واضح آرشیو وب فارسی:دنياي اقتصاد: انديشه - استادي براي تمام فصول
انديشه - استادي براي تمام فصول
سيدحسن امين:سيدحميد عنايت در يك خانواده متوسط شهرنشين روحانيتبار در 1311 در تهران متولد شد. پدرش را در 13 سالگي از دست داد. پدرش و نيز دو نفر از عموهايش، از «روحانيون سابق» بودند كه در دوره رضاشاه، كسوت روحانيت را كنار گذاشته و با گرفتن پروانه دفتر اسناد رسمي، «محضردار» شده بودند. دكتر محمود عنايت (ناشر مجله نگين) برادر دو قلوي دكتر حميد عنايت بود.
حميد عنايت مدرك كارشناسياش را در رشته علوم سياسي از دانشكده حقوق و علوم سياسي دانشگاه تهران گرفت و چون در اين رشته شاگرد اول شده بود، برابر مقررات آن زمان، با گرفتن بورس دولتي براي گذراندن دوره دكترا به انگلستان رفت. او دوره كارشناسي ارشد را در رشته علوم سياسي از «مدرسه اقتصاد و علوم سياسي» در دانشگاه لندن معروف به LS در 1337 به پايان رسانيد و سپس براي دوره دكتراي تخصصي (PhD) در «مدرسه مطالعات شرقي و آفريقايي» همان دانشگاه، معروف به SOAS كه در گذشتهها در منابع فارسي به آن «مدرسهالسنه شرقيه» ميگفتند، ثبتنام كرد و سرانجام در 1962 به اخذ درجه دكترا از دانشگاه لندن توفيق يافت.
حميد عنايت پس از اتمام دوره دكترا در لندن، در آغاز، قصد بازگشت به ايران را نداشت و درصدد يافتن كار در انگلستان يا در سازمان ملل متحد (در آمريكا يا سوئيس) بود. از دلايل عمده اين تصميم، فعاليتهاي سياسي او در دوره دانشجويياش در انگلستان بر ضد رژيم شاهنشاهي و در جهت آمال نهضت ملي ايران بود. عنايت پس از دو سال، چون كار دلخواه خود را نيافت، سمت مدرس موقت در رشته «فلسفه حقوق اسلامي» در دانشگاه خارطوم (سودان) را پذيرفت و سال تحصيلي 65-1964 را به كار تدريس در سودان گذرانيد.
عنايت، پس از تدريس يكساله در دانشگاه خارطوم به لندن بازگشت و در آنجا ضمن اشتغال به فعاليتهاي فرهنگي از جمله ترجمه متون ادبي، فلسفي و حقوقي (فلسفه سياسي)، براي گذراندن زندگي، هفتهاي دو روز، بهعنوان كارمند محلي در بخش كنسولي سفارت ايران در لندن به كار پرداخت و سال بعد، به ايران بازگشت و در دانشكده حقوق و علوم سياسي دانشگاه تهران به سمت استاديار استخدام شد.
عنايت در سال تحصيلي 48 ـ 1347 برنده بورس تحقيقاتي آيزنهاور شد و لذا آن سال را در آمريكا گذرانيد. در گزارش مورخ آوريل 1969/ ارديبهشت 1348 سفارت آمريكا درباره او چنين آمده است: «عنايت… در حال حاضر با داشتن بورس در آمريكا بهسر ميبرد، ولي تا شش ماه ديگر به ايران برميگردد. او و زنش- آنا، جامعهشناس انگليسي- دوستان نزديك هدا و مريم متين دفترياند و همان طرز فكري را دارند كه جبهه ملي درباره مديريت شاه بر مملكت داشت. عنايت در مورد آنچه كه ميگويد، خيلي محتاط است، چراكه از قرار معلوم، او مايل نبود كه لطمه ناضروري به موقعيت تدريساش در دانشگاه بخورد. خوشبرخورد، و اهل شوخي است.»
علاقه حميد عنايت به جبهه ملي كه در گزارش فوق منعكس است، در خاطرات آنا عنايت (همسر حميد عنايت) كه از شركت خود و همسرش در مراسم روز هفت درگذشت دكتر محمد مصدق در اسفند 1345/ مارس 1967 ياد ميكند، به خوبي روشن ميشود. آنا عنايت مينويسد: «چند هفته پس از ورود به تهران، شوهرم مرا با خود به مراسم هفت مصدق برد… عزاداراني از تمام اقشار و سطوح جامعه با اندوه عظيم و بالاتر از همه وقار و فرهنگي كه حكايت از مدنيتي شايسته داشت، گرد آمده بودند.»
عنايت در 1351 ش./ 1972 م. جايزه تحقيقاتي دانشگاه تهران را از آن خود كرد و در سال بعد 1352ش./ 1973 م. بورس كالج سنت آنتوني دانشگاه آكسفورد را گرفت و در همان سال در دانشگاه تهران به سمت دانشياري ارتقا يافت و ضمن تدريس در دانشگاه به تحقيق و تتبع ادامه داد. او در دانشگاه تهران از چهرههاي «ضد دستگاه» شناخته ميشد و با حفظ موقعيت دانشگاهي و علمياش، از مبارزات سياسي غافل نبود. پس از انقلاب، وي با «جبهه دموكراتيك ملي ايران» كه در 14 اسفند 1357 بر سر مزار دكتر مصدق در احمدآباد اعلام موجوديت كرد، همكاري داشت. پس از تعطيلشدن دانشگاهها در ايران، دكتر عنايت به همراه همسر و دو فرزندش (هادي و آمنه عنايت) به انگلستان رفت و در سال 1359 به سمت استاديار (Lecturer) در كالج سنت آنتوني دانشگاه آكسفورد استخدام شد، اما متاسفانه دو سال بعد، در مرداد 1361 وقتي كه از مسافرت برمي گشت، سكته كرد و در اوج خلاقيت فكري و كمال عقلاني، همكاران و شاگردانش را از فضايل و ارشادات خود محروم كرد. خاطرات من از حميد عنايت در ايران و انگلستان بسيار است و نامههاي او به من نيز خواندني و قابل نشر است.
از همدورهايهاي تحصيلي او در انگلستان، چه كساني كه مثل دكتر جواد شيخ الاسلامي از او جلوتر و چه كساني كه مانند همايون كاتوزيان از او جوانتر بودند، بسيار خوانده و شنيدهايم كه همايون كاتوزيان، بعضي از آنها را در مجلس ختم دكتر عنايت در آكسفورد در مرداد 1361، طي سخنرانياش ذكر كرد. نكته ناگفته در زندگي او كه در اينجا نقل ميكنم، مطلبي است كه شايد جز چند نفر معدود از تحصيلكردگان قديمي انگلستان و همدورهايهاي دكتر عنايت از آن بياطلاع باشند و آن اين است كه برابر مقررات داخلي دانشگاه لندن، حداقل دوره ثبت نام دانشگاهي براي اخذ مدرك دكتراي تخصص (PhD) سه سال تحصيلي بود. دكتر عنايت اولين دانشجويي بود كه دوره دكترا را در مدرسه مطالعات شرقي و آفريقايي آن دانشگاه در 24 ماه (يعني كمتر از سهسال تحصيلي) گذرانيد. ولي با اين حال، دانشگاه لندن از صدور مدرك دكتراي او به علت آنكه سال سوم را ثبت نام نكرده بود، خودداري ميكرد. لذا عنايت به دادگستري شكايت كرد كه دانشگاه با تاخير در صدور مدرك، حق او را تضييع ميكند؛ چه او با تلاش خود موفق شده است دورهاي را كه دانشجويان ديگر سهساله به پايان ميرسانند، يك سال زودتر تمام كند و اين براي او سند افتخاري است. در آن وقت، مسعود فرزاد وابسته فرهنگي سفارت بود و حميد عنايت از او اميد همكاري و پشتيباني داشت. اما وي سرگرم كار حافظشناسي خود بود و دوستان و همدورهايهاي عنايت نيز او را در اين كار ياري نميكردند.
مهمترين آثار عنايت، ترجمههاي او از زبان انگليسي به فارسي است كه برخي از مهمترينهايشان عبارتاند از: «سياست، ارسطو، 1337 (برنده جايزه بهترين كتاب سال در ترجمه)»، «فلسفه هگل، ت. ستيس Stace، 1348 »، «عقل در تاريخ، هگل»، «تاريخ طبيعي دين، ديويد هيوم، 1348»، «لوي اشتراوس، ادموند ليچ، 1350»، «قيصر و مسيح، ويل دورانت، 1341» و...
انديشه سياسي در اسلام معاصر (ترجمه بهاءالدين خرمشاهي) اما آخرين تاليف مهم اوست و درست در آخرين روزهاي زندگياش منتشر شد. غير از آن، «تاريخ انديشهها و نهادهاي سياسي در ايران و اسلام»، «فلسفه سياسي غرب، از هراكليت تا هابز»، «اسلام و سوسياليسم در مصر» و... از جمله تاليفات او است.
«ايران و اعراب» (به انگليسي، نيويورك، 1971)، «مذهب و حكومت در ايران» (به انگليسي، 1971)، «وضع علوم اجتماعي در ايران» (به انگليسي، 1974)، «سياست ايرانشناسي» (به انگليسي، 1975)، «فلسفه سياسي افلاطون و ارسطو از ديدگاه فارابي» (به انگليسي، 1976)، «فلسفله سياسي اخوانالصفا» (به انگليسي، 1977) مقالات جالب توجه و خواندني عنايتاند.
شنبه 20 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: دنياي اقتصاد]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 139]