تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 11 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):نماز، از آيين‏هاى دين است و رضاى پروردگار، در آن است. و آن راه پيامبران است. ب...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

کاشت پای مصنوعی

میز جلو مبلی

پراپ رابین سود

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1803265355




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی؟؟!


واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: زلیخا که خود فرزند نداشت در پرورش و تربیت یوسف همت گماشت تا به حد کمال رسید ولی زیبایی و جذابیتش چنان محرک و خیره کننده شده بود که دل و جان زلیخا را به یغما برد و او را... عقل در لغت از عقال و پای بند شتر ماخوذ است و چون خرد و دانش مانع رفتن طبیعت به سوی افعال ذمیمه شود لهذا خرد و دانش را عقل گویند.   رویه عقلا و هوشمندان همواره براساس تعقل و دوراندیشی استوار است. اطراف و جوانب امور را قبلا از نظر می‌گذرانند، پست و بلند و زیر و بم هر امری را در بوته سنجش و آزمایش قرار می‌دهند و سپس دست به کار می‌شوند تا اگر زیان و ضرری معنا و مادتا بر آن مترتب باشند در مقابل عمل انجام شده قرار نگرفته انگشت ندامت و پشیمانی به دندان نگیرند و بر گذشته افسوس و حسرت نخورند. در غیر این صورت اطلاق عنوان عاقل بر چنان افرادی دور از عقل و اندیشه خواهد بود.   داستان شورانگیز زلیخا نسبت به یوسف پیغمبر به قدری مشهور و زبانزد خاص و عام است که همه کس کم و بیش به آن واقف است. یوسف صدیق فرزند یعقوب و راحیل بر اثر حسادت برادرانش در چاه افتاد و مالک بن دعر که با کاروانش از آن سوی می‌گذشت وی را نجات داده به عزیز مصر قطیر بن رحیب یا فوطیفرع که در زمان سلطنت ریان بن ولید فرعون مصر می‌زیست به قیمت قابل توجهی فروخت.   عزیز مصر یوسف را به خانه برد و به همسرش زلیخا گفت: «او را گرامی‌بدار. شاید روزی از او بهره برگیریم و وی را به فرزندی بپذیریم زیرا در ناصیه اش اصالت و گوهر و نجابت ذاتی کاملا هویداست.» زلیخا که خود فرزند نداشت در پرورش و تربیت یوسف همت گماشت تا به حد کمال رسید ولی زیبایی و جذابیتش چنان محرک و خیره کننده شده بود که دل و جان زلیخا را به یغما برد و او را از اوج غرور و نخوت به حضیض زبونی و بیچارگی کشانید.   زلیخا برای تحریک یوسف که از ارتکاب گناه امتناع داشت و مخصوصا حاضر نبود نسبت به ولی نعمت خود عزیز مصر خیانت کند به هر وسیله ای متوسل شد و «جامه ای از خز و دیبا به قامتش برید و کمرهای مرصع از گهرهای درخشان و تاج‌های مذهب به عدد سیصد و شصت برایش مهیا ساخت. هر روز به دوشش خلعتی نو می‌انداخت و تاجی تازه بر فرقش می‌آراست. خوردنی‌های گوناگون از سینه مرغ و مربای خوشگوار و شربت ناب و مغز بادام آماده می‌کرد تا یارش به هر چه میل کند حاضر سازد. شبها از دیبا و حریر برایش بستر می‌ساخت. و از هر دری با وی سخن می‌گفت. ولی یوسف پارسا و پرهیزگار با وجود آنکه در عنفوان جوانی و غرور جوانی می‌زیست طنازی و عشوه گری زلیخا و آن همه امکانات را نادیده شمرد و نور تقوی و صفای ایمان چنان بر او هی زد که بدون ترس و تامل دست رد بر سینه زلیخا نهاد. زلیخا چون از همه طرف راه چاره و کامجویی را مسدود دید به اخافه و ارعاب یوسف برخاست و با حربه تهمت و افتراء، شوهرش عزیز مصر را بر آن داشت که او را در سیاهچال جای دهد تا شاید رنج و شکنجه زندان بر سر راهش آورد و مسئول دلداده اش زلیخا را اجابت کند ولی خلف صدق یعقوب وسلاله ابراهیم خلیل به خانه جدید گام نهاده خوف زندان را در مقابل خوف و مشیت الهی به هیچ گرفت و در آن چهار دیواری تنگ و تاریک نیز به هدایت و ارشاد زندانیان و ترغیب و دلالت آنان به قبول توحید و پرستش خدای یگانه و احراز ملاهی و مناهی پرداخت. هر روز و ساعتی که سپری می‌شد زلیخا به انتظار انصراف تصمیم و بازگشت محبوب بود ولی سالها گذشت و یوسف همچنان مانند کوهی استوار در چهار گوشه زندان باقی ماند و اوقات را به عبادت پروردگار و هدایت و ارشاد زندانیان گمراه مصروف داشته از اینکه از کید و مکر زلیخا و سایر زیبارویان مصری رهایی یافت خدا را شکر می‌گذارده است.   اینجا بود که زلیخا از کرده پشیمان شد و از اینکه یوسف را به زندان انداخت انگشت حسرت و ندامت به دندان گزید و زلیخای آشفته را در غم فراق معشوق و هجران دلداده اش بی تاب و نالان ساخت به قسمی‌که خواب و خوراک و آسایش از وی سلب گردید و نشاط جوانی و زیباییش به زشتی و کراهت گرایید. بعضی از شبها از دوری یوسف بی تاب می‌شد که با دایه وفادارش در تاریکی شب به زندان می‌رفت و در گوشه ای آن قدر محبوبش را نظاره می‌کرد که سپیده صبح می‌دمید و آن گاه به خانه باز می‌گشت. اگر چه زلیخا پس از رهایی یوسف از زندان و فوت همسرش مشمول و عنایت الهی قرار گرفته به فرمان خدا و با اعاده همان زیبایی و طنازی دوران جوانی به وصال محبوب رسید. ولی آن حسرت و ندامت اولیه که ناشی از عدم تعقل و دوراندیشی بود بعدها به صورت ضرب المثل درآمده در افواه ملل و اقوام مختلفه مورد استشهاد و تمثیل قرار گرفت.  




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 372]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن