واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: سیاست - روحانیت در مشی امام خمینی تنها دغدغهمند نقش و نهاد سنتی خویش نبود، بلکه نگران سرنوشت کل جامعه بود. محسن صبوری: وارسی نقش امام خمینی در میان مبارزات تاریخ معاصر ایران، بیشک وابسته به بررسی رویه سیاسی روحانیت شیعه تا پیش از ایشان است. این چنین بررسیای میتواند تمایز و برجستگی نقش و رویه امام را آشکار کند و نیز نشان دهد چه زمینه و سنت سیاسی- شیعیای، رویه انقلابی امام را پرورانده بود. با مشروطه، اقشار جامعه مدنی ایران دریافتند، میتوان از تحت نقش سلطنتی خارج شوند و نقش سیاسی مستقلی ایفا کنند، تا پیش از آن همگی، در هر نقش اجتماعی و سیاسیشان، خود را سرباز «ذات همایونی» میپنداشتند. با این همه ظهور نقش سیاسی حاد روحانیت تنها از امام خمینی برمیآمد. روحانیت در مشی امام خمینی تنها دغدغهمند نقش و نهاد سنتی خویش نبود، بلکه نگران سرنوشت کل جامعه بود. با این مقدمه میتوان به سنت سیاسی روحانیت پیش از امام اشاره کرد. شیخفضلالله نوریپس از همراهی اولیه با مشروطهطلبان به نماد مشروعهخواهی بدل گشت. با این همه، او نیز ذیل نقش دیگر نیروهای سیاسی قرار گرفت. فضلالله نوری الگوهایی ارائه داد که به «مشروعه» مشهور شد. از جمله نظریات شیخفضلالله نوری حضور هیأتی از مجتهدان واجد شرایط برای مراقبت بر مجلس شورا بود. اگرچه برخی عقیده وی مبنیبر نظارت شرعی بر مصوبات مقننه را طرحی مقدماتی برای نظارت استصوابی میپندارند، اما با این همه شیخ نیز بیش از آنکه موضع اسلامیای دراندازد که برای سرنوشت جامعه دغدغه و برنامه داشته باشد، بیشتر نگران حوزه و نهادهای اسلامی بود. او برای اجرای این قانون شرعی، گزینه جایگزینی به جای سلطنت موروثی قجری ارائه نداد، برنامه مهمی که با تأثیر امام خمینی شدنی شد. آیتالله نائینیاز شخصیتهای بارزی که در عصر نهضت مشروطهخواهی توانسته است تصویر روشنی از نظام حکومت مشروطه ارائه دهد آیتالله نائینی بود. ایشان کتاب «تنبیهالامه و تنزیهالمله» را در انقلاب مشروطه در سال 1327قمری به زبان فارسی نگاشت. نائینی در این کتاب حاکمیت اسلام را با دلیل و برهان قاطع اثبات کرده و پرده از چهره حکومتهای استبدادی برداشته است و همچنین زندگی در زیر سلطه استبداد را مساوی با برده بودن اعلام میکند. با این همه آیتالله نائینی هنوز تحت تأثیر طرحهای سیاسی و اجتماعی بود که اصالتاً بیرون از آموزههای اسلامی ریشه داشتند. آیتالله خراسانیآخوند خراسانی در جریان مشروطیت تلگرافها و پیامهایی از نجف به ایران میفرستاد و در آنها مردم را به مبارزه ترغیب میکرد. آرای خراسانی و موضع او در قبال مشروطهطلبی، بیش از آنکه از نقشی مستقل خبر بدهد، محصول تأثیرپذیری از تحولات اجتماعی روز بود. حال آنکه امامخمینی، توانست در فضای سیاسی مداخله کند و جامعه سیاسی را از دغدغههایش متأثر سازد. آیتالله کاشانیکاراکتر سیاسی آیتالله کاشانی، شاید نزدیکترین کاراکتر به امام خمینی بود. آیتالله کاشانی نشان داد روحانیت میتواند همچون چهرهای سیاسی به مبارزات روزآمد سیاسی وارد شود و حتی تا راهبری عملی یک جریان اعتراضی نیز پیش برود اما ایشان نیز نتوانست برنامهای مستقل برای جهان آرمانیای که در نظر داشت ارائه دهد. اگر توان مذهبی آیات نائینی و خراسانی برای توجیه مبنای برنامه مشروطه صرف شد، توان کاشانی نیز، مصروف آن شد که به بلوک سیاسیای که به ملیشدن نفت گرایش داشت، حمایت عملی برساند. او پایگاه اجتماعی خویش را در اختیار این بلوک قرار داد تا این بلوک در عرصه مبارزات عملی تنها نماند. ایشان اما برنامه خاص سیاسی و اسلامی را پیش نگذاشت. آیتالله مدرسآیتالله سیدحسن مدرس پس از کودتای ۳ اسفند ۱۲۹۹، مدرس به قزوین تبعید و در آنجا زندانی شد. پس از آزادی به نمایندگی مردم تهران در مجلس چهارم انتخاب شد و به عنوان نایبرئیس مجلس و رهبری اکثریت مجلس برگزیده شد. دوره پنجم مجلس در ۱۳۰۲ افتتاح شد و در این دوران پراهمیت تاریخ مشروطه که با تغییر سلسله قاجاریه و روی کار آمدن رضاخان همراه بود، آیتالله سیدحسن مدرس رهبری اقلیت مجلس را بر عهده داشت. آیتالله سیدحسن مدرس، همواره فارغ از جایگاه مذهبی خویش، در پیکارهای سیاسی و ملی ایران مشارکت میجست و اگرچه بر برنامه سیاسی اسلام پای میفشرد اما به طور واقعی این برنامه را در این پیکارها دخالت نداد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 491]