تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 30 مرداد 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):ثروت فراوان، دشمن مؤمنان و پيشواى منافقان است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

آراد برندینگ

سایبان ماشین

بهترین وکیل تهران

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

خرید یخچال خارجی

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

الکترود استیل

سلامتی راحت به دست نمی آید

حرف آخر

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

کپسول پرگابالین

خوب موزیک

کرکره برقی تبریز

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

سایت ایمالز

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1811830322




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

مسيحيت جهاني(3)


واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق:



سال--هاي اوليه نهضت وحدت كليساها

مبلغان مسيحي از فرقه--هاي مختلف، به دلايل تاريخي مناسبي، خود دچار تفرقه و تشتت داخلي شدند: آنان از تعميد، آيين عشاي رباني، ماهيت كليسا و جايگاه كتاب مقدس در عبادت، فهم--هاي مختلفي داشتند. اما مسيحيان جديد در نقاط دوردست اين تمايزات اعتقادي را درك نمي--كردند و هنگامي كه مبلغان مسيحي درباره تفسير ديني با يكديگر منازعه و جروبحث مي--كردند اينان بهت--زده مي--شدند. چگونه مسيحيان مي--توانستند از وحدت جسم مسيح {كليسا} سخن بگويند و با اين حال مدعي باشند كه يك تفسير از مسيحيت از ساير تفاسير بهتر است؟ نخستين فهم از اين امر كه سياست همكاري و همياري بهتر از رقابت است به فكر مبلغان پروتستان قرن نوزدهم خطور كرد و اين هيجان--ها منجر به طليعه--هاي نهضت وحدت كليساها شد.

لغت «اكيومنيزم»(19) {اعتقاد به وحدت كليساها} از كلمه يوناني oikoumene گرفته شده و به معناي «كل جهان مسكون» است. {14} نهضت وحدت كليساها معمولا به تلاشي كه همه كليساهاي مسيحي براي بازيافت وحدت همه مؤمنان به عمل آوردند، تعريف مي--شود. به لحاظ آرماني، نهضت وحدت كليساها بايد مسيحيان را به وراي اختلاف--هاي اعتقادي و عبادي ببرد و به وحدتي كه در نهضت اوليه مسيحي تصورش مي--رفت، برساند. ما چندين مرتبه در اين كتاب متذكر شده--ايم كه مسيحيت اوليه به واسطه اختلاف--هايش مشخص مي--شد و در اين كه آيا چنين وحدتي واقعاً امكان دارد يا نه متحيريم. در عين حال، انديشه وحدت مؤمنان، انديشه جالبي است و توانسته است مسيحيان جديد را حول مباحثات سودمندي گردهم آورد.

ملاحظه كرديم كه يهوديت در زمان عيسي، دين متكثري بود، با قرائت--هاي بسيار مختلف، و ديديم كه دين در دنياي رومي اعمال و عقايد بسيار متنوعي در خود مي--پذيرفت. مسيحيت در ابتدا ديني بود كه ميان ساير اديان؛ اما با قسطنطين، مسيحيت خود را به عنوان يك دين واقعي عرضه داشت، با چنان قدرتي كه ساير قرائت--هاي اعتقاد ديني (مثلاً شرك) محكوم و ريشه--كن شد. اين انديشه كه مسيحيت تنها دين واقعي دنياست و اوج آن در مظهر اروپايي--اش قرار دارد منجر به گرايش هاي تبليغي در اوايل دنياي جديد شد.

به ياد آوريد كه تا دوره جديد، مدارا با آراي بسيار متنوع، از مشخصات مسيحيت نبود. آيين كاتوليك قرون وسطا قرائت--هاي مختلف از مسيحيت را بدعت تلقي مي--كرد و در جهت ريشه--كني و نابودي آنها مي--كوشيد. مدارا در برابر قرائت--هاي گوناگون از ويژگي--هاي مسيحيت در دوره نهضت اصلاح ديني (هم پروتستان و هم كاتوليك) نيز نبود. تفاسير بدليل مسيحيت خطا و خطرناك تلقي مي--شدند و مسيحيان در قرن هفدهم بيشتر مي--كوشيدند كه دشمنان خود را نابود كنند، نه به اين كه آنان را دوست داشته باشند. ملاحظه كرديم كه هرچند پيوريتن--ها براي آزادي ديني به آمريكا آمدند، اما آزادي را فقط براي خود تفسير كردند: آنان هيچ علاقه--اي به امنيت كاتوليك--ها، يهوديان، بپتيست--ها، شيكرها يا لوتري--ها نداشتند. در عين حال، گروه--هاي ديگري از مسيحيان- نظير جرج فوكس و كواكرها در قرن هفدهم، الكساندر كمبل و «شاگردان مسيح»--در قرن نوزدهم – تأسيس شدند، دقيقاً بدين خاطر كه اين انشعابات در مسيحيت الهام--بخش بنيان--گذاردن اين گروه--ها شد كه دنبال قرائتي از مسيحيت بروند كه الام اين انشعابات را تسكين دهد. امروزه تا حد زيادي مورمون--ها و بپتيست--هاي جنوبي از حرارت شور و شوق وحدت كليسايي دلگرم نمي--شوند و كاتوليك--ها افراد محتاطي هستند كه دير به گفت و گوي وحدت كليسايي آمده--اند. اين گروه--ها حق ويژه--اي براي فهم خاص خود از مسيحيت قائل--اند و گاهي تلاش--هايي را كه براي وحدت كليساها به عمل مي--آيد، تضعيف و كم--رنگ كردن حقيقت تلقي مي--كنند.

با اين حال، نهضت--هاي مهمي در مسيحيت جديد بوده--اند كه براي يافتن نوعي وحدت عمل يا حداقل وحدت برنامه، اين اختلاف--ها را ناديده گرفته--اند. چنان كه يادآور شديم، يكي از وسيع--ترين ماجراهاي همكاري مسيحي در همه زمان--ها (يعني نهضت تبليغي) منطقاً منجر به بحث--هايي درباره تعاون و همكاري شد. اجازه دهيد ببينيم كه چگونه اين انگيزه--ها به هم پيوستند و طليعه--هاي نهضت وحدت كليساها را به وجود آوردند.

نهضت تبليغي اميد داشت كه نجات را به سراسر دنيا برساند و موجب نوعي بحث ميان فرقه--اي در قرن نوزدهم شد. در عين حال، مسيحيان انجيلي در دوره احياگران، مرزهاي فرقه--اي را قطع و اثبات كردند كه مسيحيان مي--توانند با هم عبادت كنند و باهم فيض خدا را در زندگي تجربه كنند، هرچند كه در كليساهاي واحدي حضور نيابند.



اتحاديه انجيلي

اتحاديه انجيلي، كه در سال 1846 در لندن شكل گرفت، ائتلافي بود از افراد علاقه--مندي كه ارتباط رسمي با كليساهاي سازمان يافته نداشتند. انديشه يك اتحاديه انجيلي در ايام اوليه--اي كه گفت--وگوي وحدت كليساها جريان داشت بسيار مهم بود. شاخه آمريكايي اتحاديه انجيلي كه به دليل جنگ داخلي تا سال 1867 قوتي به دست نياورده بود، به چند علت اجتماعي مي--خواست به تلاش--هاي مسيحيان انجيلي سروسامان دهد. حتي قبل از جنگ داخلي، مسيحيان انجيلي غالباً به دلايل عمده--اي متحد بودند. به ياد آوريد كه تجربه گروش مسيحيان در دوره دومين بيداري عظيم، هم فردي بود (يعني يك فرد با پذيرش عيسي به عنوان منجي شخصي به نجات مي--رسد) و هم اجتماعي. مسيحيان موظف بودند با تقويت تلاش--هايي كه براي ممنوعيت استعمال مشروبات الكلي، برده--داري و تعداد زيادي از ديگر مفاسد اجتماعي به عمل مي--آمد، گروش به دين خود را كه در جهان اطرافشان احساس مي--كردند تحقق بخشند. به تدريج، اتحاديه انجيلي تبديل به نداي نيرومندي در جهت فعاليت تبليغي و حامي اوليه همكاري وحدت كليسايي شد.

نشريه اتحاديه انجيلي، به نام جهان مسيحيت انجيلي، مسيحيان را به همكاري دعوت مي--كرد و اين اتحاديه كه الهام--بخش مشاركت بيش از پنجاه هزار كليسا شد، از يك هفته عبادت در ايام سال حمايت كرد. بعضي از اعضاي اين گروه، همكاري انجيلي را علامت نزديكي سلطنت خدا مي--ديدند و همه به اصول آزادي ديني پاي--بند بودند. اتحاديه انجيلي به خودي خود حمايت--هاي نيرومند نظري براي همكاري مسيحي فراهم كرد و موجب بحث--هاي اوليه درباره بازيافت وحدت مسيحي شد. در عين حال، مبادي اعتقادي آيين انجيلي كه، براي مثال، بر مسيحيت «دوباره تولد يافته» تأكيد داشت و دشمني آن با آيين كاتوليك، روش--هاي اين گروه را كه مي--توانست تبديل به عاملي براي وحدت كامل مسيحيت شود، محدود كرد.

مسيحيان پروتستان درحالي كه به نحو روزافزوني ملهم از واقعيت همكاري گروه--هايي نظير اتحاديه انجيلي بودند و شيوع تكثر و تفرقه در حوزه--هاي مختلف تبليغي آنان را تحريك مي--كرد، به تدريج به فكر اتحاديه--هاي ملي افتادند. جوسا استرانگ(20) (1847-1916) يكي از آخرين دبيران بزرگ شاخه آمريكايي اتحاديه انجيلي بود كه از اين انجمن كناره--گيري كرد و در شكل--گيري شوراي فدرال كليساهاي مسيح در آمريكا (1898) نقش يك راهنما به خود گرفت. شوراي فدرال، برخلاف اتحاديه انجيلي كه اتحادي از افراد بوده اميد داشت كه تبديل به نوعي اتحاد بين كليساها شود، با نوعي كاركرد مشورتي با فرقه--هاي عضو خود. شوراي فدرال در سال 1908 رسماً تأسيس شد و 31 فرقه مهم آمريكا را با هم متحد كرد. اين شورا با فرا رسيدن سال 1950 بيش از 32 ميليون عضو داشت. اتحاديه انجيلي نوعي هدف مشترك را به حيات مسيحي عرضه داشت كه با تجربه--هاي تازه، آنان را قادر ساخت كه در نهضت--هاي عمده اجتماعي با هم كار كنند، خواه عضو كليساي واحدي باشند يا نباشند. التزام آنان به تجديد حيات اجتماعي مستلزم همكاري بود.



نهضت دانشجويي

يك نيروي مهم براي وحدت بخشيدن به اين شور و اشتياق--هاي متنوع، نيروي دانشجويان مسيحي در قرن نوزدهم بود. دانشجويان جوان مسيحي كه تا حدي با كار مبلغ احياگرا، دويت--ال. مودي، سازماندهي شدند به انجيلي شدن علاقه--مند بودند. هرچند نهضت--هاي بين دانشگاهي(21) و جهاد مقدس دانشگاهي (22) جوانان را پيرامون اهداف مسيحي متحد كردند، اما نهضت--هاي دانشجويي در قرن نوزدهم الهام--بخش حد بالايي از فعاليت مسيحي دانشجويان شدند. اسكاتلندي جواني كه قهرمان فيلم «ارابه--هاي آتش»-- بود، نمونه مناسبي از جديت بسياري از جوانان آن زمان است.

يك جوان متديست بسيار باننوز، كه زندگي خود را وقف جنبه--هايي از طرح تبليغي كرد، جي. آر. مت(23) (1865-1955) اهل فلنت در ايالت ميشيگان بود. او رهبر نهضت نسبتاً جديدي به انجمن مسيحي مردان جوان(24) بود كه در سال 1844 در لند تأسيس شد تا از طريق فعاليت--هاي ورزشي، جوانان را در اخوت و برادري متحد كند و آنان را به سوي مسيح بكشاند. اين انجمن و انجمن ديگري تحت عنوان انجمن مسيحي زنان جوان(25)، سازمان--هايي بودند كه در سال 1855 براي تربيت جسم و روح جوانان تأسيس شدند و هدفشان اين بود كه آنان را از قابليت--هاي زندگي مسيحي آگاه سازند. مت كه دانشجوي فعالي بود، عضو هيئت رئيسه شد و سرانجام به مقام دبيري كميته بين--المللي آن رسيد. او در سال 1895 يك مجمع بين--المللي ترتيب داد و خود اولين دبير عمومي اتحاديه جهاني دانشجويان مسيحي(26) كه در زمان حيات خود دنيا را به خاطر مسيح فتح كنند.

اتحاديه جهاني دانشجويان مسيحي در قرن نوزدهم تنها يكي از گروه--هاي فعال دانشجويي بود. نهضت دانشجويان مسيحي(27) در انگلستان تأسيس شد تا دانشجويان را در باشگاه--هاي مطالعه كتاب مقدس ثبت--نام كند. اين يك اتحاديه--ي بين فرقه--اي و بين--المللي بود. بنابراين، تصور كنيد كه اگر اين سه گروه از مشتاقان تبليغ (يعني SCM, WSCF و مبلغان) در يك مجمع بين--المللي گردهم مي--آمدند چه اتفاقي پيش مي--آمد. آنان در سال 1910 در مجمع تبليغ جهاني ادينبور گردهم آمدند كه نقطه عطفي در همكاري بين--فرقه--اي بود. مبلغان پروتستان و انگليكن مشتاق همكاري بودند. آنان متوجه شدند كه اصلاحات عبادي و اعتقادي كه آنان را در انگلستان از هم جدا كرد، در حوزه--هاي تبليغي معنايي ندارد و به فكر همكاري با يكديگر افتادند. تمايل آنان به همكاري، دانشجويان را به جنب--وجوش آورد و منجر به شكل--گيري شوراي تبليغ بين--المللي شد كه ائتلافي بود از مبلغان و دانشجويان كه همگي براي مسيحي كردن جهان تلاش مي--كردند. اين شورا با تأكيد بر همكاري تبليغي، بذرهاي نهضت وحدت كليسايي جديد را افشاند.

درباره--ي همكاري در امور مربوط به وحدت كليساها: برنامه--ها و امكانات

همكاري در امور مربوط به وحدت كليساها آن--طور كه در اعتقادات مشكل به نظر مي--آيد، در امور مربوط به زندگي عملي مشكل نيست. به عبارت ديگر، تا آن جا كه بتوان از مشاجرات اعتقادي دوري كرد به نظر مي--رسد كه همكاري در امور مربوط به وحدت كليساها مي--تواند يكي از واقعيات شكل دهنده--ي مسيحيت جديد باشد. يكي از بينش--هاي اوليه هيئت ايمان و نظم(28) بينش ساده--اي بود :« خدمت موجب وحدت است و آموزه باعث تفرقه». بعضي از رهبران نهضت اتحاد كليساها اميد داشتند كه مسيحيان بتوانند وحدت خود را در ايمان به مسيح بدون توجه به موضوع--هاي آموزه--اي نشان دهند. اما در واقع مسيحيان اختلاف--هاي جدي دارند و مقاومت بپتيست--هاي جنوبي و ساير انجيلي--ها، همراه با احتياط كاتوليك--هاي رومي، يكي از موارد آشكار اين اختلاف--ها است. بايد به خاطر داشت كه لوتري--هاي آمريكا فقط در سال 1987 توانستند بر بيشتر اختلاف--هاي بينشي خود فائق آيند. بسياري از انشعابات در كليساهاي پروتستان امريكا كه به جنگ داخلي باز مي--گشت، هنوز از بين نرفته--اند و كليساهايي كه در رسيدن به فهم واحدي (مانند متديست--هاي متحد) موفق شده--اند امروزه بر سر مسائل ديگري نظير نقش مناسب كليسا در كشورهاي آمريكايي مركزي دچار انشعاب شده--اند.

مسيحيان براي سال--هاي متمادي درباره موضوع--هايي نظير تعداد و ماهيت آيين--هاي عبادي، منابع مرجعيت ديني، ماهيت تبليغ، ماهيت كليسا و هدف از وحدت در تعارض را مي--طلبيدند فهرست كرد: اتحاد كليسا با مسيح، جايگاه سنت، الگوهاي متنوع عبادت، و نهادگرايي، كه براي شكل دادن به يك برنامه درباره بحث از وحدت كليساها در دهه--هاي آينده لازم بودند. امروزه شوراي جهاني كليساها نياز به وحدت را به رسميت مي--شناسد و تلاش--هاي مهمي براي جذب گروه--هايي كه در برابر گفت و گو درباره وحدت كليساها مقاومت مي--كنند به عمل مي--آورد. اما با نشان دادن آرزوهايي كه درباره عضويت دارد، وحدت را چنين مي--فهمد كه اگر دست يافتني هم باشد نبايد اختلاف--هاي واقعي شوراي واتيكاني دوم (1962-65) فرماني درباره--ي وحدت كليساها صادر كرد كه امكانات جديدي را براي گفت و گوي كاتوليك--ها محسوب شده است اما مسائل با صرف تمايل به گفت و گو حل نمي--شوند.

اعتقاد به وحدت كليساها صرفاً موضوعي مربوط به حسن نيت يا مطلوبيت نيست. بايد به ياد آوريم كه نهضت وحدت كليساها جست و جويي براي وحدت است. طرفداران وحدت غالباً مي--گويند اميدوارند كه در باب وحدت مسيحي به يك رستاخيز برسند؛ اما با توجه به اختلاف--هاي تاريخي كه ملاحظه كرديم و در بحث جالش--هاي معاصر نيز ملاحظه خواهيم كرد، ما از اين اميداوري تعجب مي--كنيم. ممكن است از غنا و پويايي مسيحيت باشد كه امكان يك رشته از قرائت--هاي اعتقادي و عبادي را مي--طلبد. در عين حال، بايد توجه داشته باشيم كه امكانات گفت و گوي بين فرقه--اي كه نهضت وحدت كليساها را به وجود آورده است، اقدام بالنده اصيلي براي مسيحيت در دنياي جديد فراهم مي--آورد.



نتيجه گيري

در فصل--هاي هفتم و هشتم و نهم نمونه--هايي از چالش--هاي دنياي جديد و واكنش مسيحيان را به آنها مطرح كرديم. به طور خلاصه به ماهيت تجدد نظري افكنديم و روش--هاي متنوعي را كه مسيحيان به فشارهاي عصر روشنگري واكنش نشان دادند ملاحظه كرديم.

همچنين ديديم كه بعضي از گروههاي ديني (ليبرال--ها) از تجدد استقبال كردند، درحالي كه گروه--هاي ديگري در برابر آن مقاوت كردند (محافظه--كاران). اين وضعيت--هاي عمومي گاهي اوقات ويژگي همه كليساها است؛ مثلاً بپتيست--هاي جنوبي تمايل به محافظه--كاري داشتند، درحالي كه توحيدگرايان، ليبرال--هاي ديني تلقي مي--شدند. غالباً مي--توانيم در فرقه--هاي خاص هم مسيحيان ليبرال و هم محافظه--كار بيابيم.

همچنين آنچه را ممكن است براي مسيحيت در يك محيط كاملاً جديد پيش آيد ملاحظه كرديم. اوضاع و احوال آمريكا در قرن نوزدهم با ميليون--ها مهاجر آن در محيطي كه كليسا و دولت از هم جدا بودند، منجر به تجربه {درباره--ي دين} و تكثر شد. ملاحظه كرديم كه مسيحيت ابا داشت از اين كه با معيارهاي اروپايي تبيين شود و در تعداد زيادي از قرائت--هاي مختلف، از جمله در فرقه--هاي كاملاً جديدي شكوفا شد. سرانجام، متذكر شديم كه حركت به سوي همكاري و اتحاد همراه با نوعي احتياط و مقاومت در برابر مسيحيتي متحد، توسط مسيحيان در سده--هاي نوزدهم و بيستم تجربه شد.

بخش آخر اين كتاب درباره مسيحيت معاصر است. همان--طور كه انتظار مي--رفت، مسيحيان در دنياي امروز به دنبال يافتن راه--هايي براي وحدت بخشيدن به نيروهاي خود هستند و بر گفت و گو با يكديگر اصرار دارند. مسيحيت معاصر نياز دارد كه فراتر از شرايط تاريخي فهميده شود. بايد اين واقعيت را درك كنيم كه مسيحيت (هر آرزويي كه در باب وحدت داشته باشد) نه تنها در ريشه--هاي تاريخي، بلكه در واكنش--هايش به چالش--هاي معاصر نيز بسيار متفرق است.

نتيجه--اي كه مي--توانيم از اين بخش بگيريم اين است كه مسيحيت با نظريه--هاي جديد علمي و سياسي از ميدان خارج نمي--شود. برعكس، مسيحيان نشان داده--اند كه در مواردي به نحو فعالي با دنياي جديد هماهنگ شده--اند و در مواردي سرسختانه در برابر آن مقاومت كرده--اند. همه تحولاتي را كه ما در اين جا نشان داديم (در واكنش به تجدد، در ارتباط با ماجراي آمريكا و در فراخواني به همكاري و اتحاد) در آينده نيز وقتي تلاش مي--كنيم مسيحيت را در يك چارچوب متفاوت بفهميم، ادامه خواهند يافت.

نكات مهمي براي بحث و بررسي

1. انگيزة تبليغي به مسيحيان الهام مي--كند كه پيام بشارت را به همة ملت--ها برسانند. آنان با آگاهي روزافزونشان از تكثر فرهنگي و جهاني و در حالي كه ارزش--هاي فرهنگي اقوام مختلف را محترم مي--شمردند، چگونه اين امكان برايشان فراهم مي--شود كه اين وظيفه را به نحو احسن به انجام رسانند؟

2. هيئت ايمان و نظم معتقد بود «خدمت موجب وحدت است و آموزه باعث تفرقه».

آيا اين بينش خامي است؟ چون مردم، با توجه به گرايش--هايشان به فرهنگ--هاي مختلف، از عقايد مختلفي برخوردارند آيا آنان واقعاً مي--توانند هماهنگ با يكديگر كار كنند، هرچند راجع به آموزه--ها بحثي نداشته باشند؟

3. بعضي از مسيحيان جهان سوم اظهار داشته--اند كه مسيحيان آمريكا نسبت به ارزش--هاي پيام بشارت سنگدل شده--اند و از نوعي «تبليغ معكوس» سود مي--برند كه در آن جا مردم جهان سوم مسيحيان جهان اول را انجيلي مي--كنند. تا چه حد اين تبليغ معكوس نوعي تدبير سياسي است؟ تا چه حد ارزش--هاي اوليه مسيحي را زنده مي--كند؟



يادداشت ها

1. مطالعه گزارش--هاي شخصي كاشفان دنياهاي جديد جالب و آموزنده است. در اين باره دو متن معتبر ما را به چين و مكزيك مي--برند. نگاه كنيد به:

The Travels of Marcopolo, traslated and introduced by Ronald Latham (London: Folio Society, 1968), and Bernal Diaz, The Conquest of New Spain, traslated and introduced by J. M. Cohen (London: Folio Society, 1974)

2. يك گزارش معروف از تاريخ تبليغ يسوعي در چين عبارت است:

H. Dunne , A Generation of Giants (Notre Dame, Ine: University of Notre Dame press 1962. )

براي مشاهده نظير هدف ريكي در كتاب مقدس، نگاه كنيد به رساله--ي اول قرنتيان كه در آن جا پولس سياست تبليغي خود را تشريح مي--كند. (9: 20-23)

3. وجه تمايز نظريه--ي تبليغي جديد توجه آن به «سازگاري تبليغي» است. مخصوصاً در كليساي كاتوليك رم اسناد شوراي واتيكاني دوم دراين باره گويا است: مبلغان ابتدا موظف مي--شوند كه با فرهنگ مردمي كه مي--خواهند برايشان موعظه كنند و پيامشان را با اوضاع و احوال آن وفق دهند عجين شوند. سند شوراي واتيكاني دوم در باب هيئت--هاي تبليغي را در مجموعه--اي از اسناد شورايي تحت عنوان Ad Gentes (1965) ملاحظه كنيد. سند شوراي واتيكان تا حدي متأثر از تجربه جديد مبلغان كاتوليك بود. كتاب مهمي كه تاريخ نظريه--ي تبليغي قبلي را توضيح مي--دهد و آن را با سازگاري در باب تبليغ مقايسه مي--كند عبارت است از:

Alfonso M. Nebreda , Kergma in Crisis? (Chicago: Loyola University Press 1965).

4. داستان مسيحيت در هند و ژاپن تاريخ پيچيده--اي از موفقيت و شكست است. براي آگاهي از هيئت--هاي تبليغي ژاپن نگاه كنيد به:

R. H. Drummond, A History of christianty in Japan (Grand Rapid: Eerdmans, 1971).

براي آگاهي اجمالي از اوضاع و احوال هند نگاه كنيد به:

S. C. Neil, The Story of the Christian Churcn in India and Pakistan (Grand Rapids: Eerdmans, 1970).

و نيز مي--توانيد نگاه كنيد به:

Francis Xavier (1506-52) in the new catholic Encyclopedia).

كار او در هند و ژاپن آكنده از افسانه و داستان است و در آيين كاتوليك از او به عنوان قديسي حامي هيئت--هاي تبليغي خارجي ياد مي--شود. براي مشاهده نظير هدف ريكي در كتاب مقدس، نگاه كنيد به رساله اول قرنتيان، 9: 20-23 كه در آن، پولس سياست تبليغي خود را تشريح مي--كند.

5. هدف فتواي پاپي Inter Cetera اين بود كه رقابتي را كه در باب داد و ستد و توسعه در دنياي جديد به وجود آمده بود حل و فصل كند. بنابراين، از آن جا كه پاپ در فعاليت دنياي جديد درگير بود مبلغاني را به اين سرزمين--ها فرستاد تا از منافع كليسا محافظت كنند. مسائل مربوط به ارتباط كليسا و دولت در دنياي جديد تداوم مناقشات مربوط به دولت و كليسا در قرون وسطا بودند. لازم نيست از جزئيات اين موضوع مطلع شويد، اما بايد بدانيد كه اين موضوع و احوال تقريباً به نحو مأيوس كننده--اي پيچيده بود و آثار آن تا به امروز باقي مانده است.

6. براي معرفي اجمالي مبلغان اسپانيايي و فرانسوي در دنياي جديد نگاه كنيد به:

Jay P. Dolan, The American Catholic Experience (Graden City, N. Y: Doubleday, 1985, pp. 15-98).

او نشان مي--دهد كه برنامه--ي اسپانيا براي متمدن كردن سرخ--پوستان آمريكا غالباً منجر به تأسيس اردوگاه--هاي كار بردگان شد كه در آن جا بوميان تا دم مرگ كار مي--كردند و به سبب آن تمام جمعيت آنان از بين رفت.

7. ممكن است اطلاعاتي راجع به مبلغان يسوعي كه براي تبليغ در بين سرخ--پوستان آمريكا فرستاده شده بودند بخواهيد: مثلاً راجع به اسحاق يوگاس (1607-1646) و رسالت او در موهاوكس يا جان دي بريفوف (1593-1649) كه به عنوان مبلغ به كانادا فرستاده شد و از نخستين كساني بود كه پيام بشارت را براي هورون--ها تبليغ كرد و هردو به دست Iroquois كشته شدند.

8. يك سرود مذهبي كه غالباً در اين رابطه ذكر مي--شود عبارت است از: “From Greenlans’s icy mountains" نوشته كشيش Reginald Herber كه به جهت عبادي خاصي به حيات تبليغي عرضه شد. اين سرود تصويري از بوميان هند، آفريقا و ساير مناطق دنيا را نمايش مي--دهد كه به دنبال «نجات و رهايي»اند و صرفاً به دليل غفلت از پيام بشارت به سنگ و چوب تعظيم مي--كنند. هربر مي--خواهد به مسيحيان جوان الهام بخشد كه «چراغ رستگاري» را به همه ملت--ها برسانند تا مسيح در همه جا شناخته شود و «سعادتمندانه به سلطنت بازگردد» بنابراين، جذابيت كار تبليغي قوي بود: مبلغان كساني را كه در ظلمت بودند به روشنايي مي--آوردند و رجعت مسيح را تسريع مي--كردند.

9. كتاب او را تحت عنوان Pedagogy of the Oppressed (New York: Continuum 1970) ملاحظه كنيد.

10. مثلا نگاه كنيد به : Pope John XXIII, s Encyclicals , Mater et Magistera 1961 كه درباره مسيحيت و توسعه اجتماعي است و Pacem in Terris (1963) كه به صلح بر روي زمين اختصاص يافته است.

11. مجمع سال 1961 شوراي جهاني كليساها در دهلي نو مشكلات و گرسنگي جهاني را برجسته كرد و نشست سال 1966 رهبران شوراي جهاني كليساها در ژنو به اين نتيجه رسيد كه پيام بشارت ذاتاً انقلابي است و مسيحيان بايد درگير انقلاب اجتماعي شوند. در نشست كليساهاي كاتوليك رومي و رهبران شوراي جهاني كليساها در بيروت (1968) بخشنامه پاپ ششم با عنوان Populorum Progressio را مورد بحث قرار دادند و اظهار داشتند كه مسيحيت بايد در جهت صلح و توسعه جهاني به فعاليت سياسي بپردازد. مجمع جهاني شوراي كليساها در اوپسالا در سال 1968 توجه خود را معطوف به نيازهاي دنيا كرد و به اين نتيجه رسيد كه كساني كه از بي--عدالتي وسيع اجتماعي راضي هستند بدعت گذارند.

12. A Black Theology of Liberation (Philadelphia: Fortress Press 1970).

13. Planetary Theology (Maryknoll, N. Y: Orbis Books, 1984).

14. به خاطر داشته باشيد كه شوراهاي اوليه--ي كليسايي دقيقاً به دليل اين كه مي--خواستند ديدگاه--هاي متكلمان مسيحي و اسقف--ها از همه نقاط دنياي شناخته شده را منظور كنند، جهاني خوانده شدند (پيوست شماره 4 را ملاحظه كنيد)



منابعي براي مطالعه بيشتر

1. يك كتاب مرجع مهم درباره--ي تاريخ هيئت--هاي تبليغ مسيحي عبارت است از:

Kenneth Scott Latourettc, History of the Expansion of Christianity, 7 Vols (London: Eyre Spottiswoode, 1934-47).

و يك مدخل مختصرتر در اين باره عبارت است از:

Stephen Neill, A History of Christian Missions (LondonL: Penguin, 1964).

و يك مكمل مناسب براي اين تواريخ عبارت است از:

Alan Parkert, s film, The Mission.

2. دو كتاب كه تصويري از روش--هايي ارائه مي--دهند كه با آنها مسيحيت زندگي ديني را در آفريقا متحول كرد و نحوه تفكر مبلغان درباره كار خودشان را تغيير داد عبارت--اند از:

Lamin Sanneh, West Africa Christianity (Maryknoll, N. Y: Orbis Books, 1983) and Vincent J. Donovan, Christianity Rediscovered , 2nd ed. (Maryknoll, N. Y: Orbis Books, 1982).

3. يك مدخل جالب به نظريه----ي تبليغ در آيين ارتدكس شرقي عبارت است از:

James J. Stamoolis , Eastern Orthodox Mission Theology Today (Maryknoll , N. Y: Orbis Books, 1986).

اين كتاب يكي از نخستين بررسي--هاي جامع در باب ديدگاه تبليغي ارتدكس است كه در آ--مريكا منتشر شد.

4. يك بررسي جامع از ادبيات در عمل و زمينه--ي تبليغي عبارت است از:

Charles W. Forman and Charles R. Tabor , “Recent Trends in Missiology” Religious Studies Review 13 (January 1987), 30-36.

5. يك مدخل معتبر راجع به اعتقاد به وحدت كليساها عبارت است از:

Robert McAfee Brown; The Ecumenical Revolution: An Interpretation of the Catholic – Protestant Dialoque (Garden City, N. Y: Doubleday, 1967).

دو تحقيق كلي در اين باره عبارت--اند از:

Samuel McCrea Cavert, The American Churches and the Ecumenical Movement, 1900-1965 (New York: Association Press 1968) and Church Cooperation and Unity in America: A Historical Review , 1900- 1970 (New York: Association Press, 1970)

يك طرح فرعي جالب از داستان وحدت كليساها كه توسعه--ي الهيات درون ديني است عبارت است:

John B. Cobb, Jr. and Christopher Lves, eds , The Emptying God: A Buddhist- Jewish- Christian Conversation (Maryknoll, N Y: Orbis Books, 1990).

و همچنين نگاه كنيد به:

Cavin D’ costa, ed. , Christian Uniqueess Reconsideved: The Myth of Pluralistic Theology of Religions (Mryknoll, NY: O Books 1990).

6. براي مشاهده تصويري از نهضت وحدت كليساها كه بعضي از مسائل عملي را نيز در بردارد نگاه كنيد به:

Martin E. Marty, “ The state of Disunion ‘. Commonveal 115 (29 January 1988), 43-46.

استدلال او اين است كه نهضت وحدت كليساها در دو دهه--ي گذشته آرام شده است و نياز به رهبري جديد و انديشه--هاي نو دارد.

7. براي آگاهي بيشتر از نقش زنان در نهضت وحدت كليساها نگاه كنيد به:

Susannah Herzel , A Voice for Women (Geneva : World Council of Churches, 1981) and Melanie May , ed. , the Challenge of Ecumenical Solidarty in an Age of Alienation (New York: Friendship Press 1991).

8. نقش زنان در كارهاي تبليغي مهم بوده است. راهبه--هاي كاتوليك و زنان پروتستان در سراسر دنيا به خدمت گروه--هاي تبليغي درآمدند. كتاب تاريخي خوبي درباره خواهران آمريكايي شما را به بعضي از اين داستان--ها رهنمون مي--شوند. دو كتاب درباره خواهران مبلغ در مديكال و مريكنولز عبارت--اند از:

Katherine Burton, According to the Pattern: the Story of Agnes Melaren and the Society of Cotholic Medical Missionaries (New York: Longmans, Green, 1946).

و كتاب:

Jeanne Marie Lyons, Maryknoll’s First Lady: the Story of Mary Josephine Rogers (Maryknonll Press, 1964).

يك تحقيق جالب تاريخي درباره--ي زنان پروتستان عبارت است از:

Nancy Body, Emissaries: The Overseas Work of the American YWCA 1895-1970 (New York : the Women’s Press, 1986)

براي آگاهي از زناني كه در السالوادور كشته شدند نگاه كنيد به:

Ana Carrigan, Salvador Witness: The Life and Calling of jean Donavan (New York: Simon V Schuster, 1984).

9. يكي از پيشرفت هاي جالب اخير در مسيحيت نقش كليسا در مبارزه--هاي ضدكمونيستي است. نگاه كنيد به:

Adam Michnik, The Church and the Left (Chicago: University of Chicago Press 1993).

10. به همين انديشه--ي كار تبليغي در سال--هاي اخير انتقادات بي--شماري وارد شده است. بسياري از نويسندگان كار تبليغي را تحميل ارزش--هاي غربي بر مردم و فرهنگ--هاي غيرغربي مي--دانند نگاه كنيد به:

Partha Chatterjee, Nationalist Thougnt and the Colonialist World : A Derivative Discourse (Minneapolis: University of Minnesota Press, 1993).

و

Christopher Hitchens, The Missionary Position : Mother in Theory and Practice (New York : Vevso Books, 1995).



پاورقي--ها:

(1). ecumenism

(2). Cyril

(3). Methodius

(4). Carolingian Renaissance

-- (5). Kublai khan

(6). Beijing

(7). Matteo Ricci

(8). Mandarin

(9). Hurons

(10). William Caray

(10). David Livingstone

(11). The American Board of Commissioners Foreingn Missions

(12). Adoniram Judson

(13). Liberation theology

(14). Mohandas Gandhi

(15). Praxis

(16). Paulo Friere

(17). James Cone

(`18). Tissa Balasuria

(19). Ecumenism

(20). Josiah Strong

(21). Intrer- Varsity

(22). Campus Crusade

(23). J. R. Mott

(24). Young Men’s Christian Association (YWCA)

(25). Young Weman’s Christian Association (YWCA)

(26). World Student Christian Federation (WSCF)

(27). SCM








این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فان پاتوق]
[مشاهده در: www.funpatogh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 487]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن