واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: فردا كسي مويههاي فاطمه (س) را نخواهد شنيد خبرگزاري فارس: فردا تمام رنجها و غمهاي فاطمه (س) تمام ميشود تا هيچ يك از اهل مدينه از مويههاي دختر پيامبر (ع) به علي (ع) شكايت نياورد. فردا عرش سياه ميپوشد و زمين، سراسر غم و اندوه خواهد بود. به گزارش گروه آئين و انديشه فارس، فردا مصادف با سوم ماه جماديالثاني، به روايتي سالروز شهادت بانوي بزرگ اسلام، حضرت صديقه طاهره (س) است و شيعيان و پيروان آن حضرت با ترتيب دادن مجالس عزاداري، سينهزني و سخنراني و به راه انداختن دستههاي سوگواري در شهرها و روستاها در غم شهادت اين بانوي فداكار اشك ماتم ميريزند. در تهران، هيئتهاي عزادار نه تنها در مساجد و حسينيههايي مانند مسجد امام حسين (ع)، مسجد لالهزار، حسينيه بنيفاطمه، حسينيه فاطميون، مسجد و حسينيه همدانيها، بيتالرقيه، امامزاده حضرت علي اكبر (ع)، مسجد حاج سيدعزيزالله بازار تهران، مسجد مرحوم خندقآبادي، مسجد صاحبالزمانيها، مهديه تهران و ... شكل ميگيرد كه سوگواران زهراي اطهر (س) در منازل شخصي خود نيز با برپا كردن مجلس عزاداري به نوحهخواني و عرض ارادت به ساحت قدسي آن حضرت اهتمام دارند. مروري بر زندگي حضرت فاطمه (س) تولد و نامها حضرت زهرا (س) در 20 جماديالثاني سال پنجم بعثت، آن هنگام كه پيامبر مكرم اسلام 45 سال داشت، پا به عرصه وجود گذاشت. هرگاه رسول اسلام شوق نسيم بهشت بر دلش ميافتاد، او را ميبوييد و نسيم خوشبوي فردوس و عطر درخت طوبي ـ همان درختي كه در بهشت، منسوب به حضرت زهرا (س) است ـ را در او مييافت. نامها و القاب بسياري را بر بانوي دو عالم نسبت ميدهند كه امام صادق (ع) فاطمه، صديقه، مباركه، زكيه، راضيه، مرضيه، محدثه و زهرا را از اسامي آن حضرت ميداند كه اين نامها نزد پروردگار است. فاطمه را فاطمه نام نهادهاند، چون او و شيعيانش از آتش دوزخ در امان هستند. او را بدين نام خواندهاند چون عالمهاي است كه نياز به معلم ندارد، خويش را از پليدي بازگرفته و آفريدهها همگي از شناخت و معرفت حقيقي او دور هستند. روايت كردهاند كه نام فاطمه از فاطر ـ يكي از نامهاي خدا ـ گرفته شده است و او را به دليل پاكيزگي از هرگونه ناپاكي و آلودگي طاهره نام نهادهاند. شيخ صدوق از امام رضا (ع) حديثي نقل ميكند كه فرمود: فاطمه آنگونه بود كه چون هلال ماه رمضان برميآمد، نورش بر ماه چيرگي مييافت و آن را پنهان ميساخت و هرگاه فاطمه نهان ميشد، نور ماه رخ مينمود. همچنين امام صادق (ع) ميفرمايد: او را زهرا ناميدهآند، از آن رو كه در بهشت، گنبدي از ياقوت سرخ دارد كه طولش به بلندترين نقطه آسمان ميرسد، پيمودنش يك سال به درازا ميانجامد و به نيروي پروردگار توانا نه از بالا به جايي متصل است و نه از پايين به ستوني تكيه كرده است. صد هزار در دارد و بر آستانه هر در، هزار فرشته قرار دارد كه بهشتيان آنان را چون اختراني فروزان در كرانههاي آسمان ميبينند. آنها به يكديگر ميگويند: اين فروزندگي از گنبد فاطمه (س) است. حصان (پناه)، حرّه (آزاده)، عذرا (دوشيزه)، حورا (بانوي زيباي بهشتي)، مريم كبري (بزرگترين دوشيزه)، سيده (سرور، بانو) و بتول (پارسا) از نامهاي ديگر حضرت است. ازدواج پيامبر گرامي اسلام، حضرت فاطمه (س) را در نخستين روز ذيحجه به عقد مولا اميرمومنان درآورد. البته بعضي روايات، اين تاريخ را ششم ذيحجه نقل كردهاند. ازدواج آن حضرت با علي (ع) با دشمنيها و آزارهايي همراه بوده است. زنان قريش، فاطمه (س) را به خاطر اين ازدواج ملامت ميكردند و به دختر پيامبر ميگفتند: رسول خدا تو را به همسري مردي فقير و نادار درآورده است. در حالي كه پيامبر (ص) در پاسخ به اين نجواي پليد زنان قريش ميفرمايد: دخترم! نه پدرت فقير است و نه همسرت. گنجينههاي طلا و نقره زمين را به من عرضه داشتند، اما من آنچه را نزد پروردگارم بود، برگزيدم. والله اگر من تو را به همسري كسي درآوردم كه در اسلام خود از همه پيشي جسته و داناترين و شكيباترين مردم است، در خيرخواهي براي تو كوتاهي نكردهام. خداي متعال بر زمين نگريست و از زمينيان، تنها دو مرد را برگزيد؛ يكي را پدر تو و ديگري را همسرت قرار داد. فضائل فاطمه (س) * امام حسن مجتبي (ع) ميفرمايد: يك شب مادرم را ديدم كه در محراب خود ايستاده است. با او همراه شدم. مادرم پيوسته در ركوع و سجود بود تا اينكه روشنايي صبح پديدار شد. شنيدم مردان و زنان مومن را دعا ميكند. يك يك آنها را نام ميبرد و بسيار برايشان دعا ميكرد، اما براي خودش هيچ نميخواست. به او گفتم چرا همانطور كه براي ديگران دعا ميكني، براي خويش دعا نميكني؟ فرمود: فرزندم! اول همسايه، بعد خانه. * روايت است كه در امت رسول خدا هيچكس مانند فاطمه (س) بندگي خدا نكرد. آنقدر بر عبادت ميايستاد كه پاهاي مباركش ورم ميكرد. پيامبر (ص) از او پرسيد: بهترين چيز براي زن چيست؟ حضرت گفت: آنكه نه او نامحرم را بنگرد و نه نامحرم او را. پيامبر اسلام (ص) دخترش را را در آغوش خود فشرد و گفت: فرزنداني كه يكي برتر از ديگري است. * امام صادق (ع) به نقل از امام محمدباقر (ع) ـ پدر گرامياش ـ فرمود: علي (ع) و فاطمه (س) نزد رسول خدا رفتند تا كارهاي خانه را بين آن دو تقسيم كند. پيامبر (ص) كارهاي خانه را به دخترش واگذار كرد و كارهاي بيرون منزل را به علي (ع) سپرد. آنگاه حضرت صديقه طاهره (س) گفت: فقط خدا ميداند كه وقتي رسول خدا با كارهاي خانه مرا از هماوردي و رويارويي با مردان بينياز داشت، چقدر شاد و خرسند شدم. * آوردهاند كه شخصي از قافله جاماند و در بيابان سرگردان شد. در راه زني را ديد كه همراه با فرزندانش به راه او ميرفت. از آن زن سئوال كرد كه كيست و راه به كجا ميبرد. ديد هرچه ميپرسد، زن با آيههاي شريف قرآن پاسخ ميدهد. تعجب كرد. حتي از او پرسيد كه آيا از آدميان است يا پريان كه زن دوباره با آيهاي ديگر پاسخ داد. مرد از همراهان آن زن پرسيد كه مادر شما كيست و چرا اينگونه جواب ميدهد. پاسخ دادند: او فضه، كنيز حضرت زهرا (س) كه از 20 سال پيش تاكنون، جز با زبان قرآن سخن نگفته است. ستم به بانوي آسماني به روايت پيامبر شيخ صدوق در خبري طولاني از ابن عباس كه در آن، پيامبر (ص) از ستم بر اهل بيت سخن گفته است، مينويسد: دخترم فاطمه، سرور بانوان هر دو جهان است، از نخستين آنها تا واپسينشان. او پاره تن من است. نور چشم و ميوه دل من است. روح من است كه در وجودم ريشه دارد. او حوريهاي است در سيماي انسان. بانويي است كه هرگاه در محراب به پيشگاه پروردگارش ميايستد، نورش همچون ستارهاي كه بر زمينيان ميدرخشد، بر فرشتگان آسمان پرتو ميافشاند. خداوند بر فرشتههاي خود ميفرمايد: فاطمه را ببينيد كه چگونه در پيشگاه من ايستاده است و رگهايش از ترس ميلرزد و با تمام دل خود به بندگي من رو كرده است. شما را گواه ميگيرم كه شيعيانش را از آتش ايمن خواهم داشت. پيامبر در ادامه ميگويد: وقتي كه فاطمه (س) را مينگرم، به ياد ميآورم كه پس از من چه بر او روا ميدارند. گويي در كنار اويم و ميبينم كه خواري در خانهاش قدم ميگذارد، حرمتش را ميدرند، حقش را غصب ميكنند، او را از ارث بازميدارند، پهلويش را ميشكنند، فرزندش را سقط ميكنند و او ناله ميزند و مرا ميخواند. پاسخش را نميدهند. كمك ميجويد و يارياش نميكنند. بعد از من پيوسته غم ميخورد و اندوهناك ميگريد؛ گاهي از غم قطع شدن وحي از خانهاش و گاهي از داغ جدايي پدرش. پيامبر ميگويد: وقتي شب فراميرسد، چون صداي مرا كه پيش از اين، شب را به قرآن زنده ميداشتم، نميشنود، وحشت ميكند. به خود مينگرد كه در روزگار پدرش عزيز بود و اينك او را خوار داشتهاند. در اين هنگام، خداي تعالي با فرشتگان خود همدم او ميشود و همانگونه كه به مريم، دختر عمران خطاب كرد، او را ميخواند كه: اي فاطمه! خداوند تو را برگزيد و پاك ساخت و تو را به زنان جهان برتري داد. اي فاطمه! فرمانبر پروردگار خود باش و سجده كن و با ركوعكنندگان ركوع كن. بعد از اين، رنجوري فاطمه آغاز ميشود. بيمار ميشود و خداي تعالي، مريم را نزدش ميفرستد تا او را پرستاري كند و مونس تنهايياش شود. در اين هنگام، دخترم فاطمه ميگويد: پروردگارا! من از اين زندگي به تنگ آمدهام و دلم از مردم دنيا گرفته است. خدايا! مرا به پدرم برسان. خدا نيز او را به من ميرساند و فاطمه، نخستين فرد از اهل بيت من است كه به من ميپيوندد. آن وقت، فاطمه، رنجور، اندوهگين و غمناك در حالي كه حقش را غصب كرده و او را كشتهاند، نزد من ميآيد. من در آن هنگام ميگويم: پروردگارا! كسي را كه به او ستم ورزيده، لعنت كن. خدايا! آن كه حقش را غصب كرده، جزا ده و هركس كه او را خوار داشته، ذليل كن. آن را كه دو پهلوي او را تا به حد سقط جنين ضربه زده، در آتش خود جاودانهدار. سپس ملائكه آمين ميگويند. رنجهاي زهراي اطهر (س) پس از رحلت اندوهبار رسول گرامي اسلام، فضاي سياسي عجيبي در مدينه حاكم شد و تلاش براي به چنگ آوردن حكومت و ناديده گرفتن سفارشهاي پيامبر به تشكيل سقيفه منجر شد. پس از آن هم اصرار بر بيعت امير مومنان با خليفه تعيين شده از سوي سقيفه، هجوم به بيت روحاني فاطمه (س) را در پي داشت و حوادث و اتفاقات آن روزگار، تنها پس از چند روز از رحلت رسول مكرم اسلام موجب اهانت به دختر آن حضرت شد. تاريخ، آشكارا گوياي ظلمي است كه پس از پيامبر بر صديقه طاهره رفت. ابتدا "فدك "، سرزميني وسيع از عربستان كه از سوي پدر به او بخشيده شده بود، غصب شد و سپس، بيعت اجباري با علي (ع) حوادثي را رقم زد كه تاريخ در آن باره بسيار شفاف نوشته است. عدهاي به خانه علي (ع) حمله كرده و قصد گرفتن بيعت داشتند. زهرا (س) از هجوم مهاجمان به خانه و دستگيري همسرش جلوگيري كرد، اما آنان هيزم آوردند و قصد آتش زدن خانه را داشتند. در اين حادثه، حضرت صديقه كبري مورد هجوم و اهانت قرار گرفت و پهلوي مبارك آن حضرت شكست، گونهاش نيلي شد و فرزندي را كه در شكم داشت از دست داد. فاطمه زهرا (س) پس از 95 (و به روايتي 75 روز) از درد پهلو و غمها و رنجهاي فراغ پدر به پيامبر مهر و رحمت پيوست و تاريخ بر همان مسيري پيموده شد كه رسول گرامي خدا گفته بود. هرچند طومار زندگي فاطمه (س) پيچيده شد، اما پس از قرنها، امروز پرچمهاي عزا بر سر در خانه شيعيان افراشته است و روي آنها نوشتهاند: فاطمه! بيرق ما، چادر خاكي توست؛ همان چادري كه در كشاكش نبرد كوچه با نامردان خاكي شد. فاطمه زهرا (س) بنا به سفارش خودش شب غسل داده شد و شبانه در جنهالبقيع، بهشت روي زمين به خاك سپرده شد تا مزار مخفياش در دل شيعيان باشد. البته از محل دقيق قبر آن حضرت فقط وجود مقدس امام زمان (عج) آگاهي دارد و اينكه قبرستان بقيع محل دفن حضرت باشد، يكي از چند احتمال است. در احاديث شيعه، محل دفن حضرت را خانه خود حضرت معرفي كردهاند و به خاطر وجود همين روايات، علماي برجسته شيعه مثل شيخ صدوق، شيخ مفيد، شيخ طوسي، ابن طاووس و علامه مجلسي محل دفن حضرت را خانه ايشان كه بعداً در مسجد قرار گرفت، ميدانند. انتهاي پيام/ح
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 399]