واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: ضياء موحد: شعر معني ندارد، وجود دارد خبرگزاري فارس: ضياء موحد گفت: وقتي شعر تبديل به يك شيء هنري شد از هر طرف كه به آنگاه كني چيز تازهاي ميبيني و ديگر نميشود آن را معني كرد اين است كه به قول «مك ليش» شعر معني ندارد، شعر وجود دارد. به گزارش خبرنگار فارس، ضياء موحد در سومين مجموعه درس گفتارها درباره سعدي كه عصر روز گذشته در محل شهر كتاب مركزي برگزار شد، به سخنراني پيرامون موضوع «سعدي: از صدق تا معنا» پرداخت. موحد در ابتداي اين نشست با ذكر خاطرهاي از محمد ابراهيم باستاني پاريزي عنوان كرد: ايشان چند سال قبل در جشني كه براي سعدي در شيراز گرفته بودند، گفتند: اگر بن لادن ديگري پيدا ميشد و برج دوقلوي سعدي- حافظ را نابود ميكرد، خواجوي ما هم يك چيزي ميشد! به نظر من هم، سعدي و حافظ واقعا يك برج دوقلو هستند. وي ادامه داد: چندين سال قبل زندهياد زرياب خويي بعد از خواندن مقالهاي از من گفته بود حرف نويسنده اين است كه ميخواهد ثابت كند سعدي بهتر از حافظ است من وقتي اين را شنيدم واقعا از ايشان گلايهمند شدم چون اساساً چنين طرز فكر و مقايسهاي را صحيح نميدانم. وي با اشاره به كتاب پژوهشي «سعدي» اظهار كرد: بحث من در آن كتاب اين بود كه بگويم اهميت شعر در چگونگي بيان است نه مضمون چون اساساً شعر با بيان هنرمندانه است كه شعر ميشود و هنوز هم ديدگاهم در اين زمينه عوض نشده و همان را ميگويم. وي با تأكيد بر اينكه منظور از شعر نوع عالي و مرغوب آن است، تصريح كرد: فرنگيها شعر را به دو دسته خوب و عالي تنظيم ميكنند و ميگويند شعر عالي آن است كه هم مضمون خوبي داشته باشد و هم شيوه بيانش خوب باشد، به هر حال اين هم يك جور تقسيمبندي است كه تا حدودي قابل قبول و پذيرفتني هم هست. موحد در ادامه با طرح اين پرسش كه آيا اطلاق صفت صدق و كذب بر شعر درست است يا نه توضيح داد: اين بحث دامنهدار و گستردهاي است كه تا امروز فراوان راجع به آن صحبت شده است خود من هم در يكي از مقالات كتاب «شعر و شناخت» به اين مقوله پرداختهام اما هنوز هم جاي بحث دارد. وي در ادامه با قرائت دو بيت از دو غزل معروف سعدي، يادآور شد: آيا اين غزل سعدي كه مي گويد به جهان خرم از آنم كه جهان خرم از اوست/ عاشقم بر همه عالم كه همه عالم از اوست و يا غزل معروف ديگرش با مطلع چه خوش است بوي عشق از نفس نيازمندان/ دل از انتظار خونين دهن از اميد خندان، شعرهاي صادقي هستند؟ وي افزود: تعيين صدق يا كذب اين شعرها كه در يكي صحبت از نوعي برداشت كلي عارفانه از هستي است و در ديگري از نوعي تجربه شخصي عاشقانه سخن به ميان آمده، امكانپذير و يا صحيح است؟ موحد در ادامه با اشاره به ديدگاههاي متنوعي كه در زمينه صدق و كذب در شعر وجود دارد، متذكر شد: گروهي از منتقدان معتقدند شعر معرفتزا است و براي آن ارزش معرفتشناختي قائلند اما در مقابل اين گروه منتقدان ديگري هم هستند كه معرفت بخشي را تنها در حوزه فلسفه ميدانند و اعتبار معرفتي براي شعر قائل نيستند. وي با اشاره به ديدگاه ويتگنشتاين در اين زمينه گفت: او در دو جا راجع به اين مسئله حرف زده است يك جا ميگويد فراموش نكنيد كه شعر حتي اگر در زبان خبررساني هم نوشته شده باشد در بازه زباني خبررساني به كار نرفته است. وي ادامه داد: او در جاي ديگري ميگويد: از فهميدن جمله حرف ميزنيم هم بدين معنا كه به جاي آن ميتوان جمله ديگري نهاد و هم بدين معنا كه به جاي آن نميتوان جمله ديگري نهاد، همان طور كه به جاي يك تم در موسيقي نميتوان تم ديگري قرار داد. وي افزود: ويتگنشتاين در ادامه توضيح داده است كه در حالت اول، معني جمله، خبري مشترك در جملههاي مختلف است و در حالت ديگر معني چيزي است كه تنها با همان كلمهها و در همان ترتيب بيان ميشود و بعد در داخل پرانتز نوشته است «شعر». نويسنده كتاب «البته واضح و مبرهن است كه...» عنوان كرد: شعر به درجه عالي كه برسد هيچ چيز ديگري به جاي آن نميتوان گذاشت؛ در واقع شاعر هنگامي كه به حد شعر ميرسد از زبان، يك شي هنري ميآفريند همان طوري كه يك مجسمهساز از مرمر اثر هنري خلق ميكند. وي افزود: وقتي شعر تبديل به يك شيء هنري شد از هر طرف كه به آنگاه كني چيز تازهاي ميبيني و ديگر نميشود آن را معني كرد اين است كه به قول «مك ليش» شعر معني ندارد، شعر وجود دارد. اين استاد فلسفه و منطق در ادامه با انتقاد از وجود نوعي آسيب فرهنگي كه آن را «بدعت نقل به معنا» توصيف كرد، يادآور شد: متأسفانه بسياري هستند كه به گمان خودشان شعر را معني ميكنند و حتي ديدهام كه شعر: چه خوش است بوي عشق از نفس نيازمندان/ دل از انتظار خونين دهن از اميد خندان را اين طور معني كردهاند كه عطر عشق كه از نفس و سخن عاشقان نيازمند به جمال يار به مشام ميرسد چه خوش بوست! وي در ادامه تصريح كرد: اگر بنا باشد بگوييم شعر يعني همان معنايش نتيجه همين چيز مبتذلي ميشود كه ميبينيم و در اين صورت بايد گفت كه چقدر حوزه معاني نه تنها در شعر شاعران فارسي زبان كه در شعر شاعران تمام دنيا، تنگ است! موحد همچنين با ذكر نمونههايي از شعرهاي حافظ و سعدي توضيح داد: اگر بخواهيم شعر آنكه پر نقش زد اين دايره مينايي/ كس ندانست كه در گردش پرگار چه كرد، يا چيست اين سقف بلند ساده بسيار نقش/ زين معما هيچ دانا در جهان آگاه نيست، را معني كنيم به چه حرف تازه و مهمي ميرسيم؟ وي با اين توضيح كه اگر اطلاق صدق و كذب بر شعر اعتبار نداشته باشد مسئله تعبير پيش ميآيد، افزود: مسئله تعبير كه ابتدا از متون مقدس آغاز شد و بعدها والتر بنيامين به پرداختن به هرمنوتيك شهرت پيدا كرد شاخههاي مختلفي دارد و به انواع گوناگوني تقسيم ميشود. موحد سپس به معرفي اجمالي برخي آراء موجود در زمينه نقدنو پرداخت و خاطرنشان كرد: من در كتاب «سعدي» خودم را اسير هيچ مكتبي نكردم؛ نه به شيوه اصحاب نقدنو جلو رفتم و نه به شيوه ساختارشكنان چون معتقدم ما خودمان فرهنگي داريم و طبعا صاحب درك و نوعي زمينه فكري هم هستيم و نبايد مقلدانه به دنبال فكر غربيها راه بيفتيم. وي ادامه داد: ما اگر ميخواهيم از شيوههاي نقد غربيها استفاده كنيم دست كم بايد نقد آنها بر خودشان را هم بدانيم و اين چيزي است كه در دهه 70 مغفول واقع شد و به اعتقاد من آن دهه دوران تسليم محض ما در برابر تعبير متن بود. در پايان اين جلسه موحد به برخي پرسشهاي حاضران در نشست پاسخ داد. وي در پاسخ به سوالي مبني بر اينكه چه رابطه و نسبتي ميان شعر و منطق برقرار است، اذعان كرد: به اعتقاد من قرابت عجيبي ميان دو وجود دارد چون شاعر درست مثل منطقداني كه مقدمات را تجزيه و تحليل دقيق ميكند و حشو و زوائد را كنار ميگذارد، تلاش ميكند هيچ كلمهاي بدون حساب و دقت در شعرش وارد نشود. موحد همچنين در پاسخ به سوال علي موسوي گرمارودي در زمينه معيار و ابزار تشخيص شعر به مثابه يك شي هنري از نظم و آنچه حد عالي شعر نيست، عنوان كرد: پاسخ دادن به اين سوال يكي از مسائل مهم فلسفه هنر است اما به نظر من يكي از ابزارهاي تشخيص، مساله سنت است يعني سنت غزلي كه پيش از حافظ و سعدي وجود داشته تكليف شعر آنها را روشن ميكند. وي افزود: مرتبه و جايگاه يك شعر در نسبت است كه مشخص ميشود و به همين دليل هم هست كه هيچ غير ايراني و فارسيزباني نميتواند شعراي ما را بفهمد و اگر كسي از آنها ادعا كند كه سعديشناس يا حافظشناس است، حرفش به همان اندازه بيمعني است كه من ادعا كنم شكسپيرشناسم. انتهاي پيام/م
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 499]