تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 17 دی 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):از حقيقت ايمان اين است كه حق را بر باطل مقدم دارى، هر چند حق به ضرر تو و باطل به نفع ت...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای اداری

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

تور بالی نوروز 1404

سوالات لو رفته آیین نامه اصلی

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی

تعمیر سرووموتور

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1851380061




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

سينما - نمي‌خواستم فيلم پايان خوش داشته باشد


واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: سينما - نمي‌خواستم فيلم پايان خوش داشته باشد


سينما - نمي‌خواستم فيلم پايان خوش داشته باشد

الهام نداف:«خواب زمستاني» فيلمي است با ويژگي‌ها و سبك و سياق كارهاي سيامك شايقي. داستاني ساده و بدون دغدغه دارد كه زندگي سه خواهر از طبقه متوسط جامعه را به تصوير مي‌كشد. خنده ساده اين سه خواهر در تيزر تبليغاتي اين فيلم مثل تمام اتفاقاتي كه از به وجود آمدن ايده تا پايان ساخت آن افتاد، بسيار ساده است. اما اين سادگي‌هاي ظاهري براي شايقي دردسرهايي به همراه داشته است. به مناسبت اكران اين فيلم در گروه فرهنگي و دلايل مختلف ديگر با سيامك شايقي به گفت‌وگو نشستيم. آن هم در زماني كه بزرگترين آرزويش فروش خوب فيلم و از بين رفتن تمام ناملايمات از خاطرش بود.

ظاهرا به شعر نو علاقه زيادي داريد؟به نيما و شاملو و...
نيما كه نازنين است
اگر اشتباه نكنم مي‌خواستيد فيلمي بر اساس شعري از احمد شاملو بسازيد. نمي‌دانم تا كجا پيش رفتيد.
داستان شعر اين است كه يك جور اداي دين به ادبيات معاصرمان است. يكي از نقاط اوج و قله‌هايش هم كه نيماست. يك جور وارد كردن اين ادبيات در ديالوگ‌هاي فيلم كه به گوش مردم هم برسد و آنهايي كه نخواندند يا نسل جديد كه كمتر خوانده‌اند با اين ادبيات آشنا بشوند. اين برايم مهم بود.
از ابتدا اين سه خواهر اساس قصه بودند يا اينكه دچار تغيير و تحول شدند؟
واقعيتش اين است كه من از همان ابتدا روي قصه سه خواهر فكر كردم. سه خواهري كه وضع مالي خوبي داشتند. و مشكلات‌شان چيز ديگري بود. آن داستان بر اساس شعري از احمد شاملو بود به اسم «شعري كه زندگي است». بعد فكر كردم در يكي دو فيلم اخيرم مثل «باغ فردوس 5 بعد از ظهر» و« آيينه»ـ كه بعدها به «ارتفاع 45/6 »تغيير نام پيدا كرد‌ـ خيلي در فضاي طبقه مرفه بوده‌ام. خواستم از آن فضا كمي فاصله بگيرم تا هم تجارب جديدي به دست بياورم و هم اينكه نگويند وابسته به اين فضاها هستم و نمي‌توانم در موقعيت‌هاي ديگر كاركنم.
تجارب جديد؟ اما كار‌هاي شما بيشتر در اين فضاست. چون علاقه خودتان اين گونه فضاهاست. . .
درست است. اما با توجه به يكي دو فيلم اخيرم فكر كردم زيادي وارد زندگي آدم‌هاي مرفه شده‌ام و دوست داشتم كه از اين فضا بيرون بروم.
بعد اين سه خواهر رفتند در طبقه متوسط. در مرحله طرح اوليه اين اتفاق افتاد؟
بله. اين فكر به سرم زد كه مي‌توانم سه قصه از اين خواهرها داشته باشم. سه خواهر پولدار، سه خواهر از طبقه متوسط و سه خواهر فقير. طرح‌هاي هر كدام را نوشتم. اما بعد ترجيح دادم كه روي سه خواهر از طبقه متوسط كار كنم.
آن موقع شعر شاملو در اين طرح‌هايتان جايي داشت يا بعدا اضافه شد؟
هر سه داستان را بر اساس سه شعر از شاملو نوشتم. خود اين «خواب زمستاني» هم در آغاز بر اساس يك شعر از شاملو به نام «طرف ما شب نيست»بود. اما به اين نتيجه رسيدم كه شاملو را رها كنم و بروم سراغ نيما.
چه اتفاقي افتاد كه اين تصميم را گرفتيد؟
نمي‌دانم. شايد به خاطر اينكه فكر كردم نيما كم‌خطرتر است و دردسرساز نمي‌شود!
قرار نبود داستان اين سه خواهر از هم مجزا باشد؟ يك فيلم سه اپيزودي مثلا؟
نه. هر كدام داستان خودشان را دارند؛ ولي به هم مرتبط هم هستند. از ابتدا قصد داشتم كه بشود يك تريلوژي نه فيلم اپيزوديك.
انتخاب بازيگرانتان بر چه مبنايي بود. خودتان راضي بوديد از اين انتخاب؟ چيدمان دلخواه خودتان بود؟ مخصوصا در مورد «لادن مستوفي» كه جايگزين «ليلا حاتمي» شد؟
براي نقش فرزانه با «ليلا حاتمي» صحبت كرده بودم و حتي قرارداد هم بسته بوديم. اما ظاهرا يك سري مشكلات برايش به وجود آمد و پاي قرارداد ديگري به ميان آمد كه از قبل بسته بود. البته اين چيزي بود كه خودش عنوان كرد. نمي‌خواهم دوباره به آن قضايا برگردم. همين شد كه لادن مستوفي در آخرين لحظات به ما اضافه شد و به ما لطف كرد. چون تمام كارها برنامه‌ريزي شده بود. بعد فكر كردم كه اصلا او مناسب‌تر از حاتمي بود.
چون ليلا حاتمي قرارداد را به هم زد اين را مي‌گويي يا اينكه واقعا اين‌طور بود؟
نه. اين حرف من اصلا از روي بغض نيست. مستوفي براي اين نقش مناسب‌تر بود؛ چرا كه قرار بود شخصيت «فرزانه» در موقعيتي قرار بگيرد كه دو خواستگار داشته باشد: يكي كاملا سنتي و نمونه يك مرد ِمعمول ايراني و ديگري روشنفكر. ليلا حاتمي براي مورد دوم مي‌توانست مناسب باشد ولي براي مورد اول، نه. چرا كه زنانگي‌هاي او خيلي برجسته نيست.
فكر مي‌كنم «لادن مستوفي» بازيگر منعطف‌تري است...
دقيقا. لادن مستوفي به هر دو وجه به خوبي توانست پاسخ دهد.
اين سه خواهر نماينده سه نسل هستند؟
كمابيش. . .
چرا كمابيش؟
چون در اين فيلم خيلي اختلاف نسل‌ها خط‌كشي شده نيست. بهتر است بگوييم سه ديدگاه متفاوت. مثلا خواهر بزرگ‌تر، آدم راديكالي است. كسي است كه به اصولش پايبند است و از كسي كمك نمي‌خواهد. او مي‌خواهد به‌رغم معلوليت جسمي‌اي كه دارد روي پاي خودش بايستد. خب؛ اين يك جور ناتواني براي او به حساب مي‌آيد. نقطه ضعف‌اش اين است كه خيلي فعال نيست ولي تلاش مي‌كند به اصولش پايبند باشد و زندگي‌اش را پيش ببرد. در ارتباطش با آدم‌ها و مرد‌ها به خصوص با مردي كه در زندگي‌اش وجود دارد مي‌خواهد نقش تعيين‌كننده داشته باشد و زندگي‌اش را خودش پيش ببرد. خواهر وسطي بينابين است. اصلاح‌طلب و رفورميته. اينكه مي‌خواهد بين كارفرما و كارگر سازش ايجاد كند و در واقع وسط را مي‌گيرد. راجع به پيشنهاد صاحب كارخانه مردد است. خواهر وسطي يك خرده شبيه نسل جديد است. شيطان‌تر است و مي‌خواهد از خط قرمزها فراتر برود. قدري هم شيشه‌خرده دارد. مثلا قضيه نماز و روزه برايش چندان جدي نيست. آن سوهان‌زدن به ناخن‌ها و اينكه در كل امروزي‌تر است. در نهايت قرار است اين جوان، ما را نگران نسل جديد بكند. به‌رغم اينكه همه آنها دوست داشتني هستند. اما اين جوان و نوع نگاه او به پول و بازيگري و شهرت ما را نگران مي‌كند.
من كاملا شخصيت فريده را مي‌فهمم. چون مشابه‌اش را زياد ديده‌ام. حتي گاهي به راحتي ما به ازاي آنها در ذهنم مي‌آمد. اما با فرشته نمي‌توانم ارتباط برقرار كنم. با اينكه به گفته خودتان خيلي دور از نسل جديد نيست. يك سري ابهامات در شخصيت او و همچنين نكات مثبتي كه دارد ايجاد تناقض مي‌كند. . .
مثال بزنيد تا برايم روشن بشود. . .
مثلا رفتارش با عمار تفتي رفتار دوگانه بود. از طرفي به خواهرانش با خوشحالي مي‌گويد مي‌خواهم رازي بهتان بگويم و از ابراز علاقه يك پسر به خودش راضي است. اما وقتي در مقابل حامد قرار مي‌گيرد خيلي عاقلانه رفتار مي‌كند. علت خوشحالي او معلوم نيست. چون در نهايت، خلافش حركت مي‌كند. . .
اتفاقا به نظرم خيلي اين‌طور نيست. درست است كه او دختر عاقلي است چون در آن خانواده رشد كرده و پدرشان هم آدم نازنيني بوده و آنها هم آدم‌هاي فرهيخته‌اي هستند و اهل كتاب و شعرند. در واقع يك خرده طبقه متوسط تحصيلكرده‌اند. اما فرشته بعضي وقت‌ها ادا هم در مي‌آورد. شعر نيما را با اينكه نمي‌فهمد اما مي‌خواند. و دوست دارد حفظ كند و خودش را به ديگران نشان بدهد. ولي نهايتا ته دلش از اينكه يكي دوستش دارد لذت مي‌برد. با اين همه نمي‌خواهد به اين محدود شود. او به بالا فكر مي‌كند. به اينكه برود بازيگر شود و شايد هم ستاره. آن‌وقت حامد را جواب كند.
پس فلسفه پلان آخر همين است
شايد. مي‌خواهم بگويم كه چرا حامد دارد بيكار مي‌چرخد. يك جورهايي تكليفش معلوم نيست. مثلا شاهرخ فروتنيان اميدهايي دارد. اما موقعيت فرشته خيلي متزلزل است و ممكن است خيلي تغيير كند. او هم با علم به اين قضيه اين طور رفتار مي‌كند. زبل است. به خاطر همين مي‌گويم جنسش جوري است كه شيشه‌خرده دارد. تصويري كه داريم ارائه مي‌دهيم اين است كه خيلي چيزي برايش جدي نيست.
حامد چرا اينقدر ديالوگ كم دارد. انگار بود و نبودش در فيلم مهم نيست. حتي اگر حذف مي‌شد شايد اتفاق بدي نمي‌افتاد...
حامد تيپ خاصي دارد. پسري كه سنتي است و خجالتي. من مي‌خواستم در شخصيت حامد تغييراتي ايجاد كنم. اما دير شده بود. براي اينكه همه خيلي پاستوريزه و آدم‌هاي نازنيني نباشند يك فكري به سرم زد كه اين را ببرم در تيپ بچه ژيگول جنوب شهري. كسي كه خودش هم اهل خيلي كارها هست و تا حدودي سر وگوشش مي‌جنبد. اما با اين ويژگي‌ها، از پس فرشته برنمي‌آيد. اين ايده متاسفانه دير به سرم زد. چون بايد بازيگر ديگري را به اين ترتيب جايگزين عمار تفتي مي‌كرديم. فيلمنامه را هم بايد تغيير مي‌داديم و خب، طبيعتا زمان كافي براي اين كار نداشتيم. حامد بچه جنوب شهري‌اي است كه نمي‌تواند حرفش را بزند. اگر صاحب كارخانه كارفرماي سنتي است و نمي‌تواند حرفش را بزند و مي‌نويسد و جلوي منشي مي‌گذارد، اين شخصيت از انجام چنين كاري هم ناتوان است.
البته اين به پر رنگ بودن شخصيت فرشته هم بر مي‌گردد. آن‌قدر تاثيرگذار طراحي شده كه جايي براي ديده شدن حامد نمي‌گذارد.
اين يك مقدار از ضعف‌هاي حامد ناشي مي‌شود و يك مقدار هم از تسلط فرشته بر اين ارتباط. او اصلا به حامد اجازه حرف زدن نمي‌دهد. خود فرشته در اين رابطه تعيين‌كننده است. هر سه خواهر با يك نوساناتي اين وجه اشتراك را دارند كه خودشان تصميم مي‌گيرند ارتباط‌شان با مرد‌ها به چه طريق باشد.
چرا در فيلم از مادرشان حرفي به ميان نمي‌آورند؟
از مادرشان... حرف مي‌زنند...
خيلي كم. آن قداستي كه پدر، برايشان دارد مادر ندارد...
خب پدر برايشان نوستالژيك‌تر است. ولي اشاره‌اي هم روي شباهت فريده با مادر مي‌شود. در كل پدر، مقام خاص‌تري دارد. دليل پيچيده‌اي هم ندارد. شايد جزء علاقه شخصي باشد. شايد چون آدمي است كه كاسب محل بوده و مي‌شد رويش كار كرد پررنگش كردم.
فاطمه معتمدآريا خيلي خوب از پس نقش در آمده است. اصلا ساده نيست كه كسي پاهايش را اين گونه قرار بدهد.
اين را خيلي تمرين كرديم. يك دكتر ارتوپد آورديم و برايش توضيح داديم كه اين چه مشكلي داشته و دكتر هم با او خيلي تمرين كرد تا در نهايت توانست به اين شكل در بيايد.
براي دكتر ارتوپد علت معلوليت فرشته را توضيح داديد براي تماشاگر نه؟!
نخواستيم خيلي برجسته‌اش كنيم يا به جزئيات بپردازيم. من در فيلمنامه اشاره كرده بودم و البته بعد آن را درآورديم. گفته بودم اين غده‌اي در نخاعش داشته كه قرار بود با عمل در بياورد ولي نخاعش آسيب ديد.
شاهرخ فروتنيان هم در جايي اشاره مي‌كند كه آن اتفاق تقصير دكتر نبود.
بله. مي‌گويد عمل سختي بود اما دكتر مقصر نبود. كلا خيلي باز نمي‌كنم چون تعيين‌كننده نيست.
اين سه روز از زندگي سه خواهر است. سه روز مجزا يا پشت سر هم؟ در خلاصه داستان گفتيد سه روز از زندگي سه خواهر. ولي اصلا مشخص نيست چند روز است. اصلا چه اهميتي دارد؟
مهم نيست سه روز در سه مقطع مختلف است. شايد به خاطر همين است كه خيلي مشخص نيست.
چرا همكاري‌تان با آقاي عبداللهي يك زماني متوقف شد؟
اولين همكاريمان در «جهيزيه‌اي براي رباب» بود. بعد هم «ستاره و الماس» كه كار آقاي عبداللهي بود به نام داوود مسلمي. . .
چرا به نام داوود مسلمي؟
يك سري دلايل شخصي بين خودشان بود. عبداللهي نمي‌خواست در آن مقطع دو كار پشت هم داشته باشد. بعد هم سر «در كمال خونسردي». بعد هم او دنبال كار خودش رفت و من هم يواش يواش فكر‌هاي ديگري مي‌كردم. زمان «باغ فردوس، 5 بعد از ظهر» خواستيم با هم همكاري كنيم كه چون طرح مال من بود نشد. تا يك جاهايي هم پيش رفتيم اما فكر كردم بايد اين كار را تنها انجام بدهم. چون او قضيه را جور ديگري مي‌ديد. در كارهاي بعدي هم نبود تا «خواب زمستاني» و اين سريالي كه با هم داريم كار مي‌كنيم. دليل خاصي نداشت. او گرفتار بود. من هم دنبال تجربه‌هاي جديد.
«جهيزيه‌اي براي رباب» زمان خودش فيلم خوبي بود. با اينكه داستان ساده بود و شايد در بعضي قسمت‌ها كند مي‌شد اما در آن زمان خوب بود و مخاطب را خسته نمي‌كرد. «خواب زمستاني» هم اين ريتم كند و خالي از هيجان را دارد. اما مخاطب را گاهي خسته مي‌كند. به نوعي پيرنگ كمرنگي دارد. فكر نمي‌كنيد زمان ساختن اين فيلم‌ها سر آمده؟
من موافق اين قضيه نيستم. اگر موافق بودم مطمئنا اين فيلم را نمي‌ساختم. ملزومات و مقتضيات اين قصه اين است كه اين گونه پيش برود. من اميدوار بودم كه گرمايي كه در شخصيت‌ها وجود دارد بتواند تا حدي اين احساس را از بين ببرد. نسبت به «جهيزيه‌اي براي رباب» ـ كه هر دو يشان يك نگاه به قصه دارند و به قول شما پيرنگ كمرنگي داردـ در آنجا مكث روي آدم‌ها خيلي كمتر است و در اينجا مكث ما روي آدم‌ها بيشتر. ما اينجا سه شخصيت اصلي داريم. در آنجا اما شخصيت‌هاي متعددي وجود دارد. اما همه‌شان حول محور «رباب» مي‌چرخند. در كل، مي‌خواهم بگويم كه مي‌دانم چه كار داشتم مي‌كردم. فيلم ريتم خيلي سريع و ماجرايي ندارد اما توقع داشتم با وجود اين شخصيت‌ها خيلي سمپاتيك باشد و در ارتباط‌ با خودشان و با محيط، موفق عمل كنند. من به اين مسئله اميدوار بودم. احتمالا اين گرما در شخصيت‌ها كم است و مشكل هم همين جاست. بايد جذابيت شخصيت‌ها را بيشتر مي‌كردم اگر جواب واقعا همين باشد.
اين گرمايي كه از آن حرف مي‌زنيد اواخر فيلم با آمدن فرشيد منافي و غافلگيري انتهاي داستان و استقبال گرم خواهرها تا حدي پيدا شده. اما با پلان آخر و قدم زدن حامد زير نور چراغ برق در شب همه چيز به هم ريخت. حتي اثر آن گرما هم از بين رفت.
من نمي‌خواستم پايان كار خيلي خوش تمام شود.
اتفاقا اين پايان اصلا خوش نبود. عمده‌ترين مشكل اين سه خواهر، مشكل مالي بود و حالا با ابراز علاقه فرشيد منافي به فرزانه ممكن بود اين مشكل دو چندان شود. ممكن بود عذر جفت‌شان را از كارخانه بخواهند و هزار و يك مشكل ديگر. اين يك خوشي لحظه‌اي است.
اينها جزء سليقه من است. در اين خوشي مقطعي كه عبور هواپيما هم چاشني كار مي‌شود ما دوربين را عقب مي‌كشيم و آنجا تاريكي مطلق را داريم. من مي‌خواستم روي اين تاريكي مقداري تاكيد كنم. اين خوشي در فضاي نامطمئني اتفاق مي‌افتد. چه اشكالي دارد بگوييم يك بيچاره‌اي هم اين وسط وجود دارد. در واقع درست است كه دوربين روي حامد مي‌آيد اما چون جلوي خانه سه خواهر اتفاق مي‌افتد، زندگي سه خواهر ارجح است. مي‌خواستم بگويم همه چيز خيلي هم خوب نيست.
 دوشنبه 13 آبان 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ايرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 198]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن