واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: جنگ و صلح در دارفور
محمدهادي تسخيري
پيش از سال 2003 ميلادي و پس از چند برخورد قبيلهاي بين قبايل «الزغاوه» و «المساليت» و قبايل ديگر دارفور، دولت مركزي سودان تلاش كرد تا چشم فتنه را كور كند و تا حدودي موفق شد تا اينكه با آغاز سال 2003 ميلادي، جنگجويان قبيلهاي در بلنديهاي كوه مره مسلح شدند و در ماه هشتم آن سال به شهر كتم دومين شهر شمال دارفور حمله كردند و دو ماه بعد، منطقه مورني درغرب دارفور را مورد هجوم قرار دادند و اوج اين نابسامانيها، هنگامي بود كه مخالفان دولت مركزي به فرودگاه شهر فاشر حمله و شش هواپيما و باند فرودگاه را نابود كردند و فرمانده نيروهاي هواپيمايي آن منطقه يعني سرتيب ستاد ابراهيم البشري را ـ از اهالي همان منطقه ـ پس از كشتن پاسدارانش و در حالي كه از خانه عازم فرودگاه بود، ربودند.
پس از اينكه اوضاع به شدت در منطقه شمال و غرب دارفور ناامن شد، حكومت مركزي با ميانجيگري دولت چاد به ويژه رئيسجمهور آن كشور ادريس ديبي، قرارداد آتش بس با نيروهاي مخالف به رهبري مناوي و عبدالواحد امضا كرد. سپس در ماههاي چهارم و پنجم سال 2004ميلادي، در شهرهاي «انجمينا» و «آديس آبابا»، پايتختهاي چاد و اتيوپي، دو قرارداد آتشبس و ايجاد نيروي پاسدار صلح در منطقه دارفور بين دو طرف به امضا رسيد و سرانجام در نهم نوامبر 2004ميلادي پس از امضاي معاهده ابوجا، پايتخت نيجريه حكومت سودان موظف شد تا نيروهاي غير دولتي طرفدار حكومت مركزي را خلع سلاح كند و زمينه بازگشت آوارگان را به خانههايشان آماده سازد. همچنين زندانيان حوادث دارفور نيز آزاد شوند و با توجه به اعلام عفو عمومي رئيسجمهور سودان، بسياري از مسلحان، سلاح خود را تحويل دادند. اين وضعيت به دليل نبودن همكاري و التزام گروههاي مخالف دولت مركزي سودان كه قرارداد ابوجا را امضا نكردند و دخالتهاي كشورهاي خارجي بينتيجه شد، بار ديگر اوضاع منطقه ناامن گشت.
تحركات مخالفان در جنوب دارفور
اما مخالفان حكومت در بخش جنوبي دارفور، نخست به شهر عديله حمله كردند و گروهي از اين نيروهاي مهاجم، تأسيسات راهآهن يعني يكي از مهمترين مراكز وسايل حمل و نقل و لجستيك اين شهر را به آتش كشيدند. همچنين راه زميني بين دو شهر «نيالا»، مركز ولايت دارفور جنوبي و «زالنجي»، يكي از شهر مهم اين منطقه، صحنه تاخت و تاز مخالفان بود. آنها به اتوبوسها و وسايل نقليه حمله و شريان تجاري منطقه را قطع كردند. همچنين نيروهاي پليس آنجا نيز از سوي گروههاي مخالف مورد هجوم قرار گرفتند و عدهاي از آنها كشته و زخمي شدند و سپس به شهر غبيش حمله كردند و يكي از چاههاي نفت آنجا را به آتش كشيدند. در آن هنگام احمد هارون، وزير مشاور در وزارت كشور آن زمان و وزير كمكهاي انساندوستانه كنوني كه يكي از متهمان دادگاه لاهه نيز هست، اعلام كرد كه دولت مركزي تا حد توان از خود خويشتنداري نشان ميدهد و تنها براي دفاع از جان خود با مخالفان وارد جنگ ميشود. اين حوادث در جنوب دارفور به گونهاي پيش ميرفت كه هر فرد دانايي، آينده شومي را براي اين منطقه درآينده متصور ميشد، ولي راه و روش صلح جويان حكومت مركزي كه ابتداي روي كار آمدن درسال 1989م تاكنون در رابطه با دارفور، در پيش گرفته در آرامسازي اوضاع آن منطقه مؤثر بوده است. براي مثال، نخستين كنفرانس بررسي اوضاع دارفور، دو هفته پس از آغاز حكومت البشير برگزار شد و پس از آن حكومت مركزي سودان براي حل اختلاف و نزاع بين قبيله الزغاوه و قبايل عربي شمال دارفور در اكتبر 1994 كنفرانس صلحي را بين اين قبايل در شهر كتم برگزار كرد و در نوامبر 1996، مارس و دسامبر 1997كنفرانسهاي صلح بين قبايل منطقه در جنوب دارفور و شهر نيالا، مركز اين ايالت برگزار شد كه اين كنفرانسهاي صلح متعدد، نشان دهنده روش و منش صلحطلبانه دولت مركزي با قبايل اين منطقه است.
اما از سوي ديگر، تجار غير قانوني اسلحه به صورت مخفيانه اختلافاتي بين قبايل منطقه ايجاد كرده، هر يك را عليه ديگري ميشوراندند و هر يك از اين قبايل گمان ميبرد كه طرف مقابل، قرارداد صلح را زير پاي گذاشته و مستوجب عقوبت است و همين امر سبب ميشود پس از مدتي آرامش بار ديگر، نزاعهاي قبيلهاي شدت پيدا ميكند و اين سؤال باقي ميماند كه اين مسئله و مشكل اساسي سودان يعني نزاعهاي دارفور، كي و به دست چه كسي حل خواهد شد؟
در ادامه مذاكرات صلح پيرامون مسئله دارفور در ماه مي 2006م قرارداد صلحي بين حكومت مركزي و نيروهاي مخالف زير نظر دولتهاي آمريكا و انگليس و اتحاديه به امضا رسيد، ولي مفاد اين قرارداد را فقط گروه مخالف موسوم به نهضت آزاديبخش سودان به رهبري مني اركو مناوي پذيرفت و امضا كرد، اما دو گروه مخالف ديگر به رهبري عبدالواحد محمد نور و دكتر خليل ابراهيم، اين قرارداد را نپذيرفتند. ضمن اينكه سازمان امنيت و سازمان امنيت آفريقا، اين قرارداد صلح را پذيرفتند، اما يك ماه پس از امضاي اين قرارداد صلح گروههاي مخالف آن، با هم متحد شدند و«جبهه رهاييبخش ميهني» را براي از بين بردن يا بي اثر نمودن اين قرارداد، تشكيل دادند و به دنبال آن و پس از پشتيبانيهاي خارجي كه گفته ميشود از سوي يكي از كشورهاي مجاور از اين جبهه مخالف صورت گرفت، اين جبهه حملات نظامي خود را به نيروهاي دولتي و گروه امضا كننده قرارداد صلح ابوجا و سازمانهاي كمكرساني آغاز نمود و شورشيان اين جبهه در يكي ازاين حملات يكصد دستگاه كاميونهاي مواد غذايي سازمانهاي كمك رساني و اتحاديه آفريقا به غنيمت گرفت كه اكنون اين كاميونها در عمليات نظامي اين گروه مخالف به كار گرفته ميشوند.
دخالتهاي كشورهاي غربي
اين اوضاع ناامن سبب شد تا سازمان ملل براي بررسي سه موضوع (گفتوگوي صلح، آتش بش و نيروهاي پاسدار صلح در دارفور) از دبيركل سابق خود يعني كوفيعنان بخواهد كه جلسهاي با حضور اتحاديه آفريقا و اتحاديه عرب و سودان به رياست شخصي كوفي عنان در آديس آبابا، پايتخت كشور اتيوپي تشكيل دهد و در رابطه با هر سه موضوع فوق، توافقاتي حاصل شد، اما با دخالتهاي دو كشور آمريكا و انگليس كه پشتيبانان واقعي صدور قطعنامه شماره 1706 نتايج اين جلسه نيز بياثر شد. اين قطعنامه كه از سوي دولت سودان رد شد، تصريح دارد كه نيروهاي پاسدار صلح دارفور از نيروهاي آفريقايي به نيروهاي بينالمللي تغيير ماهيت دهدكه اين امر با قرارداد صلح ابوجا مخالفت صريح و آشكار دارد و صدور همين قطعنامه باعث پديد آمدن جوّ بي اعتمادي بسيار بدي بين دولت سودان و سازمان ملل شد كه به دنبال آن، كشورهاي آمريكا و انگليس، سودان را به مجازاتهاي بينالمللي و جنگ تهديد كردند.
نقش عربستان در يافتن راهكار
در اين هنگام، دولت عربستان و شخص عبدالله بن عبدالعزيز وارد صحنه شد و پس از برگزاري كنفرانس رؤساي كشورهاي عربي در رياض، پادشاه عربستان جلسه سران پنج جانبهاي با حضور عمر البشير رئيسجمهور سودان، بان كي مون، دبيركل سازمان ملل، عمرو موسي دبيركل اتحاديه عرب و پورفسور آنها عمر كوناري، رئيس آژانس اتحاديه آفريقا كه رياست اين اجلاس پنج جانبه را نيز شخص پادشاه عربستان به عهده گرفت و مهمترين نتيجه مهم اين اجلاس، علاوه بر يافتن راهكارهايي براي اجراي قرارداد صلح ابوجا توسط كميته سهگانه سودان ـ سازمان ملل و اتحاديه آفريقا حل اختلافات بين سودان و سازمان ملل بود.
توقف روند صلح در دارفور
برگزاري اين كنفرانسها و اجلاسها و امضاي اين قراردادها دركنار تلاشهاي دو كشور همسايه سودان يعني اريتره و ليبي ميرفت كه نتيجه مطلوب را در دارفور حاصل نمايد، اما مخالفت گروههاي مخالف كه از امضاي قرارداد ابوجا خودداري كرده بودند، اين روند را متوقف كرد، به ويژه گروه مخالف العدل و المساوات به رهبري دكتر خليل ابراهيم كه به تازگي با پشتيباني يكي از كشورهاي همسايه سودان با هجومي جنون آميز به شهر امدرمان، دومين شهر بزرگ سودان كه فاصله اش تا خارطوم، پايتخت سودان تنها يك پل كه روي رود نيل ساخته شده، است، بار ديگر شرايط ناامني در منطقه به وجود آورد. البته اين گروه مخالف در اين حمله به شدت به دست نيروهاي دولتي و نيروهاي داوطلب مردمي سركوب شد و به تازگي نيز شهت نفر از رهبران اين گروه با حكم دادگاه خارطوم به مرگ محكوم شدند.
در پايان ميتوان نتيجه گرفت كه مشكل دارفور سودان، همان گونه كه تاريخ طولاني جنگ جنوب اين كشور نشان داد و بنا بر گفته رئيسجمهور سودان عمرالبشير كه در هفتمين بند سخنراني خود در روز افتتاحيه چهارمين دوره مجلس ملي سودان اعلام نمود كه «مشكل دارفور تنها و تنها به دست مردم سودان بايد حل ميشود» و تا موقعي كه دخالت كشورهايي مانند انگليس و آمريكا وجود داشته باشد، رسيدن به راهكار نهايي براي رفع اختلاف بين قبايل منطقه دارفور و به وجود آمدن امنيت پايدار در اين منطقه حساس و مهم، بسيار بعيد مينمايد.
پنجشنبه 2 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تابناک]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 48]