تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1835216526
ظهور زنجيرهاي روزنامههاي دولت
واضح آرشیو وب فارسی:هموطن سلام: ظهور زنجيرهاي روزنامههاي دولت
وقتي كشور مطبوعات خصوصي نداشته باشد جايي براي انتقاد وجود ندارد پس ضريب انتقاد به صفر مي رسد و مردم اعتماد خود را به كل رسانه ها از دست مي دهند.
سيطره دولت بر روزنامه ها، خطري است كه اخيراً دامن مطبوعات را گرفته است. هر روز اخبار جديدي مبني بر انتشار روزنامه يي منتسب به دولت و انصارش منتشر مي شود. روزنامه هايي كه با رنگ و لعاب آنچناني و كيفيت به ظاهر بالا و قيمت پايين، بهترين شرايط را براي قاپيدن مخاطب دارند، به كابوس مديران روزنامه هاي مستقل و نيمه دولتي تبديل شده اند. گويا انحصار صدا و تصوير دولت را بس نبود كه همت كرده مطبوعات را هم تماماً از آن خود كند. اشتباه نكنيم؛ دولت اين بار روزنامه يي را توقيف نمي كند، بلكه در رقابتي كاملاً نابرابر، مقابل روزنامه هاي مستقل مي ايستد و آنها را مجبور به تعطيلي مي كند؛ رقابتي كه يك سوي آن را بودجه هاي هنگفت و غالباً بي حساب و كتاب، سيل آگهي هاي سازمان هاي دولتي و پشتوانه هاي مادي و معنوي دولت در برگرفته و طرف ديگرش را هزينه هاي بالا، ندادن سوبسيد و سهميه ها، فشارهاي مضاعف و محروميت از هرگونه آگهي دولتي شامل مي شود. رقابت كه نه، اما كارزاري است كه اگر با همين آهنگ پيش برود، بي شك روزنامه هاي مستقل و نيمه دولتي را مجبور به ترك ميدان مي كند. دولت با علم كردن نشرياتي به واقع درخور نام زنجيره يي هستند، سوداي انحصار كليه رسانه هاي كشور را در سر دارد، اما آيا چشم و گوش مخاطب امروز آنقدر بسته است كه به مثابه موجودي منفعل از خوراك اين بولتن هاي دولتي تغذيه كند، مسلماً خير. مخاطب امروز آگاهانه متنش را برمي گزيند، پس دولت ناآگاهانه آتشي افروخته است كه دودش در نهايت به چشم خودش بازمي گردد، چرا كه مخاطب در اين وضعيت به هيچ يك از رسانه هاي داخلي اعتماد نخواهد داشت و به رسانه هاي آن سوي مرز روي خواهد آورد. اين هشدار از مدت ها پيش در مورد انحصار صداوسيما هم داده شد و حتي مدير اين سازمان هم در مجلس شوراي اسلامي، وجود اين خطر را پذيرفت، اما انگار دولت چشم خود را برهمه چيز بسته و با تمام اشتياق و نيرو به سوي تك صدايي در عرصه مطبوعات هم مي تازد. به صورتي كه اين بار آنها كه وجود چند نشريه مستقل را بر نتابيدند و خطر نشريات زنجيره يي را در بوق و كرنا كردند، خود آمده اند تا با تمام قوا، زنجير ه يي از روزنامه هاي دولتي را شكل دهند؛ زنجيره يي كه خطر وجودش براي مطبوعات را بايد جدي گرفت.
زنجيره يي كه مشاور رسانه يي دولت آن را خوب مي داند چرا كه مردمي است، هفته گذشته با علي اكبر جوانفكر درباره روزنامه هاي زنجيره يي دولت به گفت وگو نشستيم. اين بار پاي صحبت مديران روزنامه هاي غيردولتي و دانشگاهيان اين حوزه نشستيم. البته تلاش كرديم نظر مديران روزنامه هاي دولتي را هم داشته باشيم. شايد حرفي براي گفتن بود، اما مديرمسوول و سردبير روزنامه خورشيد و مديرمسوول روزنامه هاي كيهان، همشهري و ايران از گفت وگو با اعتماد خودداري كردند.
روزنامهداري دولت؛ بيماري جامعه
محمدجواد حق شناس سردبير روزنامه اعتماد ملي بر اين باور است كه دولت قصد دارد از هر راهي براي تاثير بر افكار عمومي استفاده كند. حق شناس از بين رفتن امكان رقابت روزنامه هاي غيردولتي با روزنامه هاي رانتي (دولتي) را يكي از جدي ترين آسيب هاي وجود اين روزنامه ها مي داند و توصيه مي كند به جاي روزنامه داري بگوييم بولتن داري دولت.
- منظور شما درباره روزنامه داري دولت چيست؟
- متاسفانه رنجي كه كشور ما مي كشد، بزرگ شدن روز به روز تشكيلات دولت است و اين مساله دليلي جز نشستن دولت بر گنج منابع و سرمايه هاي طبيعي ندارند. دولت قدر اين منابع را نمي داند و با وجود اينكه اين منابع ملي هستند و به آيندگان ما هم تعلق دارند و بايد به شدت در مصرف آنها با احتياط عمل كرد، دولت به هيچ عنوان اين احتياط را ندارد. اكنون دو دهه از هشدارهاي كارشناسان نسبت به بزرگ شدن دولت مي گذرد اما دولت نسبت به آن بي توجه است. اين خطر هم با بالا رفتن قيمت نفت و روند افزايش درآمدهاي دولت و در عين حال غير قانونمند كردن و غير پاسخگو بودن دولت جدي تر شده به صورتي كه دولت به نهادهاي حقوقي مانند مجلس، سازمان بازرسي و ديوان محاسبات پاسخگو نيست. پس روز به روز شاهد گسترده شدن تشكيلات دولت هستيم كه يكي از زمينه هاي آن هم روزنامه داري است. دولت علاقه بسياري به اين حوزه دارد و با وجود اينكه در رسانه يي با عنوان ملي، هشت كانال سراسري، 20 كانال استاني و چند كانال خارج از كشور را يكجا در اختيار دارد، باز هم برايش كفاف نكرد و سراغ ديگر منابع رسانه يي مثل شهرداري، صدا و سيما، سازمان تامين اجتماعي، سايپا و... رفت. اينها اتفاقات نگران كننده يي است چرا كه به نظر مي رسد دولت قصد دارد از هر راهي كه شده بر افكار عمومي تاثير بگذارد و در اين راه براي به دست گرفتن افكار عمومي از بخشي از بيت المال عمومي استفاده مي كند.
نبايد فراموش كنيم الان روزنامه هاي اول كشور از نظر تيراژ كاملاً دولتي هستند؛ همشهري، ايران، جام جم، كيهان، اطلاعات، خورشيد و... در ضمن حمايت ها و سوبسيدهاي وزارت ارشاد و بخش آگهي هاي دولتي را هم بايد به اين بخش از بيت المال كه در اختيار روزنامه هاي دولتي قرار مي گيرد، اضافه كنيم.
- اين روزنامه هاي دولتي علاوه بر بخش اقتصادي چه آسيب هاي ديگري را براي دنياي مطبوعات به همراه دارند.
- خب وقتي رانت در اين روزنامه ها حرف اول را مي زند، امكان رقابت از بين مي رود. الان هر كيلو كاغذ 900 تومان است، اگر هزينه هاي چاپ و حقوق پرسنل و تورم تحميل شده بر اين هزينه ها را هم جمع ببنديم، هزينه چاپ يك روزنامه 16 صفحه يي 300 تا 350 تومان است، پس چطور است كه روزنامه ايران با كاغذ گلاسه و آن حجم، 50 تومان فروخته مي شود يا همشهري و جام جم و خورشيد؛ اين مابه تفاوت از جيب چه كسي پرداخت مي شود. از طرف ديگر مخاطب عادي كه به دكه مي رود، مي بيند كه با 500 تومان هزينه يي كه مي خواهد براي يكي از روزنامه هاي غيردولتي بدهد، مي تواند چهار روزنامه انتخاب كند، پس آنها را انتخاب مي كند. اين گونه است كه هرگونه امكان رقابت و به تبع آن امكان ادامه كار از بين مي رود، پس اين رانت ها براي مطبوعات بسيار خطرناك هستند.
همه اينها هم به خاطر جهت دادن افكار عمومي به يك سو و به نفع دولت است، پس به جاي روزنامه داري دولت بايد بگوييم بولتن داري دولت چرا كه روزنامه به معني انتشار يك سويه اخبار نيست.
- اين روزنامه ها چه محدوديت هاي ديگري براي مطبوعات غيردولتي مي توانند ايجاد كنند؟
- خب وقتي كاغذ كيلويي 900 تومان مي شود و تورم با اين سرعت بالا مي رود و هزينه هاي چاپ اين قدر بالا مي رود روزنامه هاي غيررانتي هم به سمت تعطيلي مي روند كما اينكه اين مساله در نامه روزنامه هاي غيردولتي به رئيس جمهور هم هشدار داده شده است.
- آيا روزنامه هاي دولتي تاثيرگذاري هم دارند؟
- وقتي روزنامه يي هم با يك هشتم قيمت در اختيار مخاطب قرار مي گيرد، مطمئناً مي خواهد به سمتي برود كه ذهن و سليقه مخاطب را متناسب با ديدگاهي كه پشت سر روزنامه است هماهنگ و تربيت كند. از طرف ديگر هم سطح درآمد جامعه آنقدر نيست كه روزنامه هاي غيردولتي بتوانند قيمت خود را با آن هماهنگ كنند. در نتيجه نهايتاً روزنامه هاي مستقل به سمت گران شدن و به تبع آن نخبه گرايي و فاصله گرفتن از قشر متوسط و پايين مي روند.
- يعني روزنامه هاي دولتي تاثيرگذارند؟
- طبيعي است كه در اين راه تلاش كنند.
- اين تلاش شان موفقيت آميز خواهد بود؟
فكر مي كنم با هزينه يي كه مي كنند اين امكان وجود دارد. اما آثار تخريبي آن بسيار زياد است.
- مثلاً چه آثار تخريبي؟
- داستان مثل داستان پفكي است كه توليد مي شود و تبليغات زيادي هم براي آن انجام مي شود و كودك ما پفك خور بار مي آيد و ذائقه اش هم اين گونه مي شود. بيماري هايي در اثر اين سوءتغذيه به وجود مي آيد كه در آينده هم گريبانگير مصرف كننده آن خواهد شد و همين مساله باعث شكل گيري انواع بيماري ها در جامعه مي شود.
دولت به دنبال انحصار در اطلاع رساني
احمد زيدآبادي عضو هيات مديره انجمن صنفي روزنامه نگاران ايران تملك بر راديو و تلويزيون و مطبوعات موجود را براي دولت ارضاكننده نمي داند و بر اين باور است كه دولت به دنبال انحصار و سيطره در امر اطلاع رساني است.
زيدآبادي اساس و پايه روزنامه هاي دولتي جديد را بر تبعيض آشكار مي داند و معتقد است اين روزنامه ها نمي توانند كاري از پيش ببرند، چرا كه نوشته هايشان منطبق بر واقعيت زندگي مردم نيست و در نهايت خاكستر وجودشان به چشم دولت مي رود.
- نظرتان درباره روزنامه داري دولت چيست؟
- اينكه به هرحال يك دولت تريبوني داشته باشد كه بتواند از طريق آن هم به منتقدان جواب بدهد و هم از مواضع خود دفاع كند، ناپسند نيست اما به شرطي كه منتقدان و كساني هم كه مخالف برنامه هاي دولت هستند از تريبون هاي مشابهي برخوردار باشند تا بتوانند آزادانه نقد خود را مطرح كنند.
-تملك دولت ايران بر رسانه ها را در چه حدي مي بينيد؟
- واقعيت اين است كه دولت در حال حاضر از حدود هفت كانال داخلي و چند كانال بين المللي تلويزيوني مي تواند هر چه مي خواهد را مطرح كند و از طرف ديگر انحصار صدا را هم در دست دارد و روزنامه هايي هم براي خودش دارد اما ظاهراً دولت انتظارش اين است كه هم مجموعه راديو و تلويزيون هم اكثريت قاطع مطبوعات را جهت ترويج برنامه ها و نظراتش صاحب شود. الان تلويزيون و راديو به صورت كامل در اختيار دولت هستند اما ظاهراً اين اندازه براي دولت ارضاكننده نيست و دولت همه دستگاه هاي اطلاع رساني را مروج خودش مي داند و براي اين هم دنبال زنجيره يي از مطبوعات است كه انحصار خبري در رسانه هاي مكتوب را هم ايجاد كند، يعني در واقع دولت بيشتر به دنبال انحصار اطلاع رساني در خدمت نوع نگاه خودش است.
- دولت براي رسيدن به اين انحصار چه كارهايي مي كند؟
- خب اين نوع نگاه دولت سبب شده مرتب امتيازاتي خارج از نوبت به حاميانش بدهد و كمك هايي به روزنامه هاي دولتي بكند و در مقابل محدوديت هايي عليه روزنامه هاي مستقل ايجاد كند و براي ادامه حيات آنها را به تنگنا بيندازد.
در واقع اين امر كم سابقه يي در دنياي امروز محسوب مي شود و يك دولت اصيل معمولاً به توسعه روزنامه هاي مستقل كمك مي كند چرا كه انتقادهاي اين رسانه هاست كه دولت را به بالندگي مي رساند.
- اين نگاه دولت با سياست هاي نظام مثل اصل 44 متناقض نيست؟
- چرا، با وجود اينكه بحث اجراي اصل 44 و خصوصي سازي هم مطرح مي شود، اين عملكرد دولت آنها را بي معني مي كند چون دولت مي خواهد در تمام وجوه همه خطوط را در دست خودش متمركز كند. اين برخورد در حوزه سياسي كه روشن است، حوزه اقتصادي هم مثلاً خصوصي سازي مي شود اما سهام اين شركت در دولت را شركت دولتي ديگري خريداري مي كند. در حوزه مطبوعات هم اينچنين است و دولت مي خواهد براي ترويج برنامه هاي خود سيطره كامل داشته باشد.
- وجود اين دست نشريات چه آسيب هايي براي كل مطبوعات دارد؟
- ببينيد ايرادي كه به اينها وارد است، اين است كه اولاً امتياز اين نشريات خارج از نوبت و به نوعي با اعمال تبعيض داده مي شود، چون متقاضيان زيادي در صف هستند و امتيازها به نورچشمي ها داده مي شود. پس اصل وجودي آنها بر تبعيض آشكار است. دوم منابع مالي آنهاست كه عموماً وابسته به اين دواير دولتي است و دولت در واقع مي خواهد با روزنامه هاي خصوصي كه هم مشكلات مالي دارند و هم فشار و محدوديت روي آنها زياد است، رقابت كند.
خب همه اينها مي تواند يك روزنامه خصوصي را به لحاظ اقتصادي در موقعيت بدي قرار دهد و در رقابت نامتوازن و تبعيض آميز با روزنامه هاي دولتي به زمين بزند.
- اين روزنامه هاي دولتي آن تاثيرگذاري مدنظرشان را خواهند داشت؟
- خير، چرا كه خوانندگان آنها به زودي متوجه مي شوند نوشته هاي اين روزنامه ها با وجوه عيني زندگي شان در تضاد است و ربطي به زندگي آنها ندارد در نتيجه به آنها بي اعتماد مي شوند و ديگر به سمت شان نمي روند.
- با اين شرايط چه وضعيتي را براي روزنامه هاي موجود پيش بيني مي كنيد؟
- در واقع انتشار روزنامه در حال حاضر اقتصادي نيست. هزينه هاي روزنامه كمرشكن است و اكثر روزنامه هاي بخش خصوصي الان توان پرداخت حقوق روزنامه نگاران شان را ندارند. اين روزنامه ها از جايي حمايت نمي شوند و فشار هم بر آنها وارد است. پس ميدان رقابتي براي نمايش استعداد واقعي شان را ندارند. پس به صورت دوره يي منتشر و تعطيل مي شوند اما از طرف ديگر روزنامه هاي دولتي با خيال راحت كارشان را ادامه مي دهند و... در واقع اين نوع نابرابري و تبعيض در مقابل جولان دادن بخش دولتي همه آن عوارض را كه هميشه در مورد گسترش بخش خصوصي بوده است، ايجاد مي كند.
- نتيجه اين وضعيت چيست؟
- خب وقتي حكومتي يا مديريتي به هر دليل خودش را از شنيدن نظر منتقدان محروم مي كند، به تملق و چاپلوسي طرفدارانش وابسته مي شود، در عين اينكه خاكستر در چشم خودش است، با گمراه كردن اطلاعاتي مردم آنها را نسبت به خودش بدبين مي كند و ذهن آنها را نسبت به واقعيت كدر مي كند اما واقعيت بعد از مدتي خودش را ظاهر مي كند و آن موقع است كه دولت ها دچار بحران واقعي و فروپاشي مي شوند.
نگاه دولت به رسانه ها كيلويي است
سعيد ليلاز روزنامه نگار و اقتصاددان، روزنامه هاي دولتي را تنها خرجي مي داند كه به بودجه كشور و سازمان هاي دولتي تحميل مي شوند و اين روزنامه ها را ناتوان تر از آن مي داند كه آسيب جدي به مطبوعات كشور بزنند، چرا كه معتقد است فشارهاي سه سال اخير، مطبوعات خصوصي را از دولت مستقل كرده است. سردبير روزنامه سرمايه نگاه كيلويي دولت به رسانه ها را عامل اشتياقش براي بالا بردن تيراژ مي داند و بر اين باور است كه اين روزنامه ها تنها در كوتاه مدت ممكن است موفق شوند و درنهايت به بولتن هايي كم تيراژ تبديل مي شوند.
- به نظر شما كاركرد مطبوعات دولتي چيست؟
- فكر كنم اين روزنامه ها فقط خرج روي دست نهادهاي دولتي و امت شهيدپرور مي گذارند، چون هيچ كدام از اين رسانه ها نمي توانند از صدا و سيما جلوتر بروند و به اندازه آن تاثيرگذاري داشته باشند. اصلاً مشكل رسانه هاي دولتي تعداد آنها نيست. الان همشهري، جام جم و ايران از بيشترين گستردگي برخوردارند. اين همه ناله يي كه از حاميان دولت و خود آقاي رئيس جمهور برمي خيزد و اعتراض مي كنند به خاطر تيراژ 100 تا 200 هزار نسخه يي روزنامه هاي غيردولتي است. يعني تيراژ چند صد هزار نسخه يي روزنامه هاي دولتي در مقابل اين تيراژ كم نشريات غير دولتي پاسخگو نيست، اين مساله هم به خاطر عملكرد دولت است كه به حدي منفي است كه به هيچ وجه نتوانسته خوراك مناسبي به اين روزنامه هاي دولتي بدهد. لذا اين زنجيره روزنامه ها غير از اينكه هزينه يي روي دست اين سازمان ها مي گذارند، نكته مثبت ديگري ندارند.
- وضعيت روزنامه هاي ديگر در اين شرايط چگونه است؟
- روزنامه هاي اصلاح طلب يا نيستند يا اگر هم هستند به دليل مسائل مالي و سانسور و فشارهايي كه وجود دارد بسيار به سختي كار مي كنند اما با اين شرايط هم اقبال به آنها بيشتر است، تا كوهي كه دولت از رسانه هاي دولتي دور خودش چيده است. اين در حالي است كه مرتباً فشارهاي رسمي و غير رسمي مبني بر بسته شدن به اين روزنامه ها مي رسد.
- روزنامه هاي دولتي چه آسيبي مي توانند براي مطبوعات كشور داشته باشند.
- آسيب زيادي براي روزنامه هاي مستقل نخواهند داشت. آسيب جدي آنها هزينه زيادي است كه به بودجه تحميل مي كنند، چرا كه روزنامه هاي اصلاح طلب در سه سال گذشته به دليل فشارهايي كه از هر جهت به آنها وارد شده است، به سمت خودكفايي رفته اند و اكنون بدون كمك دولت مي توانند به سمت استقلال بروند، يعني كاركرد اين سوبسيد و كمك ها به روزنامه هاي دولتي، تنبل تر كردن آنها است.
- دليل اين سيطره دولت بر مطبوعات را چه مي دانيد؟
- اين مساله به خاطر نگاه كيلويي دولت به رسانه ها است. دولت فكر مي كند اگر تيراژ مطبوعاتش اضافه شود، مي تواند نظر مردم را جلب كند، ممكن است در كوتاه مدت موفق باشد اما در بلند مدت نه، چنانچه در انتخابات هاي اخير هم اين مساله را ديديم كه طرفداران دولتي كمترين تعداد را در بين انتخاب شدگان دارند. يعني با وجود همه رسانه هاي مكتوب دولت، باز هم مردم انتخاب خودشان را مي كنند.
- زماني صاحبان همين رسانه هاي دولتي به تكثر نشريات مستقل اعتراض مي كردند و آنها را زنجيره يي مي خواندند، حالا چه شده به اين زنجيره دولتي از نشريات رسيده ايم؟
- اين مساله به خاطر فشار مضاعف دولت بر رسانه هاي مستقل است. در حال حاضر تعداد زيادي از نشريات مستقل تعطيل يا توقيف شده اند و تعداد نشريات اصلاح طلب موجود بسيار كمتر از توقيف شده هاي آنها است، در حالي كه من به خاطر ندارم در تمام دوران بعد از انقلاب روزنامه يي از محافظ كاران لغو امتياز شود. اين مساله نشان مي دهد خروجي رسانه هاي مستقل بيشتر از ورودي شان است. آنها فكر مي كنند مي توانند افكار عمومي را در دست بگيرند و به اين دليل هم بصورت زنجيره يي آمده اند كه در اين راه به خدمت دولت در آيند.
- چه وضعيتي را براي روزنامه هاي دولتي پيش بيني مي كنيد؟
- به نظر من اينها روز به روز به سمت بولتن شدن پيش مي روند و مانند بسياري از روزنامه هاي دولتي موجود، چون علاقه يي به آنها وجود ندارد به تدريج تيراژشان كمتر مي شود و به بولتن هاي بي اثر تبديل مي شوند.
به سمت مطبوعات دولتي رفتهايم
محمد سلطاني فر عضو هيات علمي دانشگاه آزاد، حاضر شدن دولت به عنوان رقيب رسانه هاي نيمه دولتي را به مثابه خواندن فاتحه اين رسانه ها مي داند، چرا كه زماني كه دولت در مقام رقابت با آنها برآيد، به نابودي ملزم شان كرده است. مدير گروه ارتباطات دانشگاه آزاد اين روزنامه هاي دولتي را بين اقشار پايين جامعه موثر مي داند و معتقد است دولت هم به دنبال همين افكار عمومي است و در كوتاه مدت هم مي تواند آنها را به دست آورد، چرا كه رسانه يي مستقل براي مقابله با آن وجود ندارد.
- حضور دولت در مقام روزنامه دار را چگونه تحليل مي كنيد؟
- دولت به رغم همه وعده هايي كه مبني بر حمايت از بخش خصوصي مي دهد، علاوه بر اينكه در حوزه هاي ديگر هم موفقيتي نداشته است، در صحنه مطبوعات هم نه تنها قدمي در راه خصوصي كردن رسانه ها بر نداشته است، بلكه با ايجاد رقباي دولتي، قصد خواندن فاتحه مطبوعات نيمه دولتي را هم دارد.
- اين فشارها چگونه بر مطبوعات وارد مي شود؟
- مستحضريد كه 70 درصد درآمدهاي بخش آگهي در انحصار صدا و سيما است، 30 درصد باقي مي ماند .اگر آن را شاخص 100 حساب كنيم، 70 تا 75 درصد آن هم در اختيار سه روزنامه بزرگ حكومتي جام جم، همشهري و ايران است. يعني الباقي اين تتمه آگهي كه تنها ممر درآمد روزنامه هاي نيمه مستقل موجود است، در كل 9 تا 10 درصد كل درآمدها است. اين روزنامه هاي دولتي كه مي خواهند بيايند، قصد ربودن اين رقم كم باقي مانده را دارند و اين خواندن فاتحه مطبوعات مستقل است. درست است كه اين روزنامه هاي جديد به دنبال كار و بهره گيري سياسي هستند و مي خواهند در انتخابات آينده تاثير گذاري داشته باشند، اما در صحنه هاي ديگر هم با پشتوانه سازمان هاي دولتي، امكان رقابت را از بين مي برند. در اين حالت درست است كه دولت روزنامه ها را نمي بندد اما در مقام رقابت با آنها قدم برمي دارد و در نتيجه آنها به نابودي محكوم مي شوند.
- آيا اين روزنامه ها به لحاظ محتوا مي توانند تاثيرگذار باشند؟
- ممكن است كه در تهران و بين اليت ها تاثير آنچناني نداشته باشد اما در شهرستان ها و بين افكار عمومي رده پايين تر در كل كشور تاثيرگذار خواهند بود. در كل مطبوعات دولتي بين اليت هاي جوامع نقش آنچناني ندارند و اين قشر از مطبوعات دولتي بيزارند اما مگر ما چقدر اليت داريم، بيش از چهار، پنج درصد كل جامعه نيست كه به سمت رسانه هاي مستقل و غيررسمي گرايش پيدا مي كنند پس در صحنه افكار عمومي هم مي توانند تاثيرگذار باشند.
ضمن اينكه نبايد فراموش كنيم رسانه هاي دولتي غير از مباحث مالي از رانت خبري هم برخوردار خواهند بود. با استفاده از اين رانت خبري هم اخبار تازه تري منتشر مي كنند و در نتيجه به اين جهت هم اقبال به آنها بيشتر مي شود.
- در اين شرايط وضعيت كلي مطبوعات را چطور مي بينيد؟
- متاسفانه با اين وضعيت ما به سمت مطبوعات دولتي و حكومتي رفته ايم يعني كفه مطبوعات دولتي سنگين تر شده است. تا الان مي توانستيم بگوييم كه نيمه دولتي هستيم اما كفه هاي دولتي ها روز به روز سنگين تر مي شود.
- نتيجه اين وضعيت چيست؟
- متاسفانه در كشور ما مهم ترين رسانه ها كه راديو و تلويزيون هستند باز در انحصار دولت هستند و بخش خصوصي اجازه حضور در اين عرصه را ندارد؛ به تبع اين شرايط با دولتي شدن مطبوعات شاهديم كه مردم به سمت رسانه هاي غيررسمي و رسانه هاي ديداري و شنيداري آن سوي مرز كه هيچ كنترلي روي آنها وجود ندارد روي بياورند.
- آيا اين انحصار رسانه موجب شكل گيري پديده فريب افكار عمومي نمي شود؟
- چرا، شديداً ، پديده زنجيره مطبوعات دولتي دقيقاً به دنبال افكار عمومي مردم هستند. وقتي كشور مطبوعات خصوصي نداشته باشد جايي براي انتقاد وجود ندارد و يكي از كاركردهاي مطبوعات هم همين است پس وقتي اين كار ويژه هم از آنها گرفته شود ضريب انتقاد به صفر مي رسد و افكار عمومي كم كم به اين رسانه ها بي اعتماد مي شوند و مردم اعتماد خود را به كل رسانه ها از دست مي دهند. الان دولت در اين راه قدم برداشته و مي خواهد تمام افكار عمومي را به سمت خودش جلب كند.
شنبه 20 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: هموطن سلام]
[مشاهده در: www.hamvatansalam.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 130]
-
گوناگون
پربازدیدترینها