واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: نمایندگی مجلس به شرط تحریف و هیاهو مصطفی بدرالسادات با نزدیک شدن به انتخابات مجلس شورای اسلامی، بازار "لطایف الحیل" برای ورود به مجلس یا باقی ماندن در آن از سوی بسیاری از سیاسیون داغ داغ می شود. در این میان، شگرد جدیدی که برخی سیاسیون پیشه گان به کار بسته اند، این است که ابتدا یک موضوع را تحریف می کنند و سپس پیرامون آنچه خود تحریف کرده اند، هیاهو می کنند تا وجهه ای کسب کنند و ای بسا رایی! هر چند این رویکرد بسیار مذموم است لکن وقتی با منافع ملی درمی آمیزد، زشتی آن، گذشت ناپذیر می شود چه آنکه منافع ملی به ویژه در حوزه سیاست خارجی، نباید قربانی اهداف سیاسی و جناحی افرادی باشد که آرزومند کرسی های سبز پارلمان (و البته، مزایای آن) هستند. به عنوان مثال، می توان به هیاهویی که اخیرا پیرامون سهم ایران از دریای خزر ایجاد شد اشاره کرد. هر چند ایران و شوروی در قرارداد 1921 بر حق مساوی کشتیرانی در خزر توافق کرده اند لکن نه در این قرارداد و نه در هیچ قرارداد دیگری، تقسیم بستر خزر مورد بررسی و توافق طرفین قرار نگرفته است و اینک که قرار است 5 کشور ساحلی خزر، در این باره تصمیم بگیرند، آنچه در نهایت حکم خواهد کرد، چانه زنی های طرف های درگیر ماجرا بر مبنای قواعد پذیرفته شده بین المللی است نه هیاهوهای سیاسی درون این کشورها. در چنین شرایطی، وزیر امور خارجه ایران در پاسخ به سوال خبرنگاری که از او درباره سهم ایران از خزر جویا شده بود به 2 واقعیت تاریخی اشاره کرده است: اول آنکه هیچ سند مکتوبی نه در ایران و نه سایر کشورهای ساحلی خزر درباره تقسیم 50-50 بستر خزر وجود ندارد (و واقعیت تاریخی نیز همین است) و دوم اینکه در زمان شوروی، برغم قرارداد 1921، روس ها مانع از عبور کشتی های ایرانی از حد 3/11 درصدی خزر می شدند. بلافاصله بعد از این اظهارات که صرفا تشریح وضعیت گذشته بود، یک جنجال سیاسی - رسانه ای به راه انداختند که وزیر خارجه ایران گفته است سهم ما از خزر همین 3/11 درصد است! و متعاقب این تحریف، یک موج تبلیغاتی علیه دولت راه افتاد که "واویلا! خزر را مفت فروختند!" و حال آنکه مذاکرات حقوقی همچنان ادامه دارد و همه کشورها توافق کرده اند تا زمانی که تقسیم بستر قطعی نشده، عملیات اکتشافی و احداث سازه های دریایی در آن صورت نگیرد. البته، شاید مردم عادی از جزئیات خبر نداشته باشند ولی سیاسیونی که مرتکب این تحریف شدند و آن را در بوق و کرنا کردند، خوب می دانستند که در زمان دولت قبلی، وزارت خارجه وقت، با ترکمنستان و آذربایجان در حال رسیدن به این توافق بود که ایران به سهم 18 درصدی از خزر بسنده کند که مقام رهبری با آن مخالفت کرده و مانع از این توافق شده بودند. آنها، این را هم خوب می دانستند که هم در دولت قبلی و هم در دولت کنونی، مشاوره های متعددی با کارشناسان ایرانی و خارجی حقوق بین الملل شده و نظر آنها این است که طبق حقوق بین الملل، سهمی 20 درصدی برای ایرانی که کمتر از یک پنجم از سواحل خزر را در اختیار دارد، می تواند ملاک عمل باشد. با این حال، ابتدا تحریف کرده اند و سپس در مقام دفاع از سهم ایران قیافه های حق به جانب به خود گرفتند و در نهایت برای آنکه خود را بیشتر مطرح کنند، اعلام داشتند که وزیر خارجه را برای این اظهارات استیضاح می کنند تا شاید کسانی که خام این تحریف و هیاهو شده اند، برایشان دست بزنند و هورا بکشند که "چقدر وطن دوست هستند اینها!" نمونه دیگر آمیختگی مصالح جناحی با منافع ملی نیز گسترش روابط دیپلماتیک با شوراهای عربی است. جالب اینجاست، کسانی که مدام شعار تنش زدایی می دادند و بهبود روابط ایران و اعراب را از ثمرات دولت های هاشمی و خاتمب می دانستند و به آن افتخار می کردند، اینک ضد عرب شده اند و به گسترش روابط ایران و کشورهای عربی می تازند که چرا مقامات کشورمان به این کشورها رفت و آمد می کنند و از جمله مطرح می کنند که چرا احمدی نژاد به عربستان رفت ولی پادشاه سعودی به تهران نیامد و این در حالی است که هیچ کدام از همین حضرات، این سوال را درباره سفرهای هاشمی و خاتمی به عربستان و عدم سفر پادشاه سعودی به تهران مطرح نکردند تا یادآور این موضوع باشند که سیاست، همچنان یک بام و دو هوا دارد! و اینک همین عرب ستایان دیروز، عرب ستیزان امروز شده اند و البته کلی هم مدعی! نکته تاسف انگیز اینجاست که همین افراد، برغم ژست های ضد عربی خود در عمل، به گونه ای رفتار می کنند که به کشورهای حقیر حاشیه خلیج فارس، احساس مهم بودن دست بدهد. براستی وقتی نماینده ای می گوید "چون وزارت خارجه بیایند شورای همکاری خلیج فارس که در آن مدعی جزایر سه گانه شده اند را محکوم نکرده است، باید وزیر خارجه را استیضاح می کنیم!" در واقع برای اعراب، اهمیتی بیش از آنچه هست، قائل نشده است؟ آیا شیوخ حاشیه نشین خلیج فارس که تا دهان باز می کنند، از تعلق جزایر سه گانه به امارات سخن می گویند، سخنشان اینقدر مهم و ارزشمند است که وزارت خارجه یک کشور بزرگ برای هر حرف مفت آنها بیانیه صادر کند؟ حد آنها همین اندازه است که خبرنگاری از سخنگوی وزارت خارجه در این باره بپرسد و سخنگو نیز حرفهایشان را بی مقدار و حقیر بشمارد و البته چنین اتفاقی نیز افتاد. آقایان نماینده! اگر می خواهید وزیر خارجه را استیضاح کنید، این را انجام دهید ولی نه به بهای مهم جلوه دادن عرب های منطقه که چنین توهمی آنها را دربرگیرد که آنقدر مهم هستند که یک بیانیه شان باعث شده است موضوع استیضاح وزیر خارجه کشور بزرگ ایران مطرح شود! باور کنید برای رفتن مجدد به مجلس، راه های شرافتمندانه تری نیز وجود دارد که طی آن، منافع ملی لگدمال نمی شود؛ و باز باور کنید، نرفتن به مجلس، بهتر از آن است که اعراب منطقه، دچار این توهم شوند که آنقدر مهم شده اند که به خاطر آنها در میان جناح های سیاسی ایران دعوا می شود.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 195]