تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 15 مهر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):بهترين سخن، كتاب خدا و بهترين روش، روش پيامبر صلى‏لله‏ عليه ‏و ‏آله و بدترين ام...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1821135744




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

نا برابریهای اجتماعی و نمود آن در شعر شیرکو بیکس


واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: محقق: فاروق مرادی
برای بررسی تاثیر نابرابری اجتماعی در شعر شاعران ابتدا لازم می باشد که تعریفی از کلید واژه های نابرابری اجتماعی و روشنفکر را ارائه نمود .
نابرابری اجتماعی : اگر چه این واژه به مانند دیگر واژه های معمول در علوم انسانی به ویژه علوم اجتماعی دارای تعریف و معنای مورد قبول عموم و همگانی نمی باشد واکثر جامعه شناسان تعریفی مستقل را از این واژه ارائه نموده اند اما با این حال میتوان تعریفی که بسیاری از آنها به طور مستقیم و یا غیر مستقیم بدان اشاره نموده اند ارائه نمود بدین معنا : اگر برابری اجتماعی مترادف با یکسانی بهره برداری از فرصت ها ، منابع ، پاداشها ، امتیازات و حقوق اجتماعی( مدنی ، سیاسی ، مذهبی ، ادبی و....) باشد نابرابری درست در نقطه مقابل یعنی عدم برابری در استفاده از این فاکتورها می باشد .که در طول تاریخ و درمیان ملتهای گوناگون به درجات مختلف وجود داشته است چنانکه در کشورهای متمدن و پیشرفته این نابرابریها نسبت به دیگر کشورها کمتر بوده است ودر هر کجا دمکراسی واقعی موجود و برقرار بوده است رنگ نابرابری ها کمتر شده است . البته شاید این گفته در مورد نا برابری اقتصادی صادق نباشد چرا که در کشورهای پیشرفته فاصله میان فقرا و اغنیا بسیار بیشتر از این فاصله در جوامع دیگر می باشد . ( دهک پایین و بالای جدول درآمد سرانه ) نکته دیگر در مورد این نابرابریها این است که نابرابری محدود به نوع خاصی از نابرابری نمی باشد بلکه ما هیشه شاهد انواعی از نابرابریها نظیر نابرابری سیاسی ، مذهبی ، جنسی ، اقتصادی ، شغلی ، آموزشی و... می باشیم که دراینجا در حد توان به این نابرابریها در اشعار شیرکو بیکس می پردازیم
روشنفکر نیز به مانند دیگر واژه ها دارای تعاریف فراوان می باشد و شاید بتوان گفت که دارای بیشترین تعریف و مفهوم می باشد و اکثر متفکرین بحثها و تعریفهای از این واژه ارائه نموده اند اما شاید آنچه همگی متفق القول این ویژگی را برای روشنفکران لازم وضروری دانسته اند ویزگی نقد جامعه و قدرت و بیان مشکلات ونابرابریهای اجتماعی و به زیر سوال بردن مسئولان بوده است . ایفای نقش روشنفکری و انجام وظایف آن در جوامع و دوره های مختلف متفاوت است مثلا شاید در دوره ایی خاص و یا در مکان مشخصی یک نفر مهندس و یا جراح و حتی یک نفر کارگر ایفاگر نقش روشنفکری بوده باشد اما آنچه در اینجا باید بدان اشاره نمود این است که در جوامع عقب مانده و کمتر توسعه یافته به علت پایین بودن سطح سواد و آگاهی عمومی نقش و وظیفه روشنفکری بر عهده گروه خاصی بوده است زمانی این نقش بر عهده عالمان دین و مروجان مذهب بوده اما به تدریج از از انحصار این طبقه بیرون آمدو در اختیار شعرا و ادبا قرار گرفت و در این میان شعرا به خاطر عموم الفهم بودن شعر و تاثیر آن بر عامه دارای بیشترین نقش بوده اند و توانستند که گوی سبقت را از روحانیون ربوده و خود را به عنوان روشنفکران جامعه به مردم بشناسانند ودر بیان مشکلات و نقد جامعه پیش قدم شوند . بیان نابرابری اجتماعی که از اساسی ترین وظایف روشنفکران بوده است به زبانهای گوناگون بیان شده است به عنوان مثال مارکس این نابرابریها را به زبان اقتصاد بیان نمود وبرای آن چاره اندیشی کرد ، ژان پل سارتر به زبان ادبیات ودر قالب رمان و نمایشنامه سعی در ابراز این نابرابریها نمود . زیگموند فروید و اریک فروم به زبان روانشناسی و لنین وهابر ماس به زبان سیاست و... بدین ترتیب هر روشنفکری به زبانی سعی در بیان آن نمود در جوامع جهان سوم به خصوص کردستان که شاعران زبان گویای جامعه و عهده دار نقش رو شنفکری می باشند مبارزه با نابرابریها و افشای آن به زبان شعر بیان شده است و خود این نابرابریها تاثیر فراوان در ادبیات و اشعار شاعران داشته اند. در این نوشته سعی برآن است که این نابرابریها در شعر شیرکو تاثیر آنها بر شاعر بررسی شود .
شیرکو بیکس فرزند فایق بیکس شاعر نامدار کرد در سال 1940 در شهر سلیمانیه عراق دیده به جهان گشود . شیرکو یکی از بزرگترین شاعران حال حاضر جهان میباشد که بنا به گفته ی شاعر بزرگ ایران سید علی صالحی : شیرکو امپراتور شعر جهان میباشد . این شاعر بزرگ و پر احساس که در جامعه کردستان زندگی کرده است و بعدها بخاطر مشکلات متعدد بخصوص مشکلات سیاسی مجبور به ترک کردستان گردیده و در کشورهای اروپایی زندگی کرده است و با دیدن جامعه ی آن کشورها تضاد و نابرابری های اجتماعی را در کردستان درک نموده است و در اشعار خود به آنها اشاره نموده است .
نخستین و بارزترین نابرابری که در شعر شیرکو جایگاه ویژه ای دارد نابرابری جنسی و تبعیضهای فراوان در این زمینه و تحت فشار بودن زنان در جامعه ی کردستان میباشد این نابرابری شاعر حساس و تیز بین کرد را به سرودن شاهکاری در ادبیات جهان به ویژه در اندیشه های فمنیستی کشانده است ، اثری به عنوان « کتیبی ملوانکه » یعنی گردنبند نامه که سراسر آن که به صورت رمان شعری میباشد و از زبان گردنبندی بیان میگردد در بر گیرنده ی این نابرابریها و فشارهای اجتماعی است در این شعر گردنبند به نمادی ازظاهر جنس دوم یعنی زن میباشد زبان به شکوه و گلایه از به ظاهر جنس برتر یعنی مرد مینماید . ابزارها و وسایلی مانند ماشین اصلاح مردانه و .... که نمادی از مرد میباشند در تمام طول داستان مشغول جاسوسی و تحت سلطه و فشار قرار دادن نمادهای جنس ماده میباشند .شیرکو با بررسی جامعه و آسیبهای اجتماعی زنان و تاثیر مرد سالاری بر آن سعی در بر طرف نمودن این اندیشه ها دارد ، در جای جای شعر نگاه منتقدانه به بسیاری از باورهای موجود جامعه دارد از جمله : ممانعت از درس خواندن دختران ، مسافرت ننمودن دختران و زنان به تنهایی ، عدم ارتباط و تعامل با جنس مخالف ، رعایت حجاب به شدیدترین صورت ممکن و ... . در اینجا به خاطر نوع شعر که بصورت داستانی بلند میباشد از آوردن نمونه های کوتاه خودداری نموده ایم و علاقه مندان را به خواندن کامل کتاب سفارش مینماییم . ( ذکر این نکته ضروری است که سبک شعری مورد استفاده در این اثر از ابتکارات شاعر می باشد که در دنیای شعر امروز بسیار مورد استقبال قرار کرفته است . این سبک شعری که به صورت رمان شعری از آن یاد میشود همزمان در آن از انواع فرم های ادبی نظیر نمایش نامه ، دیالوگ ، نثر ساده و شعر استفاده شده است )
نابرابری دیگر در اشعار شیرکو نابرابری اقتصادی و شغلی افراد میباشد ، این نابرابریها نمونه های فراوانی در اشعار شیرکو وجود دارد به عنوان نمونه شعر داستان قالیباف فقیر و بی چیزی که تا پایان عمر مشغول فرش بافی و طرح گلها در قالی میباشد که در هنگام مرگ هنوز برای خود فرشی نبافته و از آن همه گلهای موجود در قالیها بر سر مزارش شاخه گلی هم دیده نمیشود
فه رشچییک هه تا کو مرد قالیبافی تا دم مرگ
فرشی چنی و گولی چنی قالی تنید با گلهای زیبا
به لام ئاکام : اما سرانجام
نه فه رشیکی هه بو بو خوی بی بهره از تخت فرشی
نه ده ستیکیش گولیکی خسته سه ر قه بری و نه شاخه گلی برروی مزارش
در این شعر فرش باف نماد طبقه کارکر و فقیر جامعه می باشد که سراسر زندگی را با رنج و زحمت و کارکردن سپری می نماید در حالی که همیشه گرسنه و تهیدست می باشد . فرش و گلهای قالی نمادی از وسایل و امکانات و امتیازات و حقوق و اجتماعی که حاصل تلاش کارگران می باشد که در اختیار ثروتمندان قرار دارد خود کارگران از آن بی بهره می باشند . در این شعر دستی که باید شاخه گلی را بر روی مزار فرشچی می گذاشته ولی نمی گذارد نماد ثروتمندان و طبقه استثمارگر جامعه می باشد که مدام مشغول بهرگیره از دسترنج فقرا می باشند بدون آنکه کمترین احساس مسئولیت و قدردانی نسبت به آنان داشته باشند .
نمونه ی دیگر شعر « کولیره » یعنی « نان » می باشد که در آن شاعر به طرفداری از طبقه ی کارگر و باربر برمی خیزد و فاصله ی طبقاتی و نوع زندگی آنها را با حکما و امرا و ثروتمندان به باد انتقاد می گیرد و از زبان « کولیره » بیان می کند که نمی خواهد پادشاه با خوردن کولیره قدرمندتر بشود و بیشتر به فقرا ظلم نماید ودر مقابل آرزو می کند که انرژیو قدرتی که حاصل از استفاده از کولیره می باشد به کارگران و فقرا برسد تا انها بدین وسیله دیگر گرسنه نمانند وبتوانند در برابر ظلم وستم مقابله نمایند . « کولیره » که نماد کمترین امکانات زیستی و نیلزهای اولیه ی هر انسانی می باشد باید در اختیار کارگران و تهی دستان قرار بگیرد تا دیگر آنها درد و رنج گرسنگی را تحمل ننمایند . در این شعر « بله ی حه مال » یعنی « ابراهیم آقای باربر » نماد و مظهر طبقه ی کارگر و فقیر جامعه می باشد که در مقابل او « میر » یعنی پادشاه نماد و سمبل ثروتمندان و استثمارگران جامعه می باشد « کولیره » هم چنانچه اشاره شد نماد نیازهای اولیه و رفع گرسنگی و تنها راه مبارزه با مرگ می باشد که شاعر دوست ندارد حتی در خواب هم این امید زندگی و مایه ی توان بیچارگان را از انها دریغ نماید و به کیسه ی ثروتمندان بریزد .
کولیره ییک تکه نانی
له کوپانه که ی در خرجین
بله ی حه ممالا وه نه وزی داو ابراهیم آقای حمال خمیازه ای کشید و
خه وی لی که وت له خه ویا خوی دی خوابش برد در خواب دید که
بوه ته وه به هه ویر و دوباره به خمیر تبدیل شده است
به زور بو میر ئه یکه نه وه و می خواهند او را به زور برای پادشاه بپزند
له و کاته ی که ویستیان پیی وه یده ن در آن هنگام که می خواستند او را به تنور بزنند
گریاو له ترسانا داچله کی گریست و از ترس بیدار شد
بله ی دی که هاته وه حمال را دید که برگشته است
له خوشیانا پیکه نی و گوتی ئوخه ی از روی شادی خندید و گفت آخش
که تو ئه م خوی خوب شد که تو مرا میخوری
و خه ونه که شم نایه ته دی و خوابم به واقعیت تبدیل نخواهد شد
مثالی دیگر از اشعار شیرکو در بیان نابرابری اقتصادی شعر زیبای « ورته ورت » « یعنی غرو لند » که داستان پسرک کفاشی میباشد که در غروب یکی از روزها پس از اینکه هنوز مشتری رو به او نکرده بود نا امیدانه همه ی مردم را به واکس زدن کفشهایشان دعوت می کند دست آخر خدا را به تعمیر و واکس کفشهایش به پای کورسی کوچک خود فرا می خواند
شیرکو در این شعر چند هدف و پیام اساسی داشته است که به بعضی از آنها اشاره خواهیم نمود چنانچه گفتیم شاعر به بیان نابرابریهای اقتصادی می پردازد .
در شعر باز هم پسرک کفاشی به نام « حه مه بوچکولی بویاخچی » یعنی ممد کوچیکه ی کفاش نماد طبقه ی زیر دست و کارگر می باشد که در خدمت طبقه های مرفه و ثروتمند و ستمگرجامعه می باشد . در این شعر مشاغلی نظیر بازرگانان ، وکلا ، استادان ، نظامیان ، جاسوسان وجلادان اشاره نموده است ، که در جامعه ی امروز کردستان نسبت به کارگران و طبقه ی زحمت کش دارای درآمد بهتر و بیشتری هستد . به گونه ای رمز گونه به این نکته اشاره دارد که این افراد و مشاغل بدون آنکه کار مفیدی انجام دهند درآمدهای بالایی دارند و این نشان از استثمار گری آنها دارد .
مفهوم دیگری که از شعر می توان برداشت کرد نابرابری سیاسی می باشد ، شیرکو در این شعر آشکارا به این مطلب اشاره نموده است که همچنانکه در این دنیا کردها به طور دردناک و فقیرانه ای زندگی را به سر می برند و از نعمت سروری و داشتن دولتی مستقل بی بهره می باشند وبا مشکلات فراوان دست و پنجه نرم می کنند در دنیای دیگر هم همچنان باید برده باشند و با کارگری و زیر سلطه بودن و مورد استثمار قرار گرفتن زندگی نمایند .
مفهوم دیگر شاید اشاره به این نکته که در ادبیات مدرنیته باور و عقیده به نیروهای سماوی و مابعد الطبیعه و وجود آنها مورد تردید واقع گردید و نگاهی عقل گرایانه و تجسم انگیز به دین و قدرتهای دینی داشتند . شیرکو هم در این شعر با نگاهی مدرن به پدیده و وجود خدا می نگرد و برای او جسم قائل می شود و می خواهد به ما بگوید که خدای ما اینک افرادی بر روی زمین می باشند که ما مشغول خدمت کردن به آنها هستیم و آنها هم ما را به بندگی و استثمار کشانده اند و می خواهد بگوید که دیگر منتظر خدایی از آسمانها ماندن برای نجات جان مردم و جامعه کاری غیر منطقی است و باید خود در پی اصلاح جامعه باشیم .
نکته دیگراین است که شاعر با طرح این سوالها از مادرش که اندازه کفشهای خدا چقدرمی باشد ؟وخدا در ازای دستمزد به او چقدر می پردازد ؟ واینکه او چقدر باید بگیرد ؟ می خواهد به ما بگوید که با وجودی که در باورهای مردم کرد در مورد خدا به عنوان تنها مرجع رسیدگی به عدالت و ستاندن حقوق آنها ، باز هم این پسر بچه واکسی هنوز تردید این را دارد که آیا خدا هم به نوبه خود مانند همه مالکان و ثروتمندان و استثمارگران به او ظلم نخواهد نمود وحق واقعی او را خواهد پرداخت واین طرز تفکر حاصل ظلم و ستم از جانب طبقات مرفه جامعه می باشد که این چنین فرد دررا در مورد خدا هم دچار تردید می نمایند
و اینک شعر مورد بررسی واقع شده
« ورته ورت » «غرولند»
«ئیواره بوو شامگاه بود
حه مه بوچکولی بویاخچی ممد کوچیکه واکسی
سه ری ماندووی داخستبو از فرط خستگی گردنش خم گشته بود
له سوچیکی گوره پانه گه وره گه دا در گوشه ای از میدان بزرگ
له ناوه ندی دری شاما در مرکز شهر شام
له سه ر کورسیه نزمه که ی خوی دانیشتبوو بر روی چهارپایه ی کوچک خود نشسته بود
په یتا په یتا وه کو فلچه ی نیوان ده ستی پشت سر هم مانند فرچه توی دستس
جه سته ی له ری رائه ژه نی اندام نحیف خود را تکان می داد
حه مه بو چکولی ئاواره ممد کوچیکه ی بی خانمان
له به ر خووه به ورته ورت پیش خود غرولند کنان
ئه مه ی ئه وت چنین می گفت :
تو بازرگان قاچت دانی تو ای بازرگان پایت را بگذار
تو ماموستا قاچت دانی تو هم ای استاد پایت را بگذار
تو پاریزه ر قاچت دانی تو هم ای وکیل پایت را بگذار
ئه فسه ر ، سه رباز ، جاسوس ، جه لاد افسر ، سرباز ، جاسوس ، جلاد
کوری باش و هه رچی و په رچی پسرخوب وبی سرو پا هم
هه ر هه موتان یه ک له دوای یه ک همگی به نوبت
قاچتان دانین پایتان را بگذارید
که س نه ماوه ، کسی نمانده
هه ر خوا ماوه فقط خدا مانده
له و دنیا دلنیام در آن دنیا هم مطمئنم
ئه ویش ئه نیری به شوین کوردیکا او هم به سراغ کردی می فرستد
پیلاوه که ی بو بویاخ کا کفشهایش را واکس بزند
ره نگه ئه و کورده ش هه ر من بم شاید آن کرد هم من باشم
ئاااخ آااخ ...
دایه گیان ماد ر جان
ئه وه ئه بی پیلاوی خوا تو می گوی که کفشهای خدا
چه ند گه وره بی چقدر بزرگ است
ژماره چه ند له پی ئه کا شماره چند می پوشد
ئای دایه گیان اخ مادر جاان
ئه ی بو پاره راستی برای دستمزد
خوا چه ن ئه دات چقدر می پردازد
ئه بی چه ن با باید چقدر بدهد
در پایان ذکر این نکته ضروری است که نابرابریهای اجتماعی تاثیری فراوان در فرهنگ و تمدن انسانها داشته ودارند و براثر همین نابرابریها بوده است که بسیاری از نظریه ها و اندیشهای سیاسی و ادبی و اجتماعی شکل گرفته است حتی بیشتر پیشرفتهای علمی نیز بر اثر همین نابرابریها بوده است . شعر نیز به عنوان ابزاری قدرمند در دست روشنفکران واقعی همیشه در راه بیان نمودن واز بین بردن این نایرابریها بوده است و همچنان که شاعر تحت تاثیر این نابرابریها بوده است خواسته که بر آ نها تاثیر بگذارد وتا حد امکان برای از بین بردن آنها تلاش نماید و شاید میزان موفقیت هر شاعری بسته به توان و قدرت شاعر در بیان این نابرابریها داشته باشد و نیز شاید به این دلیل است که امروزه شیرکو بیکس را به عنوان امپراطور شعر دنیا می نامند که در سراسر اشعار خود به بیان این نابرابریها نموده و در پی رفع آنها برآمده است با ذکر این نکته که جغرافیای شعری شیرکو محدود به کردستان نمی باشد شیرکو در اشعار خود توجه به تمام انسها در هر جای این کره خاکی دارد وخود را از هر گونه نژاد پرستی به دور داشته است






این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فان پاتوق]
[مشاهده در: www.funpatogh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 619]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن