تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 8 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):عريف بيش از استحقاق، چاپلوسى و كمتر از استحقاق، از ناتوانى در سخن و يا حسد است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1834985394




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

مرعشي: احمدي نژاد هيچ خدمتي به ايران نكرد


واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: مرعشي: احمدي نژاد هيچ خدمتي به ايران نكرد احمدي‌نژاد فعلا سوار است، مي‌تواند در كار لاريجاني اخلال كند ، لاريجاني دارد بحث مي‌كند،مي گويد اين پيشنهاد را قابل بررسي مي دانيم، ولي احمدي‌نژاد مي‌آيد مي‌گويد تا آخر مرداد پيشنهادي نمي‌دهيم اخلال مي‌كند.   سخنگوي حزب كارگزاران سازندگي پس از بازديد از خبرگزاري فارس در گفتگويي مشروح به سوالات درباره عملكرد مجلس ششم، پرونده هسته اي، ارزيابي عملكرد دولت نهم، پيش بيني تركيب مجلس هشتم و آخرين ائتلاف ها و انشعاب ها در جبهه دوم خرداد پاسخ گفت.     حسين مرعشي سخنگو و عضو شوراي مركزي حزب كارگزاران سازندگي است، حزبي كه جمعي از منسوبان و مديران هاشمي رفسنجاني در آستانه انتخابات مجلس پنجم تشكيل دادند تا بتوانند با حضور خود در مجلس، ياريگر برنامه ها و خط مشي اقتصادي رئيس جمهور وقت شوند، چرا كه برنامه‌هاي اقتصاد باز هاشمي را اكثريت نمايندگان مجلس چهارم برنمي‌تافتند. كارگزاران موفق به تشكيل فراكسيوني قدرتمند در مجلس پنجم شد به گونه اي كه برخي تحليلگران، ريشه ظهور و بروز دوم خرداد را از اين مجلس مي دانند. گرچه در ماه‌هاي ابتدايي پس از دوم خرداد، ياران هاشمي نقش پررنگي در كابينه خاتمي ايفا كردند اما رفته رفته گسست‌ها نمايان شد، چنانچه انتخابات مجلس ششم به ميدان رويارويي هواداران و نزديكان محمد خاتمي با هاشمي كه اورا "پدر معنوي"كارگزاران مي خوانند بدل شد. شش سال پس از انتخابات مجلس ششم و در هنگامه انتخابات رياست جمهوري نهم اين اختلافات عيان تر و مشخص تر شد و نشان داد گذر ايام نتوانسته است گرد كدورتها را از بين ببرد. مرعشي كه فردي صريح و گشاده رو است به ما مي گويد كه زمانه همه را ادب كرده است! با آنكه در حين بازديد حسين مرعشي از خبرگزاري فارس يا در بخش‌هايي از مصاحبه با شوخي ها و بذله گويي هاي مكرر او خنديديم اما در گوشه‌هايي از مصاحبه آن چنان عصباني شد و از كوره در رفت كه هيچ نشاني از آن چهره هميشه بشاش نبود. مرعشي در جاهايي از اظهاراتش بخصوص در باره احمدي نژاد و دولت نهم قضاوت هاي تندي دارد كه مخاطبان خود در باره آن قضاوت خواهند كرد، در هر حال مشروح گفتگوي 90 دقيقه اي ما را با سخنگوي كارگزاران بخوانيد. از آقاي هاشمي رفسنجاني به عنوان پدر معنوي كارگزاران نام برده مي‌شود آيا شما اين عنوان را قبول داريد؟ ما اجازه شروع كارمان را از هاشمي گرفتيم،چون ايشان قبل از آن تشكيل حزب را منع كرده بودند. ما افكار هاشمي را به عنوان افكار سازنده و مفيد براي كشور تعقيب كرده و مي‌كنيم اما هيچ گاه هاشمي خود مسئوليتي در مورد مواضع حزب نداشته و ندارند و اين ما هستيم كه خود را بي نياز از مشورت هاشمي نمي‌دانيم. چه ميزان حزب كارگزاران تحت تاثير سياست گذاري هاي آقاي هاشمي رفسنجاني است؟ در 12 سال گذشته حتي در يك مورد آقاي هاشمي در تصميم گيري‌هاي حزب دخالت نكرده اند، نه ما انتظار داشتيم و نه ايشان شان خود مي‌دانستند. اشتراك، اشتراك هدف است. استراتژي هاشمي، سازندگي و توسعه ايران است و ما نيز همين استراتژي را داريم. حتي به عنوان يك مشاور امين در سياست هاي حزبي از ايشان نظر نخواستيد؟ در كارهاي حزبي نه اما در سياست هاي كلي كشور ما خود را بي نياز از مشورت با ايشان نمي دانيم. آيا مثلثي به نام كروبي، هاشمي و خاتمي را قبول داريد؟ مثلث كه وجود دارد البته اگر به معناي همكاري باشد. اين همكاري در يك فرآيند وجود دارد اما نه به صورت يك اتفاق سياسي و ائتلاف سياسي. هاشمي،كروبي و خاتمي هر سه درفرآيندي كه منجر به يك انتخاب با شكوه، عادلانه و آزادانه باشد هم نظر هستند. هر كدام اما در نقش جداگانه اما مكمل يكديگر. هاشمي به عنوان فردي كه حفظ نظام جمهوري اسلامي براي ايشان از اهميت ويژه‌اي برخوردار است حساسيت دارد و نظام را به نوعي فرزند خود و نظام را جزئي از وجود خود، و خود را جزئي از نظام مي‌داند. برداشت شان اين است كه برگزاري يك انتخابات باشكوه، مثل همه دوران گذشته پشتوانه اي براي نظام است و از زاويه دفاع از نظام به يك انتخابات آزاد و عادلانه مي‌انديشند و اينكه فرصت براي همه وفاداران به انقلاب داده شود كه در اين انتخابات شركت كنند. خاتمي عملاً در نقش يك رهبر براي بخش وسيعي از گروههاي سياسي اصلاح طلب كه در قالب ائتلاف با راهنمايي و هدايت خود شكل گرفته و علاقمند است اصلاح طلبان به عنوان همراهان ايشان در انتخابات فعال باشند و به پيشبرد امور كشور كمك كنند.جناب آقاي كروبي هم به عنوان يكي از شخصيت هاي سياسي پرسابقه و هم به عنوان دبير كل يك حزبي كه در دوران اخير متولد شده علاقمند هستند و به انتخابات مي انديشند. اين سه بزرگوار داراي يك اشتراك هدف هستند كه حالا شايد در بيرون اين اشتراك هدف كه در حرف ها و سخنان بيان مي شود عده‌اي فرض را بر هماهنگي سياسي مي‌دانند اما اين به مفهوم يك ائتلاف استقرار يافته نيست اين در واقع يك هم جهتي است. اما روزنامه‌هاي جبهه دوم خرداد، هاشمي را به نفع خود در جريان اصلاح طلب مصادره كردند و بنا به برخي خبرها اين مصادره موجب ناراحتي آقاي هاشمي هم شده است. آنچه من همواره بر آن تاكيد كرده‌ام و در جبهه دوم خرداد نيز كه من عضو آن هستم اين وضعيت پذيرفته شده است،هاشمي به هيج كدام از جناحها تعلق ندارد در عين اينكه تعلق نيز دارند. يعني هم مويد حركتهاي معقول و منطقي جناح اصلاح طلب هستند و هم طرفدار حركتهاي معتدل جناح اصول‌گرا،و به معناي واقعي يك شخصيت فراجناحي است.اين موضوع پذيرفته شده‌اي است، حالا شايد يك سردبير و نويسنده برداشت غليظ تري داشته باشد. در مصاحبه اي گفتيد كه مجلس ششم را مجلس راديكال مي دانم، مصاديق اين راديكاليسم چه بود؟ مجلس ششم مجلس پر تحركي بود، افكار جديدي آمده بود و وارد عرصه سياستهاي كشور شده بود و جوانترهايي كه تازه وارد عرصه سياسي شده بودند به دنبال راهي مي‌گشتند براي ابراز وجود و علاقمند به نو آوري‌هايي در مسائل مديريتي و سياسي كشور بودند. يعني معتقديد آنها به دنبال نو آوري بودند نه حركتهاي راديكال؟ من در مجلس ششم و به عنوان عضوي از آن، ممكن است اختلافهايي در روش ها با دوستاني كه مديريت مجلس را به عهده داشتند، داشتيم ولي كسي كه قصد حركتي خارج از چارچوب هاي نظام را داشته باشد نديدم. نظر شما درباره مواضع همه نمايندگان مجلس ششم اينگونه است؟ مواضع فردي همواره وجود داشته و نطق‌هاي پيش از دستور هيچ مجلسي قابل پيشگيري نيست اما آنچه خود را در طرح ها و لوايح نشان مي‌داد و بعضا هم محل اختلاف مي‌شد مثل حذف نظارت استصوابي كه يكي از مسائلي بود كه در طي عمر مجلس ششم همواره مطرح بود. حتي در يك دوره‌اي من و آقاي سليماني نماينده كنگاور و آقاي محتشمي نماينده كروبي شديم و از از طرف شوراي نگهبان هم آقاي مومن و عزيزي و عليزاده ديدار و مفصل صحبت كرديم، در مجلس كسي نبود كه بگويد نظارت شوراي نگهبان نبايد نظارت موثري باشد اما اختلاف اين بود كه ما مي‌گفتيم نظارت موثر در چهارچوب قانون، و حتي آقاي مومن و عزيزي هم پذيرفتند، ولي بعد شوراي نگهبان آن را نپذيرفت و رد كرد و مي گفت حتما بايد كلمه استصوابي بيايد، ما به عنوان معتدلين مجلس مي‌گفتيم كه بالاخره اين نظارت استصوابي چون متكي به تفسير شماست حدش كجاست؟ بعضي‌ اقوال از شوراي نگهبان اين بود كه دامنه نظارت استصوابي حتي مشمول نمايندگان حاضر در مجلس نيز مي شود. يعني اگر نماينده‌اي از نظر شوراي نگهبان هنجار شكن بود، مي تواند او را از مجلس اخراج كنند.مجلس ششم نظارت استصوابي را بر نمي تافت يا در قضيه مطبوعات خوب اختلاف نظر بود كه آيا با قوانين جرايم و نا امني هاي اجتماعي مي توان با مطبوعات برخورد كرد يا نه؟ تحصن نمايندگان را يكي از جلوه هاي حركتهاي راديكال مي دانم آيا شما تحركاتي چون تحصن را از مصاديق راديكال بودن نمي‌دانيد؟ من تحصن را نمي‌پذيرفتم و آن را يكي از جلوه هاي حركتهاي راديكال مي دانم. به نظر من در جمهوري اسلامي نبايد چنين روش‌هايي را انجام مي داديم. آيا شما به عنوان حزب كارگزاران با حزب مشاركت در اهداف مجلس ششم مشترك بوديد؟ ما، يعني هم دوستان كارگزاران و هم اكثر هم پيمانانمان در جبهه دوم خرداد، ما همين امروز هم اگر قرار باشد كه رفراندومي برگزار شود كه چه نظامي در ايران برقرار شود باز هم معتقد به همان جمهوري اسلامي نه يك كلمه كم و نه يك كلمه بيشتر هستيم. اگر بحث شود كه آيا قوانين بايد اسلامي باشد؟ مي گوييم حتما بايد قوانين با اسلام منطبق باشد،اگر بگويند اين اسلامي بودن هم بايد تحت نظارت فقهاي شوراي نگهبان باشد مي گوييم بسيار عالي بايد باشد. در مجلس ششم در سطح طرح‌ها و لوايح اختلاف نظر عمده اي نداشتيم،البته مجلس با شوراي نگهبان خيلي دچار اختلاف بود. طبيعي هم بود بالاخره نظرات كارشناسي متفاوت بود، تقدم و تاخر در اولويت ها برايمان مهم بود، اما آنچه مجلس ششم با آن مواجه بود اين مسئله بود كه حتي حرفهاي حسابي كه مجلس ششم داشت( مورد توجه نبود). ببينيد در واقع يك تصميم در شوراي نگهبان گرفته شده بود كه نبايد قانوني در مجلس ششم به نتيجه برسد. من يك شب با آقاي مومن هم صحبت كردم و به دوستان شوراي نگهبان هم گفتم. اكنون مي ر‌سيم به اينكه اكثر نمايندگان شوراي اسلامي قانوني تصويب كردند كه مثلا صدا و سيما بابت پخش مسابقات حرفه اي باشگاه ها بايد بخشي از درآمد خود را به اين باشگاهها بدهد. مثلاً بازي استقلال و پيروزي، چون در واقع اين باشگاه ها هستند كه اين برنامه را توليد كردند و مشتري جلب كردند، اما شوراي نگهبان مي‌گويد چون صدا و سيما وابسته به رهبري است اين خلاف شرع است. من به آقاي مومن گفتم كه دين خدا را صرف دعواي لاريجاني و فدراسيون فوتبال نكنيد. كما اينكه مردم را نبايد صرف اين دعواها كرد. يعني ما اصلاح طلبان هم نبايد بياييم بگوييم همه مردم مال ما،يعني در جناح مقابل ما هيچ كس معتقد به مردم نيست؟ هيچ كس مردمي نيست؟ پس به نظر شما شوراي نگهبان درباره مصوبات مجلس نظر سياسي مي‌داد تا فقهي؟ قطعا اينطور است، وقتي شوراي نگهبان در جايگاهي است كه اين مسند تشخيص مغاير و موافق اسلام است نبايد تفكيك كند،نبايد بگويند صدا و سيما وابسته به رهبري است ولي باشگاه ها نيستند همه نظام متعلق به رهبري است.اگر ولايت را منشا مشروعيت بدانيم، اين ولايت در تمام اركان نظام بخش دولتي و غير دولتي ندارد،درجه يك و دو ندارد، صرف اينكه صدا و سيما منصوب مستقيم رهبري است اما دولت منصوب رئيس جمهور است،من فكر مي‌كنم ما دعواهاي شخصي و گروهي خود را بايد داشته باشيم، كشمش‌ها و رقابت‌ها را داشته باشيم براي حداكثر كردن منافع خود و حداكثر كردن منافع كشور. خوب اين طبيعي است كه من رقابت‌ مي كنم و آقاي باهنر هم رقابت مي كند هر دو براي اينكه راي بيشتري كسب كنيم تلاش مي كنيم خدمت بيشتري كنيم و طبيعي است كه كشور در مجموع نفع مي برد.اما نه من حق دارم چون مردم گرايش بيشتري به من دارند مردم را چماق كنم بر سر رقيب و نه رقيب حق دارد اسلام را چماق كند بالاي سر من. اينها موضوعات اصلي مورد اختلاف ما در مجلس ششم بود. واقعا شما مي‌گويد دراين قضيه صدا و سيما برخورد شوراي نگهبان سياسي بوده؟ شما بگوييد؟ شما قضاوت كنيد! ما به عنوان نمايندگان ملت تشخيص داديم كه باشگاه ورزشي كه باعث جذب بيننده براي صدا و سيما شده بر اساس عرف دنيا، اگر پولي خواست صدا وسيما بايد به آنها بدهد اين كجايش مغاير اسلام است؟ من هم مي‌توانم اين اتهام را بزنم كه چون مجلس با صدا وسيما مشكل سياسي داشت مي‌خواست بودجه صدا و سيما را كاهش دهد. اگر مي‌خواستيم كه بودجه اش را كم مي كرديم. كه بودجه شوراي نگهبان و صدا و سيما را كاهش هم داديد؟ نه، وقتي كه صدا و سيما اطلاعيه بدهد عليه مجلس ، مردم مي‌فهمند كه نمايندگانشان بودجه‌اش را كاهش داده اند. زمانه همه را ادب كرده است در يكي از مصاحبه‌هاي اخيرتان گفته ايد خودخواهي‌ها سرمايه‌ تحول خواهي در ايران را نابود كرد، مصاديق آن خودخواهي ها چه بود؟ رقابت‌هاي درون گروهي و انشقاقي بود كه در انتخابات رياست جمهوري نهم رخ داد. در مجلس اختلاف چنداني نداشتيم اما در انتخابات نهم انشقاق ايجاد شد، در مجلس همه با هم صميمي بوديم. اين خودخواهي كه مي‌گوييد الان هم وجود دارد؟ نه،بالاخره زمانه همه را ادب كرده است. ولي برخي از اصلاح‌طلبان كه عضو ستاد ائتلاف نيستند شما را متهم به انحصار‌طلبي و خودخواهي مي‌كنند. نه اينگونه نيست همه با يكديگر دوباره صميمي شديم. نبايد در برابر تندروي‌هاي شوراي نگهبان سكوت مي‌كرديم جايي گفته بوديد كه عدم ايستادگي بر شعار اعتدال و ميانه روي و سكوت در برابر تندروي‌ها بزرگترين اشتباه حزب كارگزاران بود، كجا بر شعار اعتدال نايستاديد وكجا در مقابل تندروي ها سكوت كرديد؟ اين جمله را قبول دارم و روي حرفم هستم، اما الان خيلي خاطرم نيست، الان هم كه قرار نيست بر عليه حزب خودمان مصاحبه كنم. آيا واقعا عدم ايستادگي بر شعار اعتدال در حزب كارگزاران بوده يا در جريان اصلاح طلبي بوده؟ نه در خصوص حزب كارگزاران گفتم. يعني در حزب كارگزاران هم تندروي بوده كه شما بر پاي شعار اعتدال نايستاديد؟  نه اينكه در حزب ما تندروي بوده ،به هر حال ما بايد از اعتدال دفاع بيشتري مي كرديم. كجاها سكوت كرديد؟ ما نبايد در برابر تندروي‌هاي شوراي نگهبان براي رد صلاحيت‌هاي وسيع سكوت مي‌كرديم، بايد اعتراض جدي‌تري مي‌كرديم. چرا در مقابل برخي اظهارات تند افراد واكنش نشان نداديد؟ چه اظهاراتي مشخصا بگوييد؟ سخنان ساختار شكنانه اي چون رفراندم و عبور از خاتمي به دليل تفسير جامعه مدني به مدينه النبي و ... عبور از خاتمي كه در مجلس طرح نشد، هيچ نطقي در مجلس نداريم كه بگويد بياييد از خاتمي عبور كنيم، حتي عبور از خاتمي كه براي ما اصل نيست. خاتمي براي ما اصالت به اين مفهوم ندارد كه كسي اگر از او عبور كرد عليه او موضع بگيريم،نظرشان است. آنها مي گفتند چون خاتمي در چارچوب نظام كار مي‌كند و در خدمت نظام است بايد از او عبور كرد. نه آنها انتقادشان به روش‌هاي خاتمي بود، خود آقاي خاتمي هم تصور نمي‌كنم كه عبور از خود را عبور از نظام بداند، من هم كه مسئول حرف آنها نيستم. ولي آنها در جبهه شما بودند؟ نه، جبهه ثبت شده رسمي كه نداشتيم، افراد مختلف بودند و اظهار نظر مي‌كردند اظهار نظر مردم از نظر ما آزاد است. يعني در مقابل هر اظهار نظري... ما كه در خصوص هر صحبتي نبايد اظهار نظر كنيم. شما در روز هاي اخبر در مصاحبه اي گفتيد كه در مجلس ششم دچار فرصت‌سوزي شديد ، بالاخره مصاديق آن را بايد تعيين كنيد. قرار نيست كه شما گفته‌هاي چند سال پيش من را بياوريد و بگوييد. انسان در طول 20 سال ممكن است حرفهاي متفاوت زده باشد من كه همه آنها خاطرم نيست. اين صحبت اخير شماست. حالا آيا واقعا در مجلس ششم شما دچار فرصت سوزي شديد؟ خوب بايد در اين مورد فكر كنم، الان چيزي خاطرم نيست و صحبتي نمي كنم. برخورد آقاي هاشمي بعد از مناظره شما با آقاي كلهر(در جريان رقابت هاي انتخاباتي رياست جمهوري نهم) چگونه بود اظهار نظري، سخني.. برخورد خاصي نبود هيچ صحبتي نشد و به سكوت برگزار شد. من هنوز هم مدافع مناظره با كلهرم،‌از صدا و سيما هم تقاضا مي‌كنم آن مناظره را يكبار ديگر پخش كنند. احمدي‌نژاد هيچ خدمتي به ايران نكرد آيا پيش‌بيني به دور دوم كشيدن انتخابات رياست جمهوري را داشتيد؟ طبيعي بود بالاخره اين يكي از گزينه‌ها بود. و پيش‌بيني‌تان از رقبا كه بود؟ فرضمان اين بود كه به طور قطع‌ هاشمي نفر اول مي‌شود البته فكر نمي‌كرديم احمدي‌نژاد به دور دوم بيايد. كدام كانديداها را احتمال مي‌داديد؟ كروبي را فكر نمي‌كرديم اما معين و قاليباف را پيش‌بيني مي كرديم. دوست داشتيد با كدام كانديداها رقابت كنيد؟ با احمدي‌نژاد خوب بازنده مي‌شديد. خوب معلوم نبود بازنده شويم فكر نمي‌كرديم مردم ايران اين‌ همه بدشانس باشند. چرا ؟ مردم راي دادند. آقاي احمدي‌نژاد هيچ خدمتي به ايران نكرد. هيچكدام از اقدامات احمدي‌نژاد را ... هيچكدام را كه نمي‌توان گفت اما آنجايي كه احمدي‌نژاد تصميم‌ گرفت خدمتي به مردم نكرد.  در بحث انرژي هسته‌اي چه؟ پروسه انرژي هسته‌اي خارج از تصميمات شخصي احمدي‌نژاد است. ولي در دولت احمدي‌نژاد ما تعليق را شكستيم و جهش در فناوري هسته اي پيدا كرديم. انرژي هسته‌اي متعلق به نظام است و دانش‌ آن هم نتيجه سرمايه گذاري طولاني مدت نظام و فراتر از دولت‌هاست دانش آن هم قبل از دولت احمدي‌نژاد به دست آمده بود و تنها جايي را هم كه احمدي‌نژاد مدير آن را تغيير نداد و تجربه آنجا را از بين نبرد سازمان انرژي اتمي بود. اگر بقيه مديران را هم تغيير نمي داد وضع كشور اين نبود. اگر بحث هسته‌اي تصميم سران نظام است، پس چرا شما به تصميمات هسته اي نظام در برهه كنوني مدام انتقاد مي كنيد؟ در بخش هسته‌اي انتقاد ما اين است كه احمدي‌نژاد با باز كردن جبهه‌هاي متعدد در عرصه‌هاي سياست خارجي و اصلي‌كردن موضوعات فرعي، پيشروي كشور در سياست‌هاي هسته‌اي را كند كرد. مثلا طرح‌ بي‌جاي مسله هولوكاست كه نه موضوع كشورماست و نه موضوع روز ماست يا ده‌ها حرف مختلف مثل اينكه ايشان مي‌گويند به همه كشورهاي دنيا دانش انرژي هسته‌اي را ارايه مي‌كنيم، بگذاريد فعلا كار خودمان را بكنيم! بعد شما... به نظر شما اگر شما دربرابر غرب تهاجمي عمل كرده و روي نقاط ضعف آن فشار بياوريد يك دستاورد مثبت نيست. تحريك كردن و متحد كردن دشمن پشت مرزهاي كشور در حالي كه پرونده‌ هسته‌اي روي ميز است هنر مديريت نيست. احمدي‌نژاد در عرصه سياست خارجي كمكي به انرژي هسته‌اي نكرد. مي‌توانيد از لاريجاني كه نيروي ارزشي است بپرسيد كه چه به روزش آورد. اينكه لاريجاني به عنوان نماينده رهبري در بحث هسته‌اي و مسئول مذاكره كنند چه اندازه به وسيله مواضع سياست خارجي دولت پشتيباني شد. ولي لاريجاني در سخنراني هاي اخير خود در دانشگاه شريف، اصفهان و مشهد از سياست‌هاي دولت حمايت كرد. شما كه از مسايل پشت پرده بهتر از من آگاهيد. شما شكستن تعليق را به صلاح مي‌دانستيد؟ در سطح تصميم‌گيري ما نبود، تصميم‌گيري نظام بوده و از آن دفاع مي‌كنيم. آيا معتقديد كه بايد در پاي شكستن تعليق مي ايستاديم حتي اگر پرونده به شوراي امنيت برود ... اين ديگر نظر كارشناسي است،نظام هم در مقاطع مختلف نظرات كارشناسي متفاوت داشته است. يك زمان نظر اين بود كه به شوراي امنيت نرود، و يك زمان نظر اين بود كه اين خط قرمز را نداشته و گفتند اگر رفت هم مشكلي نيست .اما بايد حتما مديريت سياسي كشور از رفتن پرونده به شوراي امنيت پيشگيري مي‌كرد چون رفتن پرونده به شوراي امنيت هيچ كمكي به نظام و انقلاب نمي‌كند.‌ ما بايد فناوري هسته‌اي را كه حق ماست حفظ كنيم و تمام توان كارشناسي را به خدمت بگيريم كه پرونده به شوراي امنيت نرود و قطعنامه صادر نشود. اينكه قطعنامه‌هاي متعدد عليه ما صادر شود كه موفقيت نيست. شما مي‌گوييد راهي نبود، اما ما مي‌گوييم راه حل داشت ما مي توانستيم دنيا را عليه خود تحريك نكنيم اگر اين اندازه تحريك نمي‌كرديم اينهمه قطعنامه صادر نمي شد.حفظ فن‌آوري هسته‌اي براي ايران با هزينه‌هاي كمتر از آنچه در دولت احمدي‌نژاد رخ داد مقدور بود، ما نمي‌توانيم در دنيا سيبل باشيم. اين همان چيزي است كه غربي‌ها مي‌خواهند، ما مسئول و عضوي از سازمان ملل هستيم .قوانين بين‌المللي را رعايت مي‌كنيم نبايد مقامات مسئول به گونه‌اي حرف بزنند كه يك جريان تهديد‌كننده براي ديگران است. آيا شما برخورد غرب در خصوص مساله هسته‌اي را سياسي نمي‌دانيد؟ حتما سياسي است. اين سياسي‌ترين و شيطنت‌آميز ترين برخورد غربي‌هاست منتها اين نه جديد است و نه آخرين است. غربي‌ها از روزي كه انقلاب اسلامي به پيروزي رسيده با ما برخورد غيرمسولانه داشتند، غربي‌ها قرارداد رسمي كه با آلمان داشتيم و ميلياردها دلار ضرر به كار زدند و براي همين ما رفتيم و دانش را به دست آورديم، اولا اين اتفاق هيچ ربطي به احمدي‌نژاد ندارد، روزي كه احمدي نژاد آمد اين دانش بود. ممكن است بگوييد كه سانتريفيوژها اين اندازه نبود، بله سه سال پيش طبيعي است دانش تازه توليد شده بود. در خصوص تدابير، ما معتقديم كه غربي‌ها به ما زور مي‌گويند ولي اين زورگويي چيز جديدي نيست. ما درزمان جنگ هم با غرب مشكل داشتيم ولي هيچ وقت مديريت سياسي كشور، اجازه نداد كه حتي در دوران دفاع مقدس قطعنامه‌هايي عليه ايران صادر شود. اتفاقا در زمان جنگ و تا مقطع قبول قطعنامه 598 ، قطعنامه هاي متفاوتي عليه ما صادر شد. نه، به خود دروغ نگوييم. انقلاب با احمدي‌نژاد شروع نشده و با احمدي‌نژاد هم تمام نخواهد شد،‌هزار تا احمدي‌نژاد فداي نظام جمهوري اسلامي و انقلاب. يك رئيس‌جمهور آمده 4 تا شعار همراه با صد تا دروغ مي گويد و شما باورتان شده مي‌گوييد ارزشي است، كي مي‌گويد دروغ ارزش است؟ جمهوري اسلامي در زمان جنگ از خود دفاع كرد و هيچ قطعنامه‌اي در شوراي امنيت عليه ايران صادر نشد. ممكن است قطعنامه‌هايي كه براي پايان جنگ صادر شد مورد تاييد ما نبود و نمي‌پذيرفتيم تا قطعنامه 598 كه تا موردي موردتاييد ما بود گر چه براي احقاق حقوق ما كفايت نمي كرد. تفاوت اين است كه در انرژي هسته‌اي نبايد كشور را به سمتي ببريم كه قطعنامه‌هاي الزام آوري صادر شود و احمدي‌نژاد هم مي‌گويد كاغذ پاره است او دروغ مي‌گويد. كاغذ پاره نيست اينها الزام‌آور است به لحاظ حقوقي اينها در آينده براي رفع آن مصوبه شوراي امنيت مي‌خواهد و زمان و انرژي و امتياز براي رفع آنها از ما مي‌خواهند. معتقديم در سياست‌هاي هسته‌اي بايد به گونه‌اي حركت كنيم كه محكوميت هاي بين‌المللي نگيريم و مي‌توانستيم با اعتمادسازي اين كار را بكنيم. و معني اش هم اين نيست كه غرب هم دروغگو نيست و يا برخوردهاي دوگانه ندارد، اما برخوردهاي آنها دليل نمي شود كه كاري كه آنجا مي‌خواهند انجام بدهيم. اتفاقا برخلاف شعارهاي امروز معتقدم و تاريخ هم اثبات خواهد كرد كه متاسفانه بر اثر يك خداي نكرده خيانت يا اشتباه در دوران اخير راهي را رفتيم كه صهيونيست‌ها و آمريكايي ها مي‌خواهند. الان هم بايد تدبير كنيم، همانگونه كه طي ماه‌هاي اخير لاريجاني تمام تلاش خود را كرد كه قطعنامه سوم صادر نشود و موفق بود، همين امروز هم بايد بتوانيم جلوي قطعنامه سوم را بگيريم، ما به عنوان شهروند ايراني و عضوي از نظام حق داريم سوال كنيم كه لغو اين قطعنامه‌ها بعدها چه هزينه‌اي را بر كشور تحميل خواهد كرد و آيا ما خواهيم توانست بر موضعمان بمانيم يا نه؟ اگر در دوران جنگ، شوراي امنيت قطعنامه صادر مي‌كرد كه بايد به جنگ پايان دهيد آيا بايد مي‌پذيرفتيم؟ در جاي خود قابل بحث است، ولي بهر حال... وقتي صحبت از حق ملت است،همانگونه كه در جنگ ايستاده‌ايم اينجا هم مي‌ايستم. در ايستادگي آن بحثي نيست،بحث اين است كه مي‌گويم كم هزينه تر مي‌شد حالا كردند ببينيم چه مي‌شود،صبر مي كنيم ببينيم چي از توش در مياد. ظاهراً شما روند تصميم گيري هاي هسته اي فعلي را در چهارچوبهاي كلي نظام نمي دانيد؟ ما در بحث هسته‌اي معتقديم نبايد بحث جناحي شود، هر دو جناح كشور دستيابي اين دانش را افتخار براي كشور مي‌دانند، در مساله هسته‌اي ما بايد همه تلاشمان اين باشد كه يك مجموعه متحد ملي در برابر تهديدات غربي باشيم و آنرا هم مديريت كنيم تا موجب محكوميت‌هاي بين‌المللي نشود چون اين محكوميت ها به سادگي قابل حل نيست.انتقادمان به احمدي‌نژاد اين است كه اين موضوع را دارد خرج سياست‌هاي داخلي خود مي‌كند، چه در برابر رقيب كه ما باشيم، يا دوست كه علي لاريجاني باشد. پس موفقيتي هست، چون شكست را كه خرج خود نمي‌كنند. نه موفقيت نيست، احمدي‌نژاد فعلا سوار است، مي‌تواند در كار لاريجاني اخلال كند ، لاريجاني دارد بحث مي‌كند،مي گويد اين پيشنهاد را قابل بررسي مي دانيم، ولي احمدي‌نژاد مي‌آيد مي‌گويد تا آخر مرداد پيشنهادي نمي‌دهيم اخلال مي‌كند. به هر حال تاريخ قضاوت خواهد كرد كه چه ضررهايي به كشور وارد شد. برخي اسامي را مي گوييم بگوييد چه به ذهنتان مي آيد؟ -حداد عادل: آدمي نجيب -علي لاريجاني: هواي تازه -ناطق نوري: سمبل مردانگي -خاتمي: نجابت و اخلاق - هاشمي‌رفسنجاني: سياست و شجاعت - حسين شريعتمداري: پاسبان بد اخلاق دفاع از ارزشها -رحيم مشايي: چون جانشين خودم است چيزي نمي‌گويم - حسن حبيبي: وقار و متانت و هوش - فائزه هاشمي: زني شجاع - ميردامادي : مردي قد كوتاه - محمدرضا خاتمي : پزشكي سياست‌پيشه - بهزاد نبوي: جوان قديمي - مهدي كروبي: شيخ اصلاحات - تاج‌زاده : كسي كه ما را به 58/1/1 برگرداند - ‌غلامحسين كرباسچي: شهردارنوآور - احمدي‌نژاد: معجزه هزار سوم و چهارم چون در هزاره چهارم هم مانند او به وجود نخواهد آمد -غلامحسين الهام: كسي كه خدا چيزي به او الهام نكرده - فاطمه رجبي: فرزند ناخلف پدر - حسن روحاني: مدير لايق و قدري متكبر - قاليباف: پليس 110 - محسني‌اژه‌اي: چيزي به ذهنم نمي‌آيد - قاضي مرتضوي: الان دادستان است جرات نمي‌كنم چيزي بگويم - محمدهاشمي: كارگزار اصولگرا - مهاجراني :معاون پارلماني موفق - احمد جنتي: هم قد احمدي‌نژاد. در اداره مباحثمان با شوراي نگهبان دچار اشكال بوديم گفتيد اراده‌اي در شوراي نگهبان بود كه نگذارند هيچ مصوبه ي مجلس ششم به نتيجه برسد ، با اين تلقي به چه اميدي دوباره مي‌خواهد در انتخابات شركت كنيد؟ مفهوم اين نيست كه ضعف در درون جبهه خودي را ناديده بگيريم، همانگونه كه در قضيه انرژي هسته‌اي نمي‌توانيم بگوييم مشكل فقط از غرب است هر امري هميشه دوطرفه است. اگر شوراي نگهبان مخالف مصوبات ما بود ما هم قادر به اداره بحثمان با شوراي نگهبان نبوديم .فكر مي‌كنم مجلس هشتم ضمن گرايش بارز اصلاح طلبي كه بايد داشته باشد،بايد بالاخره بتواند با همين شوراي نگهبان و همين واقعيت‌هاي موجود، كشور را به جلو ببرد.منصفانه اين است كه ما هم در اداره مباحثمان با شوراي نگهبان دچار اشكال بوديم من اگر مجلس ششم را اداره مي‌كردم اجازه نمي‌دادم كه سطح روابطمان با شوراي نگهبان قفل شود، ما به جايي رسيده‌ بوديم كه روابطمان قفل شده بود، بايد مديريت مجلس در رابطه با آن فكري مي‌كرد. با اين پيش فرض كه مجلس هشتم، مجلسي اصلاح‌طلب باشد مجلس ششم چه درس‌هايي براي مجلس هشتم دارد؟ من فكر مي‌كنم بايد برگرديم مجلس بزرگان نظام را تشكيل دهيم، چه از جناح اصولگرا و چه اصلاح‌طلب، مجلس جاي جوانان كم تجربه مثل من، حداقل من ديروز نيست، بايد سطح مجلس و پختگي آن افزايش يابد، من مجلس هفتم و ششم را از لحاظ كارشناسي براي كشور مفيد نمي‌دانم، مجلس نبايد با يك غوره سردي بگيرد و با يك كشمش گرمي، به نظر من چه اصلاح‌طلبان و چه اصولگرايان هر كدام برنده شدند اگر مجلس بزرگان باشد، كشور دچار مشكل نخواهد شد، شوراي نگهبان هم بايد خود را اصلاح كند،مثلاً يك وقت آقاي حبيبي و زواره‌اي حقوقدانان شوراي نگهبان بودند.يك وقت الهام و كدخدايي مي‌شوند، مي‌توانيد براحتي تفاوت تجربه‌هاي الهام و حبيبي را بدانيد، مي‌توانيد تفاوت‌ عزيزي و زواره‌اي را ببينند.من فكر مي‌كنم آنچه در شكل‌گيري مجلس ششم و هفتم رعايت نشد اين بود كه تجربه نظام در خدمت كشور قرار نگرفت مجلسي نياز داريم از افراد وزين و پخته آن مجلس مي تواند با شوراي نگهبان تعامل بهتري داشته باشد. جالب آنكه به همين آقايان الهام، عزيزي و كدخدايي مجلس ششم راي داد. راي دادن به.... از اشتباهات حزب مشاركت بود، او به مشاركت گفته بود با شما هستيم آنها هم قبول كردند وگول خوردند اينها را ننويسيد آبروي هر دو مي‌رود! هر چه ما گفتيم ... را من مي‌شناسم مشاركت قبول نكرد.(خنده)  پيش‌بيني شما از انتخابات آتي؟ مرعشي: انسان ها پيچيده‌اند ايراني‌ها پيچيده‌ترند ‌و وقتي كه جمع مي‌شوند، آراء شهر ستانها هم كه جمع شود، هيچ كس نمي‌تواند بگويد كه چه مي‌شود، اما تركيبي كه اكنون اصولگرايان دارند قابل دوام نيست، شايد جاي اقليت و اكثريت عوض نشود اما حتي اقليت، اقليت قدرتمندي خواهد بود.چون وضع اين اقليت امروز مرهون يك شرايط بحراني سياسي است يعني وضعي كه اصلاح‌طلبان دچار يك گسست در سياست‌ها و استراتژي‌ها شدند، مرهون يك شرايط ويژه است،چون آن شرايط ويژه از بين رفته اين مشكل نيز حل مي شود. اينكه عده‌اي ميگويند مجلس هشتم همانند هفتم است، سياست را نمي‌فهمند ولي علاقمندم كه يك مجلس وزين تشكيل ‌شود چون مجلس وزين خيلي مي‌تواند به كشور كمك كند و كشور را از اين مسايل سطحي رها كند و مي‌تواند عمق بيشتري به مباحث كارشناسي دهد حتي به حل و فصل همين موضوع جاري هسته‌اي. شما خود كانديدا مي‌شويد؟ قرار شد جوان‌هاي نا پخته مثل من نيايند! شما نه تنها پخته‌ايد،‌در مرز سوختگي هستيد! خنده.. يكي از اشتباهات انتخابات مجلس ششم تقابل غير ضروري و غيرمنصفانه عليه هاشمي بود  آيا قبول داريد مجلس ششم خاستگاهش در تعارض با هاشمي شكل گرفت يعني با نقد دوران هاشمي به سر كار آمدند و هنوز هم بسياري از اصلاح طلبان به صراحت مي‌گويند به خاطر ناكامي‌هاي دوران 8 ساله سازندگي بود كه جبهه دوم خرداد در انتخابات رياست جمهوري ، شوراها و مجلس به پيروزي رسيد.آيا شما اين را قبول داريد كه مجلس ششم در تعارض با هاشمي شكل گرفت؟ نه، در برخي حوزه‌هاي انتخابيه مثلا كمتر از 20 درصد اينگونه بود، در تهران هم 20 نفر از آنها در ليست كارگزاران بودند، جبهه‌اي هم كه شكل گرفته بود درست است نام هاشمي در ليست آنها نبود و عليه هاشمي موضع مي‌گرفتند اما ليست، ليستي عليه هاشمي نبود. اما براي دو قطبي كردن انتخابات و راي آوردن، نقدهاي تندي عليه هاشمي انجام مي دادند. بله، يكي از اشتباهات انتخابات مجلس ششم تقابل غير ضروري و غيرمنصفانه عليه هاشمي بود اما مجلس ششم آشكارا در تقابل با هاشمي نبود. به نظر مي‌رسد كه در طيف حاميان هاشمي برخي افراد مي‌خواهند كه انتخابات دو قطبي شود، آيا شما خود به دنبال دو قطبي شدن انتخابات با محوريت‌ هاشمي نمي‌رويد؟ نه، محور ما در انتخابات هاشمي نيست و خاتمي است؛ هاشمي هم در اين خصوص اظهار نظر رسمي نخواهد كرد. شما پرچمدار اصلاحات را چه كسي مي‌دانيد؟ آقاي خاتمي برخي سران اصلاح‌طلب عامل ناكامي اصلاح‌طلبان را تندروي‌ و در مقابل برخي فرصت سوزي را عامل شكست اصلاحات مي‌دانند شما قايل به كدام نظريه هستيد؟ من قايل به هيچكدام نيستيم، الان وقت اين حرفها در ميان جبهه دوم خرداد نيست، به عنوان جبهه‌اي كه متعهد به حفظ و پايداري نظام جمهوري اسلامي هستيم معتقديم كه بايد به مشتركات فكر كنيم، مشتركات هم تشكيل مجلسي نيرومند است كه بتواند از نظام دفاع كند اين هدف را نبايد تحت شعاع اين حرفها قرار بدهيم كه حالا در گذشته چه كسي مقصر بود، هر كسي مقصر بود فرقي نمي‌كند، الان وظيفه ما اين است كه با اتحاد در انتخابات شركت كنيم و به تشكيل يك مجلس نيرومند كمك كنيم، ازجناح رقيب هم همين را خواستيم كه متحد و نيرومند وارد شوند، تا برآيند انتخابات هر كدام شد آنكه نفع اصلي را مي‌برد مردم و نظام باشند. اين اتحادي كه مي‌گوييد ميان اصلاح‌طلبان است تا چه اندازه محقق شده است؟ كامل است و هيچ مشكلي ندارد. ولي تا الان سه ليست از سوي اصلاح‌طلبان ارايه شده و تعدادي از سران اصلاح طلب هم به صراحت اعلام كرده اند ما با حداقل 5 ليست مواجه خواهيم بود. نه چنين چيزي نيست، اين به جز اينكه دوستان بد سليقه ما در جناح رقيب كه اين را بي خودي بزرگ مي‌كنند نيست، واقعي نيست. آقاي راه چمني در مصاحبه با فارس از وجود 5 ليست خبر داد و يا شما مي‌خواهيد بگوييد ستاد ائتلاف مردمي وجود ندارد؟ وجود داشته باشد يا نه، اصلاح طلبان يك ليست خواهند داشت. ليست اعتماد ملي آقاي كروبي چه؟ نه آقاي كروبي اعلام كرده‌است كه 90 درصد ليست مشترك خواهد بود. حزب اعتماد ملي بدون هماهنگي ليست خود را اعلام و گفته 15 نفر آن اختصاصي اين حزب خواهد بود. سرليست اعتماد ملي هم در تهران منتجب‌نياست . ستاد ائتلاف قرار است چه كسي را به عنوان سرليست انتخاب كند؟ هنوز به ليست نرسيده‌ايم، فعلا بر ضوابط ومعيارها كار مي‌كنيم. نحوه تقسيم‌بندي كانديداهاي احزاب چگونه است؟ همه احزاب توافق كردند كه سهمي نخواهند. ممكن است ليستي ارايه شود كه هيچ كانديدايي از كارگزاران در آن نباشد اما چون توافق جمع است آن را قبول مي‌كنيم. و كميته‌اي كه بايد آنها را انتخاب كند؟ يك كميته اي است كه انتخاب مي كند، ليست تهران را هم ستاد مركزي تعيين مي‌كند كه 11 نفر هستند. از همه احزاب و گروه‌ها هستند؟ نه ،‌متعلق به احزاب نيست، احزاب در فرآيند انتخابات آنها نقش داشتند، اما تركيب حزبي ندارد. هزينه ستاد را كدام حزب پرداخت مي‌كند. به تناسب، هر كس هر چقدر بتواند كمك مي‌كند. اين تناسب چگونه است؟ توانايي آنهاست. هر كس بيشتر كمك كند بيشتر در كار خير مشاركت مي‌كند. كانديداهايشان بيشتر مي‌شود؟ نه بحث كانديداها نيست، سبقت در انجام كار خير است. مايه دارترين آنها كارگزاران است؟ نه ما جزء ضعيف‌ترين هستيم. يك تلقي كه در جامعه وجود دارد اين است كه حزب كارگزاران علائق اقتصادي دارد و افرادي متمول هستند. حالا كه بيشتر از همه ما داريم حرف سياسي مي‌زنيم، واقعي نيست اين ذهنيت بيشتر در سياسيون وجود دارد. اصلا مگر داشتن ثروت عار است؟ داشتن ثروت عار نيست، اما واقعا اينگونه نيست .كارگزاران ممكن است از اقتصاد آزاد دفاع كند، ما از توليد ثروت در جامعه دفاع مي‌كنيم فكر نمي‌كنيم توليد ثروت امري مذموم است، بلكه مقدس است، هر ايراني كه ثروتمند شود، همزمان جامعه هم ثروتمند مي‌شود و پشتوانه مي‌شوند براي اقتصاد كشور و نظام جمهوري اسلامي، شايد چون ما قبل از ديگران اين گرايش را تبليغ كرديم و از آن دفاع كرديم اين در اذهان باشد، والا به طور معمول اعضاي حزب كارگزاران در حد متوسط مردم ايران هستند. اگر كسي نتوانست زندگي خود را اداره كند آدم خوبي نمي‌دانيم بالاخره انسان اول مسئول زندگي خود است اگر حزبي نتواند اول مسئله اقتصادي خود را حل كند به چه دردي مي‌خورد؟ اينكه هي بياييم بگوييم نداريم البته ما هم واقعا نداريم يعني الان كارگزاران حتي در انتشار روزنامه خود مانده است و اين اصلا خوب نيست و يك خصلت منفي است. و هيچ كس هم باور نمي‌كند! چرا مردم نمي توانند باور ‌كنند كه اوضاع كارگزاران اينقدر خراب است كه نمي‌تواند روزنامه داشته باشد؟ نمي‌دانم شما نظر سنجي كنيد، حتما از بس دروغ شنيده‌اند. چرا مردم در سوم تير بين هاشمي و احمدي نژاد به سمت احمدي نژاد رفتند؟ تحليل شما چيست؟ موضوع قديمي است حالا ما كه در خصوص اصل انتخاب ايشان ترديد داريم، ولي از اين موضوع بگذريم موضوع گذشته است. احمدي نژاد بابت بي توجهي به نظرات كارشناسان اقتصادي بايد از مردم ايران عذر خواهي ‌كند نقطه مثبت و منفي احمدي نژاد را در چه مي‌دانيد؟ احمدي نژاد به كارشناسي اعتناي جدي ندارد هر كس در كشور مديريت را بر عهده مي گيرد وظيفه دارد كشور را براساس اصول علمي و واقعي اداره كند. اصول كارشناسي واقعي هستند، يك وقتي يك استانداري رفيق ما بود مي‌گفت:فلاني من كارشناس نيستم اما من هر چه مي‌گويم كارشناسان تصديق مي‌كنند، گفتم آنها مي‌خواهند نان بخورند ولي تو استانداري، نقطه قوت احمدي نژاد را هوادارانش بگويند،من چرا بگويم؟ احمدي نژاد به عنوان مدير، تصميم گيري‌هاي مديريتي را كه البته مدير بايد قاطعيت داشته باشد اين را بگيريد وجه مثبت، اما اين قاطعيت در مسائل كارشناسي نيست، در تصميم گيري است كه يك تصميم كارشناس را با قاطعيت بگيرد نه اينكه بگويد يك ساختمان ده طبقه بايد بسازيد ولي كارشناسان بگويند خاك زمين اجازه نمي‌دهد و او قاطعانه دستور دهد. اين بي توجهي هم خودش را گرفتار كرده هم كشور را، صريح بگويم كه احمدي نژاد بابت بي توجهي به نظرات كارشناسان اقتصادي بايد از مردم ايران عذر خواهي ‌كند و دير يا زود اين كار را بايد بكند او مديون مردم است. احمدي نژاد در يك شرايط اقتصادي بسيار مطلوب دولت را بر عهده گرفت و خوشبختانه پس از آن هم شرايط مطلوب ادامه پيدا كرد. من خودم در دولتهاي متعدد از زمان دولت مير حسين موسوي يا استاندار بودم يا در مجلس و يا در نهاد رياست جمهوري، به عنوان يك آدم مطلع مي‌گويم در زماني كه احمدي نژاد دولت را تحويل گرفت كشور جز دغدغه تعديل نرخ سوخت هيچ دغدغه ديگري نداشت و كشور كاملا تجهيز بود براي يك توسعه اقتصادي و شكوفايي اقتصادي، ببينيد ما دو دغدغه اساسي داشتيم يكي وضع ارز بود كه حدود 7 ميليارد دلار هزينه از حساب ذخيره ارزي در مجلس ششم داديم تا تك نرخي شود، و دوم نرخ ماليتها به عنوان يك موضوع بسيار مهم در اقتصاد از نرخ شكننده 54 به 25 درصد تقليل پيدا كرد يعني روزي كه احمدي نژاد دولت را به عهده گرفت، ايران به لحاظ نرخ ماليت ها بهشت كشورها بود. يعني از نرخ همه كشورهاي آسيايي و اروپايي كمتر است، البته شما چند كشور حاشيه خليج فارس را در نظر نگيريد چون آنها در دسته بندي هاي معمول طبقه بندي نمي شوند، در اروپا بالاي 32 درصد است و در آمريكا 35 درصد در ايران 25 درصد است. قانون حمايت از سرمايه گذاري تدوين و تصويب شده بود كشور سه برنامه موفق توسعه را پشت سر گذاشته بود و يك ذخيره بسيار مطلوبي از نيروي انساني فني در كشور وجود داشت بالاخره ما سد ساز شده بوديم و الان پيمان كاران ما در مناقصه‌هاي بين المللي مي‌روند و پروژه‌ها را مي‌گيرند، در بخش نيروي انساني مديران پرورش يافته بودند مديران ما مثلا در دوران مير حسين موسوي مدير كل صنايع آن وقت تمام عشق او اين كه يك ساندويچي كه 5 تومان گران مي‌فروشيد او را جريمه كنيم. اما در پايان خاتمي همان مدير ما قادر بود يك پروژه يك ميليارد دلاري را تعريف، مديريت و اجرا كند كشور واقعا تجهيز شده بود. مسير هم كاملا مشخص شده بود سياستهاي كلان برنامه مشخص بود، به اين ذخيره بسيار مطلوبي كه احمدي نژاد تحويل گرفت شما دو مطلب اساسي را اضافه كنيد بالا رفتن مدام قيمت نفت و رسيدن به بالاي 50 دلار و الان كه حدود صد دلار شده و ابلاغ سياستهاي اصل 44 را نيز اضافه كنيد. ببنيد آقاي جهانگيري يك وزير ارزشي دولت خاتمي بود و برادر دو شهيد است. چند بار رفت كسب اجازه كند براي واگذاري ذوب آهن اصفهان يا فولاد مباركه در بورس ولي در آن مقطع ارجاع داده شد به كارشناسان تا اين كارشناسي انجام شد. دوره خاتمي تمام شده بود، اينكه شما امروز مي‌توانيد برويد در بورس بانكهاي دولتي را در بورس بفروشيد شركتهاي بزرگي مثل فولاد را بفروشيد اين براي يك دولت امكانات كمي نيست،يك نكته كه فراموش كردم در بخش تجهيز كشور بگويم ببينيد ما در اول انقلاب تمام بانكهاي خصوصي را دولتي كرديم ما در برنامه سوم اجازه فعاليت بانكهاي جديد و بيمه‌هاي جديد را داديم بالاخره زماني كه احمدي نژاد آمد، بانك پارسيان هر سهامش 1300 تومان مي‌ارزيد حالا احمدي نژاد يك اشتباه خيلي خيلي ساده انجام داد كه چه؟ كه ما پول داريم خرج مي‌كنيم بله پول را بايد هزينه كرد اما نبايد آنرا خورد كرد و به ريال تبديل كرد و در ادارات دولتي هزينه كرد. احمدي نژاد يادش رفت كه نظام ديوان سالاري اداري ايران، مثل همه جاي دنيا هر چه به آن بدهيد سير نمي‌شود ما در بحث مديريت در كارشناسي مي‌گوييم سيري اشتها ناپذير، شما به سيستم اداري هر چه بيشتر بدهيد بيشتر طلب مي‌كند احمدي نژاد يك مرتبه آمد فكر كرد كه بقيه عقلشان نمي‌رسيد كه 10 ميليارد دلار پول بيشتر به ريال تبديل كنند و بدهند به دستگاه‌هاي دولتي، همه كارشناسان گفتند اين بيماري هلندي مي‌شود احمدي نژاد اصرار كرد و بر مواضع خود، مجلس هم موافق نبود قدري ايستادگي كرد اما نتوانست، احمدي نژاد در دو سال نقدينگي را به دو برابر تبديل كرد و شد وضع موجود كه هم دامن خودش را گرفت هم كشور. مهمترين نقطه قوت احمدي نژاد قاطعيت در تصميم گيري است اما ضعف احمدي نژاد اين است كه قاطعيت در مديريت را با قاطعيت در كارشناسي اشتباه گرفت و خود را كارشناس همه چيز مي داند از انرژي هسته‌اي گرفته تا اقتصاد و غيره . كارشناسان به سياست هاي اقتصادي دولت سازندگي هم انتقادات زيادي داشته و دارند ولي ورود به مباحث اقتصادي و نقد عملكرد دولت سازندگي، توسعه سياسي و دولت نهم مجال وسيعي مي طلبد كه ما آماده ايم در فرصتي نزديك مصاحبه اي در اين باره با شما داشته باشيم. هاشمي در مقاطعي كه نياز به پشتوانه‌هاي سياسي اجتماعي داشت پشتش خالي بود نقاط ضعف و قوت آقاي خاتمي چه بود؟ نقطه قوت آقاي خاتمي توجه به حرف كارشناسان بود يعني ايشان فوق العاده به كارشناسي و اصول علمي اهميت مي‌دانند اما ضعف اگر بخواهيم بگوييم آقاي خاتمي بايد يك جاهايي در مديريت قاطع تر عمل مي‌كرد. و آقاي هاشمي؟ آقاي‌ هاشمي انصافا هم خوب گوش مي‌داد و هم خوب تصميم مي‌گرفت. و نقطه منفي؟ مشكل آقاي‌ هاشمي اين بود كه هيچ يك از دو جناح اصلي سياسي كشوري را با خود نداشت و تنها بود اشتباهش اتكاي بيش از حد به خود بود. و شايد هم اتكاي بيش از حد به يك جناح اصلا اينطور نيست، آقاي هاشمي مدل سياسي‌اش بالانس بين جناحها بود نه كار نكردن با آنها. ولي وزراي يك جناح عملا در دولت ايشان حذف شدند مرعشي: نه، مدل كاركرد هاشمي بالانس بود كه در يك مقطعي جواب نداد. در مقاطع زيادي البته جواب داد، اما هاشمي در مقاطعي كه نياز به پشتوانه‌هاي سياسي اجتماعي داشت پشتش خالي بود. با اين تفاوت عميقي كه بين اصلاح طلبان و دولت نهم وجود دارد اگر مجلس هشتم به دست اصلاح طلبان بيفتد آيا مردم شاهد كشاكش زيادي نخواهند بود؟ نه، ما مجلس را هدايت خواهيم كرد و دولت را هم هدايت مي كنيم كه به امور كارشناسي احترام بگذارد. اگر تمكين كند موانع بسياري از روي كشور بر داشته مي‌شود از جمله اين فشار تورمي كه بر ملت است. و اگر تمكين نكند؟ نمي‌تواند! دولت در موضعي نيست كه بتواند تمكين نكند حيات دولت دست مجلس است. مجلس هفتم بي‌خودي در قبال مواضع غير كارشناسي دولت مماشات كرد و مجلس هم بايد از مردم عذر خواهي كند. آقاي عبد الله ناصري سخنگوي ائتلاف در مصاحبه اي شعار ائتلاف را "نجات ملي" عنوان كرده بود،واقعيت دارد؟ نه در ستاد چنين صحبتي نشد. و حرفهاي ارزشي كه قرار بود در خبرگزاري فارس بزنيد؟ حرفهاي ارزشي من يك جمله بيشتر نيست. آنچه من از جامعه درك مي‌كنم، مجموع نيروهاي حاضر در نظام و دو جناح حد معقول و نصاب خوبي از پايبندي به ارزش‌ها را دارند و هم حد معقولي از پايبندي به مردمسالاري را و همانطور كه حق نمي‌دهيم دوستان اصلاح طلب، رقيب را ضد مردمي تلقي كنند از رقيب هم گله داريم كه مي‌خواهد اسلام را و ارزشهاي اسلامي و انقلابي را به نفع خود مصادره كند و ما را يك مشت آدم هاي غير ارزشي بداند. ما فكر مي‌كنيم كه در واقع ارزشهاي ديني متعلق به همه است و نبايد وجه المصالحه اختلافات جناحي قرار بگيرد، معقول اين است كه جناح‌ها در مورد توانايي‌هاي خود و در خصوص ضعف‌هاي كارشناسي رقيب حرف بزنند. اجازه بدهيم ارزشها متعلق به همه باشد سپاه و بسيج متعلق به همه است، در دفاع مقدس همه از كشور دفاع كردند در همين شرايط كه ما نسبت به دولت نقد داريم اگر خداي ناكرده اتفاقي براي كشور بيفتد من خودم اولين كسي هستم كه براي دفاع از كشور لباس رزم مي‌پوشم ،بگذاريم ارزشها محترم بماند نهادهاي موثر و مهمي مثل سپاه و بسيج همانگونه كه هميشه محترم بودند باز هم محترم بمانند، فكر مي‌كنم اين سوء استفاده از ارزشها و نهادهاي ارزشي كشور است كه يك عده‌اي بيايند اين نهادها را به نفع خود مصادره كنند، فكر مي‌كنم اگر كسي بخواهد خود را در عمل پايبند ارزش‌ها بداند او كسي است كه خود را فداي ارزش‌ها مي‌كند نه ارزش‌ها را فداي خود، خود را فداي نهادهاي اساسي و ماندگار نظام مي‌كند نه آن نهادها را فداي خود، برداشتمان اين است كه آماده بوديم و هستيم براي فدا كردن خود براي ارزش‌ها و فكر مي‌كنم با اين موضوع بايد نگاهي جدي‌تر و جديدتري داشته باشيم در اداره كشور ، نمي‌توانيم كسي را ارزشي‌ بدانيم




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 590]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن