واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: ارمین: سلام هما خانم
هما: سلام آقایی ارمین
ارمین .: امید وارم که خوب باشید
هما: ممنون خوبم
ارمین .: میبینم که همون ادب همیشگی رو دارید
ارمین .: !!
هما: خوب ادب چزیی نیست که با گذر زمان از بین بره یه خصلت
ارمین .: خوب از این حرفا بگذریم یه بیو گرافی کوتاه از خودتون میشه بدید؟
هما: بلعی حتما هما ۲۱ سالمه فوقه دیپلمه کامپیوتر دارم لیسانسشو دانشگاهی کرج قبول شدم بدم اینکه لیسانسه انمیشنم دارم
ارمین .: خوبه!! هم رشته هم هستیم
ارمین .: نظرتون راجبه سایت چیه؟
هما: بله اینو شبی اولی که اومدم داخلی باکس پاتوق متوجه شدم
هما: اجزه دارم یه کم مفصل نظرمو بگم؟
ارمین .: کوتاه فقط
هما: سایت خوبی واقعاً محيطش مناسبي و اینکی مطالبی علميش واقعاً بیشتر از سرگرمشی اما خوب این قانونی طبيعته هرچيزی اولش بهتر است
ارمین .: بله حالا میخوام ریز ترش کنم!!!
ارمین .: نظرت در برای مدیر چیه؟
هما: خواهش میکنم
هما: آقای محمد واقعاً تو کارشون عالی هستن جدیی و واقعاً براشون احترام فوق العاده اي قائلم
ارمین .: این اطمينانو میدم این جا اداره نیست که کسی بخاد ازتون حقوق کم کنه یا زیراب بزنه راحت باش!!!
هما: من اصولا راجب نظر دادن راجب آدما بي تعارف حرف میزنم پس شما هم خیالتون راحت
هما:
ارمین .: خوبه !
ارمین .: یه کم ریزترش میکنم!!
ارمین .: نظرتون راجبه معاون و مدیرهای بخش چیه؟
هما: در مورد معاون سايت كه بهترين هست تو همه چي واقعاً اینو با تمام صداقتم گفتم
هما: در مورد مديرا هم همشون خوبن
ارمین .: خوب ریز ترش که کنیم میرسیم به جزئیات و اسم فرد نظرت =نظرت راجبه حامد چیه؟
هما: حامد واقعاً واژه ي خوب کمشه اصلا واژه ها درمقابلش کم میارن وقتی میخام بگم باور کنین بدون اغراق گفتم خیلی تک و بي نظيره خدا خیلی دوستم داشتی که گذشتش سر راهم
ارمین .: اوه ماي گاد بسه بسه سرم گيج رفت
هما:
ارمین .: از اینجا کلا بگذریم
ارمین .: خوب دوست داری تو سایت چه فعّالیتی انجام بعدی؟
هما: من واقعاً انجمنمو دوست دارم و برای بهتر شدنش تمامی تلاشمو میکنم مهم نیست مدریتم یا سمتم بزرگ باش چون هنر اينه که تو يه جای کوچیک کاری بزرگ کنی
ارمین .: خوب فردا ولنتاین چی میخای به حامد بعدی؟؟؟
هما:
هما: اگی اجازه بدين فقط خودش بدونه
ارمین .: آها اوکی
هما:
ارمین .: چه موسیقی رو دوست داری؟
هما: آروم و پر معنی
ارمین .: مثلا؟
هما: مثلا چيشو بگم اسم اهنگی یا خواننده؟؟؟
ارمین .: خواننده کافی
هما: من سیاوش قمیشیو دوست دارم
ارمین .: بچه کجای؟
هما: تهران
ارمین .: کجای تهران؟
هما: تهران
ارمین .: به نزدیک مایی که
ارمین .: خوب بگذریم دوست داشتی جای چه کسي باشی؟
هما: جدیی شما هم تهران ين؟؟؟
ارمین .: نزدیکش
هما: من یاد گرفتم که هرکسی جای خودش قشنگه خالقمو شکر میکنم واقعاً تا الان دوست نداشتم جای کسی باشم
ارمین .: فک میکنم حرفت یه ذره شعار ماننده
هما: حق درین اما باور کنین اینا حمه ی باورامه
ارمین .: بدترین روز زندگیت کی بود؟
هما: چند تا روز بودن كه خیلی بد بودن یکش وقتی پدربزرگم فوت کرد وابستگی عاطفي زیادی داشتم باهاشون
هما: یکشم اییه روزی كه از پاتوق رفتم
ارمین .: خوب؟
هما: همین دیگه
ارمین .: چرا از پاتوق میخواستی بری؟
هما: یه مشکلی اساسی بینمون به وجود اومدی بود بعدم اینکه ترجيح دادم جایي نباشم كه حامدمو عذاب بدم
ارمین .: کی برت گردوند و چه جوری؟
هما: حامدم برم گردوند گفت هما دوست دارم کنارم باشی منم دوست داشتنش برام مهم بود
هما: یه دليل ديگم داشت برگشتم
هما: اونم اینکی خیلی از عزيزا تو تاپيکی خداحافظيم خواسته بودن نرم
هما: برایه اینکی بهشون بگم برام خیلی عزيزن برگشتم
ارمین .: تا حالا حامد رو حضوری دیدی؟
هما: معلومه خیلیییييييي آدم مگی نديده هم عاشق ميشه؟؟؟
ارمین .: یعنی تا تهران اومد؟
هما: معلومه که اومد
ارمین .: میگم میخوای یه داستان عاشقانه مثل لیلی و مجنون بنویسید ولی با این فرق که حامد و هما باشه مدرن تره
هما: لیلی و مجنون نظامی افسانست اما حامد و هما واقعين پس دیدین این عشق واقعی تره
ارمین .: اینم هست
هما:
ارمین .: بدترین صحنه ای که دیدی چی بود؟
هما: بدترین سهنه کتک خوردن یه خانمی تو همسایگيمون از دسته همسرشون واقعاً بهمم ريخت
ارمین .: تاحالا دوست پسر داشتی؟
هما: X(X(X(X(یه نه محکمو غلیظ
ارمین .: اولین بار که اومدی تو سایت از کی خوشت اومد؟
هما: ميشه سوالتون رو واضح تر بگن؟؟؟
هما: متوجه نشدم
ارمین .: اولین باری که آمدید تو پاتوق از چه شخصی خوشتون اومد؟
هما: من براي همه احترام قائلم همه عزيزند
هما: اما شبی اول كه اومدم راجب لوگو حرف بزنيم آقای رضا خیلی خواستن منو اذیت کنن
هما: شما هم بودی نمیدونم چرا فکر ميکردین من دارم الکی حرف میزنم
هما:
ارمین .: چرا فکر کردین اذیت؟
هما: نه فکر نکردم اذیت یه جورایی باور نداشتین حرفمو
هما: من اینو کامل حس میکردم
هما: اما واقعاً بعدش هم شما هم آقای رضا خیلی برام قابل احترام شدین
هما: اینو واقعاً میگم
ارمین .: نمونه کار خواستن باور نداشتنه؟
هما: آقای ارمین خودتونم ميدونین كه باور نداشتین خواهش میکنم قبول کنین دیگه
هما: بعدم من نگفتم نمونه نميزارم گفتم باید آقای محمد ببينن تاييد کنن
ارمین .: من حرفمو رک میزنم
ارمین .: بگذریم
هما: باشه
ارمین .: مصاحبه چطوره؟
هما: خوبی فقط بهتون میگم خستیه نباشین
ارمین .: چطور؟
هما: خوب خبر نگارا معمولا خسته ميشن دیگه
ارمین .: کی گفت؟ همنشینی با یه ادم عاشق هیچوقت خستم نمیکنه.......
هما: شما لطف دارين
ارمین .: لطف دارید خسته نباشید
ارمین .: فعلا بای
هما: فعلا
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 146]