واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: مشاغل - شما چقدر احساس امنيت ميكنيد؟ وقتي بيرون ميرويد، خيالتان راحت است؟ چه كسي مسئول برقراري اين امنيت است؟ وقتي جرمي اتفاق كارآگاهان پليس آگاهي ميافتد، چه كسي بايد موضوع را پيگيري كند؟ اسم پليس آگاهي ناجا را حتما شنيدهايد. مسئول پيگيري تمام جرايمي هستند كه اتفاق ميافتد. و خب، طبيعتا رئيس پليس آگاهي كشور كسي است كه ميتواند به خيلي از سؤالها درباره اوضاع و احوال امنيتي كشور پاسخ بدهد. سردار سيد اصغر جعفري، كسي است كه ميتواند به اين سوالها پاسخ دهد. سردار، آماري وجود دارد كه ميگويد 70 درصد كساني كه به عنوان مجرم دستگير ميشوند، قبلا جرمي مرتكب نشدهاند و بار اولشان است كه خلاف ميكنند. شما اين آمار را تأييد ميكنيد؟ حدود 63 درصد؛ البته ممكن است اين آمار گاهي كم و زياد شود. اين عدد نسبت به چند سال گذشته رشد كرده است؟ بله، ببينيد در گذشته مجرمين بيشتر حرفهاي بودند. اين آمار نشان ميدهد كه الان مجرمين بيشتر آماتور هستند چون بار اول است كه جرمي مرتكب ميشوند. اين را از روي سن مجرمين هم ميشود فهميد. گروه سنياي كه بيشترين جرم را مرتكب ميشود، كدام است؟ بين 18 تا 30 سال؛ يعني بيشترشان جوان هستند. فكر ميكنيد چه اتفاقي افتاده كه بيشترين مجرمين ما جوان هستند؟ يعني در اين چند سال چه چيزهايي تغيير كرده؟ خب، خيلي چيزها. عوامل مختلفي دارد. قطعا نميشود گفت كه دليلش كدام يك از اين عوامل است. يكياش ميتواند تركيب سني جمعيت باشد. الان اگر هرم سني جمعيت را رسم كنيد، جوانان و نوجوانان بيشترين نسبت را به خودشان اختصاص ميدهند. يعني شما ميگوييد چون تعداد جوانهايمان بيشتر است، جرم هم بينشان بيشتر اتفاق ميافتد؟ خود به خود اين طوري ميشود ديگر. ولي حتما دلايل ديگري هم وجود دارد. بله، مثلا بيكاري ميتواند يك عامل مهم باشد. عامل ديگر بالا رفتن سن تأهل است چون نرخ جرم در متأهلان پايينتر از مجردهاست. در عين حال، ميشود گفت كه بسياري جرايم از كانون خانوادهها شروع ميشود. متأسفانه نبود ارتباط عاطفي بين والدين و فرزندان، باعث ميشود جوانها به خارج از خانواده پناه ببرند و اين مسئله احتمال به دام افتادن آنها را بسيار بالا ميبرد اما در عين حال عامل بازدارنده خوبي هم بين جوانها وجود دارد و آن سطح تحصيلات است؛ هر چقدر كه ميانگين تحصيلات مردم بالا برود، وقوع جرم كاهش پيدا ميكند. از اين مسئله هم آماري داريد؟ الان كه من آمارش را ندارم ولي مشخص است كه مجرمين ما عموما از بين افراد كم سواد هستند. شما به عنوان رئيس پليس آگاهي كشور، ميتوانيد به ما بگوييد بيشترين جرمي كه الان در كشور اتفاق ميافتد، چه جرمي است؟ بعضي جرايم هستند كه ما اصطلاحا بهاش ميگوييم «جرايم دم دستي»؛ چون راحت انجام ميشوند. خب، طبيعتا اينها هميشه بيشترين نرخ را دارند؛ مثل سرقت لوازم خودرو و موتورسيكلت. در اين جور جرايم چون مردم اهميت زيادي نميدهند، اقدامات پيشگيرانهاي هم برايش انجام نميدهند و خب، اين هم به بالا رفتن نرخ كمك ميكند. در چند سال اخير، تنوع جرم خيلي زياد شده. اين را شما قبول داريد؟ تنوع جرم يعني چه؟ يعني جرمهاي جديدي به وجود آمده؟ نه به آن صورت. البته بعضي جرمها قبلا موضوعيت نداشته؛ مثلا وقتي اينترنتي در كار نبوده يا مردم عموما از آن استفاده نميكردند، چيزي به اسم كلاهبرداري اينترنتي هم وجود نداشته. منتها بعضي جرايمي كه در گذشته وجود داشته، ممكن است حالا به شيوهها و شگردهاي جديدتري اتفاق بيفتد. اين هم طبيعي است چون بالاخره مردم شگرد قبلي را متوجه شدهاند و خب، مجرمين به دنبال شيوه جديدي ميگردند. به جز اين، ما چندان توليد شيوههاي جديد جرم نداشتيم. اما در كنار اين ماجرا حداقل اينجوري كه از بيرون معلوم است آمار بعضي جرايم خاص خيلي بالا رفته؛ جرايمي مثل سرقت مسلحانه يا تعرض به بانوان. به نظر شما آمار مراجعه به پزشك، نشاندهنده اين است كه مريض زياد شده؟ ميتواند اين را هم نشان بدهد! ميتواند چيزهاي ديگر را هم نشان بدهد. ما روي بعضي چيزها حساس شدهايم و بهاش پرداختهايم. در گذشته اغلب شكايت نميشده. در گذشته اصلا كسي نميدانست كه بسياري از مصاديق تعرض به بانوان قابل شكايت و پيگيري است. اين اتفاق در محلهها ميافتاد و كسي شكايت نميكرد و نهايتا ممكن بود منجر به انتقامگيريهاي شخصي بشود. الان 3-2 سال است كه ما داريم به روشهاي مختلف مردم را توجيه و ترغيب ميكنيم كه بياييد شكايت كنيد. خب، خودبه خود آمار تعداد پروندهها بالا ميرود. چطور مردم را ترغيب ميكنيد كه شكايت كنند؟ مثلا الان ما مرتب به مردم اطمينان ميدهيم كه در هر اداره آگاهي يك پرسنل زن حضور دارد كه اگر خانمي خواست برود و شكايت كند، با خيال راحت برود و مطمئن باشد كه با مرد مواجه نميشود. وقتي ما اينجوري تبليغ ميكنيم، خب خيليهايي كه قبلا مورد تعرض قرار ميگرفتند و نميآمدند، الان ميآيند و شكايت ميكنند. يعني شما ميگوييد جرمي مثل تعرض به بانوان قبلا هم به همين اندازه وجود داشته ولي چون كسي شكايت نميكرده، ما هم متوجه نميشديم؟ بله. و اين يعني اينكه اوضاع خيلي نگران كننده نيست؟ نه، چون به اين موضوع پرداخته شده. هم پليس خواسته كه مردم بيايند شكايت كنند و هم سازوكار رسيدگياش را ايجاد كرده و هم اينكه تلاش كرده تا برخورد قاطعتري از نظر قضائي با اين جرم انجام شود. براي همين هم هست كه اين جور پروندهها به روزنامهها كشيده ميشود. خوب هم هست. اگر يك ناهنجاري پنهان، آشكار شود و بهاش پرداخته شود، خيلي بهتر از اين است كه به صورت مخفيانه توسعه پيدا كند. در مورد سرقت مسلحانه هم قصه همين است؟ نه، سرقت مسلحانه الان ديگر رو به افزايش نيست ولي در اين ناامنيهاي منطقهاي كه در شرق و غرب كشور اتفاق افتاد، خود به خود تعداد خيلي زيادي سلاح در منطقه آزاد شد. اصلا آمريكاييها مصر بودند كه سلاحهاي سابق ارتش عراق تاراج شود، براي همين به مرور اين سلاحها در اثر رفت و آمد مردم وارد كشور شد و ما در سال 83-82 يك جهش در سرقت مسلحانه داشتيم ولي بعد ديگر رو به كاهش رفت. جرايم سازمان يافته چطور؟ اين احساس بين مردم وجود دارد كه قبلا اين همه قتل سريالي يا سرقتهاي گروهي و طراحي شده نداشتيم. در اينكه در بعضي جرايم، سازمانيافتگي جديد داريم، ترديدي نيست؛ مثلا توي قاچاق كالا و به خصوص در قاچاق دارو يا مشروبات الكلي يا مثلا در بعضي انواع سرقتها مثل سرقت خودرو. اينكه سازمان يافتهتر عمل ميشود درست است ولي من خيلي به اين اعتقاد ندارم كه ما در ايران مافيا داريم. حتي در مورد كالا؟ حتي در مورد كالا. ببينيد، اينها بيشتر كساني هستند كه از طريق نفوذهاي مقطعي و كوتاهمدت در دستگاهي اقدام به قاچاق ميكنند. ولي خب گاهي وقتها براي جذابتر شدن ماجرا از لفظ مافيا استفاده ميكنند. شما نگاه كنيد در كشوري مثل ايتاليا اين گروه دولت عوض ميكنند يا استاندار را ترور ميكنند و... اين اتفاقها هيـــچوقت در ايران نميافتد. اينكه ميگويند اينها مافيا هستند و همه جا دست دارند و نميشود با آنها برخورد كرد، اينطور نيست. ولي اينكه خيلي جاها ميتوانند با حق و حساب دادن و پارتي بازي اعمال نفوذ بكنند، هست. الان تخميني وجود دارد كه چقدر سلاح دست مردم هست؟ نميشود قطعي گفت، ولي با توجه به اتفاقاتي كه عرض كردم، زياد است. در واقع قابل دسترسي است؛ يعني اگر كسي بخواهد سلاح به دست بياورد، ميتواند. حالا من چند تا سؤال از شما بپرسم. مهمترين انتظار مردم از آگاهي چيست؟ «ايجاد امنيت» احتمالا؛ ضمن اينكه هنوز مردم از پليس آگاهي خيلي ميترسند. عموما مردم از آگاهي ميترسند؟ واقعا نبايد آگاهي ترسناك باشد؟ ترسناك نه، ولي مقتدر چرا. سردار، حالا شما فكر ميكنيد از ديد مردم، امنيت در جامعه وجود دارد؟ 2ويژگي براي امنيت تعريف شده؛ يكي نسبي بودن و ديگري ذهني بودن؛ يعني هميشه يك نسبتي از امنيت وجود دارد و امنيت مطلق كه مال بهشت است. خيلي وقتها ممكن است در بدترين شرايط امنيتي باشي ولي احساس امنيت بكني. عكسش هم ممكن است؛ يعني در يك كاخ مستحكم باشي و احساس ناامني بكني. مهم اين است كه ما بتوانيم آن احساس را هميشه بيشتر از امنيت واقعي ايجاد كنيم. من فكر ميكنم وضعيت امنيتي كشور ما خوب است؛ يعني از آن چيزي كه تصور ميشود، بهتر است. مثلا شما فكر ميكنيد كه در 24 ساعت چند تا خودرو در كشور سرقت ميشود؟ با توجه به اينكه حدود 1600-1500 تا شهر داريم، 70ميليون جمعيت و حدود 9 ميليون ماشين. 15-10 هزار تا، شايد. اگر اين جوري باشد كه من بايد الان استعفا بدهم و بروم! ميانگين 6 ماهه امسال روزي 36 دستگاه است. ميدانيد اين يعني چه؟ يعني اينكه از لحاظ عقلي اصلا اينكه شما از خودروتان محافظت بكنيد. منطقي نيست چون احتمال سرقت خودروتان بسيار كم است. ولي احساس عدم امنيت براي من وجود دارد، پس ماشينم را قفل و زنجير ميكنم. سرقت خودرو براي شما خيلي نگرانكننده است چون خودرو در ايران تقريبا نيمي از سرمايه خيلي از خانوادههاست. احتمال سرقت خودرو بالا نيست، نگراني شما زياد است. شايد سرقت خودرو مثال خيلي خاصي باشد. درباره قتل، زورگيري يا سرقت اجزاي خودرو هم ميشود چنين حرفي زد؟ خب، موتورسيكلت چطور است؟ ما 7 ميليون موتورسيكلت داريم. فكر ميكنيد در روز چهتعداد موتور سرقت ميشود؟ ميانگين حدود 123 دستگاه در روز. شما فكر ميكنيد اين احساس امنيت را چطور ميشود بين مردم ايجاد كرد؟ يكي از دلايل اينكه ما تصميم گرفتيم در آگاهي را باز كنيم و اطلاعاتي را بيرون بدهيم، همين است. الان هيچكس اين آماري را كه من به شما دادم، باور نميكند ولي اگر مردم اين چيزها را بدانند، احساس امنيتشان بيشتر ميشود.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 492]