واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: كزازي: عطار پيوند خداجويي را به خوبي ميداند خبرگزاري فارس: ميرجلالالدين كزازي گفت: عطار كه استادي است در سخن پارسي با نغزيها و نازكيهاي اين سخن به نيكي آشناست و پيوند خداجويي را به خوبي ميداند و در فرجام جسته خويش كه خداوند است مييابد. به گزارش خبرنگار فارس، ديروز چهل و دومين جلسه از سلسله جلسات سخنراني علمي ماهانه مؤسسه گفتوگوي اديان، به موضوع «عطار، پيري و پيشوائي معنوي» با سخنراني ميرجلالالدين كزازي اختصاص داشت. ميرجلالالدين كزازي در بزرگداشت عطار چنين گفت: پير فرخنده دير نيشابور عطار نام گرفت چه خوش است تا پرتو و بازتابي از فرهنگ گران سنگ سرزمين خود را بشناسيم. وي افزود: در اين گفتار نگاهي خواهيم افكند به يكي از رازهاي بزرگ در جهانبيني نهانگرايانه و درويشانه ايران كه پيري و پيشوايي است. كزازي ادامه داد: در ابتدا بايد دانست پيري و پيشوايي نزد اين پير پرورده سخن چگونه است. عطار يكي از پيران بزرگ درويشان است يكي از پيشوايان نامدار در آموزههاي خداجويانه و خداخويانه است. وي در ادامه افزود: اگر فردي بپرسد همه آموزههاي ديني بويژه آموزههاي عرفاني نهان گرايانه چطور و چگونه ميتابد در دو واژه كه سرشت و ساختار و گوهر و گونه آنها را به شايستگي نشان ميدهد بي هيچ درنگ اين دو واژه را به كار خواهم برد؛ خداجويي و خدا خويي. اين نويسنده و استاد دانشگاه تصريح كرد: خداجويي يعني هر كه گام در راه مينهد و پرتگاهها و دشواريها و تنگناهايي را كه در راه شناخت خدا نهفته است در پس پشت مينهد . وي افزود: نزد خداجويان، راه با خداجويي به پايان نميرسد چرا كه خداجويي بايد به خداخويي بيانجامد. وي افزود: آرمان درويش رهرو، خداخوي شدن است و او هنگامي آنچه را ميجويد خواهد يافت كه خويي خدايانه يافته باشد. كزازاي با تأكيد بر اين كه در دانشهاي گوناگون از يافتههاي بزرگ سخن ميرود، گفت: براي نمونه ريزههاي بنيادين را در ژرفاي ماده يافتهاند و بدان مينازند و آن را رخدادي دورانساز ميشمارند امادر قلمرو ادب و هنر هم چنين رخدادهايي روي داده است و يكي از آنها عطار است. وي با اشاره به منطقالطير تاكيد كرد: سي مرغ به سيمرغ ميرسند و عطار كه استادي است در سخن پارسي با نغزيها و نازكيهاي اين سخن به نيكي آشناست و پيوند خداجويي را به خوبي ميداند و در فرجام جسته خويش كه خداوند است مييابد. وي در ادامه در مورد پير گفت: گماني در آن نيست كه راه شناخت را به ناچار بايد پيمود و بايد دانست كه راه و ساز اين راهنموني چيست و اينكه بدون پير نميتوان پيشرفت و راه پيمود به راستي پير در بن به چه معناست. وي در مورد راز پيري و پيروي گفت: بايد دانست پير با پيرو چه تفاوتي دارد و آيا ميتوان پير و پيرو را باشاگرد و استاد سنجيد؟ وي در پاسخ به اين سوال گفت: پير استاد است و تنها آموزنده است و رازها و شگفتيهاي پيري در درويشي را به پيرو ميآموزد. كزازي بيان كرد: اين پيوند پير و پيرو پيوندي در گونه خود بيهمانند است و نميتوان او را سنجيد و حتي با پيوندي برابر دانست. اين استاد دانشگاه با اشاره به واژه «سرسپردگي» اظهار داشت: پيرو هنگاني ميتواند از پير بهره ببرد كه سر سپرده او باشد يكي از گرفتاريها و دشواريهاي ما آن است كه انديشه ها و آموزه هاي پيچيده و نغز و رازآلود را گاهي سخت فرو مي كاهيم و ساده ميگردانيم از همين روي به بي راهگي دچار مي آييم. وي ادامه داد: گاهي پنداشته ميشود در اين پيوند نغز كه پير و پيرو با يكديگر دارند پير را سودي هست آن سر سپردگي كه پيرو به پير ميورزد از آن روي در چشم پير مي ارزد كه او را در آن سودي براي خويش مييابد. كزازي گفت: اما اگر سودي در اين پيوند هست تنها به پيرو باز ميگردد زيرا اگر پيرو سر سپرده پير نباشد نميتواند از او بهره ببرد. كزازي در ادامه در مورد «پير عطار» تصريح كرد: در زيستنامه او از كساني نام برده شده كه عطار از آنان به گونهاي بهرهاي ستانده است، اما از پير راستين عطار تا آنجا كه پيداست در هيچ يك از اين زيستنامهها يادي نيامده زيرا آن پير، پيري بوده از آن گونهاي دگر. وي در مورد پير تأكيد كرد: آنان كه آن نامهايي را برشمردهاند پيران را تنها مرداني ميدانستهاند كه زندهاند و عطار ميتوانسته از آنان بهره ببرد. وي ادامه داد: از ديد من پير عطار پير راهنمون او يا به سخني ديگر پيران پير وي، ابوسعيد است. همان كه خوزشيد خاوران آن پير شوريده گرم رو كه داستان شوريدگيهاي او را نواده وي «محمدمنور» در اسرارالتوحيد نوشته آورده است. اين استاد دانشگاه گفت: در باورهاي نهانگرايانه پيران را از نگاهي بسيار فراخ به دو گونه بخش ميكنند يكي آن پيرانند كه من آنان را اولياء قمريه و دو ديگر آنانند كه حور پيران اولياء شمسيه هستند. نويسنده كتاب «نامه باستان» گفت: كار در درويشي با حور پيران است و ماه پيران پيراني هستند كه پيرو را با حورپيران پيوند ميدهند و پيرو در نهاد و باطن پيران گوناگون سير ميكند و ميگذرد، از ماه پيران راه به حور پيران ميبرد و اگر در اين راه باريك و دشوار بخت يار او باشد سرانجام به باطن پيران پير، مردان مرد مولاعلي (ع) ميرسد كه درود خدا بر او باد. انتهاي پيام/م
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 171]