واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: اقتصاد > اقتصاد سیاسی - اسد الله عسگراولادی در مورد روابط اقتصادی کشور ما و چین لازم است که ابتدا به سابقه تاریخی آن هم توجه کنیم. روابط ما با چین به طور کلی به دو بخش تقسیم میشود. دوره قبل از انقلاب و دوره بعد از انقلاب. همان طور که میدانید قبل از انقلاب ما بیشتر از منظر اقتصادی وابسته و در ارتباط با غرب بودیم. مراودات زیادی هم با کشورهای اروپایی بویژه انگلیس و البته آمریکا داشتیم. همان طور که میدانید روابط با اروپا همچنان ادامه دارد ولی با آمریکا دیگر رابطه اقتصادی نداریم. در قبل از انقلاب روابط ما با چین بسیار پایین و در حد 100 تا 150 میلیون دلار و آن هم به صورت تهاتر بود. چین هم حکومتی کاملا کمونیستی داشت، ما در زمان حکومت مائو و بعد از آن تبادلات کمی با چینیها داشتیم و البته دلیلی هم برای گسترش این روابط وجود نداشت. مقداری کالاهای سنتی بین ما و چین مبادله می شد. از چین ادویه و چای وارد کشور میشد و خشخاش، دانههای روغنی و تریاک نیز توسط دولت آن زمان به چین صادر می شد. پس از انقلاب دید ما بازتر شد و باعث شد ما با کشورهای دیگر هم ارتباطات خوبی برقرار کنیم. در همان زمان که انقلاب اسلامی ما شکل گرفت در چین هم «جیانگ زمین» انقلابی اقتصادی را شکل داد و با باز کردن دروازههای اقتصادی چین دور جدیدی را برای چین شکل داد. در سال 1980 میلادی که همزمان با سالهای 58 و 59 ما بود نگاه تازهای هم در کشور ما شکل گرفت تا ببینیم چگونه میتوانیم با چین جدید و برنامههای تازه اقتصادیاش رابطه برقرار کنیم. بعد از این که ما گرفتار جنگ تحمیلی شدیم این گسترش این رابطه کمی عقب افتاد اما در همان خلال روابط کم کم شکل گرفت و پیشرفتهای خوبی حاصل شد. با این همه نقطه عطف روابط ما در آن سالها حضور مقام معظم رهبری در چین پس از بازگشت از سفر کره شمالی بود. ایشان در آن زمان رئیس جمهور کشور بودند. در آن دیدار به نوعی جرقه توسعه روابط اقتصادی دو دولت زده شد و اراده بر این قرار گرفت که تجدید ساختاری در روابط اقتصادی و سیاسی دو کشور ایجاد شود. این سفر را می توان نقطه عطفی در روابط ما با چین دانست. در این سفر نخست وزیر وقت و هیئت دولت به این تجدید ساختار توجه کردند و کمکم مبادلات ما که در اول انقلاب کمتر از 20 میلیون دلار با چین بود در این دوره به حدود 500 تا 600 میلیون دلار افزایش پیدا کرد و تنوع کالاهای مبادلاتی نیز افزایش پیدا کرد چرا که تولید برخی کالاها مثل خشخاش و تجارت تریاک که در قبل از انقلاب بین ایران و چین برقرار بود ممنوع شد. از طرف دیگر ما که قبل از انقلاب از چین ادویه و چای وارد میکردیم برای خرید ادویه به سراغ هند رفته بودیم و چای را از سریلانکا و کنیا وارد میکردیم. این تغییرات باعث شد تا ما در مبادلاتمان با چین آرام آرام به سمت کالاهای صنعتی و محصولات نساجی حرکت کنیم. در دوران جنگ بحث فروش انرژی به چین مطرح شد و این خود کلیت ارتباطات ما را تحت تاثیر قرار داد و آن را دو چندان کرد. پس از رحلت امام خمینی (ره) و ریاست جمهوری آیتالله هاشمی رفسنجانی، ایشان در سفری ابتدا به ژاپن رفتند و در برگشت در چین هم توقف کردند. رابطه ما با چین در دوران ریاست جمهوری آقای هاشمی دچار تحول بزرگی شد. سطح روابط ما که در شروع دولت آقای هاشمی نزدیک به یک میلیارد دلار بود در پایان دولت ایشان از سه میلیارد دلار گذشت. در دولت آقای خاتمی این تحول ادامه پیدا کرد و با دو بازدید مقامات ایرانی از چین و مقامات چینی از ایران، ما برای تامین نیازهای بیشتری به سمت چین رفتیم و این باعث شد تا سطح مبادلات ما به 10 میلیارد دلار برسد. همین دوره بود که غربیها به دلایل سیاسی سعی کردند روابط اقتصادی ایران با دنیا را کاهش دهند و زمزمههای تحریم شروع شد. این فرآیند و تحریمها محرکی بود که ما بیشتر از غرب روبگردانیم و به شرق متمایل شویم و این روابط ما را دوباره متحول کرد تا این که در دولت آقای احمدی نژاد حجم روابط ما به مرز 25 میلیارد دلار رسید. در تمام دورانهایی که ذکر کردم ما صادراتمان به چین بیشتر از واردتمان بود و نزدیک به 60 درصد از مبادلات بین ما و چین صادرات کالا و 40 درصد واردات ما بوده است. همین الان 57 درصد مبادله ما با چین صادرات است و 43 درصد واردات است.ما در سال 1387 ما به بالاترین رکورد مبادلاتی با کشور چین رسیدیم و رقم مبادلات مستقیم ما به مرز 29 میلیارد نزدیک شد. از طرفی ما حدود 15 میلیارد دلار هم با امارات متحده عربی مبادله داشتیم که میدانیم این کشور خودش کالای تولیدی ندارد. یک سوم از این مبادلات مربوط به کالاهای چینی است. یعنی به طور مستقیم و غیرمستقیم سطح روابط 34 میلیارد دلاری با چین داشتیم. این سطح تبادل چین را به بزرگترین شریک تجارت خارجی ما تبدیل کرد که البته الان دو سال است جای خود را به عراق داده است. در سال 88 که قیمت نفت کاهش یافت سطح مبادلات به 25 میلیارد دلار تنزل کرد و هم اکنون اگر تا پایان سال 2009 میلادی بخواهیم حساب کنیم آمارها حکایت از سطح مبادلات 5/24 میلیارد دلاری دارد که 13 میلیارد آن صادرات ما و حدود 5/11 میلیارد آن واردات ماست. البته ما در صادراتمان مقدار قابل توجهی انرژی به چین صادر میکنیم که در بین آن نف خام، میعانات گازی و محصولات پتروشیمی دیده می شود. این سه مورد حدود 8 میلیارد دلار صادرات ما را تشکیل میدهد و حدود 5/4 تا 5 میلیارد دلار دیگر آن غیرنفتی است. *رییس اتاق بازرگانی ایران و چین
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 319]