تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 15 مهر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):اولین چیزی که از انسانها سؤال می شود، نمازهای پنج گانه است .
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820910997




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

نقش تشويق و تنبيه در تربيت كودك


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: نقش تشويق و تنبيه در تربيت كودك
خبرگزاري فارس:نياز به تشويق از تمايلات فطري هر انسان است كه تا پايان عمر در او باقي مي‏ماند.تشويق يكي از ابزار مهم تربيت است كه مربي مي‏تواند از آن بهره گيرد و كودك را به كارهاي نيك علاقه‏مند سازد.


تشويق يكي از ابزار مهم تربيت است كه مربي مي‏تواند از آن بهره گيرد و كودك را به كارهاي نيك علاقه‏مند سازد. كودك در سايه تشويق، از بسياري از خواسته‏هاي خود چشم مي‏پوشد و به راهي كه مورد نظر مربي است، قدم مي‏گذارد. تشويق به معناي به شوق آوردن، كار كسي را ستودن و او را دلگرم ساختن است.(1)
نياز به تشويق از تمايلات فطري هر انسان است كه تا پايان عمر در او باقي مي‏ماند. اين خطاست كه تصور كنيم شخص از آن جهت كه بزرگ شده است و خوب و بد را مي‏فهمد، احتياج به تشويق ندارد، زيرا بسياري از تلاشها و رقابتهاي بزرگسالان به منظور به دست آوردن تشويق و تحسين ديگران است.

شيوه تشويق

تشويق گاهي زباني است كه مربي با دلجويي و بيان جملات محبت‏آميز، رفتار و گفتار كودك را مورد تشويق قرار مي‏دهد و او را به كار و راهش دلگرم و اميدوار مي‏كند و گاهي عملي كه مربي با به آغوش گرفتن كودك و نوازش او و نگاه توأم با لبخند و خريد شكلات، اسباب‏بازي، لباس و گردش او را به خاطر عملي كه انجام داده است، مي‏ستايد.

نكته لازم به تذكر اين است كه در نوع و شيوه تشويق بايد سن و درك كودك را مورد توجه قرار داد و تشويق را به موازات نوع عمل و درك او تغيير داد. به عنوان مثال يك كودك 3 ـ 4 ساله بهترين تشويق براي او، يك شكلات است و براي يك نوجوان 14 ـ 15 ساله، يك گردش علمي و ديدار از موزه‏ها و شخصيتهاي اجتماعي ارزنده‏ترين تشويق است.

آثار تشويق

1ـ تشويق، خستگي و نوميدي را از كودك دور مي‏سازد و او را نسبت به هدف و راهي كه انتخاب كرده است، اميدوار مي‏سازد.

2ـ كودك با تحسين و تشويق، در صدد اصلاح ناسازگاريها و نقاط منفي اخلاقي خود برمي‏آيد و بسياري از شيوه‏هاي غلط رفتاري خود را اصلاح مي‏كند.

3ـ تحسين رفتار و گفتار كودك باعث مي‏شود كه در سر دو راهيها سرگردان نشود و در كاري كه انجام مي‏دهد، كوشاتر و جدي‏تر باشد.

نكاتي پيرامون تشويق

1ـ هنگام تشويق، كودك بايد بفهمد كه به چه جهت مورد تحسين قرار گرفته است.

2ـ تشويق بايد هر چند وقت يك بار و در برابر كارهاي برجسته كودك باشد، نه به صورت هميشگي و براي هر كاري؛ زيرا در اين صورت، تشويق تأثير خود را از دست خواهد داد.

3ـ تشويق نبايد از حد اعتدال تجاوز كند، زيرا ممكن است كودك را به خودبيني و خودستايي گرفتار كند.

4ـ تشويق نبايد شكل رشوه به خود بگيرد، كه در اين صورت اثر مثبت و سازنده نخواهد داشت.

5ـ بايد عمل يا اخلاق نيك كودك را تحسين كرد نه خود او را. او بايد بفهمد كه كارش ارزش دارد و او جداي از كارش ارزنده نيست.

جايگاه تنبيه در تربيت:

تنبيه به معناي بيدار كردن و آگاه كردن كسي بر امري است. از اين‏رو تنبيه هميشه به صورت كتك زدن، ملامت كردن و اعمال فشار نيست، بلكه اين هدف (آگاه كردن شخص) ممكن است با نصيحت، ارشاد و موعظه حاصل شود و او متوجه خطاي خود بشود. پس تنبيه به خاطر هدايت است نه فرو نشاندن خشم مربي.
در نظام تربيتي اسلام اصل تنبيه به عنوان عاملي بازدارنده، پذيرفته شده است زيرا جامعه و مردمي كه در برابر اعمال و رفتار خود كنترلي نبينند و با نصيحت و گاه اعمال فشار و كيفر محدود نگردد، طغيان خواهند كرد.

شيوه تنبيه

شيوه عاطفي بهترين و موفقترين شيوه‏هاي تربيتي است. كودك بايد با مفهوم جملاتي از قبيل «دوست دارم و دوست ندارم» والدين آشنا شود و آثار مطلوب و نامطلوب آن را دريابد. تخلفات كودك بايد با چهره ناراضي والدين روبه‏رو شود و از برخورد مربيان خود راه و روش صحيح و مورد نظر آنها را پيدا كند. او بايد هميشه مورد مهرورزي و خوشرفتاري والدين قرار گيرد تا نصيحتهاي آنها را مانند تابلويي در مقابل خود تجسم كند.

گاه پيش مي‏آيد كه رفتار خلاف كودك با پند و اندرز اصلاح نمي‏شود و در شيوه رفتاري خود تغييري نمي‏دهد. در اين صورت والدين با استفاده از روشهاي مناسب با توجه به نوع و زمان جرم به بازداشتن و تنبيه بدني او با شرايطي اقدام كنند. مربي اگر ناچار از تنبيه بدني شد، كافي است ضربه‏اي به باسن يا پشت دست كودك بزند و در مواردي كه تخلفش بزرگتر و سنگين‏تر باشد تنبيه شديدتري را اعمال كند.

تنبيه بدني به عنوان يك عامل بازدارنده ـ در صورت عدم كارآيي ديگر ابزار تربيتي ـ به حساب مي‏آيد و چندان سازنده نيست؛ زيرا كودك ممكن است از ترس كتك، به ظاهر مرتكب خلاف نشود، اما عادت زشت خود را از دست ندهد.

امير مؤمنان عليه‏السلام مي‏فرمايد: «اِنَّ العاقِلُ يَتَّعِظُ بِالاَدَبِ وَ البَهائِمُ لا يَتَّعِظُ الاّ بِالضّربِ»(2)

خردمند، با ادب پند مي‏آموزد و حيوانات با كتك و زدن تربيت مي‏شوند.

تنبيه كودك در سخن امام صادق عليه‏السلام:

با توجه به مطالبي كه گذشت و با عنايت به اينكه سراسر وجود كودك سرشار از عاطفه است و بسياري از رفتار و گفتارهاي خود را بر اساس برخوردهاي عاطفي والدين خويش قرار مي‏دهد؛ امامان عليهم‏السلام در بيان شيوه‏هاي تربيتي بويژه در مورد كودكان، مربيان را به استفاده از اين شيوه تشويق كرده‏اند.
مربياني كه با فرزندان خود با خوشرفتاري و محبت برخورد مي‏كنند، مي‏توانند از «قهركردن» با كودك به عنوان يك وسيله اصلاحي بهره‏برداري كنند.فردي خدمت امام صادق(ع) شرفياب شد و از فرزندش شكايت كرد. امام(ع) در پاسخ او فرمود: «لا تَضْرِبْهُ وَاهْجُرْهُ و لا تُطِلْهُ»(3)

او را نزن، با او قهر كن ولي اين قهر را طولاني نكن.

نكات مهم در تنبيه كودك:

1ـ در تنبيه، پدر و مادر با هم اقدام نكنند، اگر يكي طفل را تنبيه كرد، ديگري به عنوان پشتوانه روحي او باقي بماند.
2ـ پيش از تنبيه بايد ريشه تخلف را كشف كرد و سپس به رفع آن اقدام نمود.
3ـ تنبيه به عنوان آخرين ابزار تربيتي مورد استفاده قرار گيرد.
4ـ بايد عمل كودك را تنبيه كرد، نه شخصيت و تمام وجود او را.
5ـ تنبيه با جرم و خطاي كودك متناسب باشد.
6ـ تنبيه چند جانبه نباشد؛ يعني به اين صورت نباشد كه طفل هم كتك بخورد، هم سرزنش شود و هم مورد تمسخر قرار گيرد.

ملامت كودك

بيشتر والدين در برخورد با خطاهاي كودكان، آنها را تنبيه نمي‏كنند، اما بيش از آن كودكانشان را مورد سرزنش خود قرار مي‏دهند، كه اين شيوه موجب گستاخي كودك در برابر والدين خود مي‏شود و زمينه اصلاح او را از بين مي‏برد.
در تربيت، از ملامت به عنوان يك وسيله اصلاحي حساب شده مي‏توان استفاده كرد.
ملامت لازم نيست كه به صورت غليظ و همراه با خشونت باشد بلكه ممكن است به صورت سؤالاتي از كودك باشد كه او را وادار به انديشيدن در رفتار خود مي‏كند. براي مثال مي‏توان به دور از عصبانيت با جملاتي از قبيل: آيا در خطاهاي خود فكر آبروي خود و ما را نكردي؟ آيا نمي‏خواهي در رفتار و گفتار خود تغييري ايجاد كني؟ و ... او را متوجه خطايش كرد.

افراط در ملامت

مربياني كه براي تربيت كودكان خويش با ابزار سرزنش جلو مي‏روند و او را به خاطر كوچكترين لغزش و بدون در نظر گرفتن نوع جرم و سن كودك، مورد سرزنش قرار مي‏دهند، بزرگترين اشتباه را مرتكب مي‏شوند.
افراط در سرزنش، كودك را لجباز و نااميد بار مي‏آورد، به طوري كه او خود را قابل اصلاح نمي‏داند و به تدريج تعادل رواني خود را از دست مي‏دهد و براي خود آينده‏اي تاريك تصور مي‏كند، از اين‏رو براي آرام كردن خويش، به خرابكاري، فريبكاري، سيگار، فرار از خانه و مدرسه روي مي‏آورد و گرفتار ناآرامي عصبي مي‏شود. حضرت علي(ع) مي‏فرمايد:
«الاِفراطُ في المَلامَةِ يَشُبُّ ميزانَ اللِّجاجِ»(4)
زياده‏روي در سرزنش، آتش لجاجت را شعله‏ور مي‏سازد.

پاورقي

1ـ فرهنگ عميد.
2ـ غررالحكم، ترجمه محمدعلي انصاري،
.........................................................................................
منبع: سايت شارح
 چهارشنبه 17 مهر 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 294]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن