واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: با محمود ابطحي ، مديرعامل شركت دخانيات ايران مافياي بينالمللي سيگار در ايران
جام جم آنلاين: اگرچه در همه جا و براي همه كس استعمال دخانيات ضرر دارد و ممنوع است، اما تجارت دخانيات برعكس استعمالش اتفاقا بسيار پرسود و پرفايده است. شايد به همين خاطر باشدكه سيگار به همراه 2 تجارت مواد مخدر و اسلحه داراي بزرگترين مافيا در جهان است.
محمود ابطحي، مديرعامل شركت دخانيات ايران در گفتگو با «جام جم» اشارات صريحي به فعاليت مافياي سيگار در ايران، صف كشيدن برندهاي آمريكايي براي توليد سيگار در ايران و مسائل جالبي از اين دست دارد كه تازه و جالب مينمايد.
مديرعامل شركت دخانيات ايران خودش سيگاري است؟
نخير! به هيچوجه. اتفاقا خودش ضدسيگار است و به كساني كه سيگار ميكشند اكيدا توصيه ميكند، دست از اين اعتياد بردارند. بخصوص خانمها كه بتازگي مد هم شده است.
پس اين مسووليت با اين عقيده چگونه در يك شخص ميگنجد؟ با اين تناقض چه ميكنيد؟
ببينيد، شركت دخانيات ايران يك بنگاه تجاري با امكاناتي وسيع، پولي زياد و استعدادهاي توليدي و اشتغالزايي فراوان است. حالا درست كه بنده سيگاري نيستم و با سيگار هم مخالفم، اما در اين مسووليت قرار گرفتهام كه اين بنگاه اقتصادي را به نفع كشور به شكوفايي و سوددهي برسانم. پس ميان عقيده و رويه شخصي و مسووليتم تفاوت و تفكيك قائل ميشوم؛ چرا كه ميدانم توسعه صنعت دخانيات به نفع كشور است و منافع اقتصادي صادراتي بسياري را نصيب ايران ميكند.
متاسفانه بايد بگويم تناقضي كه شما اشاره كرديد در كشور وجود دارد. يعني بيشتر تصميمگيران به منافع اقتصادي دخانيات و استعدادهاي آن اشراف و آگاهي دارند، اما از آن حمايت نميكنند. در واقع از قاعده «اسمش را نبر» استفاده ميكنند.
كالاي دخاني در كشور ما در هالهاي از ابهام فرو رفته است. جالب اين است كه براي كشت توتون يا توليد سيگار و صادرات آن هيچ ممنوعيت قانوني وجود ندارد، اما براساس يك قانون نانوشته، از آن حمايت نميشود.
كشت توتون در كشور ما، هم از نظر كيفيت و هم از نظر كميت قابل توجه و اقتصادي است. ما در شمال كشور توتوني توليد ميكنيم كه كيفيتش از توتون آمريكايي هم بهتر است.
تنباكوي طلايي اصفهان واقعا طلاست و مشتريان بسياري در جهان دارد؛ اما به خاطر همين بيتوجهيها، سطح زير كشت توتون كشور سالهاي متمادي كاهش يافته است و در سالهاي اخير 84 درصد مصرف توتون ايران از خارج وارد ميشده است اما ميتوانم بگويم اگر از صنعت دخانيات حمايت شود رشدش از صنعت نفت نيز بالاتر خواهد رفت.
شما كدام صنعتي را در كشور سراغ داريد كه چنين رشدي را ادعا كند؟ من تبليغ سيگاركشيدن نميكنم. سيگاري هم نيستم اما بايد اين واحد توليدي را اداره كنم. من يك استدلال دارم. در اين كشور حدود 12 ميليون نفر سيگار ميكشند.
حالا اگر براي اين افراد در داخل كشور سيگار توليد نشود، خب از خارج وارد ميشود و ارز همين كشور خارج خواهد شد. آيا اين استدلال براي حمايت كردن از صنعت دخانيات كافي نيست؟ متاسفانه همان تناقضاتي كه گفتم، مانع توسعه است.
يكي از مهمترين مسائلي كه در عرصه دخانيات كشور وجود دارد، قاچاق سيگار است. آمار ورودي قاچاق سيگار به كشور چقدر است و عوامل آن كدامند؟
درباره آمار قاچاق سيگار به كشور بايد بگويم كه خوشبختانه اين رقم روند نزولي قابل توجهي به خود گرفته است.
سال 85 برآورد سيگار قاچاق ورودي به كشور 9/10 ميليارد نخ بوده كه اين رقم در سال 86 به 5/8 ميليارد نخ كاهش يافته است. براي سال 87 نيز ما هدفگذاري كردهايم كه قاچاق سيگار را به 73/3 ميليارد نخ كاهش دهيم كه كاهش بزرگ و قابل توجهي خواهد بود.
چه سياستهايي در اين زمينه پياده شده است؟
شركت دخانيات ايران پيرو تصميمات مجلس در پي متعادل كردن عوارض ورود سيگار به كشور براي تشويق واردات قانوني آن بوده است. ما عوارض را با در نظر گرفتن قيمت فروش كالا در داخل و مقايسه با قيمت پشت مرزها بهدست آورديم و دريافتي دولت در اين ميان را تا حد امكان كاهش داديم تا كالا از مبادي رسمي به كشور وارد شود و درآمد حاصل به خزانه برود.
اين اصليترين سياست ما بود كه پاسخ خوبي هم داده است؛ البته اين سياست فقط جنبه درآمدي ندارد، بلكه جنبه بهداشتي و استاندارد هم دارد، چرا كه سيگارهاي وارداتي را ما از نظر كيفي كنترل ميكنيم تا اسانس غير مجاز نداشته باشد، توتونش نامطلوب يا كهنه نباشد و غيره.
بعد به آن هولوگرام ميدهيم و سيگارهايي كه هولوگرم دارند، صرفا براي مصرف مناسبند و بقيه ممكن است از نظر بهداشتي سرطانزا و مشكلدار از آب دربيايند. تصميم و عزمي كه ما در شركت دخانيات ايران داريم مبارزه با قاچاق سيگار هم به طور مستقيم و هم بهطور غير مستقيم است.
مستقيم كه خب! كشفيات سيگار توسط ارگانهاي نظارتي و انتظامي است كه مطابق معمول انجام ميشود، اما مبارزه غيرمستقيم ما با قاچاق يكي از طريق رشد توليد داخلي توتون و سيگار است كه برنامه آنرا عرض كردم و برنامه دوم، ضابطه مند كردن شركتهايي است كه مشتاق صدور سيگار به ايران و در اختيار گرفتن درصدي سهم از بازار ايران هستند.
واقعا بازار جهاني سيگار بازار عجيب و غريبي است، چرا كه سودهاي هنگفتي در آن خوابيده است. مثلا آمريكا سال 2003 حدود 212 ميليارد نخ سيگار صادرات داشت.
روشن است كه شركتهاي بزرگ صادرات سيگار هم براي به دست آوردن سهم در بازارهاي جديد و هم براي حفظ بازارهاي خود، دست به هر كاري ميزنند.
واقعا دست به هر كاري ميزنند و ما بايد اينها را كنترل كنيم تا منافع كشور قرباني نشود. يك مثال جالب بزنم تا مساله را درك كنيد. الان ميدانيد كه سيگارهايي با عنوان لايت يا ملايم خيلي مد شده است. قبلا هم بوده اما الان خيلي مد شده است.
آمريكا با اضافه كردن اسانس نعنا در سيگارهاي لايت ميزان مصرف سيگار را بسيار بالا برده به طوري كه طبق آمار خودشان 40 درصد جوانان آمريكايي اكنون به اين نوع سيگارها مبتلا هستند. شعار ميدهند كه سيگارهاي لايت نيكوتين و قطران كمتري دارد و كمتر مضر است، اما واقعيت چيز ديگري است.
با كشيدن هر سيگار ولو سيگار كم نيكوتين، مركزي كه در مغز براي دريافت نيكوتين فعال ميشود، اولا فعال شده و روزانه به اين ماده نياز دارد، يعني بههرحال شخص معتاد شده است و ثانيا اشخاصي كه قبلا سيگارهاي معمولي مصرف ميكردند و حالا براي ضرر كمتر به سيگارهاي لايت رو ميآورند، چون آن قسمت از مغزشان به مقدار خاصي نيكوتين احتياج دارد، مجبورند چند برابر سيگارهاي قبلي، سيگار لايت مصرف كنند.
در نتيجه، مقدار نيكوتين همان است، اما از اين رهگذر سود شركتهاي واردكننده سيگار چند برابر ميشود. اين مثال را زدم تا بدانيد اين شركتها به چه كارهاي پليدي دست ميزنند تا به بازارها نفوذ كنند. حالا ما در بازار ايران با چنين موجودات عجيب و غريبي مواجه هستيم.
چه برندها يا كشورهايي متقاضي توليد مشاركتي سيگار هستند؟
بيشتر برندهايي كه در ايران بازار دارند، متمايل به مشاركت هستند.
چه برندهايي و با چه سهمي از بازار؟
در مجموع 29 برند سيگار خارجي در ايران بازار دارند. مجموع واردات ارزي سيگار كشور به صورت قانوني توسط اين برندها در سال 85 معادل 312 ميليون يورو بوده كه سال 86 به 298 ميليون يورو كاهش يافته است.
از نظر سهم بازار بايد بگويم برند وينستون با 8/47 درصد بيشترين سهم بازار سيگار ايران را در اختيار دارد. برندهاي ديگر معروف هم از قبيل مارلبرو، كنت، پالمال، تري استارز، پاين، مگنا و... نيز هر كدام سهمي دارند.
با توجه به آن كه ايران و آمريكا روابط اقتصادي ندارند، چرا يك شركت آمريكايي بيشترين سهم بازار سيگار كشور را در اختيار دارد؟
اين سيگار و اصولا برندهاي آمريكايي مستقيم به ايران وارد نميشوند، بلكه يك شركت به نام جي.تي.آي در ژاپن و با مليت ژاپني اين سيگارها را صادر ميكند. برند مارلبرو، موند و مور را نيز همين شركت صادر ميكند كه حدود صادراتش به ايران 5/4ميليارد نخ است. مثلا برندي چون مونتانا را يك شركت انگليسي آمريكايي به نام بي.اي.تي به ايران صادر ميكند.
در تقاضاهايي كه براي مشاركت در توليد برندهاي سيگار به دست شما رسيده، آيا شركتهاي آمريكايي هم حضور دارند؟
بله. درخواستها بسيار بوده است. صف كشيدهاند، اما ما آمريكا را دشمن خودمان ميدانيم و رفتارهاي آمريكا زيرنظر ماست. تا مطمئن نشويم محصولي از آمريكا كه ميخواهد وارد بازار ما شود اهداف جاهطلبانه و آنچه در پشت پرده صنعت سيگار ميگذرد را در خود پنهان ندارد، اعتماد نميكنيم. در اين خصوص هم تا اين لحظه به هيچ شركت مستقل آمريكايي براي توليد مشاركتي سيگار در ايران مجوز ندادهايم. اما آنها مشتاق هستند و درخواست هم دادهاند.
چندي پيش برخي مقامات كشور از وجود مافياي واردات سيگار در كشور سخن گفتند. آيا اين مافيا وجود دارد؟ اعضاي آن چه كساني هستند؟
وقتي صحبت از مافياي سيگار ميكنيم بايد توجه داشته باشيم كه اين مافيا جهاني است و به وسيله شركتهاي بزرگ جامعه سرمايهداري و صهيونيستي هدايت و اداره ميشود.
اصلا در اقتصاد بينالملل معروف ميباشد كه 3 تجارت است كه اولا پولهاي كلان و ثانيا پولهاي كثيف بسيار در آن رد و بدل ميشود؛ يكي مواد مخدر، دومي اسلحه و سومي سيگار. اين مافيا يك شبكه وسيع است كه در بيشتر كشورها عامل دارد و به وسيله عوامل خود به هر كار كثيف و غيرمتعارفي كه فكرش را بكنيد، دست ميزند تا سيگارش را بفروشد يا سهم بازار را به دست بياورد. اين مافيا واقعا رحم ندارد. اين مافيا قطعا در ايران نيز عامل دارد و كار ميكند.
حالا مثلا وزارت اطلاعات درباره اين كه چنين عواملي چه كساني هستند و كجا فعاليت ميكنند، به شما اطلاعاتي ندادهاند؟
ببينيد، وزارت اطلاعات بشدت بر بازار دخانيات ايران اشراف دارد و به ريزهكاريها واقف است و حضور فعالي هم دارد. شركتهاي سيگار و عوامل آنها را حتي خارج از مرزهاي ما ميشناسد. گاهي اوقات هم اخباري به ما ميرسد. اين را هم بدانيد كه يك كار سنگين و بزرگ امنيتي در حال حاضر روي بحث سيگار انجام ميشود. آمار كشفيات، خود گوياي اين حقيقت است.
ما سال 84 معادل 35 ميليون نخ سيگار قاچاق كشف كرديم كه اين رقم در سال 85 به 25 ميليون نخ كاهش يافت، اما در سال 86 يكباره رقم كشفيات ما به 200 ميليون نخ رسيد كه نتيجه همان كارهايي است كه عرض كردم. اين كه جزييات بيشتري از نامها يا موارد پيش آمده بخواهيد، بنده معذورم.
اشاره كرديد كه مافياي سيگار براي كسب سهم بازار در كشور ما به اقدامات عجيب و غريبي دست ميزند. ميتوانيد به يك مورد از اين اقدامات در ايران اشاره كنيد؟
به عنوان مثال، برخي توليدكنندگان سيگار كه در ايران بازار ندارند و اجازه ورود به بازار ما را هم به دست نميآورند، مقدار قابل توجهي سيگار در كانتينرهاي متعدد وارد كشور كرده، در جايي رها ميكردند. آن گاه به وسيله عوامل خودشان به نيروهاي امنيتي ما اطلاع ميدادند كه فلان محموله قاچاق در فلان مكان موجود است.
محموله كشف و ضبط ميشد، براساس رويه سابق در بازار فروخته و پولش به صندوق دولت وارد ميشد. پس از مدتي شركت به شركت دخانيات مراجعه ميكرد و با بياطلاعي از شيوه ورود سيگارهايش به بازار ميگفت كه مثلا فلان مقدار نخ از سيگارم در 3 ماه گذشته در ايران به فروش رفته و مصرف شده است. بنابراين سهم بازار مستقيم ميخواهيم.
اين ترفندي بود كه برخي شركتها براي ورود به بازار ايران از آن استفاده ميكردند؛ اما امروز ما جلوي اين قضيه را گرفتهايم. به اين شكل كه اعلام كردهايم هر گونه كالاي دخاني كه به صورت قاچاق كشف شود، در جامعه فروخته و پخش نميشود. بلكه بدون استثناء امحا ميشود.
اين رويه باعث شد جلوي ورود سيگارهاي كانتينري خود قاچاق به داخل كشور گرفته شود و سهمخواهيها نيز به حداقل برسد. ضمن اين كه ما با ابزار توليد مشاركتي وارد ميدان شديم و اعلام كرديم سهم بازار را به شركت ميدهيم كه ماشينآلات و خط توليد و آموزش و فناوري را به ايران بياورد.
يك پرسش من بيپاسخ ماند. آيا گروههاي سياسي در مسائلي چون سوءاستفاده مالي از دخانيات يا عضويت در مافياي سيگار دست دارند؟
نميتوان به اين پرسش پاسخ صريحي داد، اما در اين حد به شما بگويم كه ريشه بسياري ريخت و پاشهاي جريانات سياسي را بايد در بنگاههايي نظير دخانيات ايران جستجو كرد. هزينههاي بيجا درست كردن و اتلاف منابع، در جاهاي مختلف از اين كانالها صورت ميگرفته است؛ اما در تفكر دولت نهم سعي شده با اين مسائل برخورد شود.
در واقع الان ديگر بنگاههايي مثل دخانيات براي برخيها شيرين نيست و هر چه اين بنگاهها سود به دست ميآورند به خزانه واريز ميشود. با مديراني كه گاهي چنين كاري كردهاند، برخورد شده است. اين را هم بدانيد كه بيشتر پروندههاي مالي مربوط به دخانيات كه در جاهاي مختلف تشكيل شده، مربوط به همين مسائل است.
سيد علي دوستي موسوي
يکشنبه 10 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 4065]