تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 25 دی 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):نزدیکترین حالات بنده به پروردگارت حالت سجده است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

کلینیک زخم تهران

کاشت ابرو طبیعی

پارتیشن شیشه ای اداری

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

تور بالی نوروز 1404

سوالات لو رفته آیین نامه اصلی

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی

تعمیر سرووموتور

تحصیل پزشکی در چین

مجله سلامت و پزشکی

تریلی چادری

خرید یوسی

ساندویچ پانل

ویزای ایتالیا

مهاجرت به استرالیا

میز کنفرانس

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1853126317




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

حكايت هاي دايي فتاح-1 / طوطي و مسكن ارزان


واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: حكايت هاي دايي فتاح-1 / طوطي و مسكن ارزان
تصور كنيد زير آفتاب داغ سر ظهر، پشت ترافيك معمول و متداول، آن هم حوالي چهار راه مولوي، دايي فتاح را ببينيد كه يك قفس در دست دارد كه داخل آن يك پرنده نسبتا مردني وجود دارد.
عصرايران - "حكايت هاي دايي فتاح" عنوان بخش جديد عصرايران است ؛ در اين بخش خواهيم كوشيد نگاهي متفاوت به مسائل و اخبار روز داشته باشيم ، نگاهي از رهگذر خاطرات و حكايت هاي خواندني. اين بخش را "محمد خسروي راد" يكي از نويسندگان خوب كشورمان خواهد نگاشت.
ترجيح مي دهيم به جاي توضيح بيشتر در اين باره ، قسمت نخست را تقديم حضورتان كنيم.

------------

* محمد خسروي راد

قرار نيست "دايي فتاح" را برايتان معرفي كنم. خودش هر از گاه از اين پنجره اختصاصي سرك خواهد كشيد و من و شما را با گوشه اي از شخصيت ويژه خويش آشنا مي كند. ظرايف كردار و منش او، نماينده و نمادي از همه آدم هايي است كه در سطوح مختلف كشور زندگي مي كنند.

حكايت هاي دايي فتاح، حكايت هر روزه ما و آن هايي است كه براي اداره مملكت با همه توان تلاش مي كنند و احيانا "حكايت" مي آفرينند و احتمالا به مانند دايي فتاح ضرب المثل مي شوند.

چند قدم مانده به چهار راه مولوي، زير آفتاب داغ سر ظهر بوق مي زنم. اولا بوق مي زنم، چون هستم و دوما بوق مي زنم تا صداي بوق زدن ساير خودروها اذيتم نكند.

بگذريم. تصور كنيد زير آفتاب داغ سر ظهر، پشت ترافيك معمول و متداول، آن هم حوالي چهار راه مولوي، دايي فتاح را ببينيد كه يك قفس در دست دارد كه داخل آن يك پرنده نسبتا مردني وجود دارد.

باز هم بوق مي زنم. البته اين بار نه به دلايل فوق الذكر كه براي صدا زدن دايي فتاح. آخر آدم در هر شرايطي بايد بوق بزند و من اين را خيلي وقت است كه مي دانم.

رساندن دايي فتاح به مقصد، هم مي تواند براي من يك تجديد قوا و روحيه باشد و به تلطيف حالم كمك كند و هم حس كنجكاوي ام را پاسخگو باشد كه دايي اين جا چه مي كند و اين پرنده مردني كه از نظر جثه چيزي بين طوطي و مرغ عشق است و شباهت هاي هم با اين دو موجود دارد را براي چه خريده است.

برق چشم هاي دايي فتاح نشان مي دهد كه كاملا روي فرم است شرايط براي يك مصاحبت در خودروي محصور در ترافيك آماده است.

اول از همه مي پرسم: "دايي! اين چيه خريدي؟"

" طوطيه ديگه، مگه طوطي نديدي؟"

با كمي سهله و سمحه مي شد پذيرفت كه آن پرنده مردني يك طوطي باشد. اما چرا دايي فتاح آن را خريده بود؟ پول زيادي داشت يا وقت اضافه كه به خورد و خوراك و بهداشت اين پرنده مردني برسد و ...

"براي كسي خريدي؟"

"نه، براي خودم"

"چرا؟!"

" مي خوام كار اقتصادي كنم!"

كار اقتصادي؟ آن هم دايي فتاح؟! طبيعي بود كه تعجب كنم و از خنده نسبتا روده بر شوم. اگرچه مطمئن بودم كه كار اقتصادي از جمله كارهايي است كه قطعا از توان دايي فتاح خارج است اما به هر حال بهتر از اين نمي شد. يك سوژه استثنائي براي گذران وقتي كه قرار بود در ترافيك تلف شود.

" خوب دايي نگفتي چطوري قراره كار اقتصادي كني؟"

دايي فتاح با وجود آن كه نمي تواند درست حرف بزند واين را همه مي دانند كه او لكنت زبان شديد دارد و بعضي وقت ها براي اداي يك جمله به اندازه ساعت ها زمان لازم دارد، اما به هر زحمتي كه بود توضيح داد كه قرار است اين پرنده كه به قول خودش طوطي است را بزرگ كند و به او حرف زدن ياد بدهد و بعد كار اقتصادي بكند. به عبارتي آن پرنده را 500 هزار تومان خريده و قرار است پس از طي مراحل فوق الذكر آن را 5 ميليون تومان بفروشد و...

راستش ديگر نمي توانستم از مصاحبت با دايي لذت ببرم موضوع آن قدر پيچيده بود كه سردرد هميشگي ام عود كرد. تصور اين كه كدام آدم از خدا بي خبري اين پرنده رو به موت را توانسته به اندازه دو برابر حقوق و مزاياي ماهانه دايي به او بفروشد و ادعا كند كه اگر اين طوطي حرف بزند آن را در همين چهار راه مولوي برايش 5 ميليون تومان مي فروشد، بيش از آنكه خنده دار يا گريه آور باشد، تهوع آور بود.

اصلا از كجا معلوم آن پرنده طوطي باشد؟ اگر هم باشد ازكجا معلوم با آن حال نزارش بتواند دو روز ديگر زنده بماند؟ اگر هم همه اين ها اتفاق بيفتد چه كسي بايد به او حرف زدن بياموزد؟ دايي فتاح؟ او كه هزار نفر بايد به خودش حرف زدن ياد بدهد...

تنها كاري كه مي توانم بكنم اين است كه داد بزنم سرش:

"تو ديگه كي هستي دايي؟!"

راستش را بخواهيد وقتي فكرش را مي كنم خيلي حق با من نيست. اين ويژگي ها چندان اختصاصي دايي فتاح ندارد. روزانه بارها و بارها از اين دست كارها توي مملكت ما اتفاق مي افتد. محض اطلاع اينكه، طوطي دايي بعد از ظهر همان روز مرد.

حال وقت آن است يك خبر را با هم مرور كنيم:

ايران درتانزانيا مسكن ارزان مي‏سازد

وزير جهاد كشاورزي از امضاي تفاهمنامه براي ساخت مسكن ارزان قيمت باتلاش شركتهاي ايراني در تانزانيا خبر داد.
محمدرضا اسكندري در پايان چهارمين كميسيون مشترك اقتصادي ايران و تانزانيا در جمع خبرنگاران با اشاره به تاخير پانزده ساله در برگزاري كميسيون اقتصادي ميان دو كشور به زمنيه هاي همكاري مورد توافق با طرف تانزانيايي اشاره كرد و گفت :در بخش هاي صنعت ، كشاورزي و گردشگري و ساختمان توافق هاي كلي صورت گرفت كه بر اساس آن زمينه هايي فراهم مي شود تا شركت هاي ايراني بتوانند در بخش هايي چون كشاورزي، ساخت مسكن ارزان قيمت و مسائل مربوط به صنعت گردشگري و ميراث فرهنگي در تانزانيا فعاليت كنند.
وي افزود: همچنين قرار شده است شركتي ايراني سيستم راديو و تلويزيون تانزانيا را ديجيتالي كند... .

* از آن جايي كه مشكل مسكن در مملكت خودمان حل شده و تخصص ويژه اي در ساخت مسكن ارزان قيمت داريم و از آن جايي كه راديو تلوزيون خودمان از سيستم آنولوگ به ديجيتال تبديل شده و حالا نوبت كشور هاي ديگر است تا ...

اصلا از همان اول كه گفتم حكايت دايي فتاح حكايت همه ما است. حالا ضمن تاكيد بر اينكه در آينده نزديك با حكايت هاي ديگري از دايي فتاح آشنا شويم به مرور چند ضرب المثل زيباي فارسي بپردازيم:

كل اگر طبيب بودي، سر خود دوا نمودي.

چراغي كه به خانه رواست، به مسجد حرام است.

البته اين ها به خبري كه مرور كرديم ربط ندارد بيشتر به حكايت طوطي خريدن دايي مربوط است!
 دوشنبه 6 آبان 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 171]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن