واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: بین الملل > آسیای میانه و قفقاز - آیا ایالات متحده می تواند با وجود بی اعتمادی میان دو متحد خود در آسیای میانه باز هم در افغانستان برگ برنده را در دست بگیرد؟ هلن کوپر: در بحث امنیت ملی که این روزها دست از سر دولت باراک اوباما بر نمیدارد ، یک مساله عیان و از اهمیت فوق العاده ای برخوردار ست: آیا ایالات متحده می تواند با وجود بی اعتمادی میان دو متحد خود در آسیای میانه باز هم در افغانستان برگ برنده را در دست بگیرد؟ بهتر است پرسش را اینگونه مطرح کنیم که آیا واشنگتن می تواند جریان را در کابل به نفع خود تمام کند آن هم در شرایطی که یکی از دو متحد وی در منطقه با دشمن دست در یک کاسه دارد؟ هویت دشمن که بی شک مشخص است: طالبان. متحدان استراتژیک هم افغانستان و پاکستان هستند. ارتش هر دو کشور هم در خاک خود با طالبان و شبه نظامیان در نبرد و گریز است. اما گفته می شود که پاکستان در این نبرد گاه به بیراهه هم می رود. اسلام آباد وحشت دارد که افغانستان قدرتمند به سمت هندوستان یعنی همان دشمن دیرینه پاکی ها تمایل پیدا کند. برای پاکستانی ها قابل قبول است اگر که طالبان به عنوان وزنه متوازن کننده قدرت در افغانستان به حیات خود ادامه دهند. وزنه ای که به سمت پاکستان متمایل باشد و نه هند. همین امر توضیح می دهد که چرا در طول هفته گذشته در واشنگتن همگان از بازی دوگانه پاکستان سخن می گفتند و همزمان هم تانکرهای سوخت متعلق به ناتو یک به یک در شمال پاکستان منفجر می شدند . دولت پاکستان در تلافی حملات جنگنده های امریکایی به شمال که منجر به کشته شدن سه سرباز پاکستانی شد ، راه های مرزی منتهی به افغانستان را بست. این حرکت فرصتی طلایی را در اختیار القاعده و طالبان گذاشت تا تانکرهای سوخت متعلق به ناتو را به آتش بکشند. در یک هفته سه حمله حساب شده کافی بود تا بیش از دهها تانکر سوخت پاکیها منفجر شود . همین کنش و واکنش میان ایالات متحده و پاکستان کافی بود تا دو متحد روزهای تنش را تجربه کنند. این تنش ها یک چیز را عیان کرد: زمانی که نوبت به افغانستان می رسد ، اسلام آباد و واشنگتن منافع ملی کاملا متفاوتی را دنبال می کنند. از منظر باراک اوباما رئیس جمهوری دموکرات ایالات متحده ، منفعت ملی ایالات متحده در منطقه آسیا جنوبی زمانی تامین می شود که این منطقه دیگر بهشت امن القاعده و تروریستها نباشد. بهشتی که از آن عملیات های تروریستی علیه واشنگتن و متحدان غربی اش فرماندهی شود . اوباما دلیل حضور سربازان هموطن خود در افغانستان را همین دلایل بالا می داند و به همین دلیل است که کاخ سفید از اسلام آباد می خواهد که در خاک خود با شبه نظامیان طالبان مقابله کند. به همین دلیل هم است که سربازان امریکایی در منطقه مرزی میان افغانستان و پاکستان خود را درگیر کرده اند. پاکستانی ها اما امنیت ملی خود را با هندوستان گره زدهاند. شش دهه است که تمام دغدغه های پاکستان در هندی ها خلاصه شده است . هر قدمی که پاکستانی ها بر می دارند در حقیقت تعریفی از دغدغه آنها نسبت به هندوستان در خود جا داده است . تنها چیزی که پاکستان از افغانستان می خواهد این است که تبدیل به بازوی کمکی هند در مواجهه با اسلام آباد نشود. برای تامین این هدف ، پاکستان از طالبان که ریشه در ساختار دولتی این کشور دارد به عنوان برگ برنده خود استفاده می کند. به همین دلیل و بر همین مبنا بود که ارتش و سرویس های اطلاعاتی پاکستان در دهه نود به تولد طالبان و پا گرفتن آن کمک کردند. اکنون هم اسلام آباد می خواهد مطمئن شود که قرار نیست دولت مرکزی مقتدری در افغانستان روی کار بیاید که ارتش متمرکزی هم در اختیار دارد و البته گوش به فرمان و متحد هند است. پاکستانی ها اعتقاد دارند که قرار نیست امریکایی ها تا ابد در پاکستان بمانند. سخنان باراک اوباما و تعیین ضرب الاجل زمانی برای خروج هم صحت این ادعا را تایید می کند. زمانی که ایالات متحده ، افغانستان را ترک کند، به باور پاکستانی ها تنها به زمان نیاز است تا طالبان به قدرت بازگردد. زمانی که طالبان باز هم قدرت را در دست بگیرند ، باید رابطه با پاکستان را در راس قرار دهند. گروه حقانی و طالبان افغانستان همواره به شکل سنتی متحد اسلام آباد بوده اند و به همین دلیل است که پاکستان می خواهد از ادامه این اتحاد مطمئن شود. شجاع نواز از کارشناسان مسائل آسیای میانه و جنوبی در این خصوص می گوید:حقانی ها نماینده قدرتمند پشتوها هستند این ها همان قبایلی هستند که مرزها را به هم ریخته اند. پاکستانی ها می دانند که اگر قدرت در دست پشتوها باشد ، احتمالا میزان چرخش به سمت هندی ها بسیار کمتر می شود. اکنون پرسش اینجاست که چرا نباید به پاکستانی ها آنچه را که در افغانستان می خواهند، بدهیم؟نگاهی کوتاه به گروه حقانی و فعالیت این گروه داشته باشیم:این گروه در نزدیکی مرز افغانستان با پاکستان سکنی گزیده است. سراج الدین حقانی را همگان با عنوان هدایت کننده بسایری از عملیات های تروریستی در کابل می دانند. عملیات های بسیاری مانند ادم ربایی و عملیات های انتحاری را به گروه حقانی نسبت می دهند. حقانی ها با القاعده و رهبران طالبان افغانستان هم پیمان هستند . غربی ها از زمان حمله یازدهم سپتامبر تا کنون مسئولیت بسیاری از عملیات های انتحاری را بر گردن حقانی ها می اندازند. مسئولیت حمله به سفارت هند در کابل و ربودن خبرنگار انگلیسی و ده ها عملیات علیه سربازان امریکایی در افغانستان. به بیان دیگر دستان گروه حقانی به خون بسیاری از امریکایی ها آغشته است . در حال حاضر شاید بهترین راه رسیدگی به اختلاف میان هند و پاکستان باشد. اگر بتوانیم ترس پاکی ها از هندی ها به عنوان یک تهدید را از میان برداریم ،شاید امریکایی ها هم به عمل کردن برخلاف میل ایالات متحده در افغانستان پایان دهند. کریستین فر از اساتید بین الملل دانشگاه جورج تون در این خصوص می گوید: به سرعت نمی توانیم رابطه میان دهلی نو و اسلام آباد را بهبود بخشیم. این پروژه ای حداقل برای 50 سال آینده است. هند ده سال دیگر از امروز قدرتمند تر و با نفوذ تر است و به همین دلیل نیازی به مصالحه ندارد. به این ساده گی نمی توان این گره را باز کرد. نیویورک تایمز نهم اکتبر / ترجمه : سارا معصومی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 218]