واضح آرشیو وب فارسی:خراسان: درباره هنرپيشه هاي سينماي ايران (3 )
پرويز پرستويي
زماني كه سريال آپارتمان از تلويزيون پخش مي شد، كم تر كسي فكر مي كرد كه تعدادي از بازيگران آن چند سال بعد تبديل به شاخص ترين و موثرترين بازيگران سينماي ايران شوند. يكي از ساكنان آپارتمان پرستويي بود كه با تيپ رسمي آن زمان، كم تر از بقيه شخصيت ها در موقعيت هاي جذاب ماجرا قرار مي گرفت. اما آن قدر اين سريال بيننده داشت و محبوب بود كه همه بازيگرانش به خاطر سپرده شدند، از جمله پرستويي. آن زمان او هنوز ليلي با من است را بازي نكرده بود و آژانس شيشه اي در كار نبود. قبل از همه اين ها پرستويي در آدم برفي بازي كرده بود كه اكران نشد و چند سال بعد رفت روي پرده؛ يعني زماني كه چند فيلم پرفروش و محبوب او ديده شده بود و نقش نامتعارفي هم كه در اين فيلم ميرباقري بازي كرده بود، مورد پسند طيف ديگري از تماشاگراني قرار گرفت كه آن تيپ رسمي پرستويي را در آپارتمان دوست نداشتند. آدم برفي، ليلي با من است، آژانس شيشه اي و مرد عوضي طي 3 سال پخش شدند و اگر هر كس ديگري هم جاي پرستويي بود، ستاره مي شد. پرستويي با اين كه چهره اش شباهت و نزديكي به ستاره هاي ديگر نداشت، بازي هاي احساسي اش در نقش هاي حساب شده و جذاب (حاج كاظم آژانس شيشه اي محبوب ترين شخصيت سينماي ايران در دهه 70است) از او ستاره ساخت. او در بعضي فيلم هايش جديتي مشابه قريبيان داشت و در تعدادي ديگر شوخ و شنگي عبدي را. همين تفاوت نقش ها بود كه هم او را تبديل به بازيگري قابل اعتنا كرد و هم بر محبوبيتش افزود. بنابراين تداوم شهرت او روندي غير از ستارگان ديگر دارد؛ چهره اي كه شبيه ستاره هاي معمول نبود در هر فيلمي تغيير مي كرد و تا مي آمديم او را در نقشي خاص تجسم كنيم با نقش آفريني تازه اي، كيفيت ديگري را ارائه مي كرد و همين نقش هاي رنگارنگ كارنامه پرستويي است كه او را محبوب كرده است. اگر همه اين ها را هم بگذاريد كنار و فقط او را در قالب نقشي كه در مارمولك بازي كرد مجسم كنيد، دليل محبوبيتش را خواهيد يافت.
امين حيايي
امين حيايي هميشه با حضور بازيگران ديگر شناخته مي شود. او در فيلم هاي اوليه اش عموما تنها نبود، در سريال روزگار جواني در كنار تعداد ديگري از بازيگران جوان و نوپا ظاهر شد، نخستين فيلمي كه جايگاهش را تا حد يك ستاره ارتقا داد دست هاي آلوده بود كه باز هم در آن بازيگر مكمل بود و پرفروش ترين فيلمش تاكنون اخراجي ها بوده كه آن جا هم زير سايه اكبر عبدي قرار دارد. به نظر مي رسد كه حيايي اداي تعدادي از ستاره هاي ديگر را نداشته باشد كه براي شان مهم است كنار چه كسي مي خواهند بازي كنند. بي خيالي و آرامش حيايي از آن جايي ناشي مي شود كه كم تر كسي تاكنون به توانايي هايش به عنوان يك بازيگر اشاره اي كرده است در حالي كه از آن طرف هم كه نگاه مي كنيم مي بينيم تاكنون كسي از نحوه بازي هايش ايراد جدي نگرفته است. او مقابل عزت ا... انتظامي در شب و در كنار جواد رضويان به يك اندازه بامزه است. آن چه او را ماندگار كرده، همين شيريني و شادابي است كه هميشه همراهش است و جلوي خيلي از چيزها را مي گيرد؛ براي همين بهترين گزينه در حال حاضر براي فيلم هاي كمدي است و از مهمان مامان تا شارلاتان همين را ارائه مي كند. سير كار حيايي در اين 10 سالي كه به عنوان ستاره سينما شناخته شده، به اين ترتيب است كه هر چند وقت يك بار به همه، ستاره بودنش را ثابت مي كند؛ به همين خاطر است كه مدتي قبل اعلام شد او پول سازترين بازيگر يك دهه اخير سينماي ايران است. اين كه تعداد فيلم هاي پرفروش او بيش تر از رقيبانش است، به دليل همان نكته اي است كه اشاره شد؛ امين حيايي هيچ ترسي از بازي كردن در بدترين فيلم ها ندارد و به همين خاطر محبوب تمام تهيه كنندگان سينماي ايران است. نكته ديگر به ظاهرش برمي گردد كه الان هم فرق زيادي با فيلم اولش ندارد. باور اين كه از اولين فيلم حيايي 18سال مي گذرد كمي سخت است. از آن زمان تاكنون هنوز او پسري است در آستانه ازدواج يا مردي كه تازه زن گرفته. حيايي حتي اگر در نقشي كوتاه هم بازي كند، هيچ گونه ريسكي متوجه تهيه كننده فيلم نيست و اين امتيازي است كه در سينماي ايران فقط امين حيايي دارد.
بهرام رادان
در اكران فيلم ها چند عامل مهم براي فروش لحاظ مي شود؛ مثلا پخش كننده ها خيلي خوب مي دانند كه كدام فيلم مال شهرستان است و كدام يك در تهران بيش تر جواب مي دهد. بر همين اساس، ستاره هاي سينما هم شهري و غيرشهري دارند. مثلا فيلم هاي ايرج طهماسب در شهرستان ها خوب مي فروشد اما بهرام رادان ستاره فيلم هاي اكران تهران است. او در ابتداي كارش در فيلم هاي ضعيفي ظاهر شد. چهره اش خوب بود و از اين چهره در آن فيلم ها استفاده مي شد. تا رسيد به گاوخوني و بهروز افخمي. بزرگ ترين خدمت افخمي به رادان، حذف او از گاوخوني بود. وقتي اين چهره مقبول، كارش اين شد كه بنشيند و نريشن هاي فيلم را تمرين كند، ياد گرفت كه به جز چهره عناصر كليدي ديگري هم براي درخشش هست. تعليق مهم گاوخوني در قصه خواب آورش نبود، در اين بود كه مردم را تشنه ديدن بازيگر محبوب شان باقي گذاشت و اواسط فيلم كه سروكله اش پيدا شد آن چيزي نبود كه همه انتظار داشتند. براي رادان پس از تثبيت شدن به عنوان ستاره و سپس بازيگر، حفظ هم زمان اين 2 ويژگي كار مهمي بوده كه او از عهده آن برآمده است. رادان بازيگري است كه اگر در اختيار كارگردان هاي خوب قرار بگيرد، عالي است. البته شرايط براي ستاره ماندن رادان اينك بسيار مساعد است. از جهت ستاره بودن، فاصله او با ديگر همكارانش بسيار زياد است. اين خود باعث مي شود تا بيش تر از اين كه ستاره سينماي تجاري ايران به حساب آيد، به عنوان بازيگري برجسته شناخته شود. در عين حال پس از گاوخوني حواسش بوده كه فيلم هاي انتخابي اش زيادي هم منتقدپسند نباشد. واقعا چه كسي از محبوبيت بدش مي آيد؟ كار بزرگ او سنتوري بود كه مي تواند مثل هامون شكيبايي، يك عمر با آن به خاطر آورده شود اما اين قدر باهوش است كه برود و نقش مكمل فيلم كنعان را بازي كند. الان مهم ترين دوره زندگي حرفه اي رادان است. او در فيلمي بازي كرده كه تحسين همه را برانگيخته است و همه آن را بارها ديده اند. چهارانگشتي نفروخت چون توقع تماشاگران از رادان زيادتر از اين حرف هاست.
سه شنبه 7 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خراسان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 617]