واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: مصاحبه با دبیركل اسبق سازمان ملل متحد(خاوییر پرزد دکوئیار) پیرامون جنگ تحمیلی رژیم بعث عراق علیه ایران
• خبرنگار : مایلم قبل از هر چیز از اینكه فرصت این مصاحبه را دراختیار ما قرار دادید، سپاسگزاری كنم.• دكوئیار : من هم از اینكه شما را ملاقات میكنم خوشحالم.• خبرنگار : بدون شك نقش شما در فعالتر كردن نقش سازمان ملل در دوران تصدی پست دبیركلی و اقدامات صلح طلبانه شما بویژه نقش تاریخی شما در پایان دادن به جنگ طولانی ایران و عراق هنوز در حافظه ملت ایران باقی است و ما آنرا ارج می نهیم. شما در زمان آغاز بكار بعنوان دبیركل سازمان ملل در سال 1981 موضوعات فراوانی را پیش روی خود داشتید از جمله مناقشات و بحرانهای مختلف در جهان و سایر مسئولیتهای دیگر. اهمیت مسئولیت شما در مسئله جنگ ایران و عراق در مقایسه با سایر مسئولیتهای دبیركل چه اندازه بود؟• دكوئیار : جنگ طولانی بین ایران و عراق كه بهتر است آنرا تهاجم عراق به ایران بنامیم یكی از وقایع تلخ دوران مسئولیت اینجانب بود و هر روز اخبار ناگواری از تلفات و صدمات این جنگ به من میرسید و من مسئولیت ویژهای بر شانه خود احساس میكردم كه برای پایان دادن به این مناقشه تلاش كنم اما می دانید كه همه چیز در اختیار سازمان ملل و دبیركل نبود.• خبرنگار : اگر مایل باشید قدری راجع به ریشههای این تهاجم صحبت كنیم.• دكوئیار : اكنون پس از گذشت دو دهه واقعیتها آشكار تر شده ، صدام حسین با افكار جاهطلبانه و بلندپروازیهای مخصوص خود قصد داشت رهبری جهان عرب را از آن خود كند و نیز بعنوان قدرت برتر منطقه مطرح شود و انقلاب اسلامی در ایران و شرایط و بحرانهای پس از آن در ایران بهترین فرصت برای او بود تا به بهانه اختلافات مرزی به ایران تهاجم كند. او تصور میكرد بزودی در این جنگ پیروز میشود و مقاومت زیادی در برابر او وجود نخواهد داشت در حالیكه عملاً اینگونه نشد و مردم ایران سرسختانه در برابر این تهاجم ، مقاومت از خود نشان دادند و این برخلاف تمام پیشبینیهای او بود.• خبرنگار : به نظر شما آنچه ایران انجام داد ، دفاع مشروع بود.• دكوئیار : شكی در آن نیست و این بهترین كاری بود كه یك ملت میتوانستند در برابر تجاوز به كشورشان انجام دهند. هنگامی كه دو ارتش نظامی با هم میجنگند ، مسئله كاملاً متفاوت است با زمانی كه یك ارتش در مقابل خود مقاومت مردمی را دارد. در ایران مقاومت در برابر تهاجم عراق ، مردمی بود و این تنها دلیلی بود كه باعث پیروزی ایران شد. بگذارید بگویم «پیروزی» چرا كه شما در واقع پیروز شدید و توانستید در مقابل متجاوز مقاومت كنید و او را به عقب برانید.• خبرنگار : سازمان ملل به وظایف خود چگونه عمل كرد؟• دكوئیار : من بعنوان دبیركل، وظیفه اجرای مصوبات شورای امنیت را داشتم و میدانید كه اختیارات دبیركل محدود است. در شورای امنیت تمایل زیادی برای پایان یافتن جنگ در سالهای اول آن نبود و حتی در زمانی كه از سلاح های شیمیائی توسط عراق استفاده شد، شورای امنیت به درخواستهای من برای انجام اقدامات عملی پاسخی نداد و من با استفاده از اختیارات خود شخصاً اقدام به اعزام تیم های كارشناسی به منطقه كردم.• خبرنگار : چرا شورای امنیت در مقابل این تجاوز سكوت كرد؟• دكوئیار : واضح است بدلایل سیاسی اكثر اعضاء بویژه اعضای دائم به نحوی از عراق حمایت میكردند.• خبرنگار : باوجود اینكه بعضی اعتقاد دارند این جنگ میتوانست در سال1982یا 83 خاتمه یابد اما به نظر شما چرا 8 سال بطول انجامید؟• دكوئیار : در سطح جهان ، اراده قوی برای پایان دادن به این منازعه وجود نداشت و از طرفی حمایت آشكار بسیاری از كشورهای جهان ازجمله قدرتهای بزرگ و كشورهای غربی ازعلل مهم ادامه یافتن جنگ و ادامه روند تخریب و كشتار بود.• خبرنگار : آیا به نظر شما ایران هم فرصتهایی را برای پایان دادن به جنگ از دست داد؟• دكوئیار : من این طور فكر نمیكنم به نظر من ایران مورد تهاجم واقع شده بود و در حال دفاع بود و این متجاوز بود كه باید دست از تهاجم برمیداشت و به مرزهای بینالمللی عقبنشینی میكرد. ایران هم خواستار همین بود اما دخالتهای خارجی باعث شعلهورترشدن جنگ میشد. من با مقامات هر دو كشور هم در نیویورك و هم در منطقه ملاقات كردم. مذاكرات مثبت و سازنده ای را با مقامات ایرانی داشتیم. فراموش نمیكنم بخصوص با دكتر علیاكبر ولایتی. او انسانی بشردوست بود و به نظر من چون پزشك بود به عمق كشتار جنگ بهتر واقف بود. در عراق هم دیپلماتهای قوی وجود داشتند مثل طارق عزیز كه یك دیپلمات حرفهای و باتجربه بود اما او كاملاً مجری دستورات شخص صدام حسین بود.• خبرنگار : در مورد ملاقاتتان با صدام حسین بگوئید.• دكوئیار : بله او را در بغداد ملاقات كردم و بخوبی بخاطر دارم. او انسانی سرد و مغرور بود. من در طول ملاقات این را كاملاً احساس كردم.• خبرنگار : آیا تاكنون این تصاویر مربوط به مصدومان شیمیایی ایران را دیدهاید؟ میدانید كه بسیاری از آنان هنوز از عوارض ناشی از این سلاحها در رنج هستند؟• دكوئیار : بله. اینها تصاویر تكاندهندهای هستند كه تعدادی از آنها در همان سالها در سازمان ملل، منتشر شد و تعدادی به همراه گزارشات گروههای كارشناسی سازمان ملل بدست من رسید. من عمیقاً از دیدن این تصاویر شوكه و متأثر شدم و میدانستم كه فاجعه انسانی دردناكی در حال وقوع است و باید از ادامه آن جلوگیری كرد. بهمین دلیل شخصاً چند گروه از كارشناسان زبده را كه از اسپانیا ، سوئد ، سوئیس و استرالیا بودند(اما نامهایشان را بخاطر نمیآورم) به منطقه اعزام كردم و آنها این مسئله را تأئید كردند.• خبرنگار : اما سرنوشت این گزارشات چه شد؟• دكوئیار : من آنها را به همراه اسناد مربوط به شورای امنیت ارسال میكردم اما واكنش قاطعی صورت نگرفت و این نگران كننده بود و به نظر من همین سكوت شورای امنیت بود كه صدام را دچار اشتباه در محاسبه كرد و او تصور میكرد در جریان حمله به كویت هم با همین سكوت مواجه خواهد شد و میتواند براحتی آن كشور را اشغال كند.• خبرنگار : اما شورای امنیت برخلاف مسئله ایران به سرعت واكنش نشان داد!• دكوئیار : بله واكنش ، بسیار سریع تر از تصور بود.• خبرنگار : چرا؟• دكوئیار : بدلیل اینكه این حمله برخلاف منافع اعضای شورا بود و با مسئله ایران متفاوت بود. متأسفانه گاهی مسائل سیاسی همه وظایف این سازمانها را تحت شعاع قرار میدهد و این فقط در مسئله ایران نبود. مثلاً همین اخیراً در مسئله حمله اسرائیل به لبنان ببینید سازمان ملل و شورای امنیت چقدر دیر واكنش نشان داد. هنگامی كه هزاران نفر جان خود را ازدست دادند. این واكنش بسیار كند و ضعیف بود.• خبرنگار : تلخترین و شیرینترین خاطره شما در دوران ده ساله دبیركلی سازمان ملل چه بود؟• دكوئیار : تلخترین آن مطمئناً زمانی بود كه گزارشات و تصاویر هولناك كاربرد سلاح های شیمیائی در جنگ ایران و عراق را دریافت كردم و شیرینترین آن زمانی بود كه دو طرف آتش بس را پذیرفتند و جنگ متوقف شد.• خبرنگار : مذاكرات مربوط به قطعنامه 598 را چگونه ارزیابی میكنید؟• دكوئیار : برخلاف تصور ، این مذاكرات روند كند و ناامیدكنندهای داشت. من در طول سالهای جنگ با دیپلماتهای دو طرف آشنایی داشتم و با شیوه مذاكره آنها آشنا بودم. طارق عزیز دیپلماتی قوی و باهوش بود و مهارت خاصی در مذاكره داشت بویژه بدلیل تسلطی كه به زبان انگلیسی داشت. اما واقعاً اختیارات محدودی داشت. دكتر ولایتی هم انسانی شریف و دیپلماتی برجسته بود. همكاری هیأت ایرانی با من و دستیار ویژهام در طول مذاكرات قابل تقدیر بود. اما هیأت عراقی گاه با لجاجتهای خاص خود مذاكرات را به بنبست میكشاندند، اما بالاخره شاهد بودیم كه اكثر بندهای قطعنامه محقق شد.• خبرنگار : اما گزارش شما در رابطه با بند ششم قطعنامه یعنی «مسئولیت آغاز جنگ» خیلی دیرتر از سایر بندها محقق شد؟• دكوئیار : بله. همانطور كه اشاره كردم در طول جنگ و حتی پس از حمایت آشكار قدرتهای بزرگ و غرب از رژیم صدام، موانعی برای این امر ایجاد كرده بود اما با تجاوز عراق به كویت و مغایرت آن با منافع این كشورها و تغییر شرایط، امكان تحقق این بند هم فراهم شد و من به سرعت اقدام به انتشار آن گزارش كردم. گزارش نیازی به تفسیر ندارد و به اندازه كافی گویاست. هیچ ابهامی در اینكه عراق آغازگر جنگ بود وجود نداشت و من عدهای از كارشناسان حقوق بینالملل بلژیكی را مأمور آن كردم.• خبرنگار : نكته ناگفتهای هست كه به آن اشاره كنید؟• دكوئیار : مایلم از فرصت استفاده كنم و از آقای اولاف پالمه یاد كنم. نخست وزیر فقید سوئد كه نقش بسیار ارزشمندی در میانجیگری بین ایران و عراق داشت و تلاش های زیادی در این زمینه انجام داد.• خبرنگار : علت قتل او چه بود؟• دكوئیار : هیچكس نمیداند چرا چنین مرد صلحطلبی كه برای بشریت تلاش میكرد باید به قتل برسد!• خبرنگار : از اینكه این فرصت را به ما دادید، سپاسگزارم.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 556]