تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 15 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام حسن مجتبی (ع):كسى كه در دلش هوايى جز خشنودى خدا خطور نكند، من ضمانت مى كنم كه خداوند دعايش را ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820971627




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

تفسير موضوعي قرآن كريم اثري از مفسر بزرگ حضرت آيت الله جوادي آملي سيره پيامبران در قرآن


واضح آرشیو وب فارسی:قدس: تفسير موضوعي قرآن كريم اثري از مفسر بزرگ حضرت آيت الله جوادي آملي سيره پيامبران در قرآن
قسمت پنجم
جلد ششم و هفتم از سلسله مجلدات تفسير موضوعي مفسر حكيم علامه جوادي آملي به موضوع « سيره پيامبران در قرآن » پرداخته است .
مباحث و مطالب اين دو جلد در بيست و دو بخش سامان داده شد.
ناشر ـ نشر اسرا در آغاز جلد ششم مي گويد : « 1 ـ مباحث سيره پيامبران در قرآن كه در ايندو جلد آمده تنها عهده دار تبيين سيره علمي پيامبران و علوم و معارف آنان است و به سيره عملي پيامبران جز در مواردي اندك اشاره نشده است . 2 ـ در اثناي مباحث مربوط به سيره پيامبران (عليهم السلام ) به مناسبت سيره علمي برخي از اولياي الهي كه سمت رسالت نداشته اند همانند حضرت لقمان و حضرت مريم (عليهماالسلام ) نيز بررسي شده است . 3 ـ در پايان سيره هر يك از پيامبران مباحث بسيار ارزشمندي با عنوان « نكاتي در باره سيره ... » آمده است كه از آثار قلمي و نوشتاري حضرت استاد بوده و مايه غنا و تكميل مباحث موجود ـ كه درس هاي استاد مي باشند ـ شده است . »
به هم پيوستگي مظاهر حق
مفسر حكيم آيت الله جوادي آملي سر تبيين سيره مشترك پيامبران در قرآن را در اين مي داند كه : « آنان گرچه از نظر زمان و مكان و ساير لوازم مادي از يكديگر جدا هستند ولي در حقيقت به هم پيوسته اند. زيرا حق گرچه در مظاهر گوناگون ظهور مي كند ولي يك واحد متصل است و باطل ها گرچه در كنار هم باشند همواره از هم گسسته اند... سيره مشترك پيامبران جامعه انساني را به گذشته و آينده مستمر پيوند مي دهد... نظام هستي بر اساس حق استوار است ... خداي سبحان كه آفريدگار و باغبان جهان است اراده كرده است تا درخت حق و عدل را استوار و ثمربخش كند و ريشه سطحي ستمكاران را فلج كند و اين سنت دائمي خداي سبحان است كه به صورت سيره مستمر انبيا ظهور مي كند. »
گزينش الهي
پيامبران حق همان برگزيدگان الهي هستند كه براساس گزينشي مبتني بر حق و عدل انتخاب و اختيار مي شوند : « آنها والاترين و بهترين چهره هاي انساني هستند كه به مقام رسالت و نبوت رسيده اند. انساني كه قلبش از كدورت هرگونه طغيان و شرك منزه است مي تواند به مقام رفيع رسالت و نبوت باريابد و به آن مقام برگزيده شود. و خداوندي كه به چنين قلبي آگاه است مي داند رسالت خود را در كدام پايگاه مستقر كند... انبيا مصطفاي حقند و صفوه انسانها; زيرا تنها انسان مصطفاست كه مي تواند نبي و رسول بشود و پيام صاف از خطا و زلال از خبط و منزه از باطل و مبراي از جهل را به درستي دريافت و به امانت نگهداري و در كمال صحت ابلاغ كند. »
بعثت از ميان همه امت ها
از نگاه علامه جوادي آملي در طول تاريخ بشر و زندگي او در دار دنيا كه دار تكليف است هيچگاه جامعه اي انساني وجود نداشت كه پيامبري برايشان از عالم بالا خبر نياورده باشد و پرده از جلوي نگاه مادي آنها برنداشته باشد بلكه « خداي سبحان پروردگار همه عوامل است و انسان نيز تحت تدبير و ربوبيت او قرار دارد و همان طور كه پرورش تكويني انسان در پرتو قوانين تكويني پروردگار است تربيت تشريعي او نيز جز از راه تدوين قوانين اعتباري او نخواهد بود و هيچ قانوني جز قانون آسماني سعادت ابدي جوامع بشري را تامين نمي كند زيرا قانوني مي تواند ضامن سعادت بشر باشد كه با نظام تكويني وي هماهنگ باشد و هماهنگي اين دو قانون تنها برعهده كسي است كه به همه جهات يادشده آگاه باشد و آورنده آن قانون الهي پيامبر است پس هيچ عصري بدون پيامبر نخواهد بود. ممكن نيست در سرزميني انديشه اختيار و اراده باشد و رهبري آسماني در آن جامعه حضور تبليغي و هدايتي نداشته باشد (ان من امه الا خلافيها نذير) و پيامبران امت هاي انساني بايد از سنخ آنان يعني انسان باشند نه فرشته . « در نگاه استاد « مركز نبوت و رسالت انبيا يك روستا و يا يك منطقه كوچك و محدود نبود بلكه « ام القري » بود يعني صداي انبيا هميشه از مركز يك كشور يا سرزمين برخاسته است زيرا وظيفه آنان ابلاغ پيام الهي به همه مردم آن منطقه است و اين رسالت بدون شهرت دعوت و شيوع دعوي حاصل نمي شود و آن شهرت و اين شيوع بايد از مركز جمعيت و هسته مركزي اجتماع توده ها شكل يابد. »
نفي تقليد باطل
آيت الله جوادي آملي در تبيين رسالت انبيا تصريح مي كند : « چون برنامه اصلي همه انبيا تعليم كتاب و حكمت و تحقيق درباره معارف آن است و جهل زدايي و تقليد رو بي مقدمه ضروري هرگونه تعليم و تحقيق به شمار مي رود از اين رو پيامبران سعي كردند بنياد تقليد باطل را از جامعه بركنند و انسانها را محقق تربيت كنند. انسان اگر توانست خود محقق باشد به نعمتي والا رسيده است و اگر نتوانست در رشته اي اهل تحقيق باشد حتما بايد در تقليد خود محقق باشد نه مقلد... انسان اگر در تقليد هم مقلد باشد هيچ گونه پايگاه فكري نخواهد داشت و به تقليد لرزان او نيز اعتمادي نيست زيرا به ركن وثيق اعتماد نكرده و باورش هر بادي دگرگون مي شود. »
علت استهزاي انبيا
از آنجايي كه پيام و شخصيت انبياي الهي از چنان استحكام و زلالي والايي برخوردار بودند كه هيچ اشكالي و خدشه منطقي بر آن وارد نمي شد و كسي نمي توانست كمترين آلودگي درباره اين سلسله پاكان اثبات كند; همواره دشمنان انبيا به حربه زشت استهزا و سخريه روي مي آوردند و به جاي نقد محتواي دعوت و منطق پيامبران آنها را ساحر يا مجنون مي خواندند و اين رفتار ناپسند مخالفان سفيران الهي بود. حكيم متالم آيت الله جوادي آملي در اين باره مي فرمايد : « سر اين كه همواره عده اي پيامبران الهي را مسخره مي كنند اين است كه استهزا كنندگان گرفتار حسند و از غيب و معقول خبر ندارند. انساني كه منطقش احساس است هرچه را چشمش ديد و گوشش شنيد باور مي كند و هرچه از حس او غايب بود نمي پذيرد او اهل انديشه نيست تا بفهمد كه براي ادراك امور نامحسوس تفكر عقلي لازم است . » ايشان پيامبران را پيروز هماره تاريخ در معركه نبرد حق و باطل مي داند و مي گويد : « همان گونه كه دشمني و كارشكني سيره ناپسند مشترك مخالفان همه پيامبران است پيروزي پيامبران بر دشمن هم جزو سنت ها و احكام مشترك انبياست و هيچ پيامبري نيست كه شكست خورده باشد... هيچ پيامبري نيامد كه مكتب و شخصيت حقوقي او شكست بخورد... بسياري از صاحبان مكتب آمدند و بساط مكتبشان بعد از مدتي برچيده شد; اما هر پيغمبري كه مكتبي آورد دين او بقا يافت و امروزه بيشترين ملت ها شاگردان انبيايند اعم از مسلمان مسيحي يهودي و زرتشتي كه وجود خدا وحي قيامت و رسالت را قبول دارند; (كتب الله لاغلبن انا ورسلي ). »
لازم به يادآوري است كه بخش نخست جلد ششم در موضوع سيره مشترك پيامبران است كه مطالب مربوط به آن در ضمن بيست و چهار اصل بيان شده است و آنگاه از بخش دوم به بعد در هر بخشي سيره پيامبري از پيامبران الهي كه نامشان در قرآن كريم آمده است مورد بررسي قرار گرفته است و لذا در بخش دوم به سيره حضرت آدم (ع ) پرداخته شده است و در پي آن سيره حضرت ادريس حضرت نوح حضرت هود حضرت صالح حضرت ابراهيم حضرت لوط حضرت اسحاق حضرت يعقوب حضرت يوسف حضرت ايوب حضرت شعيب حضرت موسي حضرت الياس حضرت لقمان حضرت داود حضرت سليمان حضرت يونس حضرت زكريا حضرت يحيي و حضرت عيسي (عليهم السلام ) مورد تحقيق و تبيين قرار گرفته است .
كمال و جمال يوسف (ع )
در سيره حضرت يوسف (ع ) استاد بر اين باورند كه : « آنچه در سوره يوسف مطرح است عفت و تقواي يوسف است نه جمال او چون جمال وصفي طبيعي و حصولي است كه در اختيار انسان نيست اما عفت وصفي اختياري و تحصيلي است نه حصولي . گرچه نعم ظاهري و باطني را خداي سبحان عطا مي كند اما آنچه مهم است كمال دروني است نه جمال بيروني . جمال بيروني احيانا رهزن و مزاحم است ولي كمال دروني همواره رهگشا است . يوسف از اين جهت كه داراي جمالي بود كمال و فضيلتي كسب نكرده است . اين را خداي سبحان به او عطا فرمود. همه رنج هايي هم كه يوسف صديق در مصر تحمل كرد به خاطر همان جمال او بود و آنچه قرآن كريم بر آن تكيه مي كند همان كمال دروني يوسف صديق است كه با وجود همه امكانات و با داشتن يك خار راه به نام جمال توانست ره توشه تقوا را به قدري تقويت كند كه از همه سدها بگذرد و هرگز زمام اختيار را به دست جمال بيروني ندهد ليك زمام جمال بيروني را به دست كمال دروني بسپارد. »
يوسف صديق در بازار برده فروشان
آيت الله علامه جوادي آملي بر اين عقيده است كه « از قرآن كريم به خوبي برمي آيد كه همان قافله اي كه يوسف را از چاه به در آوردند او را در مصر فروختند نه اينكه يك بار برادران يوسف او را به اين قافله فروخته باشند و بارديگر هم اين قافله يوسف را در مصر به عزيز مصر فروخته باشد... همين قافله ـ كه او را به عنوان سرمايه به صورت سري و پنهاني نگه داشتند. ـ يوسف را فروختند در اين جا سخن از برادران يوسف و خريد وفروش آنان نيست . » ايشان از قول استاد خود علامه طباطبائي (ره ) هم نقل مي كنند كه : « ظاهر آيه اين است كه برادران يوسف او را نفروختند بلكه قافله اي كه او را يافت فروخت . »
« حق » اگرچه در مظاهر گوناگون ظهور مي كند ولي يك « واحد متصل » است و « باطل » ها اگرچه در كنار هم باشند همواره از هم گسسته اند
هيچ قانوني جز قانون آسماني سعادت ابدي جوامع بشري را تامين نمي كند زيرا قانوني مي تواند ضامن سعادت بشر باشد كه با نظام تكويني وي هماهنگ باشد و هماهنگي اين دو قانون تنها برعهده كسي است كه به همه جهات ياد شده آگاه باشد و آورنده آن قانون الهي پيامبر است
 سه شنبه 2 مهر 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: قدس]
[مشاهده در: www.qudsdaily.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 831]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن