واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: توكل به خدا به معناي اعتماد به اوست خبرگزاري فارس: معناي توكل اين است كه تأثير امور را به خداي متعال ارجاع دهيم، تنها او را مؤثر بدانيم و به او اعتماد و اطمينان كنيم. حسين محمدي فام در يادداشت اختصاصي خود كه در اختيار خبرگزاري فارس قرار داده است در شرح دعاي روز دهم ماه مبارك رمضان مينويسد: يكي از آموزشهاي قرآن به بندگان مؤمن خداوند، «توكل» است. قرآن كريم ميفرمايد: مؤمنين بايد در امور گوناگون به خدا توكل كنند. اما دعاي امروز: «اَللّهُمَّ اجْعَلني فيهِ مِنَ المُتَوَكِلينَ عَلَيْكَ وَاجْعَلني فيهِ مِنَالْفائِزينَ لَدَيْكَ وَاجْعَلني فيه مِنَ المُقَرَّبينَ اِليْكَ بِاِحْسانِكَ يا غايَةَالطّالِبينَ: خدايا قرار بده مرا در اين روز از متوكلان به درگاهت و مقرر كن در آن از كامروايان حضرتت و مقرر فرما در آن از مقربان درگاهت، به احسانت اي نهايت همت جويندگان!» *معناي توكل به خداوند متعال در سوره مباركه آل عمران چنين ميخوانيم: «وَ عَلَي اللهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمؤمِنونَ: و مؤمنان بايد تنها بر خدا توكل كنند». [سوره مباركه آلعمران، آيه 122] در آيه ديگر، ثمره اين توكل را بدين صورت بيان ميفرمايد: «وَ مَنْ يَتَوَكَّلَ عَلَي اللهِ فَهُوَ حَسْبَهُ: هركس بر خدا توكل و اعتماد كند، او براي وي بس است». [سوره مباركه طلاق، آيه 3] در معناي توكل، مرحوم آيتالله علامه طباطبايي چنين گفته است: «معناي توكل اين است كه تأثير امور را به خداي تعالي ارجاع دهي و تنها او را مؤثر بداني». [الميزان، ج 19، ص 128] او در جاي ديگري مينويسد: «توكل آن است كه بنده خدا، پروردگار خود را وكيل خود ميگيرد؛ تا هر تصرفي را خواست در امور او بكند». [الميزان، ج 17، ص 507] و باز در جاي ديگر در معناي توكل ميگويد: «توكل بر خدا به معناي اعتماد بر او و اطمينان به او در امري از امور است». [الميزان، ج 11، ص 296] انسان با ايمان بايد در امور گوناگون به خداوند توكل و اعتماد كند و در حقيقت او را وكيل خود قرار دهد و معتقد باشد كه خداوند خير او را ميخواهد . پس من كار را به او واگذار ميكنم كه وكيل من است تا هرطور خودش صلاح ميداند، عمل كند و من به هر چه او كند، راضي و خرسندم. اما از اين نكته مهم نبايد غافل شد كه توكل هنگامي معنا پيدا ميكند كه ما وظيفه و عمل صحيح خويش را انجام داده باشيم و پس از آن توكل كنيم؛ نه اينكه مانند آن مرد در زمان رسول خدا (ص) باشد كه ميخواست با توكل به خدا شترش را نبندد و آن را رها سازد؛ اما پيامبر اكرم (ص) به او فرمود: «ابتدا شترت را ببند و سپس توكل كن». [شرح نهجالبلاغه ابن ابيالحديد، ج 11، ص 201]. يعني انسان بايد كارهايش را طبق قواعد علمي و عادي به طور درست انجام دهد و در كنار آن نيز به خدا توكل كند؛ نه اينكه بنشيند و توكل كند. *راه رسيدن به رستگاري اطاعت از خدا و رسول است «فوز» را به «نجات»، «رستگاري»، و «رسيدن به خير با سلامت» معنا كردهاند. [قاموس قرآن، ج 5، ص 211] پس «فائز» به انسانِ نجات يافته يا رستگار گفته ميشود. در قرآن راه رسيدن به فوز و رستگاري براي ما نشان داده شده است: «وَ مَنْ يُطِعِ اللهَ وَ رَسُولَهُ فَقَدْ فازَ فَوْزَاً عَظيِماً: هركس خدا و پيامبرش را فرمان بَرَد، قطعا به رستگاري بزرگي نايل آمده است». [سوره مباركه احزاب، آيه 71] پس راه رسيدن به رستگاري خدايي، اطاعت از دستورات خداوند و رسول گرامي اسلام (ص) است كه البته اطاعت از ائمه هدي (ع) نيز همين حكم را دارد؛ زيرا در زيارت جامعه كبيره ميگوييم: «مَنْ اَطاعَكُمْ فَقَدْ اَطاعَ اللهَ: هركه از شما اطاعت كند، همانا از خدا اطاعت كرده است». [مفاتيح الجنان، زيارت جامعه كبيره]. در مكتب اسلام هيچ كس چون اميرالمؤمنين علي (ع) نتوانسته دستورات خدا و رسول خدا (ص) را فرمان برد و اطاعت كند؛ پس هيچ كس به مانند ايشان به فوز و نجات نرسيده است؛ بنابراين هنگامي كه در سحر 19 ماه مبارك رمضان شمشير قاتل بر فرق مباركش ميخورد، فرياد ميزند: «فُزْتُ وَ رَبَّ الكعبه» قسم به خداي كعبه رستگار شدم. [ميزان الحكمه، ج 6، ص 63]. در روايات نقل شده از امامان شيعه (ع) نيز راههاي رسيدن به اين فوز و رستگاري و نجات بيان شده است؛ امام علي (ع) در اين باره ميفرمايد: «از علم فرمان بر و جهل را نافرماني كن؛ تا رستگار شوي». [غررالحكم، حديث 2309] حضرت در حديث ديگري فرمود: «هركه امروزش را درست كرد و كوتاهيهاي ديروزش را جبران نمود، رستگار است». [غررالحكم، حديث 6540] امام صادق (ع) نيز ميفرمايد: «به خدا سوگند كه نيكان رستگارانند. آيا ميدانيد آنها چه كساني هستند؟ كساني كه آزارشان به مورچهاي هم نميرسد». [ميزان الحكمه، ج 1، ص 124] *انجام واجبات، مايه تقرب به خدا مقام «قرب» از مقامات بالاي عرفاني است كه هركس را توان رسيدن به آن نيست، اما در قالب ادعيهاي كه براي ما از جانب اهل بيت (ع) رسيده است، اين مضمون به چشم ميخورد. در دعاي كميل ميخوانيم: «خدايا! من به وسيله ذكر تو به تو نزديكي ميجويم». [مفاتيحالجنان، دعاي كميل] و يا در دعايي از اميرالمؤمنين علي (ع) وارد است كه: «پروردگارا! من به جود و كرم تو به تو نزديكي ميجويم». [الكافي، ج 2، ص 545] در زيارتنامه برخي از ائمه (ع) هم ميگوييم: «من به واسطه ولايت شما به خداوند تقرب ميجويم». [المقنعه، ص 477] در ضمن علماي فقه فرمودهاند: بايد هر عمل عبادي را به نيت تقرب يا «قُرْبَةً الي الله »بهجاي آورد تا مورد قبول حضرت حق واقع شود. پس اين مقام قرب همان است كه ما اعمالمان را براي رسيدن به آن انجام ميدهيم و در تمام ادعيه از خداوند ميخواهيم كه ما را به اين جايگاه برساند؛ بر اين اساس بايد تلاش كنيم با عبادتهاي گوناگون، خود را به خدا نزديك كنيم. در روايات وسائل تقرب به خدا بيان شده است. خداوند متعال فرموده است: «هيچ بندهاي با چيزي محبوبتر از واجبات به من نزديك نشده است». [المحاسن، ج 1، ص 454] امام علي (ع) ميفرمايد: «بهترين وسيلهاي كه متوسلان با آن به خدا تقرب ميجويند، حج و عمره خانه خداست». [ميزان الحكمه، حديث 6903] اميرالمؤمنين علي (ع) در جاي ديگري فرموده است: «نزديكي بنده به خداوند با خالص كردن نيتش حاصل ميشود». [ميزان الحكمه، حديث 16805] امام باقر(ع) نيز در اين باره فرموده است: «از نجواهاي خداوند متعال با موسي (ع) در كوه طور اين بود كه اي موسي! به قوم خود برسان كه تقربجويان به من با چيزي مانند گريستن از ترس من، به من نزديك نشدهاند». [ثواب الاعمال، ص 205] انتهاي پيام/ح
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 5981]