات اخلاق است و معتقدم كه جامعه مدني، مردمسالاري، توسعه و عوامل ديگر كه از اهداف اصلاحات است، در متن جامعه اخلاقي معناي ويژه خود را پيدا ميكند».
وي افزود: «موضوع ارتباط اخلاق و شريعت هم بحث دراز دامني است كه در آينده به آن خواهيم پرداخت».
پيش از سخنان سيد محمد خاتمي، مرتضي حاجي طي سخناني، پس از خوش آمدگويي به مهمانان جلسه گفت: «در اين جلسه خاتمي ديدگاه خود را در مورد، امروز، ديروز و فرداي اصلاحات و راههاي برون رفت از مشكلات بيان ميكند كه حاصل مداقه جدي و عميق ايشان در مسائل داخلي و بين الملل است كه مباني آن را بر اساس مسير توسعه و رشد كشور براي اهداف كلان توسعه ملي، استقلال آزادي، رشد و شكوفايي بدست آورده و آنها را در سه نشست 2 هفته يكبار بيان ميكنند».
مديرعامل بنياد باران در ادامه با بيان اينكه به عنوان يك عضو جامعه سربلند ايراني وظيفه خودم مي دانم كه از همت و تلاش آقاي خاتمي در اين امر مهم تشكر كنم، افزود: «مجموعه مطالبي كه ارائه ميكنند فشرده آن چيزي است مبناي حركت براي دستيابي به هدفهاي بلند جمهوري اسلامي است».
وي همچنين از حاضرين در جلسه خواست تا نكات و نظرات خود را در طول جلسات بيان كنند.
گفتني است؛ اين اولين جلسه از سه جلسه تبيين مباني اصلاحات در بنياد باران بود.
شنبه 18 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آفتاب]
[مشاهده در: www.aftabnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 94]
-
گوناگون
پربازدیدترینها