محبوبترینها
قیمت دیگ بخار و تولیدکننده اصلی دیگ بخار
معروف‌ترین هدیه و سوغاتی یزد مشخص شد!
آشنایی با انواع دوربین مداربسته ضد آب
پرداخت اینترنتی قبوض ساختمان (پرداخت قبض گاز، برق و آب)
بهترین دوره آموزش سئو محتوا در سال 1403 با نام طوفان ۱۴۰۳ در فروردین ماه شروع می شود
یک صرافی ارز دیجیتال چه امکاناتی باید داشته باشد؟
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
جراحی و درمان ریشه دندان عفونی با خانم دکتر صفوراامامی
چه مواردی بر قیمت کابین دوش حمام تاثیر دارند؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1798255969
مسئولان به گونهای برخورد کنند که در خانه مراجع به رویشان باز باشد
واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: سیاست > چهره ها - «اسلام منهای روحانیت»، «مغلطه آخوند حکومتی و غیر حکومتی»، «استقلال حوزههای علمیه و ارتباطشان با نظام» و «پرهیز از افراطی گری در برخورد با نیروهای انقلاب»؛ از محورهای اصلی سخنان رهبر انقلاب در جمع طلاب و روحانیون قم بود. نسرین وزیری: توصیههایی که گاه لحن هشدار میگیرد و گاه تذکر و البته باید مورد توجه همگان باشد. محمد تقی رهبر، نماینده روحانی اصفهانی مجالس هفتم و هشتم که ریاست فراکسیون روحانیون مجلس را بر عهده دارد، در باب ارتباط حوزه و نظام، ابتدا این رابطه را خوب ارزیابی کرده و بعد میگوید: معتقدم که رابطه نظام و حوزه، بد نیست ولی باید برای بهتر شدنش بیشتر، توجه کنند. مثلا مسئولین به گونهای برخورد کنند که در خانه مراجع به رویشان باز باشد، نه اینکه چالش و گلایه به وجود بیاورند. او به ابن ترتیب نقدهای گذشتهاش را در بیتوجهی دولت به دغدغههای علما در مورد معرفی و انتخاب وزرای زن و لزوم پیگیری طرح عفاف و حجاب را بار دیگر یادآوری میکند. او در تحلیل اش از مدعیان و مروجان «اسلام منهای روحانیت» آنها را به برخی سیاسیون خارج از ایران منتسب میکند که از طریق رادیوهای بیگانه در پی بسط نظریاتشان هستند. کما اینکه میگوید: همانهایی که یک زمانی وزیر ارشاد این مملکت بودند یا سپاهی بودند و این روزها در رادیوهای بیگانه میآیند و میگویند که ما قرآن و دین را قبول داریم اما حکومت آخوندی را قبول نداریم، همان کسانی هستند که «اسلام منهای روحانیت» را تبلیغ میکنند. یا همان احزابی که غیرقانونی اعلام شدند و در جلساتشان میگفتند که باید اختیارات ولی فقیه را محدود کنیم و این جزء اهداف و برنامههایشان بود. همین آقایان سروش و کدیور و مهاجرانی که میآیند و از قرائتشان از اسلام در رسانههای بیگانه سخن میگویند، نان بیگانه را میخورند و علیه دین حرف می‌زنند و ملت را میخواهند گمراه کنند. یک عده غرب زده، یکدفعه آمدند و جای موسسین نهضت مشروطه را گرفتند. مثل همانها که در یکسال گذشته به خیابانها ریختند و از جمهوری ایرانی سخن گفتند و شعار «نه غزه، نه لبنان» سر دادند. اینها دنبال همان پروژه ضد مشروطه هستند که باید مراقبشان بود. خلاصه اینکه «اسلام منهای روحانیت»،مثل اسلام بدون ولایت میماند که ثمر آن را دشمن میبرد. مشروح گفتوگوی «خبر» با حجت الاسلام تقی رهبر را در ادامه میخوانید: مقام معظم رهبری در دیدار با علما و فضلای حوزه علمیه قم در تشریح رابطه حوزه‌ها و نظام از تعابیری همچون «حمایت و نصیحت» و «دفاع در کنار اصلاح» یاد کردند. به نظر شما در حال حاضر چنین رابطه‌ای میان نظام و حوزه برقرار است؟ مصادیق نصایح و یا اصلاحهای حوزه نسبت به نظام چیست و متقابلا چقدر به این نصایح توجه میشود؟رابطه حوزه و نظام رابطه خوبی است. کلیت حوزویان با کلیت نظام و رهبری همسویی دارند. ارزشها و مبانی انقلاب، رویکردهای امام(ره) و رهبری و بنیادهای نظام مورد تایید علما و مراجع است و روابط خوب و صمیمی در این میان برقرار است. نمایندگان و دیگر مسئولین هم رابطه خوبی با علما دارند و از دیدگاههای آنها برای بهبود امور بهرهمند میشوند. البته در پاره ای موارد، مراجع دغدغههایی دارند که نظام باید به دغدغههای آنها بیشتر توجه کند. مثلا در انتخاب وزرای دولت دهم، در دیدار رئیسجمهور با مقام معظم رهبری، آقا تاکید کردند که رهنمودهای مراجع را محترم را بشمرید، چون این بزرگواران خیر حکومت را میخواهند. خود ما هم که به عنوان نمایندگان روحانی مجلس، خدمت علما میرفیتم، دغدغههای آنهار ا در مورد حجاب و عفاف به دیگر مسئولان منتقل کردیم. اما متاسفانه برخی مسئولین جور دیگری اظهار نظر میکردند و بیتوجهی نشان دادند. درست است که مسائلی همچون نماز و امر و به معرف و نهی از منکر، فروع دین است اما مهم هستند. این مساله عفاف و حجاب هم ممکن است که فرعی باشد، اما مهم است. اصلا وقتی مراجع نسبت به موضوعی، ولو فرعی مثل حجاب و انتخاب وزرا مطالب ناصحانهای را میگویند، نظام و دستگاههای دولتی باید بیشتر توجه کنند. اینکه میگویند سر تا پا حرف شنوی از رهبری دارند، خوب است اما این باعث نمیشود و مجوز آن نیست که به فرمایشات علما بی توجهی شود.برای انسجام بین نظام و حوزه، باید به دغدغهها و تذکرات مراجع بیشتر توجه کنند. درست است که دولت و مجلس بودجه خوبی برای حوزه تصویب میکنند اما شرایط به گونهای است که دشمنان با جنگ نرم، در پی بیرنگ کردن ارزشها هستند. برای همین است که تاکید دارم ما روحانیون مجلس از طرح دوباره و تاکید بر حجاب و عفاف دست بر نمیداریم. اما دستگاههای دولتی توجه نمیکنند. نمیدانم چرا در حالی که آیات عظام همچنان دغدغه این مساله را دارند، باز برخی مسئولین دولتی حرفهایی می‌زنند و مثلا میگویند که مشکل ما حجاب نیست. شفاف‌تر میفرمایید که این انتقاد شما متوجه چه فرد یا افرادی است؟لازم نیست که شفاف تر بگویم. هم شما متوجه شدید که منظور من چه کسانی هستند هم مردم که حرفهای آنها را شنیدهاند، میدانند من چه میگویم. خلاصه بگویم که رابطه حاکمیت با حوزه، یک رابطه عمیق و بر اساس اصول و تبعیت و همراهی نظام از رهبری مراجع است. این مساله همانطور که اشاره کردم مورد تاکید مقام معظم رهبری نیز بوده است. در مجموع معتقدم که رابطه نظام و حوزه، بد نیست ولی باید برای بهتر شدنش بیشتر، توجه کنند. مثلا مسئولین به گونهای برخورد کنند که در خانه مراجع به رویشان باز باشد، نه اینکه چالش و گلایه به وجود بیاورند. این مساله هم در گرو آن است که مسئولین، به دغدغههای علما و مراجع توجه لازم را داشته باشند. مقام معظم رهبری به موضوع «استقلال حوزه‌ها» تاکید بسیاری داشتند. برخی بر این باورند که بودجههای دولتی و کمکهای مالی دولت از حوزه، باعث نقض استقلال حوزه‌ها میشود. نظرتان درباره این موضوع چیست؟این تصور غلطی است. چون حوزه‌ها که فقط با بودجه دولتی اداره نمیشوند. بودجه‌ای که دولت به حوزه‌ها میدهد صرفا برای برخی امور خدماتی همچون بحث بهداشت و درمان طلاب است. خود مراجع و علما از گذشته تا کنون، به اتکاء وجوه شرعی، حوزه‌ها را اداره میکنند.بنابراین اگر بودجه‌ای از سوی نظام به حوزه‌ها داده میشود، به معنی نقض استقلال حوزه نیست. بودجه‌ای که دولت به حوزه‌ها تخصیص میدهد، بخشی از بودجه کل کشور است و از سوی یک شخص خاص که ارائه نمیشود. نظام ما هم یک نظام اسلامی است. اگر نظام غیر اسلامی بود، شاید این شبهه پیش میآمد که به حوزه‌ها پول میدهند تا جلوی دهان علما و فضلا و طلاب را ببندند. در حالیکه در کشور، نظام و حکومت اسلامی، حاکمان به ازای بودجه‌ای که به حوزههای علمیه میدهند، انتظاری از آنها ندارند. بودجه‌ای که به حوزه‌ها تعلق میگیرد همچون بودجه‌ای است که به دانشگاهها تخصیص مییابد. دانشگاهها با این بودجهها باز هم استقلالشان را حفظ کردهاند، کما اینکه بعضا دانشجویان، حرفهایی می‌زنند و یا اقداماتی میکنند که خلاف مصالح نظام است و اصلا با منویات نظام همخوانی ندارد. در حال حاضر برای هر دانشجو از 2 تا 5 میلیون تومان هزینه میکنند، در حالیکه چنین بودجه‌ای را به حوزه‌ها نمیدهند. البته حوزه‌ها هم چنین توقعی از نظام ندارند. پس در یک کلام، دریافت بودجه از دولت، به منزله نقض استقلال حوزه‌ها نیست. یکی از مقولات مورد اشاره رهبری، مغالطه تقسیم روحانیت به حکومتی و غیر حکومتی بود. ایشان تاکید کردند که «حکومت آخوندی، تهمت دروغی است». چرا بعد از انقلاب و تاسیس یک حکومت اسلامی از چنین واژگانی از سوی برخی استفاده میشود؟ این مغالطهای که رهبری به آن اشاره کردند در چیست؟منظور آقا از این مغالطه، همین به غلط انداختنی است که شما هم به آن اشاره کردید. این واژهها مربوط به قبل از انقلاب است و ما نمیتوانیم شرایط امروز را با قبل از انقلاب مقایسه کنیم. قبل از انقلاب برخی دستشان در جیب حکومت بود و منافع شاه را که با موازین اسلام هیچ تناسبی نداشت، دنبال میکردند. اما امروز ما در یک نظام اسلامی به سر میبریم و ولی فقیه در راس نام ما هستند و حاکمیت اسلامی ما منبعث از مردم است. از این رو تقسیم روحانیت به حکومتی و غیر حکومتی، یک مغالطه بیشتر نیست. ما روحانیونی که آن زمان زیر چتر دستگاه حاکمه نمیرفتیم، چون معتقد بودیم آنها برای دشمن کار میکنند، امروز تاکید داریم که در یک نظام ولایی به سر میبریم. امروز روحانیونی که با این حکومت ارتباط دارند، با آنها که ندارند، در یک سطح هستند. این روزها روحانیون زیادی در بدنه حاکمیت، مجلس و ... و حتی استانداری قم داریم که با علما و حوزه ارتباط دارند. دیواری بین علما و مسئولان وجود ندارد، پس دو سطح از روحانی و آخوند نداریم که حکومتی باشد یا نباشد. ضمنا استقلال روحانیت از حاکمیت زمانی دقیقا محفوظ میماند که آن روحانیای که در متن نظام است، اگر انتقادی هم دارد، آن را بیان کند و ساکت نماند. اینکه روحانیای در دستگاه باشد، دلیل نمیشود که مدام از آن حمایت کند و اگر نقد منصفانهای دارد، باید آن را بگوید. به نظر شما این دسته بندی «آخوند حکومتی» و «آخوند غیر حکومتی» با چه هدفی و از سوی چه کسانی صورت میگیرد؟این حرفها را با هدف ایجاد اختلاف و بیاعتبار کردن روحانیت و انشقاق بین امت و روحانیت مطرح میکنند. دشمنان نظام که این روزها به ولایت فقیه حمله میکنند، نمیدانند که ایشان عمود خیمه نظام هستند و هیچ فاصلهای را نمیتوانند بین ایشان و مردم ایجاد کنند. این رسانههای امپریالیستی بیگانه به دنبال سیاست بدون دیانت و اسلام بدون روحانیت هستند که آقا هم به آن اشاره کرده و هشدار دادند. آنها میخواهند دیواری از انزوا را بین مردم و روحانیت ایجاد کنند تا خللی در کار نظام بیفتد. حاج آقای رهبر! پروژه «اسلام منهای روحانیت» که از سوی رهبری مورد اشاره قرار گرفت، دقیقا چیست؟ چه عواقبی دارد و چگونه میتوان از آن جلوگیری کرد؟آنهایی که میگویند ما مسلمان هستیم ولی روحانیت را قبول نداریم، مثل همان معاویه هستند که میگفت من مسلمانم اما حضرت علی را قبول ندارم! تئوری پردازان «اسلام منهای روحانیت»، به دنبال تکرار تاریخاند، در حالیکه «اسلام منهای روحانیت»، دیگر اسلام نیست. مثل اینکه اهالی شام نماز جماعت میخواندند، خطبه هم گوش میدادند، سر امام حسین(ع) را هم میبریدند و به تماشا میگذاشتند! «اسلام منهای روحانیت»، به معنی اسلام منهای ولایت و اسلام منهای حضرت علی(ع) و امام حسین(ع) است. مثل همانها که به نام اسلام، شبکه تروریستی درست میکنند و سر میبرند. مثل همین گروهک ریگی که پس از قرائت قرآن، آدم میکشت. اینکه با اسم و با شعار اسلام، راه انحراف از دین را میگشایند، همان اسلام معاویه و وهابیگری و جریانات تروریستی است.همانهایی که یک زمانی وزیر ارشاد این مملکت بودند یا سپاهی بودند و این روزها در رادیوهای بیگانه میآیند و میگویند که ما قرآن و دین را قبول داریم اما حکومت آخوندی را قبول نداریم، همان کسانی هستند که «اسلام منهای روحانیت» را تبلیغ میکنند. یا همان احزابی که غیرقانونی اعلام شدند و در جلساتشان میگفتند که باید اختیارات ولی فقیه را محدود کنیم و این جزء اهداف و برنامههایشان بود. همین آقایان سروش و کدیور و مهاجرانی که میآیند و از قرائتشان از اسلام در رسانههای بیگانه سخن میگویند، نان بیگانه را میخورند و علیه دین حرف می‌زنند و ملت را میخواهند گمراه کنند. این در حالی است که روحانیونی مثل شیخ محمدعلی خوانساری و یا آیتالله کاشانی، نمایانگر مجاهدتهای روحانیون در عرصه مبارزه با دشمن هستند. اما همان دشمنان میخواهند، بلای مشروطه را سر انقلاب بیاورند. باید لحظه به لحظه متوجه این توطئهها باشیم. همانطور که امام(ره) نیز بارها هشدار میدادند که مراقب باشید، تجربه مشروطه رخ ندهد. در آن زمان یک عده غرب زده، یکدفعه آمدند و جای موسسین نهضت مشروطه را گرفتند. مثل همانها که در یکسال گذشته به خیابانها ریختند و از جمهوری ایرانی سخن گفتند و شعار «نه غزه، نه لبنان» سر دادند. اینها دنبال همان پروژه ضد مشروطه هستند که باید مراقبشان بود. خلاصه اینکه «اسلام منهای روحانیت»، مثل اسلام بدون ولایت میماند که ثمر آن را دشمن میبرد. برخی به استناد اینکه علمای دینی هرگز در قبضه حکومتها قرار نگرفتهاند، در شیپور اسلام منهای روحانیت میدمند و تقسیمبندیهای «آخوند حکومتی و غیرحکومتی» را مطرح میکنند. نظر شما در اینباره چیست؟اتفاقا مقام معظم رهبری در سخنانشان به این نکته اشاره کردند که «علمای دینی هرگز در قبضه حکومتها قرار نگرفتهاند». این یک تعبیر واقعی است. حتی در زمان طاغوت هم انگشت شمار بودند کسانی که با رژیم بودند و به ندرت اتفاق میافتاد که روحانیای در کنار دربار قرار بگیرد. چرا که همواره بافت روحانیت در کنار ملت بوده و پرچم مبارزه با کفر و دشمن را بالا گرفته است. ولی خب، روحانیون غافلی همچون کدیور هم داریم ولی امثال ایشان استثنا و محدودند که در میان 100هزار نفر روحانی، یکی هم دعاگوی شاه شود و برود در رسانههای بیگانه علیه نظام اسلامی حرف بزند. پس تناقضی بین آنچه که گفتید نیست. یکی از اشارات مقام معظم رهبری در سفر به قم، پرهیز از افراطی گری بود که هم طلاب را به آن توصیه کردند و هم نسبت به پرهیز از تهمت زدن و افراطی گری به نیروهای انقلابی، هشدار دادند. ایشان طی یکسال گذشته نیز چندین بار از لزوم جذب حداکثری و دفع حداقلی سخن گفتند. به نظرتان چقدر به این توصیه رهبری توجه شده است؟لازم است که به این توصیه رهبری توجه شود. همین حالا هم خیلی از دوستان ما نسبت به برخی افراد، ایراداتی دارند اما برای اینکه اختلاف و شکافی در جامعه ایجاد نشود، در حال خوددای هستیم. ما برای توجه به سفارش‌ها توصیههای رهبری است که حرفها و انتقاداتمان را بیان نمیکنیم. البته گاهی کسی از این طرف میافتد و گاهی هم کسی از آن طرف. به همین دلیل است که هم اصلاحطلب تندرو داریم و هم اصولگرای تندرو. اما این زیاده روی و تندروی در هر جناحی که باشد، پسندیده نیست. افراد اگر تفکرشان در قالب اصول پذیرفته شده انقلاب باشد، باز هم ممکن است که در پارهای از اصول با یکدیگر اختلاف پیدا کنند. اما این اختلافات را نباید به دیواری بلند تبدیل کرد و به مسائل اساسی و اصلی کشاند. به نظر من که تا حد زیادی به سفارش رهبری برای جذب حداکثری و دفع حداقلی توجه شده است و الا فرزندان انقلاب، به خیلی جاها و افراد انتقاد دارند. اما چون آقا گفتهاند که نقد منصفانه شود ولی افراد نفی نشوند و اگر کسی وارد خط قرمز شد، به کل نفی نشود، چیزی نمیگویند.البته پیامبر(ص) و حضرت علی(ع) هم حتی، اصحاب یکدستی نداشتند اما همه را حفظ میکردند. به همین دلیل هم الان باید خواص و عوام، وحدتشان را حفظ کنند. مگر آنکه آنقدر اشتباهات فاحش باشد، مثل فتنهگران سال گذشته که دیگر نتوانیم دستمان را با آنها در یک کاسه کنیم! اما نباید سفت بایستیم و بخواهیم که برخی که گاهی باید سکوت میکردند و نکردند و یا باید از نظام حمایت میکردند ولی سکوت میکردند، را ساقط کنیم. بالاخره همه افراد که مصون نیستند و باید مقداری از انتقاداتشان قابل قبول باشد. البته به شرط آنکه رو در روی نظام نایستند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 451]
-
گوناگون
پربازدیدترینها