محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1829679250
بخش دوم و پاياني/بررسي ديدگاه شيعيان و اهل سنت درباره شبهاي قدر
واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاري قرآني ايران: بخش دوم و پاياني/بررسي ديدگاه شيعيان و اهل سنت درباره شبهاي قدر
گروه خبرنگاران افتخاري / نجيبه خروشي : شب قدر از ديد شيعه اختصاص به قبل از پيامبر(ص) و بعد از آن تا امروز دارد و از ديد اهل سنت، شبي است اختصاصي براي امت پيامبر(ص) كه تا امروز نيز ادامه دارد و در واقع امتياز مسلمانان بر ساير امتهاست.
دو فرقه و شعبه اصلي آيين اسلام، يعني مذاهب تشيع و تسنن، اگر چه در برخي موارد و موضوعات مرتبط با شبهاي قدر و آيينها و مناسك ويژه، آن اختلاف نظرهايي دارند، اما در اهميت و جايگاه آن ترديد روا نميدارند. قسمت اول از اين مقاله را قبلا مطالعه كرديد، اكنون قسمت دوم و پاياني از خاطرتان ميگذرد.
قسمت قبلي اين مقاله را اينجا بخوانيد
برخي روايات وارده در منابع اهل سنت در اين زمينه را مرور ميكنيم: در «صحيح مسلم» آمده است: «گفته شده شب بيست و سوم، شب قدر است و اين موضوع قول بسياري صحابه و تابعين است.» و در روايتي از ابنعمر منقول است كه «فردي نزد پيامبر عرض كرد كه در خواب ديده است شب قدر، هفت روز مانده به پايان رمضان است و پيامبر فرمود: خوابهاي شما كه بر بيست و سوم توافق دارند صحيحاند و هر كس خواست شبزندهداري قدر را درك كند، اين شب را احيا نگه دارد.» و نيز روايت منقول از «سعيد بن جبير» در «درالمنثور» كه مؤيد همين نظر است.
داستان معروف «عبدالله بن انيس جهني» و «شب جهني» نيز كه به تكرار در روايات و منابع اهل سنت و شيعه نقل شده است، نيز تأكيدي بر شب بيست و سوم ماه رمضان به عنوان شب قدر است. چكيده داستان عبدالله و «شب جهني» چنين است: عبدالله بن انيس از تيره جهنيه كه رمهداري باديهنشين بود، به دليل دوري از مدينه امكان حضور دايم در مدينه را نداشت. روزي خدمت رسول خدا(ص) رسيد و احوال خويش عرضه داشت كه به دليل بعد مسافت امكان حضور دايم در شبهاي رمضان و احيا نگهداشتن را در مدينه ندارد و از پيامبر خواست تا شب قدر را براي او معين كند تا در آن شب در مدينه حضور يابد و به عبادت بپردازد. پيامبر در پاسخ وي فرمود: «شب بيست و سوم ماه رمضان» و از آن پس، شب بيست و سوم به عنوان شب قدر و «شب جهني» معروف شد.
در كنار اين روايات، دستهاي ديگر از روايات و تفاسير اهل سنت، حكايت از «ليلةالقدر» بودن شبهاي بيست و يكم و بيست و هفتم دارند و قول دوم از روايات اين دسته، يعني شب قدر بودن بيست و هفتم، تقريبا پذيرفتهتر از قول اول است؛ اگر چه با قول ليلةالقدر بودن شب بيست و سوم نيز به لحاظ تعدد روايات و تفاسير سندي در برابري است، اما به جهت اقبال خاص، امروزه شايعتر از ديدگاه ديگر مورد اهتمام اهل سنت است و شبي است كه بزرگ شمرده ميشود، البته شب هاي بيست و سوم و بيست و يكم نيز مانند آنچه در بين شيعيان متداول است، در بين اهل سنت محل اهتمام و توجهاند.
روايات متعددي نيز در خصوص ليلةالقدر بودن شب بيست و هفتم وجود دارد كه ميتوان با مراجعه به كتب روايي بعض تفاسير آنها را مشاهده كرد. اجمالا تأكيد و يقيني منقول از «ابي بن كعب» در ضمن روايت منقول از وي در صحيح مسلم از «زر بن حبيش» كه ميگويد «ابي قسم ياد كرده است شب قدر شب بيست و هفتم است، زيرا به روايت پيامبر در بامداد شب قدر خورشيد كمرونق و كمرمق و بدون پرتوهاي چندان طلوع ميكند» را اگر ضميمه كنيم به روايات ديگر مثل روايتي منقول از پيامبر(ص) توسط «عايشه» كه «شب قدر را در شب بيست و هفتم بجوييد» و روايت هاي مشابه ديگر، تقريبا احتمالي كه براي روايات شب بيست و سوم به دست ميآمد، براي اين شب نيز قابل تصور است و البته تأكيد بر اين شب از سوي اهل سنت بدون دليل ديگري و شايد در پيامد عرف رايج بين عالمان و عاميان، ترجيح بلامرجحي است كه يافتن دليل براي آن حوصله بررسي متون فراواني را آن هم بدون اعتماد به رسيدن به نتيجه قطعي ميطلبد. به هرحال بين شب بيست و سوم (كه روايات معروف اهل سنت و شيعه به صورت مشترك بدان اشاره دارند) و شب بيست و هفتم، تأكيد و ترديدي خاص وجود ندارد، الا تفاوت نظري كه بدان اشاره شد.
در مجموع، به نظر ميرسد حاصل جمع روايات و وجه غالب آنها و ديگر تفاسير اهل سنت، نخست بر مسأله جايگاه زماني شب قدر در ماه مبارك رمضان و سپس در قرار داشتن اين شب در دهه سوم اتفاق دارند و وجوه ديگر با وجود تعدد و كثرت سندي و اقبال به آنها، به لحاظ ضعف در برابر اين دسته روايات و تفاسير منقول، معتبر نباشند.
عموميت شب قدر از جمله مباحث ديگري كه در خصوص شب قدر مطرح است، اختصاص و عموميت زماني شب قدر به دورهاي خاص، يا جريان داشتن اين باب واسعه الهي در همه دورههاست. از موضوعاتي كه تقريبا اتفاق نظر در مورد آن به حد اجماع و تواتر رسيده است، عموميت داشتن شب قدر در همه دورهها و زمانهاست؛ اما پارهاي احاديث و روايات منقول در اسناد روايي اهل سنت كه گاه به آنها استدلال ميشود و بي طرفدار نيز نيستند، بر اين اعتقاد استوارند كه شب قدر مخصوص به دوره خاص حيات پيامبر بوده است و ديگر شب قدري وجود ندارد.
به بيان ديگر، اين شب، اختصاص به دورهاي خاص از زمان (دوران حيات پيامبر) داشته و قابل تكرار نيست. دستهاي ديگر از روايات كه در بين روايات شيعه نيز مشابه آن يافت ميشود، برعكس، نه تنها دايره عموميت شب قدر را از دوران پيامبر تا روزگار ما وسعت ميدهد، بلكه آن را به قبل از آن دوره نيز سرايت ميدهد و اين اعتقاد را كه شب قدر از ابتداي خلقت آدم وجود داشته و بابي وسيع از ابواب رحمت الهي بوده مسلم ميپندارد و بر آن ابرام ميورزد.
اكنون روايات مؤيد هر سه نظر را مرور ميكنيم. گفتيم آنچه مسلم است، وجود «شب قدر» به عنوان شبي متفاوت از ساير ليالي سال است؛ شبي كه اهميت آن براي همه مشخص و تأييد شده است. دستهاي از روايات، از جمله روايت منقول در «صحيح بخاري» و «فتح الباري» بر اين موضوع حكايت دارد كه شب قدر از ميان رفته و شب مخصوصي بوده كه در زمان پيامبر وجود داشته است. روايت ديگري نيز در «صحيح بخاري» از قول «عباده بن صامت» نقل شده با اين مضمون كه پيامبر تصميم داشتند ما را از شب قدر به طور دقيق آگاه كنند، اما در راه دو نفر را در حال نزاع ديدند و وقتي به جمع ما وارد شدند، فرمودند به دليل همين (نزاع ها) شب قدر از ميان شما برداشته شد»
البته عدهاي اعتقاد دارند كه اين برداشتن، قطعي نيست و تنها آگاهي از ظرف زماني شب قدر را از بين برده است. اما اين دسته از روايات با پارهاي از روايات و شروح ديگر در مورد اختصاصي بودن شب قدر در تضاد است. روايات دسته دوم نيز در جمع روايات اهل سنت ديده ميشود و حتي بر دسته اول به لحاظ تعداد و اهميت رجحان دارد. از جمله اين روايات، نقل «اباهريرهٔ» است از قول «عبدالله بن مكانس» كه به «اباهريره» گفته بود «گمان ميكنند شب قدر از بين رفته» و وي در پاسخ گفته بود: «دروغ است و در همه ماههاي رمضاني كه در پيش روست، شب قدر قرار دارد»
از «عبدالله بن عمر» نيز روايت است كه درباره شب قدر از پيامبر(ص) سؤال شد كه آيا هميشگي است يا اختصاص به زمان خاصي دارد؟ (و) حضرت فرمود همه ماههاي رمضان داراي شب قدر است» از جمله روايات شيعه نيز در اين خصوص روايات «هشام بن حكم» از امام صادق(ع) است كه آن حضرت فرمودند: «شب قدر در تمام سال ها موجود است» پس در مجموع در مييابيم كه آنچه به طور اجماع مورد پذيرش است، اين است كه شب قدر اختصاص به دورهاي خاص از تاريخ يعني زمان پيامبر نداشته و تاكنون ادامه دارد و تا ابد نيز چنين خواهد بود.
پارهاي ديگر از روايات، بر ممتاز بودن امت محمد(ص) به اين امتياز و فقدان آن براي ساير امتهاي قبل از اسلام اشاره دارند و بر اين عقيده استوارند كه شب قدر امتيازي اختصاصي براي مسلمين است و در امتهاي گذشته سابقه نداشته است. به خصوص، در ميان روايات اهل سنت، اين نظر طرفداران بسيار دارد كه شب قدر وجهي اختصاصي براي امت اسلامي است در تعليل اين استناد نيز گفته مي شود چون پيامبر اعمال امتهاي پيشين را نگريست، دريافت اعمال صالح آنان به دليل عمر طولانيشان بسيار بيشتر از امت خودش است و به همين دليل از خداوند خواست شب قدر را به مسلمانان اختصاص دهد تا اين كاستي جبران شود و آنها با داشتن اعمال نيك بيش از پيشينيان، ممتاز شوند.
نيز روايات ديگري از اين دست، كه اشاره به ممتاز بودن امت پيامبر به واسطه جعل شب قدر براي آنان دارند (همان). در كنار اين دسته روايات پرطرفدار، پارهاي روايات ديگر، اين موضوع را تاييد نميكنند و اين اختصاص و امتياز را به قبل نيز سرايت ميدهند. اگر چه تعداد اين دسته روايات بين اهل سنت كمتر است، اما در منابع شيعه روايات زيادي يافت ميشود كه ضمن آنها، شب قدر براي قبل از امت پيامبر نيز دانسته شده است.
از اين دسته روايات، از جمله ميتوان به روايت «درالمنثور» منقول از ابوذر اشاره كنيم كه از پيامبر پرسيد: «آيا شب قدري كه در امتهاي پيشين بوده و براي امت تو هم هست تا ابد ادامه خواهد داشت» و پيامبر نيز فرمودند: «آري» (و مخالفتي با بيان ابوذر نكردند)
از روايات شيعه نيز روايت منقول از حضرت امام جواد را مي توان ذكر كرد كه در ضمن حديثي مفصل فرمودند: »به خدا سوگند... امري كه بر تمام انبياء تا حضرت محمد در شب قدر نازل ميشد، وصيت كردن بود و قرار دادن شخص به عنوان وصي» در جمع روايات سه گانه فوق، بايد گفت شب قدر با توجه به روايات و مستندات، از ديد شيعه اختصاص به قبل از پيامبر و بعد از آن تا امروز دارد و شايد فضيلتهاي آن در امت پيامبر ازدياد پيدا كرده و از ديد اهل سنت، شبي است اختصاصي براي امت پيامبر كه تا امروز نيز ادامه دارد و قبل از پيامبر نبوده و در واقع امتياز مسلمانان بر ساير امت هاست؛ اگر چه رواياتي اندك شمار نيز در منابع اهل سنت وجود دارد كه شب قدر را فقط مربوط به زمان پيامبر ميداند.
مسأله نزول قرآن در شب قدر به استناد سه آيه از قرآن كريم، شارحان و مفسران شيعه و سني معتقدند قرآن كريم در شب قدر نازل شده است: نخست، آيه اول سوره «قدر» (انا انزلناه في ليلةالقدر و دوم، آيه سوم سوره «دخان» (انا انزلناه في ليلة مباركه) و سوم، آيه ۱۸۵ سوره «بقره» (شهر رمضان الذي انزل فيه القرآن). اگر تواتر عالمان و مفسران در خصوص تأييد مرجع ضمير بودن قرآن در دو آيه اول هم نبود، بي ترديد آيه سوم اشاره به نزول قرآن در شب قدر در ماه رمضان داشت. اما جمع اين سه آيه، ترديدي باقي نميگذارد كه نزول قرآن در شب قدر بوده است و يكباره صورت گرفته است. اما اختلاف نظر ناشي از موضوع، از آنجاست كه عالمان و مفسراني از اهل سنت، معتقدند ظرف مكاني نزول قرآن، «بيت المعمور» بوده در آسمانها و قلب مبارك پيامبر نبوده و در ضمن شروع نزول قرآن نيز در اين شب بوده است. مفسران زيادي چون «رشيدرضا» در «المنار»، «سيدقطب» در «في ظلال القرآن»، «جواهري طنطاوي» در«جواهر القرآن» و «المراغي» در تفسير خود، اعتقاد به آغاز نزول قرآن در شب قدر دارند.
نظر اول تأييد شده توسط اين دسته شارحان در مورد آغاز نزول در شب قدر، سخن درستي نيست؛ چون در مورد مسئله آغاز نزول در صبحگاه بيست و هفتم رجب و غار حرا اتفاق نظر كلي وجود دارد و غير از آن مورد پذيرش نميتواند باشد؛ الا اينكه آغاز بعثت را غار حرا بدانيم و بيست و هفتم رجب و آغاز نزول قرآن را شب قدر در ماه رمضان، كه فرض درستي نيست. در خصوص نزول قرآن بر قلب پيامبر يا نزول بر «بيتالمعمور» كه دومي قول مورد اتفاق اهل سنت است، نيز بايد گفت كه رواياتي از منابع اهل سنت كه در اين خصوص تاييد و تاكيد دارند، نميتوانند نافي روايات انزال قرآن بر سينه مبارك پيامبر باشند؛ چرا كه جايگاه، مرتبه و مكانت حضرت پيامبر از همه آسمان ها و عوالم فراتر است و بيت المعمور در رتبه بالاتري از مكانت ايشان قرار ندارد كه امتيازي دانسته شود.
علاوه بر اين نزول دفعي و نزول تدريجي دو مقوله جداست. در نزول دفعي، نياز به نزول آيه آيه و قرائت و مرور آن نيست و روح و كليت قرآن نازل ميشود در نزول تدريجي به مناسبتها و اسباب نزول مختلف آيات تناسب آن نازل، قرائت، حفظ و به ياد سپرده ميشود و شيوع مييابد. اضافه ميكنيم كه آنچه ذات معصوم و حضرت كردگار در مييابد نيز چيزي جز آن است كه ما درمييابيم و بنابراين آنچه در ارتباط با بندگان مطرح است، نزول تدريجي است كه در آن شبههاي نيست و در واقع نحوه، مكان و زمان نزول دفعي قرآن، تغييري در نزول تدريجي ايجاد نميكند.
اما روايات مربوطه. روايت «ابن عباس» كه در جمع اين موضوع مستند اهل سنت قرار گرفته، چنين است: پس از نزول قرآن در شب قدر، فرشته وحي نزول تدريجي قرآن را از غار حرا آغاز كرد و به مرور زمان و در پاسخ به نيازمنديها و سؤالات بندگان بر محمد فرود آورد. اين روايت با روايت ديگري از مقاتل تكميل ميشود كه ميگويد: خداوند متعال قرآن را در شب قدر از لوح محفوظ بر فرشتگان امين وحي نازل فرمود و همه ساله خداي سبحان به اندازه يك سال تا سال آينده وحي را نازل ميفرمايد و جبرئيل آن را اندك اندك بر پيامبر فرود ميآورد.
روايات متعدد ديگر نيز در اين خصوص ذكر شده است كه جمع آنها، در نهايت ما را به اين نتيجه ميرساند كه در مورد نزول كلي قرآن در شب قدر اختلاف نظر وجود ندارد و ظرف زماني آن در همين شب مبارك است؛ اگر چه در مورد جايگاه نزول نيز، حتي اگر به قول اهل سنت معتقد باشيم و نزول بر بيت المعمور را بپذيريم، باز با روايات و معتقدات شيعه در اين خصوص و در تاييد نزول بر سينه مبارك پيامبر در تنافي نخواهد بود.*
*منابع: سيوطي، جلالالدين، الدر المنثور، كتابخانه بزرگ آيتالله مرعشي نجفي، قم. رازي؛ امام فخر، تفسيرالكبير، دفتر تبليغات اسلامي، قم؛ القاسمي، محمد جمالالدين: تفسير القاسمي، بيروت؛ المراغي، مصطفي: تفسير المراغي، داراحياءالتراث العربي، بيروت؛ ابنالمفتاح، عبدالله، شرحالازهار، الحجاز، قاهره؛ طبرسي، امينالاسلام: مجمع البيان، اسلاميه، تهران.
شنبه 6 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاري قرآني ايران]
[مشاهده در: www.iqna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 94]
-
گوناگون
پربازدیدترینها