واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: فرهنگ > تلویزیون - حسین ذوقی هر چهار فیلم تبلیغاتی کاندیداهای ریاست جمهوری به نمایش درآمد، 4 فیلمی که نامهای درشت را به عنوان فیلمساز برخود داشت. از جواد شمقدری که اگر فیلمساز مطرحی نیست اما در این چهار سال آدم مهمی شده است تا مجید مجیدی و فارسی که مستندساز مهمی است و سرآخر بهروز افخمی. بهروز افخمی فیلم تبلیغاتی شیخمهدی کروبی را ساخت، چنانکه 4 سال پیش نیز چنین کرده بود. همین نکته سطح انتظارات را از بهروز افخمی بسیار بالا برده بود. انتظارات بیجا نبود برای اینکه اولاً افخمی فیلمساز بسیار خوبی است و در کارنامه چندین فیلم مهم دارد اعم از عروس و شوکران؛ دوم اینکه او چندین سال است که در کنار کروبی ایستاده و به حتم او را بسیار خوب میشناسد. فیلم دوره گذشته اثبات این بود که افخمی و کروبی نه تنها در کنار هم هستند که هم را نیز دوست میدارند و اصطلاحاً خیلی رفیقند، پس باید فیلم تبلیغاتی کروبی، بسیار خوب باشد؛ اما چنین نشد. فیلم تبلیغاتی آقای کروبی بسیار معمولی بود و عجلهای و بدون حوصله. انگار تمام انرژی افخمی بر این مسئله گذاشته شده بود که «آی مردم به کروبی رأی بدهید» آن هم با لحنی طلبکارانه، سند هم آن جمله آخر که گوینده گفتار متن گفت «دارید من را عصبانی میکنید». بدون شک چنین فیلمهایی که در زمره آثار تبلیغاتی قرار میگیرند تنها یک هدف دارند و آن هم هجوم به سمت مورد تبلیغاتی. اما به هر حال شکل تبلیغ و نوع بیان تبلیغاتی اهمیت ویژهای دارد. در همه جای جهان رسم بر این است که فیلمسازان مهم و تأثیرگذار فیلمهای تبلیغاتی میسازند. چنانکه برای مثال دیوید لینچ چند تیزر برای پلیاستیشن ساخت و چه خوب هم فضای آثار لینج را داشتند و هم تبلیغات خوبی بودند. ساخته بهروز افخمی همراه با چند مصاحبه، تصاویر آرشیوی و یک گفتار متن طولانی تنها به حرف بسنده کرده بود. گفتوگوهای کروبی با تیم مشاوران به صورت پرسش و پاسخ همراه بود که همینها هم انگار فقط دیده شدهاند، یا بهتر بگوییم شنیده شدهاند. تصاویر آرشیوی هم که عموماً با گفتار متن همراهیاش میکرد. تصاویری بودند بیکیفیت و تقریباً بیهدف که هیچکدام تأثیرگذار نبودند. گفتار متن هم یک پرسش و پاسخ دیگر بود. تقریباً یک سولی لوگ زنانه، که یک سؤال تکراری را میپرسیدو جوابها هم برنامههای شیخ بود. اگر فیلمهای احمدینژاد، موسوی و رضایی هرکدام چندین لحظه تأثیرگذار داشت (که عموماً همراه با اشک و آه بود) فیلم جناب کروبی ساخته بهروز افخمی تنها به خلق یک صحنه تأثیرگذار بسنده کرده بود. آنهاکه غلامحسین کرباسچی را مردی جدی و عبوس میدانستند ناگهان با گریههای او مواجه شدند، آن هم در زمانی که او درباره 12 میلیون فقیر حرف میزد. صحنههای همراه با اشک و آه که در هر سه فیلم قبلی متهم به عوامفریبی شده بود، مردم عادی نقش اول را داشتند. در فیلم تبلیغاتی آقای کروبی اما بازیگر این نقش غلامحسین کرباسچی بود. نه اینکه او در گریههایش صداقت نداشت اما برای تیمی که تمام برد تبلیغاتیاش بر عقل و عمل است، نمایش چنان اشکی خلاف مسیر حرکت است. اگر احمدینژاد با شعار و ارائه آمار، موسوی با غذا خوردن بر زمین و رضایی با طرح اقتصادی نمیتوانند کاری بکنند، پس قطعاً با گریه هیچ کاری انجام نخواهد شد. فیلم تبلیغاتی آقای کروبی فیلم بدی بود چون فقط حرف میزد، چون نگاه برجستهای نداشت و چون برازنده بهروز افخمی نبود.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 8387]