واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: بازار يا نمايشگاه كتاب جام جم آنلاين: اظهارنظرهاي احمد شاكري نويسنده در گفتگو با خبرگزاري فارس، از اينكه نمايشگاه كتاب، جايي براي تجارت كتاب شده تا ارائه و تبليغ كتاب وهمچنين بينظميهايي كه در حاشيه نمايشگاه به مشتاقان كتاب و كتابخواني روا داشته ميشود ، نشانگر اين است كه يك جا يا چند جاي برگزاري نمايشگاه كتاب لنگ ميزند. حقيقتي كه عليرغم همه تلاشهايي كه از سوي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي براي برپايي نمايشگاه كتاب صورت ميگيرد، نشانگر ضعفهايي است كه بازار كتاب و اوضاع نشر ما، از آن در رنج و عذاب است. اين كه چه اتفاقي ميافتد كشوري مانند ايران كه جايگاه نهچندان خوشايندي در مطالعه و كتابخواني دارد، به يكباره در مقطعي از سال براي كتابخواني با بحراني ترافيكي، شهروندي و جمعيتي مواجه ميشود يا بازار نشر در مكاني با طراحي عبادي گردهم ميچسبد تا خود را ارائه بدهد و ما نام اين اتفاق را جشن سالانه كتاب ايران ميناميم؛ حكايتي از پشت پردهاي غمانگيز است كه در نمايشگاه كتاب سالانه هم سرريز ميشود و هم تسكين مييابد. يك معضل ملي به عنوان بازار نشر: بايد به همه منتقداني كه ميخواهند نمايشگاه كتابي برپا شود كه در آن كمتر خبري از ازدحام و چانهزدن افراد براي خريد و فريادهاي بازاري فروشندگان براي جلب نظر، باشد، عرض كرد كه پديده بديع نمايشگاه كتاب در كشور ما، يكي از تنها نجاتدهندگان اقتصاد ورشكسته نشر كتاب است. كمي كه پاي درد دل صاحبان هزاران انتشاراتي كشور بنشينيم، ميبينيم فروش بسياري از آنها در نمايشگاه كتاب، كسر قابل توجهي از فروش سالانه آنهاست؛ يعني حضور در اين نمايشگاه برابر است با بقاي اين موسسات و اشتغال بسياري از كاركنان آنها و بسياري ازديگر امور اقتصادي. يكي از مسوولان غرفهها ميگويد: «برخي از غرفهداران، كتابهايي كه امسال به فروش نميرسد را براي سال بعد مستقيما بستهبندي و نگهداري ميكنند. آنها هيچ اميدي ندارند كتابهايشان در بين سال به فروش برسد، بخصوص آن كه اين كتابها در موضوعات تخصصي باشد.» نمايشگاه كتاب، گردش مالي بسيار خوبي دارد و عوايد خوبي را نصيب دستاندركاران غرفهها بويژه در مورد كتابهاي عامهپسند مينمايد، بويژه آنهايي كه در بين سال نه فروش تضميني كتاب به وزارت فرهنگ و ارشاد و كتابخانهها دارند و نه آشنايي براي فروش عمده كتابهايشان به نهادها و سازمانها. جايي براي تخفيف بيشتر كشورهاي جهان سوم، ملتهاي كتابخواني ندارند. شايد اين امر، دلايل مختلفي داشته باشد؛ ولي من با قاطعيت معتقدم بسياري از اين دلايل ريشه در بنيه اقتصادي مردم دارد. اگر به طور متوسط يك خانوار در خريد كتاب خود بتواند 20 تا 30 درصد تخفيف بگيرد، اين بدان معناست كه اين خانواده ميتواند 30 درصد كتاب بيشتر خريد كند؛ همين دليل كافي است كه بسياري براي استفاده از اين موضوع، خودشان را به اين جشن سالانه برسانند بويژه آن كه همواره خانواده، كتابهايي را به اجبار بايد خريد نمايند. برخي از شهروندان تهراني و شهرستاني بازديدكننده بويژه دانشجويان ميگويند: ما اگر بتوانيم، خريد كتابهاي درسي سالهاي آينده خودمان را همين الان انجام ميدهيم، بسيار عالي است . اين موضوعي است كه نميتوان درباره رازهاي شلوغي نمايشگاه كتاب از آن غافل شد. نمايشگاه كتاب يعني حذف توزيعكننده يكي از مسوولان وابسته به انتشارات سوره مهر معتقد است: «آنچه به عنوان تخفيف در نمايشگاه به مشتري ارائه ميشود، حقوق توزيعكننده است. ادامه روند نمايشگاههاي دولتي كتاب، توزيعكنندگان را نابود ميكند.» يكي از مسوولان انتشاراتي نيز مدعي است در خارج از كشور، بيشترين مخاطب نمايشگاه كتاب، توزيعكنندگان بينالمللي و داخلي هر كشور هستند. توزيعكننده به محلي ميآيد كه ناشران داخلي و خارجي جمع ميشوند و براي خود سفارش ميدهد. نشر ما از بازار سياه كتاب رنج ميبرد و نمايشگاه كتاب فرصت 10 روزهاي براي ارائه اطلاعات شفاف درباره كتابهاستروند كنوني مثل اين است كه بخواهيم در نمايشگاه بينالمللي، كالا و خدمات فروش كالا داشته باشيم. وضعيت كنوني نمايشگاه كتاب ما با نمايشگاه عرضه پوشاك بهاره تفاوتي در ساختار ندارد. شايد براساس چنين اتفاقي است كه پس از نمايشگاه كتاب به جاي اين كه شاهد رونق فروش كتب تبليغ شده در بازار كتاب باشيم، عمدتا تا آغاز سال تحصيلي بعد يا يك نمايشگاه ديگر ركود در بازار كتاب حكمفرما ميشود. نه كسي، كتابي براي فروش عرضه ميكند و نه كسي پولي براي خريد كتاب دارد. همانگونه كه ميدانيم، بازار نشر ما از نبود بانك اطلاعاتي و معضلي به نام بازار سياه كتاب رنج ميبرد. نمايشگاه كتاب باعث ميشود براي مدت 10 روز هم كه شده، اطلاعات شفافي درباره كتب عرضه شده انتشارات مختلف ارائه شود. شايد اگر اين بانك در طول سال تداوم مييافت، كسي به دنبال گمشدهاش در بازار نشر، متحمل اين ترافيك و مشكلات آن نميشد. نبود مشتريهاي تخصصي با اجرايي نشدن قانون كپيرايت، صاحبان انتشارات و بازرگانان رايت (حق انتشار) نيز استقبال زيادي از اين نمايشگاه ندارند. همهساله آمار چشمگيري درباره دعوت اشخاص مهم و تاثيرگذار فرهنگي و انتشاراتي (با هزينه نمايشگاه) به اين رويداد ارائه ميشود؛ اما هيچگاه آمار شفاف و دقيقي از بازخورد عملي اين رويداد در جنبههاي تعاملي و مشاركتي ارائه نشده است. البته انتظار هم نداريم در ازدحام خفهكننده روز جمعه نمايشگاه، رئيس يكي از انتشارات خارجي موفق به مشاهده و مذاكره براي خريد توزيع يك كتاب شود؛ اما واقعيت اين است كه بينالمللي بودن و تاثيرگذاري يك نمايشگاه را از رقم قراردادهاي پس از آن ميتوان فهميد نه از گردش خردهفروشي كتابها! جايي براي همدردي و آشنايي با پرچمهاي رنگي در بخش ساكت بينالمللي در كنار معدود غرفههاي فروش ارزي كتاب ميتوان دستكم با موسيقيهاي ملي و پرچمهاي برخي از كشورهاي دوردست آشنا شد. در اين عرصه اگر نمايندگان فرهنگي اين كشورها نتوانند كتاب بفروشند؛ اما لااقل ميتوانند ما را با اسم و پرچم كشورشان آشنا كنند و احتمالا جايي كه در نقشه جهان اشغال كردهاند! زندهباد جمعيت زياد در اين بازار آشفته اما همين قدر هم غنيمتي است. هيچكس از استقبال پرشور از جشن بزرگ كتاب كشور بدش نميآيد. نه انتشاراتيها، نه مسوولان مربوطه، نه مطبوعات كه به اندازه يك سال سوژه و مطلب دارند، نه مردمي كه اين همه كتاب را يكجا ميبينند و حتي نه منتقدان كه اين همه ميتوانند براي يك جشن ساده مردمپسند، نقد و نظر بنويسند. مثل ما! محمدصادق دهنادي نظرات خوانندگان (0 نظر)
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 286]