واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: جامعه > سلامت - شیوع آنفلوآنزا تا چه اندازه میتواند خطرناک باشد؟ سازمان جهانی بهداشت در این هفته در آستانه اعلام رسمی همهگیری یک ویروس از گونه H1N1 از خانواده آنفلوآنزای خوکی قرار گرفت. سازمانهای سلامت عمومی و دانشمندان در درک ماهیت این همهگیری به پیشرفتهایی دست پیدا کردهاند، ولی هنوز سؤالهای مهمی در مورد میزان خطری که این همهگیری میتواند داشته باشد، بیپاسخ ماندهاند. این ویروس تا به حال به 21 کشور در 5 قاره کشیده شده و در این کشورها تا کنون 1124 مورد ثبت شده ابتلا به بیماری و 26 کشته گزارش شده است. سازمان جهانی بهداشت، پس از اینکه مواردی از انتقال از انسان به انسان این بیماری در ایالات متحده مشاهده شد، سطح خطر همهگیری این بیماری را از 6 سطح ممکن، به سطح 5 ارتقا داد، در حالی که پیش از این، سطحخطر 3 بود. آیرا لانگینی، یکی از همهگیرشناسان دانشکده بهداشت عمومی دانشگاه واشینگتن در سیاتل میگوید: «ما از مرحله محدود بودن بیماری گذشتهایم و اکنون در مرحله شیوع خفیف آن قرار داریم». اکنون چالش اصلی پیش روی دانشمندان، مشخص کردن این نکته است که همهگیری آن چقدر جدی و خطرناک خواهد بود. چرا که که گزارشهای وضعیت شیوع بیماری سازمان بهداشت جهانی، فقط به گسترش جغرافیایی موارد جدید ابتلا به ویروس اشاره میکند و اشارهای به ماهیت آن نمیکند؛ برنامههای دولتی مبارزه با همهگیری منتظر جدیتر شدن همهگیری و خطرناکتر شدن اوضاع هستند تا بتوانند پاسخ درخور و مناسبی به آن بدهند. برای مثال، ایالات متحده، برنامههای بسیار متفاوتی دارد که بسته به اینکه چه زمانی همهگیری وارد مرحله توفانی و مخرب خود شود، از دسته 1 (که اشاره به این دارد که میزان مرگ و میر از یک درصد کمتر خواهد بود) تا دسته 5 (که اشاره به این دارد که میزان مرگ و میر از 2 درصد بیشتر خواهد بود) متفاوت است. بیشتر مواردی که تا کنون گزارش شدهاند، خفیف بودهاند و میزان مرگ و میر کمی در مقایسه با تعداد موارد ابتلای گزارش شده داشتهاند. ولی مشکل اینجا است که هنوز اطلاعات قابلاطمینانی از مکزیک به دست نیامده است، جایی که بیشترین موارد ابتلا از آنجا گزارش شده است و تعداد موارد ابتلای گزارش شده در کشورهای دیگر نیز به حدی کم است که نمیتوان حتی نسبتهای مرگ و میر 2-1 درصد را از آمار آن استخراج کرد. ولی پژوهشگران در حال کار روی اعداد دیگر برای به دست آوردن مقادیر متغیرهای کلیدی دیگر در همهگیری هستند که شامل نرخ پایه بازتولید یا R0 میشود که برابر با تعداد افرادی است که ممکن است یک فرد مبتلا به ویروس، بیماری را به آنها هم انتقال بدهد. برآوردهای اولیه لانگینی از اطلاعات محیطی، برای مثال مانند شیوع در یک مدرسه در نیویورک، نشان میدهد که نرخ کنونی آن برابر 1/ 4 است. او میگوید: «در این نقطه به نظر نمیرسد که ویروس به لحاظ قابلیت سرایت، در مرحله فراتر از همهگیری باشد». در همهگیری سال 1918 ویروس H1N1 این رقم کمتر از 4 تخمین زده شده است، در حالی که برای یک آنفلوآنزای فصلی نرخ پایه بازتولید، رقمی بین 3 تا 1/ 5 است. لانگینی همچنین تخمین میزند که زمان تولید (بازه زمانی بین ورود ویروس به بدن یک فرد و آغاز سرایت آن به افراد دیگر) بین 3 تا 5 روز است ولی به 3 نزدیکتر است. هرچه که R0 بزرگتر باشد، زمان تولید آن هم کمتر خواهد بود، و در نتیجه کنترل بیماری سختتر و گسترش آن سریعتر خواهد بود. یک راه مرتبط برای بررسی ویروس، بررسی نرخ حمله ثانویه آن است، که میتوان آن را از اطلاعات محیطی حدس زد، مانند بررسی گروههای با ارتباطات نسبتاً محدود مانند یک خانهدار یا دانش آموز که بعد از تماس با یک فرد مبتلا، بیمار شده باشد. به گفته آن شوچات، نرخ کنونی حمله ثانویه بین 25 تا 30 درصد است، ولی این رقم نیز ممکن است تغییر کند. وی در مرکز کنترل و پیشگیری از بیماریهای ایالات متحده در آتلانتای جرجیا مشغول به کار است. مارک لیپستیچ همهگیرشناس دانشکده بهداشت عمومی دانشگاه هاروارد میگوید: در حالی که فقط دو هفته از شیوع این بیماری میگذرد، پژوهشگران از اطلاعات ورودی در مورد انتقالپذیری و قابلیت عفونت برای مدلسازی استفاده میکنند تا دریابند که حالات ممکن انتشار ویروس چگونه خواهد بود، تا بتوانند برای مقابله با همه آنها برنامهریزی کنند. لیپستیچ که با مرکز کنترل و پیشگیری از بیماریهای آمریکا همکاری میکند و یکی از اعضای گروه ب آن است که از پژوهشگران دانشگاهی و دیگر مشاوران بیرونی این مرکز تشکیل شده است، میگوید: «از دید من خیلی زود است که بگوییم این وضعیت چقدر ممکن است خطرناک باشد». یکی از دلایلی که بیماری خفیف به نظر میرسد، این است که در ایالات متحده از 286 مورد گزارش شده ابتلا به این بیماری تنها یک مورد تلفات اتفاق افتاده است. ولی این نرخ مرگ و میر که یک هفته بعد از تشخیص بیماری اتفاق افتاد، میتواند نرخ واقعی مرگ و میر را پنهان کند، چون که آمار از کسانی که بیمار میمانند و بعداً میمیرند چشم میپوشد. این حالت در سال 2003 اثبات شد، در آن سال نرخ گزارش شده مرگ و میر در اثر ابتلا به بیماری سارس در آسیا در ابتدا درصد کمی بود؛ ولی تنها در تحقیقات بعدی بود که مشخص شد این نرخ به رقم 20 درصد نزدیک شده بود. کارشناسان همچنین به یاد میآورند که همهگیری سال 1918 با یک آنفلوآنزای خفیف در آغاز آن سال شروع شد، و در پایان آن سال تبدیل به بلای همهگیری شد که میلیونها نفر را در سراسر جهان به کام مرگ کشاند. شوچات در روز 3 می به خبرنگاران گفت: «من نگرانی شدیدی در مورد این که در پاییز چه حوادثی اتفاق خواهد افتاد، دارم». استفان مورس یکی از همه گیرشناسان دانشگاه کلمبیا در نیویورک است. او میگوید: «عدم قطعیت در وضعیت بیماری چالش اصلی ما است. ما نمیتوانیم آنفلوآنزا را به خوبی پیشبینی کنیم. قویتر شدن بیماری، با توجه به افزایش موارد شدید بیماری، مخصوصاً در میان جوانان بالغ تندرست، میتواند نشانگر شروع یک دوره خیلی خطرناک باشد». از روز 4 ماه میتا کنون، 62 درصد از موارد ابتلا در ایالات متحده در بین افراد با سن کمتر از 18 سال رخ داده است. در مکزیک، اولیای امور در روز 4 ماه میگفتند که قصد کاهش سطح هشدار و شروع برداشتن بخشی از محدودیتها در تجمعات را دارند که شامل بازگشایی رستورانها هم میشود. لانگینی بر این باور است که اقدامات انجام شده دولت برای قطع روند گسترش بیماری مناسب بوده است. «دولت مکزیک کار بزرگی انجام داد و اقدامات لازم برای محدود کردن مراودات و کاهش حضور مردم در عرصههای عمومی را به خوبی انجام داد تا روند انتقال ویروس کند شود». اقدامات انجام شده بیشتر به منظر کاهش ارتباطات اجتماعی و افزایش دسترس پذیری خدمات پزشکی بودهاند؛ و این کار را با تلاش برای جلوگیری از ابتلای افراد به بیماری در محل کارشان و یا پر کردن بیمارستانها به طور همزمان انجام دادند. آنها همچنین توانستند با این کار برای خود زمان بخرند تا اینکه تولید واکسن به اندازه نیاز انجام شود. سازمان جهانی بهداشت در حال تلاش برای تولید یک واکسن برای گونه جدید ویروس H1N1 است، این تلاش شامل یافتن راهی برای کاهش زمان مورد نیاز برای تولید واکسن نیز میشود تا برای مقابله با شیوع فصلی بیماری آنفلوآنزا در پاییز نیز آماده باشند و به علاوه بتوانند در صورت مواجهه با یک گونه جدید از آنفلوآنزا، به سرعت برای مقابله با آن واکسن تولید کنند. در حال حاضر دو دارو برای این بیماری وجود دارد که تحت نامهای زانامیویر (رلنزا) و اسلتامیویر (تامیفلو) تولید میشوند. نیچر 7 می2009
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 556]