تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1835191195
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران
واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسايل روز كشور و جهان پرداختهاند كه گزيده برخي از آنها در زير ميآيد. اعتماد ملي روزنامه اعتماد ملي در سرمقاله امروز خود با عنوان كيش هوشمندانه لحود آورده است: اميل لحود، رئيسجمهوري سابق لبنان - يا در واقع آخرين رئيسجمهوري كه تا جمعه زمام امور را در دست داشت - آخرين و شايد مهمترين حكم خود را هنگام ترك كاخ صادر كرد؛ اعلام وضعيت اضطراري و سپردن زمام امور به دست فرماندهان ارتش، هرچند راهكاري است كه كمتر رهبر و سياستمداري در جهان تمايل به آن دارد، اما از نگاه لحود اين انتخاب تلخ، تنها گزينهاي بود كه ميتوانست اين كشور را از فرو غلتيدن به دام جنگهاي خونبار داخلي برهاند. لحود كه از همان ابتداي تمديد دوران رياستجمهورياش، به دليل روابط خوب و گرم با دمشق منفور مخالفان سوريه بود، پس از قتل حريري و افزايش فشارها بر سوريه و متعاقب آن خودش، به رويارويي جدي با دولت فواد سنيوره كشانده شد. سياستمدار مسيحي لبنان در دوران تجاوز اسرائيل به خاك اين كشور هم ترجيح داد تا در كنار حزبا... موضعگيري كند و خط افتراق خود با فراكسيون 14 مارس (به رهبري فرزند حريري) را پررنگتر از قبل كند. تصميم اخير لحود از جهات مختلف قابل بررسي است. روي آوردن يك سياستمدار به فرماندهان ارتش، آن هم در حالي كه برخي از صاحبمنصبان قديمي و جديد آن در زمره حائزان شانس انتخاب به عنوان رئيسجمهوري كشور هستند، يا نشان از اطمينان بالاي لحود به سلامت و قانونپذيري ارتش و حداقل بودن احتمال كودتايي نظامي دارد يا نشان از دست انداختن او به هر وسيله و ابزاري براي دور نگاهداشتن سنيوره و حاميانش از قدرت. گذشته از اين موارد، بازي آخر لحود بسيار هوشمندانه طراحي شده است. در حالي كه او بايد قدرت را مطابق قانون اساسي تا زمان انتخاب رئيسجمهوري بعدي به نخستوزير واگذار ميكرد، اختلاف عميق ميان او و دولتي كه بارها پس از خروج وزراي شيعه آن را فاقد مشروعيت و غيرقانوني خوانده بود، چنين امري را امكانناپذير ميكرد. لحود كه شايد همانند شيعيان حضور ميشل عون را به عنوان جانشين ترجيح ميداد، براي فرار از اين اجبار قانوني تصميم گرفت تا با توجه به فضاي بوجود آمده از اختيارات خود استفاده كرده و با اعلام وضعيت اضطراري، كنترل امور را به نظاميان و فرماندهان ارشدي بسپارد كه عموما به وي نزديك هستند و به وفاداريشان اعتمادي نسبي دارد.لحود از نگاه غربيها به دليل نزديكي با دمشق و حمايت از حزبا... محبوب نيست. فشارهايي كه پس از تمديد دوران رياستجمهوري بر وي اعمال شد، در كنار اتفاقاتي چون قطعنامههاي شوراي امنيت براي خروج سوريه و يا متهم شناختن تلويحي وي به حمايت از برخي جريانات ناشناخته و برهم زننده آرامش، نشاندهنده رويكرد غربيها به اوست. در چنين شرايطي طبيعي است كه لحود بايد نگران سرنوشت آخرين دستور خود ميبود. رئيسجمهوري لبنان اما با زيركي خاص خود ميداند كه غرب در قبال دستور وي بر سر دوراهي قرار گرفته است. پذيرش و حمايت يا حداقل سكوت در برابر دستور لحود، اوضاع را حداقل به صورت نسبي به نفع وي و عون (سياستمدار مسيحي كه شانس اول كسب عنوان رياستجمهوري است) اما به دليل نزديكي و حمايت از حزبا... جريان 14 مارس او را نميپذيرد رقم خواهد زد و از سوي ديگر مخالفت با اين روند و تشويق دولت به نقض آن خطر جنگ داخلي و به ميدان آمدن شبهنظاميان و برهم خوردن آرامش منطقه را تشديد ميكند. اين احتمال با توجه به اينكه ارتش و حزبا... را روياروي مخالفان قرار ميدهد، هرگز نتيجه مطلوبي براي غرب در پي ندارد.لحود در آخرين لحظات حضور خود در كاخ رياستجمهوري، رقباي خود را همانند يك شطرنجباز حرفهاي، كيشي جدي داده است. اما آيا اين كيش به مات شدن نخستوزير منتهي خواهد شد يا وي توان تغيير شرايط را خواهد داشت؟ همبستگي روزنامه همبستگي در سرمقاله امروز خود با عنوان تناقض در نرخ تورم! به قلم محمد طبيبيان آورده است: اخيراً بانك مركزي نرخ تورم را بيش از 16 درصد اعلام كرد. اين درحالي است كه روز گذشته علي عسگري، سخنگوي فراكسيون حزبالله مجلس اعلام كرد كه نرخ واقعي تورم 24 درصد است. پيش از اين مركز پژوهشهاي مجلس، نرخ تورم را 23 درصد پيشبيني كرده بود كه از سوي دولت اين رقم رد شده بود. درباره علل تناقض در آمار اعلام شده از سوي بانك مركزي و مجلس، بايد گفت كه بانك مركزي از روشهايي استفاده ميكند كه نميتوان گفت عددي غير از آن چيزي كه به دست ميآورد را اعلام ميكند، اما اين روش چند اشكال دارد. بانك مركزي سبد كالاهايي را كه محاسبه ميكند متناسب با زندگي امروز مردم نيست. مثلا در جوامع شهري مردم هزينههاي زيادي براي آموزش فرزندان خود ميپردازند كه اصولا اين هزينهها در شاخصها منعكس نميشود. بانك مركزي از يك مجموعه فروشگاههايي نمونهگيري ميكند كه ممكن است اين فروشگاهها نماينده فروشگاههاي متوسطي كه مردم از آنها خريد ميكنند، نباشد و شايد به همين دليل است كه طي ساليان گذشته نرخ تورم اعلام شده از سوي بانك مركزي به نرخهاي رسمي نزديكتر بوده تا به نرخهاي واقعي. يكي ديگر از علل تناقض نرخ اعلام شده از سوي بانك مركزي با نرخ واقعي تورم، كنترل نرخ برخي اقلام مانند آب، برق، گاز و ... توسط دولت است، بههمين دليل بهطور تصنعي نرخ تورم پايين نگه داشته ميشود، اما ناچار روزي قيمت اين اقلام نيز جهش خواهد كرد. هنگامي كه قيمت ساير كالاها مانند مسكن، طلا و مستغلات را مشاهده ميكنيم بهطور طبيعي احساس ميكنيم كه نرخ رسمي با آنچه كه در زندگي مردم انعكاس پيدا ميكند، متفاوت است. در خصوص نرخ واقعي تورم بايد گفت، من در طول 20 سال اخير به نرخهاي اعلام شده از سوي بانك مركزي بهخاطر مشكلات نمونهگيري سه و يا چهار درصد اضافه ميكردم كه درحال حاضر برداشت اين جانب اندكي بيشتر است. بنابراين با اشاره به افزايش صد درصدي قيمت مستغلات در شهرهاي بزرگ طي دو سال اخير ودر شرايطي كه قيمت مستغلات صد درصد افزايش مييابد و در همين حال بانك مركزي نرخ تورم را ابتدا 14 سپس 15 و آخرينبار 16 درصد اعلام كرده است، اين نرخ اعلام شده از سوي بانك مركزي با احساسي كه مردم از فشار قيمتها دارند همخواني ندارد. به هرحال روند آينده نرخ تورم رابايد اينگونه پيشبيني كرد كه افزايش نقدينگي در سالهاي اخير بسيار شديد بوده و خواه ناخواه عواقب آن به شكلهاي مختلف گريبان ما را خواهد گرفت. جمهوري اسلامي روزنامه جمهوري در سرمقاله امروز خود با عنوان امتياز دادن به دلال صهيونيسم آورده است: در آستانه برگزاري كنفرانس باصطلاح صلح خاورميانه با هدف ايجاد سازش ميان رژيم صهيونيستي و فلسطيني ها توسط آمريكا در آناپوليس كه به « كنفرانس پائيزي » معروف شده اختلافات ميان صهيونيست ها و گروه هاي فلسطيني بالا گرفته است . در اين ميان حسني مبارك رئيس رژيم مصر بار ديگر به ياد ماموريتي كه آمريكائي ها برعهده او گذاشته اند يعني دلالي براي صهيونيست ها افتاد و اعلام كرد براي سفر به تل آويو به منظور حل اختلافات رژيم صهيونيستي با فلسطيني ها آماده است. خبرگزاري فرانسه كه اين گزارش را مخابره كرده افزوده است: حسني مبارك بعد از ديدار با ايهود اولمرت نخست وزير رژيم صهيونيستي در كنفرانس مطبوعاتي مشترك در شرم الشيخ گفت اگر سفر من مشكل ميان اسرائيل و فلسطيني ها را حل كند حاضرم به اين سفر بروم. علاوه بر اين رئيس رژيم مصر هفته گذشته در سخنراني افتتاحيه دور جديد مجلس مصر براي چندمين بار تاكيد كرد : « ما به اجلاس صلح خاورميانه در آناپوليس اميدواريم و با اخلاص تمام ميخواهيم با موفقيت همراه شود و مذاكرات صلح فلسطيني و اسرائيل در چارچوب زماني معين با تحقق آرزوهاي دو ملت و بقيه منطقه در صلح فراگير و عادلانه همراه باشد » . اعلام آمادگي حسني مبارك براي سفر به فلسطين اشغالي براي ميانجي گري ميان رژيم صهيونيستي و فلسطيني ها و همچنين اعلام حمايت وي از كنفرانس آناپوليس كه آمريكا آنرا با هدف سرپوش گذاشتن بر شكست خود و رژيم صهيونيستي در جنگ 33 روزه لبنان و تجديد روحيه براي سران رژيم صهيونيستي ترتيب داده از مصاديق روشن دلالي براي صهيونيست هاست . وي در طول دوران حاكميت غاصبانه بر مصر كه از سال 1360 و متعاقب اعدام انقلابي انورسادات توسط خالد اسلامبولي افسر مسلمان و انقلابي مصري تاكنون ادامه دارد همواره كليه امكانات كشور مصر و همچنين موفقيت و امتيازات رياست جمهوري و دولت اين كشور را در اختيار رژيم صهيونيستي قرار داد و از هيچ تلاشي در زمينه دلالي براي اين رژيم كوتاهي نكرد. حسني مبارك با ادامه راه ننگيني كه انورسادات با امضاي پيمان كمپ ديويد در پيش گرفته بود علاوه بر تقويت روابط سياسي اقتصادي و سياحتي با صهيونيست ها هرگونه مخالفت با اين روابط را در داخل مصر بشدت سركوب كرد و براي برقراري رابطه ميان رژيم اشغالگر با كشورهاي عربي نيز تلاش زيادي بعمل آورد كما اينكه براي به سازش كشاندن گروه هاي فلسطيني با رژيم صهيونيستي نيز هر كاري مي توانست انجام داد. سفر حسني مبارك به فلسطين اشغالي براي شركت در مراسم خاكسپاري جنازه اسحاق رابين نخست وزير رژيم صهيونيستي كه در سال 1375 ترور شد يكي از ننگين ترين اقدامات وي مي باشد كه يادآور سفر انورسادات سلف فاسد او به فلسطين و در آغوش گرفتن سران رژيم اشغالگر فلسطين بود. اين اقدامات و امضاي قرارداد ننگين كمپ ديويد توسط سادات و پيگيري هاي اجرائي آن توسط حسني مبارك ضربه بزرگي به آرمان فلسطين بودند كه در واقع كمر مجاهدان فلسطين را شكست و زمينه را براي تقويت رژيم صهيونيستي فراهم ساخت . درك همين واقعيت و اهميت همين توطئه بود كه موجب شد امام خميني فرمان قطع رابطه با رژيم كمپ ديويدي مصر را در ارديبهشت 1358 صادر فرمودند و اين رژيم توسط جهان عرب و جهان اسلام نيز طرد شد . متاسفانه بعضي مسئولين و همينطور بعضي از گزارشگران و دست اندركاران رسانه ملي و بعضي رسانه هاي ديگر كشورمان بدون آنكه اين واقعيت ها را در نظر بگيرند براي تجديد رابطه با رژيم كمپ ديويدي مصر مايه ميگذارند. به فراموشي سپردن گذشته ننگين حسني مبارك و سلف فاسد او انورسادات و خيانت هائي كه اين دو به مردم مصر و آرمان فلسطين كردند و تلاش براي آماده ساختن افكار عمومي جهت تجديد رابطه با رژيم كمپ ديويدي قاهره نوعي امتياز دادن به دلالان صهيونيسم است . حتي اگر سياست نظام جمهوري اسلامي اين باشد كه با اين رژيم تجديد رابطه كند اجراي اين اقدام بايد با تمهيداتي كه موجب دريافت امتيازاتي به نفع جمهوري اسلامي ايران ملت مصر و آرمان فلسطين گردد همراه باشد نه بالعكس . اينكه درست در شرايطي كه كنفرانس آمريكائي باصطلاح صلح پائيزي درحال برگزاري است و حسني مبارك بارها حمايت خود را از اين كنفرانس اعلام مينمايد و براي موفقيت اين توطئه مشترك آمريكائي ـ صهيونيستي از هيچ تلاشي فروگذار نمي كند و با كمال وقاحت اعلام مينمايد آماده است براي حل مشكل رژيم صهيونيستي با فلسطيني ها به تل آويو سفر كند درست در همين شرايط كساني از دست اندركاران سياست خارجي ما سرگرم فراهم ساختن مقدمات تجديد رابطه با رژيم كمپ ديويدي قاهره هستند چنين اقدامي آيا غير از محروم بودن از درك سياسي صحيح از شرايط واقعي منطقه و اصرار داشتن براي امتياز دادن به دشمنان آرمان فلسطين مفهوم ديگري دارد واقعيت اينست كه برقراري روابط سياسي با رژيم مصر برخلاف آنچه بعضي دست اندركاران امور اجرائي و متصديان وزارت امورخارجه ميگويند نه تنها مشكلي از ما حل نمي كند بلكه همه شعارهاي انقلابي و ضد صهيونيستي ما را نيز زير سئوال مي برد. اقدام براي تجديد رابطه بايد در موقعيتي صورت بگيرد كه مطمئن باشيم به دور شدن مصر از رژيم صهيونيستي تقويت آرمان فلسيطن و روي كار آمدن دولتي مردمي در قاهره منجر شود. غير از اين هرچه باشد امتياز دادن به رژيم كمپ ديويدي قاهره خواهد بود رژيمي كه با تمام وجود در خدمت صهيونيسم و در تضاد با آرمان فلسطين و اراده ملت مصر است كيهان روزنامه كيهان در سرمقاله امروز خود با عنوان تئاتر آناپوليس به قلم مهدي محمدي آورده است: آمريكا مي خواهد روز سه شنبه در آناپوليس چه كند؟ پاسخ اين سوال وابسته به جواب سوالي كلان تر است: نقشه بوش براي خاورميانه چيست؟ رسانه هاي غربي ديروز در تحليل هاي خود در اين باره، موضوع ايران را بخش مهمي از صورت مسئله قلمداد كردند. فصل مشترك تمامي تحليل ها درباره «تئاتر آناپوليس» اكنون اين است كه مقصود دولت بوش از دور هم جمع كردن اين همه وزير و وكيل، بيش از آنكه حل مسئله فلسطين باشد -كه مي دانند راه حل غربي ندارد- مقابله با نفوذ روزافزون ايران در منطقه است. در واقع كنفرانس آناپوليس تا آنجا كه به مسئله فلسطين مربوط مي شود، فقط يك پارتي است. حجم اختلافات حتي ميان سازشكارترين جناح عربي شركت كننده در اجلاس با صهيونيست ها، چنان است كه از هم اكنون خوش بين ترين ناظران هم درباره بي نتيجه بودن آن اتفاق نظر دارند؛ در نتيجه ميهمانان خانم رايس حداكثر مي توانند بروند شامي بخورند و برگردند. خود امريكايي ها هم حتي علاقه اي به بالا رفتن انتظارات از نشست آناپوليس ندارند. «جرمي بوئن» دبير امور خاورميانه بي بي سي طي مقاله اي در سايت اين بنگاه خبري نوشته است كه چند روز قبل در واشنگتن، وقتي يكي از همكارانش از سخنگوي كاخ سفيد مي پرسد خبرنگاران بايد رويدادي را كه در آناپوليس رخ مي دهد چه بنامند؟ سخنگو جوابي نداشته اما يكي از دستيارانش عبارت «گردهمايي» را پيشنهاد كرده است. بوئن نتيجه مي گيرد كه امريكا نمي خواهد سطح انتظارات از «گردهمايي» آناپوليس را خيلي بالا ببرد و فقط اميدوار است «گردهمايي با بحث و جدل پايان نيابد» تا بتوان زمينه ديدارهاي بعدي دو طرف را فراهم كرد. در واقع به رغم همه تلاشي كه غرب ظرف نيم قرن گذشته براي تقويت روحيه سازشكاري در جهان عرب انجام داده و تا حدي هم البته موفق بوده، هنوز انبوهي از مشكلات ميان طرف عربي و صهيونيست ها وجود دارد كه در چنين نشست هايي حتي نمي توان آنها را به درستي فهرست كرد چه رسد به اينكه انتظار حل و فصل آنها وجود داشته باشد. اگر اين نوع نگاه به ظرفيت هاي كنفرانس آناپوليس صحيح باشد -كه ظاهرا حتي در ميان خود غربي ها هم مخالف قدرتمندي ندارد- آنگاه اين سوال مطرح خواهد شد كه اگر هدف اين گردهمايي حل مسئله فلسطين نيست، پس چيست؟ پاسخ را بايد در نوع نگاه امريكايي ها به خارميانه بويژه خطري كه از ناحيه ايران آنها را تهديد مي كند و تصويري كه آنها از شدت و گستره اين خطر در ذهن دارند جست و جو كرد. امريكايي ها مدت ها ست احساس مي كنند مشكلي به نام خاورميانه دارند كه روز به روز هم در سطح دولت ها و هم در سطح ملت ها ضد امريكايي تر و خطرناك تر مي شود. خاورميانه جديدي در حال شكل گيري است كه معارضان ديرينه امريكا در آن داراي اقتدار و محبوبيت شده اند و دولت هاي ناهمراه با امريكا را يكي يكي به زير مي كشند. علاوه بر اين امريكا عميقا در باتلاق هاي عراق و افغانستان فرو رفته و قبل از هر چيز به دنبال راهي براي خروج آبرومندانه از اين ورطه هاي هولناك مي گردد. نكته كليدي اين است كه اكنون امريكايي ها به اعتراف خودشان به هرجاي اين صحنه كه مي نگرند ردپاي نفوذ و تاثير ايران را مي بينند. گسترش اقتدار معنوي ايران در خاورميانه، منافع تاريخي امريكا در منطقه را با خطري بي سابقه مواجه ساخته در عين حال كه هيچ روشي هم براي مواجهه موفق با مسائل منطقه بدون حضور ايران يافت نشده است. امريكايي ها در چنين وضعيتي به دنبال دو چيز مي گردند: «مقصر» و «راه حل». در ماه هاي گذشته انرژي فراواني از جانب غربي ها صرف شده تا ايران در بحران هايي كه جملگي محصول سوءتدبير و ندانم كاري امريكاست مقصر جلوه داده شود، اگرچه نهايتا امريكايي ها راهي جز اين نديده اند كه رسمي و غير رسمي براي پذيرش حداقل مشاركت در فرايندهاي داراي نفع دوجانبه، به ايران التماس كنند. اما در مورد راه حل، مدت هاست كه تكليف اين بحث در امريكا روشن شده و تقريبا همه آنچه در ماه هاي گذشته در منطقه ديده ايم، از طراحي براي به جان هم انداختن شيعه و سني گرفته تا برنامه ريزي براي برگزاري نشست آناپوليس به بهانه حل مسئله صلح خاورميانه، اپيزودهاي يك سناريو است. هدف اين سناريو را بيش از 7 ماه پيش «نيكلاس برنز» در مصاحبه با تايم ساده و سرراست بيان كرده است: «هدف همه اقدامات ما كه بخشي از يك سياست مشترك و يكپارچه است، تفهيم اين مطلب به ايراني هاست كه قدرت آنها در خاورميانه محدوديت دارد؛ بنابراين لازم است آنها به قدرت امريكا احترام بگذارند و با تشريك مساعي بيشتر با ما همراهي كنند» (تايم، شماره هفته آخر ژوئن 2006). مهم ترين ايده اي كه براي موفقيت در رسيدن به اين هدف به ذهن امريكايي ها رسيده چيزي است كه آنها خود نام آن را «راه حل منطقه اي» گذاشته اند. مشخصات اين به اصطلاح راه حل هم مدت هاست به تفصيل بيان شده است. جناح رايس در امريكا معتقدند بهترين روش مواجهه با ايران در خاورميانه اين است كه ابتدا با استفاده از ابزارها و به بهانه هاي مختلف يك ائتلاف منطقه اي عليه ايران شكل داده شود و بعد به ايران گفته شود: ما در اينجا يك ائتلاف داريم، مي خواهي به ما بپيوندي يا مي خواهي منزوي شوي؟! درست به همين دليل است كه امريكايي ها طي چند ماه گذشته پشت سر هم و به بهانه هاي مختلف كنفرانس منطقه اي برگزار مي كنند. هدف اصلي آنها اين است كه حتي المقدور ايران هم در اين نشست ها شركت كند تا بتوانند امكانات ايران را به عنوان بخشي از پروژه خود به كار بگيرند. در غير اين صورت، يعني در صورتي كه ايران ورود به بازي امريكا -همان كه برنز آن را تشريك مساعي ناميده بود- نپذيرد، امريكايي ها تلاش مي كنند با سروصدا، پارتي هاي خود را «كنفرانس» -آن هم از نوع موفق آن- جلوه بدهند تا پيامي به ايران داده باشند مبني بر اينكه بدون حضور آن هم امكان حل و فصل موفقيت آميز مسائل منطقه اي وجود دارد و ايران هم اگر خود را نسبت به چنين «ابتكارهاي منطقه اي» بي تفاوت نشان دهد، تنها خود را منزوي كرده است. دراين يادداشت مجالي براي ارزيابي اين نوع طراحي عليه ايران وجود ندارد. به طور بسيار خلاصه مي توان گفت اين پروژه يك اشكال كوچك دارد و آن هم اين است كه به هيچ دردي نمي خورد. امريكايي ها با اين روش نه خواهند توانست ايران را منزوي سازند و نه موفق خواهند شد حتي يك مسئله از مسائل انبوه خاورميانه را حل كنند. تنها اتفاقي كه مي افتد اين است كه بر سياهه حجيم ناكامي هاي امريكا در منطقه چند سطر ديگر اضافه خواهد شد. امريكايي ها بالاخره بايد دست از نمايش دادن بردارند و صورت مسئله را يك بار درست طرح كنند. حذف ايران از يك راه حل منطقه اي براي خاورميانه دقيقا به معناي حذف «موفقيت» از آن راه حل است، و البته ايران علاقه اي به مشاركت در بازي كه هدف آن خروج دشمن آن از بحران است، نخواهد داشت. حزبالله روزنامه حزبالله در سرمقاله امروز خود با عنوان خاكريزهاي فريب آورده است: آنهايي كه كوران روزهاي هشت سال جنگ تحميلي را تجربه كردهاند به خوبي انواع دسيسهها و تاكتيكهاي نظامي دشمن براي به دام انداختن و تار و مار كردن مجاهدان طريق حق را به ياد ميآورند. دسيسههايي مانند خالي كردن مركز ميدان جنگ، دور زدن و قيچي كردن لشكريان تپشتاخته از دو سو، نبردهاي امتدادي و كشاندن رزمندگان به ميادين مين و موانع از پيش ساخته و دهها نوع تاكتيك نظامي ديگر كه بسياري از بهترين ياران امام و انقلاب را از ما گرفت. يكي از مشهورترين تاكتيكهاي دشمن در طول آن سالها كه بيشتر در نيمه دوم جنگ و در عملياتهاي كربلاي 4، 5 و والفجر 8 در دشتهاي شلمچه تجربه شد، ايجاد موانع و عوارض نظامي مصنوعي و گمراه كردن رزمندگاني بود كه شبانه براي فتح اهداف نظامي در حال پيشروي بودند. در اين نوع نبرد رزمندگاني كه در تاريكي مطلق و از روي نقشههاي از پيش طراحي شده پيشروي ميكردند به ناگاه و به محض رسيدن به خاكريزهاي هدف از سوي نيروهاي دشمن مورد حمله قرار ميگرفتند و بدون اينكه به اهداف خاص خود رسيده باشند قتل عام ميشدند. واقعيت اين بود كه دشمن از بسياري مدت قبلتر گراي نقاط فريب را اندازهگيري كرده و در شب موعود نقشه دژخيمانه خود را اجرا ميكرد. به تعبير سيد شهيدان اهل قلم مفاهيمي چون جهان سوم، توسعه نيافتگي و مانند اينها همان خاكريزهاي فريب و دام دشمنان است كه در مسير ملتهاي انقلابي و رها شده از حصار مفسدان بنا شده است و فوجفوج مجاهداني كه جز به اعتلا و سرافرازي كيان خود نميانديشند بدون آگاهي از فكر بيگانگان، خود و بسياري از پيروان خود را به دام مياندازند و در سيستمهاي پيچيده دنياي «سرمايهدار» پرور و «مصرفزده» هضم و بسياري مواقع دفع ميشوند! در اينجا و زماني كه بعد از سپري شدن سالهاي سال از پايان جنگ به حال بسيجيان ديروز كه بسياري جان بر طبق اخلاص گذاشتند ميانديشيم هيچ اشكالي ندارد از خود بپرسيم چرا جنگيديم؟ و چرا آنطور حماسهساز و عاشورايي جنگيديم؟ و چرا تن به قواعد نبردهاي كلاسيك رايج آن روزها نداديم و از اروند خروشان براي اولين بار در طول تمام جنگهاي كلاسيك دنيا گذشتيم و «فاو» را فتح كرديم؟ و بسياري چراهاي ديگر! آيا شاه بيت موفقيت و سربلندي بسيجيان ديروز جز شكستن تابوهاي آن روز و پاي گذاشتن به ميداني بود كه از سوي مكتب و انديشه بيكران و وسيع اسلام تعريف شده بود؟ بعد از گذشت نزديك به بيست سال از پايان جنگ آيا نه اين است كه «بشريت امروز سرخورده از مكتبها و دسيسهها در صدد يافتن راهي مطمئن به سوي معنويت و عدالت و عقلانيت است؟» لاجرم جز اين نيست اما مختصات بسيجي امروز چيست؟ آيا ميتوان خيل عظيم تجربههاي آن سالهاي عظيم حماسه را در راه پرفراز و نشيب نبرد امروز مستضعفان بر ستمگران به كار گرفت؟ حتما ميشود. تكرار اين نكته كه بسيجيان ديروز بايد پيشتازان ميادين علمي و پژوهشي امروز هم باشند خالي از لطف نيست و چهبسا لازم هم باشد اما داروي بيماري اخير خيل مجاهدان راه حق چيست كه از سويي از سوي دوستان متحجر و جزمانديش آماج حمله ميشوند و از سويي بايد با ابرقدرتهاي علمي و فناوري نوين كه در خدمت اربابان سرمايهدار خود هر مانع معنوي و بنيادگرا را به بهانههاي مختلف از سر راه برميدارند چيست؟ از كجا ميتوان بين طرفداران اسلام ناب و اسلام آمريكايي تمايز قايل شد و در عرصههاي سياسي داخلي و خارجي به اردوگاه اهل نجات پناه برد؟ هزار و چندي سال قبل وقتي حضرت علي (ع) صفوف سپاهيان خود را در مقابل خوارجي كه از تبعيت امام خود سرباز زده بودند ميآراست يكي از اصحاب (بسيجيان آن روز) از راه رسيد و با چشمهاي خويش ديد كه بسياري از پيروان و اصحاب پيامبر (ص) در برابر امام خود اسلحه كشيده و صفآرايي كردهاند! در سوي ديگر ميدان اما امام علي (ع) و فرزندان ايشان به چشم ميخوردند و اين درست همان نقطه اشتباه و سرنوشتسازي است كه در طول سالهاي بسيار عمر بشريت اتفاق افتاده و چه بسيار اهل حقي را كه به اردوگاه باطل كشانيده است! امام علي (ع) در پاسخ به آن صحابه سرگشته و حيران راهحلي تاريخي و به ياد ماندني ارائه فرمودند: «حق را بشناس تا به وسيله آن پيروان حق را بشناسي و باطل را بشناس تا پيرواناش را بشناسي»! بسيجي امروز حتما بايد با بسيجيان دهههاي قبل تفاوتهايي داشته باشد؛ امروز بيست سال از آن سالها گذشته و اصلا نبايد از تغييرات واهمه داشت. خاكريزهاي «فريب» هميشه تاريخ بودهاند و خواهند بود! قدس روزنامه قدس در سرمقاله امروز خود با عنوان بسيج دستاورد ملت- سرمايه نظام آورده است: پنجم آذر سالروز تشكيل نهاد مردمي "بسيج" به فرمان حضرت امام خميني ره، است. بسيج صرفا مفهومي نظري و انتزاعي نيست كه در لابلاي كتابها و در محافل خاص علمي و پژوهشي بدان پرداخته شود، بلكه اين پارادايم ضمن برخوردار بودن از يك عقبه قوي تئوريك، با كاركردهاي عملي و گسترده خود تاكنون توانسته است در حوزههاي سياسي، امنيتي،فرهنگي و اجتماعي نقشآفريني كند. بسيج يعني جمعي كه دل در گرو تحقق اهداف و آرمانهاي بلند امام راحل (ره) و عملي شدن شعارهاي نجاتبخش انقلاب اسلامي دارند و در هر زمان با درك شرايط و موقعيت انقلاب و كشور، از هيچ گونه خدمت و ياري رساني به نظام و ميهن اسلامي دريغ نميورزند. اين مفهوم با تاسي به آموزههاي ديني توانسته است استراتژيهاي ابرقدرتها را كه مدعي توانمنديهاي گستردهاي هستند در هماوردهاي متقابل با شكست مواجه سازد. حيثيت امروز نظام، تا حد زيادي مديون بسيج و حضور همه جانبه مردم در آن بوده است حتي تحقق قدرت جهاني اسلام با بسيج به صورت همه جانبه و فراگير در سطح جهاني ميسر خواهد بود. به گفته امام راحل، اين امر شدني است و بايد به دنبال تحقق يافتن آن بود. بسيج نهادي تك بعدي نيست اين مجموعه با توجه به تركيب و ساختار آن، كاركردهاي متنوعي دارد كه به تناسب زمان و به فراخور نياز انجام وظيفه ميكند. اين مفهوم عظيم، برآمده از انسانهاي مخلص و ايثارگر است كه در هر زمان و مكان كه احساس تكليف نمودهاند وارد عمل شده و با انجام وظيفه توانستهاند رسالت خود را عملي نمايند. شناخت و بصيرت نسبت به تحولات پيراموني اهميت به سزايي دارد و مركز ثقل تصميمها، همراهي و عدم همراهي افكار عمومي است. در سالهاي اخير حمايتهاي مردمي و بسيجي ملت ايران از سياستهاي مسئولان اجرايي جهت احقاق حقوق هستهاي بر كسي پوشيده نيست. موفقيتهاي به دست آمده در پشت ميزهاي ديپلماسي، مرهون پشتيباني گسترده و حضور در صحنه مردمي است كه با قاطعيت خواستار صيانت مسئولان از حق خود هستند. بسيج در حوزههاي گوناگون اجتماع، همچون ديگر عرصهها، كارنامه درخشاني دارد و اين مجموعه در مقاطع بروز حوادث غيرمترقبه، با امكانات و توانمنديهاي خود به ياري هموطنان شتافته و همراه ديگر نهادهاي مسئول انجام وظيفه مينمايد. درخشش جوانان بسيجي در كسب موفقيتهاي علمي و پيشرفتهاي چشمگير در اين عرصه نيز جايگاه قابل اعتنايي دارد، به نحوي كه اگر دستاوردهاي آنان را "جهاد علمي" بناميم، سخني به گزافه نگفتهايم. نهاد مذكور پس از تهاجم سراسري و نابرابر رژيم بعث عراق به مرزهاي ميهن اسلاميمان، به دفاع از كشور پرداخت و توانست در اين جنگ تحميلي با خلق ايده و الگوي مبارزاتي منحصر به فرد خويش كه در هيچ يك از آكادميهاي نظامي با سابقه تدريس نمي شد، استراتژي هاي كشور مهاجم و حاميان آن را با شكست مواجه نمايد. در حالي كه ستون فقرات نظامي ايران آسيب جدي ديده بود و بر اساس تحليل ايدئولوگهاي غربي كه ايران را فاقد قابليت دفاعي تشخيص داده بودند، صدام را با وعده تصرف چند روزه ايران، به حمله وادار نمودند، نيروهاي مردمي با اقتدار به مكتب حسيني و بهرهگيري از رهيافت عاشورا، يگانهاي مجهز و مسلح به تجهيزات مدرن رژيم بعث عراق را در هجوم بيامان خود وادار به عقبنشيني نمودند. بديهي است امنيت امروز جامعه مديون رشادتها و از خودگذشتگيهاي بسيجياني است كه در ميان خون و آتش بالاترين سرمايه خويش، يعني حياتشان را هزينه آرامش و امنيت نسل امروز كردند. پس بر همگان است كه با پاسداشت عملي، اين فرهنگ را زنده نگه دارند تا دستاوردهاي نظام اسلامي از گزند حوادث مصون بماند. تهران امروز روزنامه تهران امروز در سرمقاله امروز خود با عنوان وقت منازعه نيست به قلم پرويز اسماعيلي آورده است: اين روزها مباحث مناقشه برانگيز فراواني از سوي "مردان درجه يك" كشور خطاب به يكديگر صادر ميشود. كاري كه البته از نگاه مردم در شان "مردان درجه يك" نيست. معلوم نيست كليد زدن مناقشههاي بيحاصل براي مردم، به چه انگيزهاي صورت ميگيرد. حال اينكه ويژه بودن و نبودن شرايط كشور يعني چه و چه تاثيري بر جامعه دارد بماند. از سوي ديگر شاهد رفتاري هستيم كه بر مبناي آن عدهاي در قواي سهگانه، تنها قوه خود را در راس امور ميپندارند و با ورود به مباحث مربوط به قواي ديگر، قراردادن آنها در برابر عمل انجام شده و نيز طرح انتظاراتي كه تفكيك واستقلال قوا را مخدوش ميكند سعي در استيلاي تفكر خود بر همه شئون قانوني كشور و توسعه اختياراتشان به مرزهايي فراتر از چارچوب تصريح شده در قانون اساسي دارند. بايد سيستمي براي تربيت يافتگي جهت ورود به قدرت داشته باشيم كه عليالقاعده چون نظام ما مردمسالار است چنين مكانيزمي در گرو وجود احزاب و نهادهاي مدني قدرتمند است گويي برخي نميدانند كه كوتاه آمدن هم جزيي از عقلانيت است. گويي نميدانند كه انعطاف هم بخشي از آيين مديريت است. شعارهاي زيبا و خوبي ميدهند اما عملا به وحدت ملي بيتوجهند. گويي نميدانند كه فراموش كردن اتحاد ملي ودم زدن از انسجام اسلامي پارادوكسي است كه آرمان ملي مطرح شده از سوي رهبر معظم انقلاب براي سال 86 را محقق نميكند. گويي برخي نميدانند كه چه شرايط كشور ويژه باشد و چه نباشد، لااقل وقت منازعه نيست گرچه شرايط ويژه و البته استثنايي است. در بيرون از مرزها تمام ابزارهاي سياسي و اقتصادي در مناسبات بينالمللي به كار گرفته شده تا ايران اسلامي به قدرت الهامبخش و الگوساز جهاني تبديل نشود. بر اين اساس حتما شرايط كشور را بايد شرايطي ويژه و خطير (ونه خطرناك) دانست و رفتار، كردار و سخنان خود را طوري تنظيم كرد كه ايستادگي و پايمردي ملت در سه دهه گذشته فداي منازعات فردي و گروهي نشود. شرايط ويژه است چون ايران در آستانه تاريخسازي است، چون تمام قدرتهاي جهاني براي اينكه ايران به قدرت درجه يك منطقهاي و بازيگر ارشد بينالمللي تبديل نشود به ائتلاف روي آوردهاند، چون در آخرين گامهاي فرآيندهاي پيوستهاي از تلاشهاي دولتها و مجاهدتهاي دانشمندانمان قرار گرفتهايم. شرايط كشور ويژه است چون نتيجه سالها صبر و استقامت براي شكوفا شدن و ثمر دادن فقط به كمي حلم و تدبير ما نياز دارد. اما جان كلام همين است كه اكنون وقت منازعه و فرصت مجادله نيست. آيا فراموش كردهايم كه دست كم در 10 سال گذشته استراتژي لابي صهيونيستي دامن زدن به اختلافات بيحاصل داخلي براي كند كردن مسير توسعه و اقتدار كشور بوده است. آيا جدلهاي هر روزه دوران دوم خرداد بين اين قوه و آن قوه، اين شخص و فلان مسول و جنجالهاي غيرسازنده مطبوعاتي را فراموش كردهايم؟ اگر نه آيا هيچ فكر كردهايم كه چه بسا خودمان هم در اين دام بيفتيم و به جاي اثبات خود توانمنديها و تلاشهاي ارزنده خويش را نيز در اصرار بر سلب ديگران و خائن خواندنشان محو كنيم. آيا جز اين انتظار ميرود كه اگر ديگري حرف بيربطي زد و منازعه آغاز كرد دست كم ما شتابزده از تكليف شرعي و ملي خود (اتحاديه ملي) به بهاي اثبات وجود خود و گروهمان عبور نكنيم؟ از مردان درجه يك، جز اين انتظار نميرود كه هر آينه، به جاي خود مردم را ببينند قبل از هر گفتار ورفتاري از خود اين پرسش رامطرح كند كه اقدامشان چه نفعي براي مردم دارد؟ و اگر نداشت به خاطر مردم از آن درگذرند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 435]
صفحات پیشنهادی
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران - اضافه به علاقمنديها
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسايل روز كشور و جهان پرداختهاند كه گزيده برخي از آنها در زير ميآيد.
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسايل روز كشور و جهان پرداختهاند كه گزيده برخي از آنها در زير ميآيد.
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران - پایگاه جامع ایرانیان
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه گزيده برخي از آنها در زير ميآيد.
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه گزيده برخي از آنها در زير ميآيد.
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران - اضافه به علاقمنديها
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مسائل روز كشور وجهان پرداختهاند كه گزيده برخي ازآنها در ذيل ميآيد.
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مسائل روز كشور وجهان پرداختهاند كه گزيده برخي ازآنها در ذيل ميآيد.
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران - اضافه به علاقمنديها
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه گزيده برخي از آنها در ذيل ميآيد.
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه گزيده برخي از آنها در ذيل ميآيد.
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران - اضافه به علاقمنديها
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه گزيده برخي از آنها در ذيل ميآيد. * جمهوري ...
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه گزيده برخي از آنها در ذيل ميآيد. * جمهوري ...
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران - اضافه به علاقمنديها
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران-گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مسائل روز كشور و جهان پر.
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران-گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مسائل روز كشور و جهان پر.
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران - اضافه به علاقمنديها
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسايل روز كشور و جهان پرداخته اند كه گزيده برخي از آنها در زير ميآيد.
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسايل روز كشور و جهان پرداخته اند كه گزيده برخي از آنها در زير ميآيد.
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران - اضافه به علاقمنديها
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران-گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسايل روز كشور و.
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران-گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسايل روز كشور و.
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران - اضافه به علاقمنديها
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران-گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسايل روز كشور جهان ...
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران-گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسايل روز كشور جهان ...
گزيده سرمقالههاي روزنامه هاي صبح امروز ايران
گزيده سرمقالههاي روزنامه هاي صبح امروز ايران روزنامه هاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسايل روز كشور و جهان پرداختهاند كه گزيده برخي از آنها در زير ميآيد.
گزيده سرمقالههاي روزنامه هاي صبح امروز ايران روزنامه هاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسايل روز كشور و جهان پرداختهاند كه گزيده برخي از آنها در زير ميآيد.
-
گوناگون
پربازدیدترینها