محبوبترینها
آشنایی با سایت قو ایران بهترین سایت آگهی و تبلیغات در کشور
بهترین شرکت‌های مهندسی در آلمان
صفر تا صد حق بیمه 1403! فرمول محاسبه حق بیمه
نقش هدایای سازمانی در افزایش انگیزه و تعهد کارکنان
کلینیک پروتز و ساخت اندام مصنوعی دکتر اجرائی
چگونه می‌توانیم با ترانسفر وایز پول جابجا کنیم؟
بهترین مدل‌های [صندلی گیمینگ] براساس نقد و بررسی کاربران
مشاوره حقوقی تلفنی با کمترین هزینه
مشاوره حقوقی تلفنی با کمترین هزینه
مشاوره حقوقی تلفنی با کمترین هزینه
دکتر عرفان فدایی وکیل پایه یک دادگستری
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1802417491
دخالت بزرگ در انتخابات ممکن نيست
واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: دخالت بزرگ در انتخابات ممکن نيست مصطفي تاج زاده گروه سياسي، حامد طبيبي؛ سوت پايان مرحله نخست ماراتن انتخابات مجلس هشتم فردا به صدا درخواهد آمد تا پس از آن بتوان با اطلاعات کامل تري آرايش سياسي و صف بندي دوقطبي اصلاح طلب - اصولگرا را ارزيابي کرد. طي روزهاي گذشته اما اين گروه ها و احزاب اصلاح طلب بودند که چه با تابلوي رسمي خود يعني «ستاد ائتلاف» و چه با عنوان حزبي خود در بيانيه هايي از همه چهره هاي واجد شرايط اردوگاه اصلاح طلبان براي ثبت نام در اين مرحله از پروسه حضور در آوردگاه مجلس هشتم دعوت کردند. استدلال هاي آنها براي اين دعوت اما با توجه به شرايط کشور از يک سو و نحوه مواجهه مسبوق به سابقه در فرآيند بررسي صلاحيت ها تا حدودي قابل پذيرش است. اما از وراي آن هنوز به دغدغه هاي اصلاح طلبان پاسخ روشني داده نشده است. اينها سوالاتي بود که سيدمصطفي تاج زاده در يک گفت وگوي تفصيلي با اعتماد به آنها پاسخ گفت، اگرچه معاون سياسي وزارت کشور دولت اصلاحات و عضو مشترک سازمان مجاهدين انقلاب و حزب مشارکت صحبت درباره ليست ائتلاف، برنامه ها در صورت پيروزي در انتخابات و آنچه در مقابل ردصلاحيت هاي احتمالي انجام خواهند داد را به پس از بررسي صلاحيت ها موکول کرد. تاج زاده اکنون عضو کميته سياسي ائتلاف اصلاح طلبان نيز هست. *** -يکي از نگراني هاي اصلاح طلبان در خصوص برگزاري انتخابات به همسويي سياسي - فکري ناظران و مجريان بازمي گردد چرا که در دوران اصلاحات، اجرا در اختيار اصلاح طلبان بود و نظارت توام با برخي دخالت هاي اجرايي توسط شوراي نگهبان انجام مي شد. ستاد ائتلاف اصلاح طلبان براي رفع اين دغدغه جامعه چه تدابيري انديشيده است؟ اگر قانون به طور دقيق و کامل اجرا شود، جاي هيچ گونه نگراني باقي نخواهد ماند. کافي است نمايندگان نامزدهاي انتخاباتي، از ابتداي شروع راي گيري تا پايان مراحل شمارش، امکان حضور در حوزه هاي اخذ راي را داشته باشند. اين امر سبب خواهد شد تا حد زيادي درصد تخلف حين برگزاري انتخابات کاهش يافته و به اين ترتيب اميدواريم مشکلات به حداقل ممکن برسد. به ميزاني که دولت يا شوراي نگهبان در راه نظارت عمومي از جمله نظارت نمايندگان نامزدها مانع ايجاد کند، به همان ميزان نگراني ها افزايش يافته و حاکي از آن است که خداي نکرده ممکن است قصد سوئي وجود داشته باشد. -اما در انتخابات شوراهاي سوم اين اتفاق رخ نداد و گفته شد در برخي حوزه هاي اخذ راي و سايت هاي شمارش آرا مانع حضور نمايندگان کانديداهاي ائتلاف اصلاح طلبان شدند. شما در رايزني هاي خود در خصوص انتخابات مجلس به نتيجه خاصي رسيده ايد؟ انتخابات شوراها يک مساله استثنايي بود يعني به واقع دولت نمره قابل قبولي در برگزاري انتخابات نگرفت. علت اين مساله آن است که اجازه شمارش بسياري از صندوق ها در حوزه هاي اخذ راي را نداده و صندوق ها را به برخي سايت هاي خاص انتقال دادند. در درون اين سايت ها نيز موانعي را براي نمايندگان نامزدها ايجاد کردند. تمامي رايزني ها و فشارهاي اصلاح طلبان براي اعلام نتايج حوزه هاي اخذ راي به صورت تفکيکي - حتي پس از برگزاري انتخابات - در حالي که حدود يک سال از آن تاريخ مي گذرد بي نتيجه مانده و وزارت کشور دلايل آن را نيز اعلام نمي کند.اما به هرحال مردم در هنگام راي دادن بايد به صورت مقايسه يي آراي خود را به نفع ليست هاي انتخاباتي تنظيم کنند. به همين جهت اکنون گروهي که معتقد بودند در صورت يکدست شدن قوا - به رغم به وجود آمدن محدوديت هاي سياسي- کشور با سرعت بيشتري به سمت توسعه علمي، اقتصادي و فني پيش خواهد رفت مشکلات جدي را در روند اداره کشور مشاهده مي کنند. به طوري که امروز اظهارات برخي چهره هاي شاخص اصولگرا نيز وضعيت نامساعد کشور را تاييد مي کند. آقاي توکلي اعلام مي کند که دولت غول تورم را بيدار کرده و کشتي اقتصادي دولت نهم فاقد قطب نماست. اين سخن به اين معناست که سرنوشت يک کشتي بي قطب نما در درياي متلاطم کنوني جز شکست و ناکامي نمي تواند باشد. آيت الله مکارم شيرازي در جلسه يي اعلام مي کند که غول گراني مردم را عذاب مي دهد. آقاي جواد لاريجاني در مصاحبه يي بيان مي کند که ما مي توانستيم مانع صدور دو قطعنامه تحريم عليه ايران شويم. آقاي خوش چهره تاکيد دارد که در دوران اصلاحات نگران حضور عده يي سکولار در حاکميت بوديم و امروز نگران آن هستيم که با عملکرد دولت نهم تمام جامعه به سکولاريسم گرايش پيدا نکند و آقاي افروغ نيز مي گويد لطمه يي که اصولگرايان به دين وارد کردند قابل مقايسه با لطمه اصلاح طلبان نيست چون اصلاح طلبان خطاهاي خود را به نام دين توجيه نمي کردند. بانک مرکزي در خصوص نقدينگي هشدار مي دهد يعني از زمان مادها تا قبل از روي کار آمدن دولت نهم، ميزان نقدينگي 73 هزار ميليارد تومان بوده و فقط در اين دو سال به 140 هزار ميليارد تومان رسيده که اثرات نامطلوب آن روي تورم لجام گسيخته موجود کاملاً مشهود است. کار به جايي رسيده است که دولتي که با شعار اقتصادي و انتقاد از فعاليت هاي اقتصادي دولت اصلاحات بر سر کار آمده، اکنون خواستار صرفه جويي مردم شده و از آنان خواسته اند تا براي مثال کمتر به سفر بروند. يا آقاي حدادعادل پس از هفت سال در مجلس کشف کرد که چرا آب معدني گران تر از بنزين است. به جاي آنکه آب معدني ارزان شود، چاره کار را در سهميه بندي بنزين يافتند. سياست شکست خورده يي که نتيجه آن رسيدن بنزين در بازار سياه به 500 تا 700 تومان در هر ليتر است. از نظر فساد اداري و اقتصادي نيز اين رتبه افزايش پيدا کرده و ريسک سرمايه گذاري خارجي که در دولت اصلاحات از 7 به 5/3 رسيده بود از 7 نيز بالاتر رفته و ايران از بين 82 کشور حائز رتبه 80 شد. -به سوال قبل بازگرديم. منظور اين بود که آيا براساس سياست ائتلاف اصلاح طلبان تمامي چهره هاي شاخص اصلاح طلب که قابليت بسيج آراي عمومي و جذب آراي خاموش را دارند کانديدا خواهند شد؟ انتخابات شوراها نشان داد که هنوز جامعه به چهره ها تمايل بيشتري دارد. در شوراها تمامي کانديداهاي اصلاح طلب داراي سوابق تخصصي و کار اجرايي بودند و مردم آنها را به همين واسطه برگزيدند. دکتر نجفي، آقاي مسجدجامعي و خانم ابتکار به مشکلات کشور کاملاً آشنا هستند. -ائتلاف به موج کانديداتوري اعتقاد دارد يا صرفاً چهره هاي خاص را در نظر گرفته ايد؟ به هرحال بناي ائتلاف اصلاح طلبان و توصيه بزرگان اين جبهه اين است که در مرحله ثبت نام، همه فعالان اصلاح طلب که شايستگي حضور در مجلس را در خود مي بينند، به طور رسمي خود را کانديداي انتخابات کنند. به دليل اينکه وضعيت رسيدگي به صلاحيت ها هنوز روشن نيست نمي توان قبل از آن ليست ها را مشخص کرد. بر اين اساس ستاد ائتلاف خواستار ثبت نام همه اصلاح طلبان واجد شرايط است. -از گمانه زني ها و سخنان اخير برخي اعضاي شوراي نگهبان اين گونه استنباط شده که نوع برخورد آن همچنان بر مبناي اعتقادات خودشان است. در صورت کانديداتوري همه اصلاح طلبان و سپس رد صلاحيت آنها چه خواهيد کرد؟ اين به معناي آن نيست که ائتلاف اصلاح طلبان تحت هر شرايطي وارد گود انتخابات شده و تسليم وضع موجود شوند بلکه تصور مي کنيم به دليل شکست تجربه حاکميت يکپارچه و وضعيت ويژه کشور و همچنين نامگذاري صورت گرفته براي امسال و تاکيدي که رهبر معظم انقلاب در خصوص مقايسه تهديدات امروز با سال 75 داشتند، شاهد شرايط متفاوتي باشيم. چه اينکه تهديدات سال 75 با حضور مردم در يک انتخابات آزاد و پيروزي آقاي خاتمي به فرصت تبديل شده و شرايط بين المللي و داخلي به سود مردم ايران تغيير کرد. بنابراين اگر تهديد جدي است- که به نظر اصلاح طلبان و بسياري از چهره هاي باسابقه نظام اين گونه است- راهي جز برگزاري انتخابات باقي نمانده و هر مقامي چه در دولت و چه در شوراي نگهبان در راه برگزاري انتخابات آزاد و منطبق با قانون خللي ايجاد کنند به تداوم تهديدات و تضعيف بنيه امنيتي کشور کمک کرده اند. -اما برخي در اينکه شرايط سخت تر از مجلس هفتم است ترديدي ندارند. آنها اعتقاد دارند در سال هاي گذشته نيز از سوي ناظران توجه چنداني به وضعيت کشور و شرايط بين المللي صورت نگرفت. اما ما در خصوص تکرار تجربه مجلس هفتم ترديد داريم. -اميدوارم حدس شما درست باشد. اما اگر اين گونه نشد چه خواهيد کرد؟آيا با چهره هاي باقي مانده ليست ائتلاف بسته مي شود ؟ اصلاح طلبان تنها در انتخاباتي شرکت مي کنند که امکان پيروزي در آن وجود داشته باشد. -پس شما هم به اين مساله اعتقاد داريد که با فهرستي که شباهت چنداني به شعارهاي اصلاح طلبان ندارد امکان پيروزي وجود ندارد؟ اگر قرار باشد همانند مجلس هفتم براساس گفته خاتمي و کروبي- که رئيس جمهور و رئيس مجلس اصلاحات بودند- تکليف 190 کرسي انتخابات از قبل مشخص باشد دليلي ندارد که اصلاح طلبان، حيثيت خود را در چنين شرايطي به مخاطره بيندازند. اصلاح طلبان همواره تاکيد کرده اند که در انتخابات- به معناي حقيقي آن- که در قانون اساسي نيز تصريح شده شرکت خواهند کرد. انتخابات داراي تعريف مشخصي بوده و اجراي آن به صورت دلخواه نيست. همه انقلابيون و در راس آنها امام، انتخابات زمان شاه مخلوع را نمايشي و مجلس برخاسته از آن را فرمايشي مي دانستند. به هرحال انقلاب با شعار آزادي پيروز شده و حتي در دوران جنگ نيز شاهد برگزاري انتخابات آزاد بوديم. اما اينکه چرا شرايط همانند مجلس هفتم نيست، اول آنکه اصلاح طلبان به اندازه يي چهره براي کانديدا شدن دارند که حتي در صورت رد صلاحيت گسترده، تصور مي کنيم فهرستي ارائه خواهد شد که قدرت رقابت با رقبا- با همه امکانات نابرابر آنها- را داشته باشد. اصولگرايان در حال حاضر در ضعيف ترين شرايط سال هاي اخير خود قرار داشته و از هم اکنون روحيه خود براي شرکت در انتخابات را از دست داده اند. -مستندات اين تحليل شما چيست؟ غير از اختلافات دروني که با آن دست به گريبان هستند، چگونه امکان اين را خواهند داشت که به مردم بگويند با شعار معيشت و حل مشکلات مسکن، اشتغال و ازدواج جوانان به مجلس هفتم و دولت نهم آمدند اما اکنون پس از دو سال از سوي برخي مقامات رسمي کشور، راهکار ازدواج موقت براي حل مشکلات جامعه جوان و چندهمسري براي کاهش فساد پيشنهاد شده است. تصور مي کنم تجربه مجلس هفتم اين امکان را به مسوولان عالي کشور داده باشد که تبعات و پيامدهاي منفي برگزاري يک انتخابات مشابه را بسنجند. -احتمال داده مي شود براي مثال 83 نماينده مجلس ششم که بسياري از آنان امکان جذب آراي خاموش و حاميان اصلاح طلبان را دارند، در اين دوره نيز با موانعي مواجه شوند. اجازه بدهيد اين بحث را بعد از فرآيند بررسي صلاحيت ها دنبال کنيم. تصور اصلاح طلبان اين است که مجموع فضاي بين المللي و داخلي و تذکراتي که بزرگان اصلاحات به ناظران و مجريان داده اند، اجازه رفتارهاي غيرمسوولانه را نخواهد داد. با شعارهايي که در برخي سفرهاي خارجي داده شده است امکان برگزاري انتخابات غيرعادلانه بسيار کاهش يافته است. اما اينکه چه کساني در فهرست نهايي ائتلاف اصلاح طلبان خواهند بود در هفته هاي آتي مشخص خواهد شد. ضمن اينکه همه قدرت اصلاح طلبان محدود به اين نيست که تنها در مجلس حضور داشته باشند. اگر تعدادي از اصلاح طلبان به مجلس راه يافته و عده يي نيز در بيرون قدرت و متن جامعه به فعاليت بپردازند، تاثيرگذاري خود را خواهد داشت. کمااينکه در طول دو سال و نيم گذشته اصلاح طلبان تقريباً در حاکميت حضور ندارند اما به لحاظ گفتماني، بسياري از مسوولان فعلي نيز چاره يي جز دنبال کردن گفتمان اصلاحات نداشته و بعضاً شعارهايي را با هر نيتي سر مي دهند که جامعه آن را نشانه تثبيت گفتمان اصلاحات مي داند. اکنون ديگر همانند آقاي خاتمي همه خواستار برگزاري رفراندوم در سرزمين اشغال شده فلسطين مي شوند. به لحاظ افراد هم بسياري از چهره ها و جامعه از اصلاح طلبان خواسته اند براي نجات کشور از شرايط فعلي در انتخابات حضور يابند. -اصلاح طلبان مايل بودند تا از انتخابات رياست جمهوري نهم، به جاي فرد شاخص مردم را به تيم همکاران و برنامه ها توجه دهند اما اين اتفاق نيفتاد. هنوز هم سرليست ها و افراد داراي اهميت هستند. در خصوص اينکه از افرادي به عنوان سرليست ائتلاف نام برده مي شود که به رغم شايستگي حضور در جمع 30 نفر، پتانسيل سرليستي ندارند، چه نظري داريد؟ فکر مي کنم برخي از اين اخبار را بايد در چارچوب عمليات رواني گروه هاي مخالف اصلاحات ارزيابي کرد. من قبلاً هم گفته ام که اگر قرار است سرليست هاي محافظه کاران چهره هايي نظير حدادعادل، لاريجاني يا توکلي باشند، در جبهه اصلاحات همه توانايي سرليست بودن را دارند. -اما مواضع اصلاح طلبان با آنها متفاوت است. خير آنها نيز اکنون به اين نتيجه رسيده اند که از مطرح کردن بحث سرليست ها اجتناب کنند. -پس همچنان موضوع سرليست اصلاح طلبان نامشخص است؟ اينکه چرا از هم اکنون سرليست ها مشخص نمي شود به اين بازمي گردد که اگر تنها يک حزب خاص قصد حضور در عرصه انتخابات را داشت اين امکان وجود داشت که همانند انتخابات رياست جمهوري، نام رئيس احتمالي و هيات رئيسه مجلس - پس از پيروزي احتمالي- به صورت شفاف به جامعه اعلام شود. چون در اين صورت جامعه در صورت اعتقاد به نفرات اعلام شده، به آن ليست راي داده و طبيعتاً پس از پيروزي نيز اين امر در مجلس پياده شده و در صورت عدم پيروزي نيز مسووليتي متوجه اصلاح طلبان نخواهد بود. علت عدم مطرح شدن اين ايده در برهه زماني کنوني آن است که احزاب اصلاح طلب در ائتلاف شرکت کرده و اين به معناي آن است که بايد منتظر تصميم ائتلاف اصلاح طلبان بود. صدا و سيما و رسانه هاي محافظه کار در دامن زدن به اينگونه مباحث تاثير زيادي دارند. براي مثال اظهارات فردي که از سوي هيچ يک از احزاب اصلاح طلب به عنوان فعال سياسي گروه هاي اصلاح طلب شناخته نمي شود را «خبر نخست» خود مي کنند اما خبر سخنان احمد توکلي عضو شاخص مجلس در خصوص بيداد غول تورم و گراني توسط دولت نهم، اصلاً انعکاس نمي يابد. به طور اجمالي و با شناختي که از اصلاح طلبان و جامعه دارم به ارائه فهرستي با حداقل جذابيت ها براي جامعه و همچنين در راستاي رفع نگراني هاي حاميان اصلاحات اميدواريم. البته در اين ميان برخي نامزدها چه در ميان اصلاح طلبان و چه در جناح راست به دليل اطميناني که از تاييد صلاحيت خود دارند از چندي قبل ستادهاي تبليغاتي خود را داير کرده و عده يي نيز در خصوص سرليستي آنها اخبار نادرستي را مخابره مي کنند. اما جامعه مي داند که نظر ستاد ائتلاف اصلاح طلبان اين نيست و در موقع مقتضي اعلام خواهد شد. -براي تبليغات و ارائه شعارها و برنامه هاي خود چه راهکاري انديشيده ايد؟ وضعيت صدا و سيما که کاملاً روشن است و رسانه ها و سايت هاي اصلاح طلب هم به تمام نقاط ايران نمي رسد. ائتلاف در اين باره واقعاً چه خواهد کرد؟ جامعه ايراني، يک جامعه شفاهي است. ما در ايران از زمان مشروطه تاکنون مشکل افکار عمومي نداريم بلکه مشکل آنجاست که افکار عمومي در کجا امکان تبديل شدن به نيروي اجتماعي را دارد که البته بهترين جاي آن در انتخابات است. مگر در دوم خرداد، اصلاح طلبان چه ابزار تبليغاتي در اختيار داشتند؟ آن هم در برابر خيل گسترده رسانه هاي جناح راست و پشتيباني همه جانبه بخش هاي مختلف نظام از آقاي ناطق نوري؟ اين تبليغات به اندازه يي بود که خود آقاي ناطق در مصاحبه يي گفت که صدا و سيما به اندازه يي از من تبليغ کرد که گويي مي خواهد راي دادن به من را به جامعه تحميل کند و يکي از دلايل شکست خود را تبليغات صدا و سيما عنوان کرد. جامعه يي که فرهنگ حسيني دارد هيچ گاه مظلوميت را از ذهن خود دور نمي کند. نگراني بيشتر آنجا است که جامعه احساس کند تصميمي خلاف ميل غالب جامعه اتخاذ مي شود. اگر نه در طول دو دهه گذشته صدا و سيما در دست جريان مقابل بوده و ما در بسياري از انتخابات پيروز شده ايم. - اما هيچ گاه تبليغات عليه اصلاح طلبان به اين شدت نبوده است؟ بله، اما بايد به نکته يي توجه داشت و آن اينکه در ايران بدون رسانه مي توان به قدرت رسيد. علت آن اين است که عملکرد جناح حاکم خود بهترين رسانه براي اصلاح طلبان است. من معتقدم عملکرد آقاي احمدي نژاد به تنهايي بيشتر از همه ما براي اصلاحات تبليغ کرده و مواهب دوران اصلاحات را براي جامعه احيا کرد. اکنون بسياري از قشرهاي جامعه از دوران اصلاحات به نيکي ياد مي کنند. -به نظر شما دليل اين عدم اعلام پرينت آراي صندوق ها چيست؟ در حالت خوشبينانه بايد اين نتيجه را گرفت که کفايت و تسلط لازم در برگزاري انتخابات وجود نداشته است. اما به دليل اهميت بسيار زياد انتخابات مجلس به نظر مي رسد به دولت اجازه داده نشود که چنين روشي را مجدداً به کار گيرد و ستاد ائتلاف اصلاح طلبان نيز بنا دارد تا آخرين مرحله انتخابات، اين نظارت را اعمال کند. البته نکته يي نيز به مردم بازمي گردد و آن اين است که هر چقدر فاصله آراي اصلاح طلبان با رقباي آنها بيشتر باشد، امکان وقوع تخلف، سير نزولي خواهد داشت يعني نتيجه آرا به ميزان کمتري دستخوش تغيير شده يا در صورت وقوع چنين امري، امکان اثرگذاري نخواهد داشت. -شما نقش برگزارکنندگان انتخابات، يعني افرادي که عمليات دريافت آراي مردم اعم از دادن تعرفه و اخذ راي را بر عهده دارند، را نيز در نظر گرفته ايد؟ به هر حال به دليل اينکه برگزارکنندگان انتخابات عمدتاً هيات امناي مدارس و مساجد هستند، انگيزه کافي در ميان آنها براي برگزاري سالم انتخابات وجود دارد مگر اينکه همانند انتخابات شوراها، صندوق ها پيش از شمارش آرا از حوزه هاي اخذ راي خارج شده و روش هايي به کار گرفته شود که علاوه بر عدم مطابقت با قانون، به شدت شبهه ناک است. -منظور شما از «اجازه ندادن» براي انجام فعاليت هاي فراقانوني چيست؟ چه کساني قرار است مانع اين امر شوند؟ در مجموع هم افکار عمومي و احزاب و هم بخش هايي از درون خود نظام علاقه مند به برگزاري انتخاباتي نيستند که با اما و اگر همراه باشد. خصوصاً اينکه اختلاف نظرهاي دروني ميان جناح راست محافظه کار که روز به روز نيز در حال گسترش است و مي توان آن را در برخي مواضع انتقادي اخير چهره هاي معتدل اين جناح و سران آن نسبت به دولت نهم مشاهده کرد نيز در افزايش نظارت ها بر عملکرد مسوولان اجرايي و نظارت انتخابات خواهد افزود. ضمن اينکه به دليل شرايط بسيار حساس کشور، بعيد به نظر مي رسد بخواهند در اين انتخابات نيز به روشي عمل کنند که نتيجه کرسي هاي مجلس، قبل از انتخابات مشخص شده باشد. آنها مي دانند که شرايط ويژه کشور تنها با برگزاري يک انتخابات آزاد، سالم و رقابتي به معناي واقعي، دورکننده مشکلات و تهديدات از کشور خواهد بود. -در دوران اصلاحات در گذشته به رغم مسووليت اجرايي دولت خاتمي و وجود بازرسان وزارت کشور، اصلاح طلبان همواره به برخي دخالت هاي سازمان يافته در حوزه هاي اخذ راي و فرآيند شمارش آرا معترض بودند. به هر حال سمت و سوي اعتراض ها به افرادي بود که فرآيند اخذ آرا را بر عهده داشته و داراي سابقه عضويت در برخي نهادها هستند. اين افراد اکنون به سمت هاي اجرايي انتخابات منصوب شده اند و اين امر نگراني هاي زيادي را در ميان نيروهاي منتقد معتقد به اصل نظام برانگيخته است. براي رفع اين نگراني ها بايد چه کرد؟ نخست آنکه اصلاح طلبان اعتقاد دارند يک کج سليقگي جدي در خصوص انتصاب چهره هاي غيرسياسي در مديريت اجرايي انتخابات صورت گرفته است. حتي در دوران سخت جنگ نيز چنين امري سابقه نداشته و سعي مي شد چهره هاي غيرنظامي، مسووليت برگزاري انتخابات را بر عهده داشته باشند. بله بايد گفت که انتصاب هاي اخير در وزارت کشور و روساي ستادهاي انتخاباتي استان ها بعضاً شبهه ناک بوده و پرسش هاي جدي را به وجود آورده است. اما اگر تلاش ها و رايزني هاي اصلاح طلبان براي حضور نمايندگان نامزدها در هر حوزه اخذ راي - در تمامي مراحل انتخابات - به نتيجه رسيده و شمارش آرا نيز در همان حوزه ها صورت گيرد، به نظر مي رسد که امکان بروز تخلف به حداقل ممکن برسد. وضعيت بسياري از نهادهاي کشوري هم که نياز به يادآوري ندارد. آنها علاقه يي به «درجا زدن» کشور در موقعيت کنوني ندارند. بنابراين به لحاظ روحي و رواني هم امکان وقوع دخالت هاي بزرگ فراهم نيست مگر آنکه براي حضور ناظران ائتلاف اصلاح طلبان مانع ايجاد شود که در اين صورت نگراني هاي شديدي وجود دارد. اميدواريم بتوانيم چه از بيرون و چه از درون شرايطي را به وجود بياوريم که اين نگراني ها به حداقل ممکن برسد. -پس از انتخابات رياست جمهوري نهم، حتي گروه هايي که از عدم پيوستن خود به ائتلاف اصلاح طلبان سخن مي گفتند، سرانجام با ائتلاف ليست مشترک دادند. اکنون نيز آقاي خاتمي به عنوان چهره محوري اصلاحات از پرهيز از تکروي سخن مي گويند که يکي از خروجي هاي آن «ليست مشترک» خواهد بود. ابهامي که اکنون وجود دارد اين است که آيا اين فهرست واحد با هر نفراتي، امکان جذب آراي خاموش يا حتي هواداران اصلاح طلبان در جامعه را دارد؟ امکان جذب آراي حاميان اصلاح طلبان را حتماً خواهد داشت چرا که وقتي از يک سو شاهد وجود يک فهرست واحد اردوگاه اصلاح طلبان باشند و از سوي ديگر بدانند که کانديداهاي اصلاح طلبان «ياران آقاي خاتمي» هستند، به طور طبيعي آراي خود را به چنين ليستي خواهند داد. اما دو دسته هستند که حضور آنان در انتخابات، تعيين کننده است. همان طور که اشاره داشتيد يکي از آنان «جمعيت خاموش» است. اين بخش از جامعه بايد در شرايط موجود و با مشاهده نتيجه تحريم انتخابات در دو سال و نيم گذشته، دست به انتخاب بزنند. بايد به اين سوال پاسخ دهند که با عدم شرکت در انتخابات مي توانند فردايي بهتر را براي ايران رقم زده و خطرات بزرگي که کشور و مردم را تهديد مي کنند برطرف کنند يا خير؟ آيا ارزش آن را دارد که براي رسيدن به صد درصد آرمان خود، به پنجاه درصد بهبود امور - که در اثر حضور اصلاح طلبان در حاکميت رخ خواهد داد - راضي نبوده و اجازه بدهند کشور با تهديدات و خطرات کنوني مواجه باشد؟ اين انتخابي است که اين گروه ها بايد انجام دهند. پاسخ ما به اين جمعيت خاموش آن است که حتي اگر اصلاح طلبان نه تنها در انتخابات مجلس که در انتخابات رياست جمهوري نيز پيروز شوند به هيج وجه امکان جاري کردن تمامي برنامه ها و سياست هاي خود را نخواهند داشت. اما اينکه نمي توانند تمامي برنامه هاي خود را اجرايي کنند به معني بي حاصل بودن حضور آنان در قدرت نيست چه اينکه اکنون اين تفاوت ها به خوبي آشکار شده است. اما دسته دوم افرادي هستند که گمان مي کردند در صورت يکدست شدن حاکميت، شرايط اداره کشور و وضعيت مردم در تمامي حوزه ها بهبود خواهد يافت. اکنون فرصتي فراهم شده تا جامعه ايران به يک مقايسه تاريخي دست بزند. در زمان حضور اصلاح طلبان در قدرت، دولت آقاي خاتمي هر 9 روز با يک بحران مواجه بود اما اکنون حاکميت يکدست شده ولي برخي بخش هاي اجرايي با عملکرد خود، به طور ارادي جامعه را با بحران هاي متعدد مواجه مي سازند. اکنون جامعه مي تواند اين قضاوت را داشته باشد که در دوران حضور دولتي که هر 9 روز با يک بحران روبه رو مي شد و دولتي که خود هر 9 روز موجب زايش يک بحران تازه مي شود، وضعيت اقتصادي، سياسي، فرهنگي، ديني، اجتماعي و بين المللي چه تغييراتي داشته است؟ آيا شرايط بهتر شده يا بدتر؟ -پس شما علاوه بر گروه معروف به «تحريمي ها»، معتقد به پشيماني گروه ديگري هستيد که حاکميت يکدست را سبب کم شدن هزينه ها در سطح تصميم گيري مي پنداشتند؟ بله، اين گروه که فکر مي کردند با يکدست شدن قوا، شرايط کشور بهتر مي شود اکنون به اين نتيجه رسيده اند که اين «همسويي» تنها در عرصه سياسي موجب برخي محدوديت ها و نقض حقوق مسلم قانوني منتقدان نشده بلکه در ساير عرصه ها نيز شرايط ناخوشايندي حکمفرماست. البته در حوزه سياسي خصوصاً فعالان سياسي منتقد، تشکل هاي قانوني و ريشه دار دانشجويي تحول خواه، اقشار و صنوف مختلف با برخوردهاي تند و جدي تري مواجه شده اند. اما اين شرايط در گذشته نيز - البته با فشار کمتر - وجود داشته. در اين ميان از اين نکته مهم نبايد عبور کرد که يکدستي حاکميت، زندگي روزمره شهروندان را در سراسر کشور به طور جدي به چالش کشيده است. نه وضع مطلوبي دارند و نه اميدي به اينکه با سيستم اجرايي کنوني به شرايط قابل قبولي دسترسي پيدا کنند. بنابراين حرف اصلاح طلبان با گروه تحريمي ها و آناني که اميدوار به بهتر شدن شرايط با حاکم شدن تفکرات «يکدست» بودند اين است که بين اين دو مقطع دست به يک مقايسه بزنند. -اين حرف شما تا حدودي ممکن است به کلي گويي تعبير شود. مولفه ها و شاخص هاي اين مقايسه چگونه بايد باشد؟ بايد بررسي شود که نخست از نظر امنيت ملي کشور در قياس ميان دوران اصلاحات و دوران تصدي گري دولت نهم وضعيت بهتري دارد يا شرايط بدتر شده است؟ اينکه اظهارات بسياري از مسوولان کشورهاي همسايه که بعضاً در گذشته به ايران پناه آورده بودند، امروز بيشتر است يا در دوران اصلاحات؟ از نظر فرهنگي امروز اصحاب فرهنگ، ادب و هنر براي خلق آثار بهتر از امنيت حرفه يي و شخصي بيشتري برخوردارند يا در دولت آقاي خاتمي؟ در حوزه ديني - که اصلاح طلبان را به ولنگاري و ارتداد متهم کرده و مي کنند - جامعه چه وضعي پيدا کرده است؟ قبلاً هم گفته ام در تمام دنيا اکنون هنجارهاي اسلامي در حال رشد بوده و با اقبال عمومي مواجه مي شود اما در ايران بعضاً شاهد شرايط متفاوتي هستيم. در دو سال و نيم گذشته نيز به شهادت بسياري از علما، فضاي ديني کشور بدتر شده است. اين اتفاق در حالي روي داده که مسوولان کنوني در دوران اصلاحات از طريق برخي رسانه ها و مطبوعات شناخته شده، بيشترين حملات را به دولت خاتمي در خصوص عدم حساسيت در مسائل ديني صورت مي دادند اما در دوران تصدي گري همان افراد اکنون وضعيت ديني جامعه صداي قشرهاي مذهبي را نيز بلند کرده است. - شما اعتقاد داريد حکمي که در پاييز گذشته اعلام شد از سال 75 و پس از روي کار آمدن دولت اصلاحات به تاخير افتاده بود؟ موقعيت کشورها و نحوه رفتار ديپلماتيک دولت وقت، بر نوع مواجهه نهادهاي بين المللي با آنان بسيار اثرگذار است. به ميزاني که موضع گيري هاي مسوولان دولتي را به زعم خود خطرناک ارزيابي کنند، مواضع شديدتري را وضع مي کنند. جريانات اخير در خصوص حضور رئيس دولت در اجلاس شوراي همکاري خليج فارس و بيانيه پاياني گستاخانه آنان درباره حاکميت امارات بر جزاير سه گانه ايراني، همچنين اظهارات جلال طالباني در خصوص قرارداد الجزاير و موضع سوال برانگيز وزيرخارجه دولت نهم در خصوص سهم ايران در درياي خزر و بسياري رفتارهاي غيرمسوولانه در بي توجهي به تماميت ارضي و امنيت ملي کشورمان نيز دل هر ايراني- با هر گرايش فکري- را به درد آورده و در حد توان رسانه ها و مطبوعات محدود اصلاح طلب به وسيله کارشناسان خبره و استادان دانشگاه براي جامعه روشن شده است. در حوزه اقتصاد نيز که کشور به جاي رسيدن به «ژاپن اسلامي» به سطح ديگري رسانده شده است. اکنون جامعه مي تواند بين اين دو عملکرد دست به انتخاب و قياس بزند. البته اين به معناي اين نيست که اصلاح طلبان هيچ گونه ضعفي نداشته اند يا انتقادي به عملکرد آنان وارد نيست. هيچ حزب و گروهي در جهان معاصر حتي در کشورهاي دموکراتيک با سابقه چندين قرن دموکراسي هم نمي تواند چنين ادعايي داشته باشد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 684]
-
گوناگون
پربازدیدترینها