واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: فصل اول : آزادی اندیشه از دیدگاه اسلام
آزادی تفکر و اندیشه از طبیعی ترین و اصیل ترین حقوق هر فرد از افراد جامعهء بشری است و زیر بنای بسیاری ازتحولات سیاسی و اجتماعی و فرهنگی به شمار میرود . بر این اساس هر فردی می تواند دربارهء هرموضوعی که بخواهد فکر کند بدون آنکه کسی حق داشته باشد افکار وعقاید او را کنترل یا محدود نماید.
علامه محمد تقی جعفری می فرماید : اگر کسی ادعا کند که آزادی اندیشه از مختصات دین اسلام این ادعا مبالغه نخواهد بود . دلیل بسیار روشن این مد عا صدها آیات قرآن مجید است که با بیانات گوناگون دستور به تفکر و تعقل و به جریان انداختن شعور و فهم آن می دهد . اگر اندیشه درواقعیات عالم هستی اعم از واقعیات جهان برون ذاتی و درون ذاتی و دیگر واقعیات عالم هستی آزاد نبود" خداوند متعال آنهمه دستورهای اکید به اندیشه بدون تعیین محتوا و تعیین چارچوب صادر نمی فرمود .
فصل دوم : موانع و عوامل بازدارندهء اندیشه استبداد: حکومت های استبدادی و سلطه گر همواره در طول تاریخ اندیشهء انسانها و آزادی در حوزهء آن را از سویی عاملی موثر در روشن کردن افکار عمومی و روشنگری مردم پنداشته و از سویی دیگر عاملی ویرانگر برای تداوم و گسترش سلطهء خود در جوامع بشری تلقی کرده اند . لذا هر گونه تفکر و اندیشه ای را که مغایر با چارچوبهای فکری آنها بوده سرکوب کرده و از هیچ مستمسکی برای حفظ حکومت و استمرار سلطهء خود فرو گذار نکرده اند . همچنین نفوذ رهبران فاسد و گمراه عاملی مهم در کج اندیشی و ضربه پذیری ارادها و بینش ها به شمار آمده اند" لکن عامل خارجی هر چند موثر و قوی باشد نمی تواند به سلب اختیار و ارده و تفکر انسان منتهی شود . تبلیغات :
در جوامعی که شالودهء آنهابر تبلیغات بنیاد گذاشته شده باشد سیستم تبلیغاتی به گونه ای شکل میگیرد که قدرت تفوق بر افکار و اندیشه ها افزون تر می شود تا جایی که نه تنها مانعی در راه آزادی اندیشهء انسانها ایجاد می شود بلکه دیگران به جای انسان فکر و انتخاب می کنند و او در حالی که نمی تواند درست بیندیشد و با استقلال راه خود را انتخاب کند می پندارد که کاملا آزاد است و می تواندبیندیشد و انتخاب کند. آنها با قصد از بین بردن حس تفکر و شعور انسانی با برنامه های کاذب وهیجان انگیز مجال تفکر را از آنها گرفته و بجای فرصت دادن برای تفکر و تحلیل و انتخاب آنان را به موجودی تیدیل می سازد که به تعبیر قرآن کور و کر شده و گویا اصلا قدرت تعقل ندارند . انسانهای مسخ شده همچون ابزاری بی جان در اختیار آنها قرار می گیرد . شخصیت پرستی و مسحور شدن در اندیشهء آنان :
عشق کور کورانه به بزرگان و شخصیت پرستی مانع بزرگی برای رشد فکر و اندیشهء انسانی خواهد داشت زیرا هر فکر و اندیشهء نوین که از سوی دیگران ارائه شود و مخالف با فکر و نظر شخصیت مورد نظر یک فرد یا جامعه باشد آن را مخالف با شخصیت مورد نظر خود تلقی می کنند و با تعصب خاص و بدون هیچ گونه اندیشه ای سرکوب و منکوب می سازند و با بحث و جدل های پیرامون یک موضوع ایدهء جدید را لاینحل باقی می گذارند . به همین لحاظ قرآن مجید انسان ها را به استقلال در اندیشه دعوت می کنند و پیروی های کور کورانه و تعصب آمیز را موجب شقاوت ابدی می داند .
نبودن منابع دانش و اطلاع رسانی همگانی:
دسترسی به منابع دانش و اطلاع رسانی یکی از ضروریات آزادی اندیشه است . امروزه حکومتهای غیر الهی با تجربیاتی که از ستاره به دوشان تاریخ به ارث برده اند خوب فهمیده اند که آگاهی عموم مردم خطرناک است . لذا با در اختیار گرفتن علوم و دانش بشری و کنترل منابع و شبکه های اطلاع رسانی و با استفاده از رادیو " تلویزیون " خبرگزاری ها "مطبوعات و........که در تویل آنهاست "توانسته اند بین دانش و آگاهی عمومی فرسنگها فاصله بیندازد . امروزه به طور دقیق و حساب شده شبکه های سانسور و دستگاه های پیچیدهء جاسوسی به توانی رسیده اند که تمامی مجاری ورود و خروج اطلاعات را در اختیار دارند . هر زمانی که احساس کنند آگاهی عموم مردم به مرحله ای از رشد رسیده که برای آنان خطرناک است" فورا مجاری خروج اطلاعات را بسته و روزنامه های مستقل و غیر وابسته به خود را تعطیل می کنند و نمی گذارند اندیشه ها آزادانه از منابع اطلاع رسانی مستقل برخوردار شوند . البته در اینجا منظور ما از اخبار و اطلاعاتی که حکومتها آن را از دسترس مردم دور می دارند "آن دسته از اخبار و اطلاعاتی است که برای رشد و پویندگی اندیشه لازم و ضروری است و نه اخبار و اطلاعاتی که ممکن است مورد سوء استفادهء دشمنان آن کشو قرار گیرد .
خرافات :
در این گونه جوامع که پندار و اوهام میدان دارند" فرضها حقیقت "حدسها واقع هذیان ها و اباطیل فلسفه " ساخته و پرداختهء ذهنهای علیل و بیمار" مسلک و آئین و خرافات و وهم و پندار نیز زیر بنای معتقدات می شوند . در اینجاست که اگر عقل و خرد پس از جستجو و تلاش" برای مسائل لاینحل راه حل صحیح" و برای معلول ها علت درست "کشف کرد" مردمان وهم زده" نظریهء عقل و خرد را مشکل خواهد پذیرفت . در جایی که گرفتار شوند و شک و دودلی گریبانگیرشان شود سعی می کنند با غیب ارتباط پیدا کنند . زنجیرهایی که گاهی ما را به بند می کشند و دست و پای ما را می بندند خیلی بد هستند . اما زنجیرهای نامرئی افکارخرافاتی و عقب مانده که روح و فکر ما را به بند می کشند" خیلی بدتر هستند . این زنجیر ها ساختهء خودمان می باشند و هر چند که ما اغلب متوجه آنها نیستیم" ما را در حلقه های هولناکشان اسیردارند
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 214]