واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: سیاست > چهره ها - علیرضا مرندی که روزگاری وزیر بهداشت دولت موسوی بوده و این روزها نماینده تهران از لیست جبهه متحد در مجلس است، هم موسوی را بیاعتقاد به رهبری میخواند و هم ردپای کسانی را در دولت مییابد که به ولایت فقیه اعتقادی ندارند. نسرین وزیری: البته تفاوت آنها از نگاه این نماینده اصولگرا در این است که موسوی ممکن است اصل ولایت فقیه را قبول داشته باشد ولی با شخصی که در این جایگاه است، مخالف باشد اما حضور آنها که اصلا به ولایت فقیه قبول ندارند، در دولت به عنوان یک نهاد تصمیم گیر خطرآفرین است. اینکه «نظام سران فتنه را به زندان نیانداخت اما آنها این روزها در زندان خود به سر میبرند»، «مردم به قدری از مسیر طی شده سران فتنه روی گردانند که اگر ببینندشان به آنها حملهور میشوند و به صورتشان تف میاندازند»، «لزوم هوشیاری در مورد کسانی که امروز در مناصبی هستند و ممکن است در آینده مسیر سران فتنه را دنبال کنند» و اینکه «توبه سران فتنه را شاید خدا بپذیرد و رهبری آنها را ببخشد اما امکان بازگشتشان به عرصه سیاسی نیست و تطهیر نمیشوند»، مهمترین اظهارنظرهای این نماینده پزشک در مجلس است که در گفت وگو با خبرآنلاین مطرح کرده است. مشروح گفت وگو با این استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران را در ادامه میخوانید: یکسال از اهانت در روز عاشورا و واکنش مردم در 9 دیماه گذشته است. در این مدت انتظارهایی دال بر محاکمه سران فتنه مطرح شده و در مقابل این موضوع نیز مطرح بوده که باید تصمیم گیری در اینباره را به دستگاه قضایی سپرد. نظر شما در این خصوص چیست، شدت عمل بیشتر را توصیه میکنید یا ادامه روند موجود را؟ اگرچه من هم ترجیح می دادم که سریعتر تکلیف سران فتنه مشخص شود اما به نظر میرسد که هرچه زمان می گذرد، اهمیت این مصلحت اندیشی در برخورد متاخر با آنها بیشتر نمایان میشود. به عبارت دیگر این مصلحت اندیشی به درستی انجام شده است. چرا که گذشت زمان نشان داد که این افراد متنبه نمیشوند و ایراداتی که به آنها وارد است، بخشی از ذاتشان شده است. اگرچه آنها در این مدت همچنان به اقدامات مذبوحانهشان ادامه دادهاند اما همین که نشان دادهاند که تفکر و احساسات درونیشان تغییر نکرده است، برای اثبات تخلفاتشان به عموم مردم خوب است. به این ترتیب همه هم میفهمند و هم مطمئن میشوند که کسانی که اوایل به آنها دل بسته بودند، چقدر با نظام زاویه دارند. مردمی که به آنها رای داده بدند هم چون به نظام اعتقاد داشتند، در انتخابات شرکت کرده بودند و حال که میبینند آنها خلاف جهت نظام حرکت میکنند و ذهنیتشان چیست، مسیرشان را از آنها جدا کردهاند. به دلایل فوق الذکر معتقدم که کندی و تاخیر در محاکمه سران فتنه به نفع بوده است. کما اینکه امام خمینی(ره)نیز در برخورد با بنیصدر همین روش را در پیش گرفتند و به درستی رهبری امروز انقلاب نیز روش ایشان را در برخورد با سران فتنه در پیش گرفتند. تفکر و رفتار سران فتنه نشان داده که چه قرابتهایی با بنیصدر دارند و به همین دلیل هم برخورد با تاخیر با آنها درست بوده و ذاتشان را برای مردم نمایان کرده است. تا آنجا که الان مردمی که متوجه منویات آنها شدهاند نیز آنها را طرد میکنند. به همین دلیل است که آنها این روزها در زندان خودشان به سر میبرند. نظام سران فتنه را زندانی نکرده و دور آنها هم دیوار حصر نکشیده است. اما رفتارهای آنها سبب شده که مردم دور آنها دیوار بکشند و آنها جرات نکنند که دیگر در میان مردم حاضر شوند. اگر نظام آنها را زندانی کرده بود، میگفتند اگر بیرون بودیم چه میکردیم و چه نمیکردیم. آمریکا و دیگر دشمنان خارجی ما هم در بوغ و کرنا میکردند که وای این افراد دستگیر شدند و چه و چه! اما حالا آمریکا ببیند که آنها آزاد هم هستند ولی هیچ کاری نمیتوانند بکنند چون دیگر حمایت مردمی قبل از انتخاباتشان را ندارند و ذاتشان برای مردمی که به آنها رای داده بودند، مشخص شده است. یعنی دیگر آنها هیچ حامی در مجامع عمومی ندارند؟ اما معتقدند که اگر به آنها اجازه تجمع یا حضور امن در محلی را بدهند، مشخص خواهد شد که چقدر پایگاه دارند.نسبت به اینکه برخی به آنها اعتقاد داشته باشند، نمیدانم که چقدر از آراءشان باقی مانده باشد. اما درباره اعتقاد به راهی که در پیش گرفتهاند، فکر نمیکنم که دیگر کسی باقیمانده باشد. آخرین میخی که آنها به تابوتشان در عاشورای سال گذشته زدند، سبب شد که به کل از چشم مردم بیفتند و دیدید که چه واکنشی هم همین مردم در قبال آنها در روز 9 دی نشان دادند. سیری که از سال گذشته در برخورد با آنها طی شده، سرعت زیادی نداشته اما برای آموزش مردم خوب بوده تا به منویات آنها پی ببرند. مردم باید دریابند که باز هم ممکن است از این افراد پیدا شوند و باید همیشه هوشیار باشند که اگر در آینده اتفاقات مشابهی از سوی برخی دیگر افراد رخ داد، آن هم افرادی که همین حالا هم ممکن است مناسبی داشته باشند، بدانند که فریبشان را نخورند. باید از خدا بخواهیم که این افراد را ارشاد کند تا در آینده همین مسیر را طی نکنند. مقام معظم رهبری مشخصا در چند سخنرانی خود از سال گذشته تا کنون بر جذب حداکثری و دفع حداقلی تاکید کردهاند. به نظر شما دامنه جذب حداکثری، سران فتنه را شامل میشود؟ابدا! مگر آنها جذب چه کسی می توانند بشوند؟ آقای موسوی در روزهای قبل از انتخابات، مصاحبه ای با مجله تایم کردهاند، مصاحبهای که من هنوز هم یک نسخه از آن را در کیفم دارم. در آن مصاحبه از ایشان پرسیده شده است که با توجه به اینکه اختیار بسیاری از امور در شورای عالی امنیت ملی و یا تعیین سیاستهای کلی نظام در عرصه دیپلماسی بر عهده رهبری است، شما در صورتی که رئیس جمهور شوید، چه برنامهای برای آنکه قدرت را در دست بگیرید دارید؟ ایشان هم با شکوهمند خواندن تظاهراتهایی که در حمایت از وی قبل از انتخابات شده بود، گفته بودند که با پشتوانه همین تظاهراتها ایشان را تحت فشار قرار خواهیم داد تا قدرت را تقسیم کنند. این مصاحبه قبل از انتخابات چاپ شده بود و من بعد از انتخابات دو سه نامه به ایشان نوشتم که پس از آن خود آقای موسوی با من تماس گرفتند و بنده به ایشان گفتم که این چه مطالبی است که به نقل از شما منتشر شده؟ بهتر است شما با خودتان خلوت کنید و آن مصاحبه را تکذیب کنید، اما ایشان چنین نکردند. پس یعنی قبول داشتند که آنچه به نقل از ایشان مطرح شده، حرفهای خودشان است و تحریف نشده است. آقای موسوی همان طور که در دوران نخست وزیریش، رهبری را که آن زمان رئیسجمهور بودند قبول نداشتند، الان هم ایشان را در جایگاه رهبری قبول ندارد. آقایان یا باید ولایت فقیه و سازوکار انتخاب وی را قبول داشته باشند. نمیشود که بگویند ما ولایت فقیه را در دین و قانون اساسی قبول داریم اما رهبری را در این جایگاه نمیبینیم و منتظری را ولی فقیه خودمان می دانیم! این که نمیشود. نحوه انتخاب ولی فقیه در قانون اساسی آمده است که از سوی مجلس خبرگان که منتخبان مردم هستند، انتخاب میشود. انتخاب ولی فقیه که سلیقهای نیست که هرکسی بگوید من فلانی را ولی فقیه خودم می دانم! من معتقدم که سران فتنه جذب شدنی نیستند. اگر زودتر به فکر توبه میافتادند ممکن بود که مردم اینگونه در مقابل آنها جبهه گیری نکنند و حداکثر اگر آنها در خیابان می دیدند به آنها کم محلی کنند و رویشان را برگردانند نه اینکه به آنها حمله ور شده و در صورتشان تف بیاندازند! و اگر به قول شما توبه کنند چه؟ زمینه بازگشتشتان به فضای سیاسی کشور باز است؟نه! اگر آنها توبه کنند ممکن است که رهبری گناهانشان را ببخشد ولی آنها میخواهند جذب کی بشوند؟ کسانی را میتوان جذب کرد که وقتی فهمیدند که رایشان را عوضی به این افراد دادهاند، از آنها رویگردان شدند، نه اینها که حتی احساس ندامت هم نمیکنند. اینها فقط میتوانند جذب آن طرف نظام بشوند و به اپوزیسیون بپیوندند. البته خدا بزرگ است و شاید از سر تقصیرات آنها بگذرد. آقا و مردم هم ممکن است از آنها بگذرند اما این باعث تطهیر آنها نخواهد شد. آنها دیگر هیچ جایگاهی در فضای سیاسی کشور ندارند و با توبه کردنشان فقط ممکن است که از شدت جرمشان کاسته شود. اما آنها که از ابتدا جرم کمتری مرتکب شده بودند را ممکن است بتوان جذب کرد. اما کسانی که به سادگی اشتباه می کنند و جذب چنین افرادی میشوند را نباید در مناسبی گذاشت. چون دیگر نمیتوان به سادگی به آنها اعتماد کرد بلکه باید اول آنها را آزمود و اگر سربلند بیرون آمدند به آنها منسبی را سپرد و در انتخاباتی شرکتشان داد. در سخنانتان از آقای منتظری یاد کردید و اینکه آقای موسوی رهبری را به عنوان ولی فقیه قبول ندارند، اما کمی حرفهایتان مبهم بود. تا کنون هم جایی مطرح نشده که آقای موسوی، مرحوم منتظری را ولی فقیه خود معرفی کرده باشند. منظور شما دقیقا چه بود؟منظور من این بود که چطور یکباره آقای منتظری بت اعظم این افراد شد؟ همین افرادی که قبلا جور دیگری در مورد وی موضع گیری میکردند و الان اینچنین از وی حمایت میکنند. همین موضع و مزاج متفاوت آنها که یک روز کسی منفورشان است و روزی محبوبشان، نشان میدهد که آنها افرادی با ثبات عقیده نیستند و نمیتوان به آنها دیگر اعتماد کرد. من به خاطر دارم که همین افراد هنگامی که امام، آیت الله منتظری را از نیابت خود عزل کردند، چه موضعی داشتند. چه شده که امروز موضعشان را تغییر دادهاند؟ مگر موضع امام(ره) تا پایان عمرشان درباره وی تغییر کرد که حرف آنها امروز تغییر کرده است؟ من هنگام رحلت ملکوتی امام(ره) در بیمارستان بودم و شاهد بودم که برخی از این آقایان چقدر برای امام نگران بودند و چطور برای ایشان گریه میکردند و حتی در مراسم خاکسپاری ایشان چهها کردند. من که آن گریهها را دیدم تصورم این بود که آنها واقعا در خط امام(ره) هستند و همواره به ایشان وفادار خواهند ماند. باورم نمیشد که اینچنین از مشی امام(ره) عدول کنند و به جانشین ایشان بیتوجه شوند. این درس بزرگی برای من بود و انشالله جوانها که دوران اول انقلاب را ندیدند، از این تجربهها درس بگیرند تا اشتباه امسال مرا تکرار نکنند. از یکسال پیش تا کنون در سخنان برخی مسئولین کمتر از عبارت «فتنه» استفاده شده است. مثلا رئیس جمهور اصلا از «فتنه» حرفی به زبان نمیآورند. این به چه علتی است؟نمیدانم! البته چه فرقی میکند؟ هرکس هرچه میخواهد بگوید؛ مهم این است که رهبری چه میگویند. ما باید در تصمیم گیریها و خواستهایمان متوجه حرفها و کلام و رفتار رهبری باشیم و آن را ملاک عمل خود قرار دهیم. من در مورد مواضع دیگر افراد از جمله رئیسجمهور توجه نکردهام و برایم هم اهمیتی ندارد. اگر چه ایشان رئیسجمهور هستند ولی نمیدانم که در اینباره چه می گویند یا گفتهاند. بنابراین اظهار نظر هم نمیکنم. در خلال سخنانتان به موضوع ولایتپذیری برخی افراد اشاره کردید. فارغ از سران فتنه، این روزها در مورد کسان دیگری که در مناصبی هم هستند، همین حرف زده میشود که اگر چه در زبان از ولایتپذیری دم میزنند اما عملا در این راستا گام بر نمی داند. به نظرتان چرا این افراد چنین شدهاند؟چون پررو شدهاند! آنها که حریم شکنی میکنند، رویشان زیاد شده است و با شکستن قبح این قضیه، میخواهند منویاتشان را پیش ببرند. وقتی برخی پردهها را کنار میزنند، دیگران هم به خودشان اجازه جسارت میدهند. کسانی که خلوص نیت ندارند، منویاتشان تا ابد مخفی نمیماند. به نظر من کسانی که امروز این حرفها را میزنند، قبلا هم اعتقادی به ولایت فقیه نداشتهاند اما الان آن را نمایان کردهاند. باید گوشآنها را گرفت و یا این مواضع را به حسابشان گذاشت تا در زمان مقتضی محاکمه شوند. اما این مواضع اغلب منصوب به برخی افراد در درون دولت است. صحت دارد که برخی اعتقادی به ولایت فقیه ندارند؟صحتش را نمیدانم ولی مردم که بیخود چیزی نمیگویند و آن را تکرار نمیکنند. وقتی شایعهای زیاد میشود باید این حدس را زد که شاید بیارتباط نباشد. اگر یک چیزی یکی دوبار گفته میشد شاید عادی مینمود اما وقتی تکرار میشود دیگر یک اشتباه نیست بلکه یک عقیده است که دائم مطرح میشود. حضور این افراد در بدنه تصمیم گیری دولت خطر آفرین نیست؟قطعا خطر آفرین است. مساله این است که خود آقای احمدینژاد اینگونه نیست. بنیصدر که رئیسجمهور بود خودش شخصا به ولایت فقیه اعتقادی نداشت. اما مادامی که «غدهاش» نرسیده بود، حذفش نکردند. افرادی که مد نظر شما هستند و من هم می دانم که چه کسی را میگویید، در سطوح پایینتری هستند. آنها هم که چنین «غدهای» دارند، خطرناکند ولی نه در حد ریاست جمهوری. مردم به تدریج نسبت به این «غدهها» و تفکرات ضد ولایت فقیههشان حساس و نگران میشوند و بعد هم آنها را حذف خواهند کرد. /30111
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 591]