واضح آرشیو وب فارسی:فارس: يك روزنامه ترك: توسل آمريكا به زور، از دلايل شكست آمريكا در افغانستان است
خبرگزاري فارس: يك روزنامه چاپ تركيه در مقالهاي با عنوان "چرا آمريكا ، در جنگ افغانستان شكست خورد" به بررسي علل آن پرداخته و نوشته است كه توسل به زور، سلاح و عدم بيتوجهي به عمران و آباداني افغانستان از جمله دلايل شكست آمريكا و نيروهاي ائتلافي در اين جنگ است.
به گزارش خبرگزاري فارس ، روزنامه ترك زبان "طرف" در اين مقاله خود با اشاره به اينكه اظهارات اخير انگليس ، آمريكا و سازمان ملل متحد درباره موضوع افغانستان باعث تعجب افكار عمومي در سطح جهان شده است، نوشت: در ابتدا "بانكي مون" دبير كل سازمان ملل در تاريح اول اكتبر از مناسب بودن كارها در افغانستان سخن گفت و بعد هم از تحولات و افزايش خشونت در اين كشور ابراز نگراني كرد.
به نوشته طرف ، بعد از آن ژنرال "مارك اسميت" فرمانده نيروهاي انگليسي مستقر در افغانستان در تاريخ 7 اكتبر طي اظهاراتي با تاكيد بر ممكن نبودن پيروزي قاطع در افغانستان، حرف از معامله با نيروهاي طالبان براي حل مسئله افغانستان زد.
به دنبال اين اظهارات غيرمنتظره در حالي كه به عنوان نظر شخصي وي تفسير ميشد ، "رابرت گيتس" وزير دفاع آمريكا در 9 اكتبر با گفتن اينكه "با طالبان ميتوانيم از در سازش وارد شويم"، افكار عمومي جهان را كاملا بهتزده كرد.
حال اين سوال مطرح است كه چرا آمريكا و نيروهاي ائتلافي كه تا به امروز به طالبان به عنوان منبع ترور نگاه ميكردند و نشان ميدادند امروز به دنبال سازش با طالبان است؟
اين روزنامه تركيه در ادامه به تشريح علل شكست نيروهاي آمريكايي و ائتلافي در جنگ افغانستان ميپردازد و چنين مينويسد: عواملي كه نيروهاي ائتلافي را به قبول سازش با طالبان وادار كرده بطور خلاصه چنين ميتوانيم بگوييم : عليرغم گذشت 7 سال از اشغال افغانستان ، حكومت كرزي با كمك آمريكا و نيروهاي ائتلافي تنها توانسته است كنترل 30 درصد افغانستان را در اختيار خود داشته باشد، هنوز 10 درصد اين كشور و از جمله منطقه جنوب در كنترل نيروهاي طالبان است و 60 درصد باقيمانده هم در كنترل عشيرههاي تحت نفوذ نيروهاي طالبان است.
در افغانستان ميزان خشونت مدام در حال سير صعودي است بگونهاي كه سال 2007 به عنوان خونينترين سال از زمان اشغال اين كشور در سال 2001 به اين سو عنوان شد و در مجموع 8 هزار غيرنظامي قرباني شد، تلفات نيروهاي ائتلافي نيز با دو برابر شدن در حال افزايش است ، در ماه ژوئن، ژوئيه و اوت بيش از 50 نظامي عمدتا آمريكايي و فرانسوي كشته شدند.
به همراه اين خشونت در حال رشد، اصلاحات غيرنظامي در افغانستان تحقق نيافته است و پيشرفتي در عمران و ساخت دوباره افغانستان نيز فراهم نشده است ، نيازهاي اساسي نظير سرپناه ، بهداشت ، آموزش و در راس آنها امنيت از جمله مشكلاتي است كه مردم افغان هنوز در انتظار حل آنها هستند، عدم حل اين گونه مشكلات اعتماد مردم افغان به حكومت كرزي و نيروهاي ائتلافي را تضعيف كرده است.
از سوي ديگر عليرغم حضور نيروهاي ناتو ، افغانستان هماكنون به عنوان توليدكننده 96 درصد موارد مخدر جهان است.
اين روزنامه در ادامه با اشاره به اخبار دست داشتن "احمد ولي " برادر كرزي در ترانزيت هروئين مينويسد: "احمد ولي كرزي" به عنوان جز كوچكي از تشكيلات ترانزيت مواد مخدر با حمايت ايالات متحده آمريكا است ، سازمان تروريستي بينالمللي نظير "پ.ك.ك" از سوي نيروهاي پنهاني آمريكا با درآمدهاي مواد مخدر تامين مالي ميشوند و از آنها براي تضعيف كشورهاي هدف استفاده ميكنند ، آغاز رمز گشايي از اين روابط پست مواد مخدر ، يكي از دلايل مهم فروپاشي نيروهاي اشغالگر در افغانستان و سوق آنها به سازش با نيروهاي طالبان است.
يكي از ديگر از دلايلي كه باعث شده نيروهاي ائتلافي به دنبال سازش با طالبان باشند به بزرگترين بحران اقتصادي قرن برميگردد. بودجهاي كه آمريكا تنها براي بخش دفاعي خود در سال 2008 اختصاص داده 700 ميليارد دلار است. گفته ميشود بودجهاي كه آمريكا از زمان آغاز اشغال ، بودجهاي براي عراق و افغانستان هزينه كرده است فراتر از 2 تريليون دلار است ، حالا كه اقتصاد آمريكا و كشورهاي غربي دچار بحران اقتصادي شده، براي "بودجه اشغالگري" ترمز زدهاند.
همه اين عواملي كه برشمرديم باعث شده است كه نيروهاي ائتلافي امروز به دنبال سازش (بخوانيد معامله) با نيروهاي طالبان باشند. افغانستان براي ناتو و نيروهاي اتئلافي از جمله آمريكا بطور كامل به كابوس شكست تبديل شده است.
*آمريكا و ناتو چرا در افغانستان شكست خوردند
روزنامه "طرف" در ادامه اين مقاله خود با اشاره به گذشت 7 سال از زمان اشغال افغانستان با طرح اين سوال كه چرا نيروي حمايتي – امنيتي بينالمللي (ايساف) ، ناتو و نيروهاي ائتلافي از جمله آمريكا در جنگ افغانستان نشدند ؟ سعي كرده است پاسخ منطقي براي آن ارائه دهد.
از ديدگاه نويسنده اين مقاله وجود اختلاف ديدگاهي در بين نيروهاي ايساف آن را به دو گروه تقسيم كرده است ، در يك طرف ايساف نيروهاي آمريكا ، انگليس ، كانادا و هلند كه ادعاي مبارزه با تروريسم ميكنند قرار دارد در طرف ديگر هم آلمان ، ايتاليا ، فرانسه و تركيه قرار دارد. در حالي كه گروه اول با نيروهاي طالبان در منطقه جنوب افغانستان و قندهار مشغول جنگ و درگيري هستند ، گروه دوم در منطقه شمال كه در مقايسه با منطقه مذكور از آرامش نسبي برخوردار است و مخالف درگيري با طالبان هستند و به اين ترتيب بين نيروهاي ايساف اختلاف وجود دارد و اين يكي از دلايل شكست جنگ افغانستان بشمار ميرود.
نامشخص بودن مدت حضور ايساف در افغانستان باعث شده است كه از يك طرف افكار عمومي جهان و افعانستان اين نيرو را در موقعيت اشغالگر بدانند و از سوي ديگر سربازان جنگجو دچار مشكل رواني شوند ، اين روند نامشخص و مبهم باشكستن اصرار و مقاومت نيروهاي ائتلافي ، برعكس مقاومت طالبان را افزايش داده است.
در كشور افغانستان براي تامين امنيت و ثبات مبارزه مسلحانه به عنوان تنها راهكار انتخاب شده و به عمران افغانستان اولويت داده نشده و اصلاحات تحقق نيافته است.
هم اكنون كنترل 60 درصد افغانستان در اختيار قبايل افغانستان است اما در اداره مملكت به اينها جايي داده نشده و ارتباط مستحكمي با آنها برقرار نشده است .
در اين مقاله همچنين عنوان شده است كه كمكهاي لجستيكي به نيروهاي طالبان از سوي برخي كشورها نظير پاكستان و چين همچنان قطع نشده و ادامه دارد.
* تركيه كدام راهحلها را بايد ارائه دهد
"عبدالله گل" رئيسجمهور تركيه در تاريخ 23 سپتامبر در حاشيه مجمع عمومي سازمان ملل متحد در نيويورك با رئيسجمهور پاكستان و نمايندگان افغانستان ديدار كرد و انتظار ميرود كه طي يكي دو ماه آينده نمايندگان دو كشور در استانبول گرد يك ميز جمع شوند .
اين نشريه ترك زبان با اشاره به مطلب فوق از تركيه به عنوان يك عضو ناتو ميخواهد كه در نشست سهجانبه افغانستان، پاكستان براي حل معضل افغانستان به اين پيشنهادهايي كه اين روزنامه ارائه داده توجه كند:
-نيروي حمايتي سازمان كنفرانس اسلامي بايد جاي "ايساف" را بگيرد ، ناتو و ايساف با از دست اعتماد خود نزد مردم افغان ديگر به عنوان اشغالگر تلقي ميشوند و محيط اعتماد در افغانستان تنها از سوي يك نيروي منطقهاي نظير سازمان كنفرانس اسلامي كه با بافت كشور هماهنگ است تامين ميشود.
-افغانستان از نظر امنيت و تحول بايد به مناطق اولويتدار تقسيم شود، شمال افغانستان بايد از منظر آموزش ، بهداشت و استخدام بايد به منطقهاي كه هرگونه خدمات به مردم ارائه ميشود تبديل شود ، اين محيط آرامش و ثباتي كه به اين ترتيب از شمال افغانستان آغاز ميشود اعتماد مردم افغان را بالا خواهد برد و تاثير مثبتي بر روي ديگر مناطق خواهد داشت .
-با قبايل بايد ارتباط نزديك برقرار شود و آنها نيز در اداره مملكت سهيم باشند ، به اين ترتيب پيوند بين قبايل و تروريستها ميشكند.
- پيشرفت و عمران بايد صورت بگيرد ، در سطح كشور افغانستان بايد اصلاحات غيرنظامي اجرا شود ، اصلاح ساختاري جديد ، آموزش ، بهداشت ، مسكن و در موضوعهايي از اين قبيل بايد پيشرفت حاصل شود ، سرمايه پروژههاي مورد بحث از طريق كشورهاي عضو سازمان كنفرانس اسلامي با توجه به سطح پيشرفت به نسبت برابر تامين شود . توسعه عمراني افغانستان در راحتي رواني و ايجا محيط اعتماد نزد مردم افغان تاثير خواهد داشت .
-ترانزيت مواد مخدر بايد تحت كنترل درآيد ، محيط بيثباتي براي مبادله مواد مخدر ايده آلترين وضعيت است ، توليد مواد مخدر بيثباتي در افغانستان را تغذيه و تحريك ميكند ، ترانزيت مواد مخدر كه از سوي قشرهاي مختلفي صورت ميگيرد بايد كنترل شود.
"علي شاهين" نويسنده اين مقاله در ادامه اين سئوال را طرح ميكند : آيا آمريكا عقبنشيني ميكند؟ و در جواب اين گونه مينويسد : بله گفتن به اين سئوال متاسفانه خيلي سخت است ، دلايل اصلي حضور آمريكا در افغانستان نگران كردن روسيه ، ايران و چين و كنترل راههاي انرژي و سلاحهاي هستهاي پاكستان است اما نتيجه اين است كه آمريكا و ناتو در يك بنبست گير كردهاند.
بعد از اظهارات نيروهاي ائتلافي مبني بر اينكه " ما نميتوانيم برنده جنگ شويم" ديگر هيچ قدرتي در افغانستان نميتواند اين جنگ را به نفع آمريكا و ناتو رقم زند ، اين گونه اظهارات نتيجه جز خستگي رواني نيست و اگر به اين بحران مالي جهاني را اضافه كنيم بايد بگوييم كه جنگ افغانستان آمريكا و نيروهاي ائتلافي را در يك روند بنبست و دردناك گرفتار كرده است.
حال آمريكايي كه متوجه اين امر شده است براي حفظ موجوديت خود در منطقه به دنبال يك سازش (معامله) خواهد بود و وقتي كه اين كشور به دنبال سازش با طالبان است بعيد نيست كه با مذاكرات پنهاني در آينده با القاعده نيز از در سازش وارد شود.
بطور خلاصه بايد گفت كه كشور افغانستان كه همواره در طول تاريخ از سوي قدرتها اشغال شده اينگونه به نظر ميرسد كه يك ابرقدرت ديگر را در مقابل خود روي زانو خواهد نشاند ، بعد انگليسها و شورويها اين بار نوبت آمريكاست كه در افغانستان تن به شكست دهد.
انتهاي پيام/.
شنبه 27 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 169]