واضح آرشیو وب فارسی:مهر: مباني نظري ارتباطات (8)تأثير انقلاب ارتباطاتي بر تعريف هويت
خبرگزاري مهر - گروه دين و انديشه: در بيشتر نقاط جهان، مردم از نو حول محور هويتهاي بنيادين از قبيل هويتهاي ديني، قومي، سرزميني و ملي گردهم ميآيند. در دوراني كه ساختارزدايي گسترده سازمانها، مشروعيتزدايي نهادها، رنگ باختن جنبشهاي اجتماعي بزرگ و تجليات فرهنگي گذرا ويژگي اصلي آن است، هويت به اصليترين و گاه تنها سرچشمه معنا تبديل ميشود.
نزديك به پايان هزاره دوم ميلادي ، چند رويداد كه از اهميت تاريخي برخوردارند چشم انداز اجتماعي زندگي انسان را دگرگون ساخته اند. تكنولوژيهاي اطلاعات با سرعتي شتابان در كار شكل دهي مجدد بنيان مادي جامعه است. اكنون سقوط كمونيسم مبارزه تاريخي با كاپيتاليسم را تضعيف كرده است، و نقطه پاياني بر جنگ سرد گذاشته، خطر قتل عام اتمي را كاهش داده و جغرافياي سياسي جهان را به گونه اي بنيادين دگرگون ساخته است. سرمايه داري نيز دستخوش تجديد ساختاري بنيادي شده است.
فعاليت هاي جنايتكارانه و سازمانهاي شبه مافيايي در گوشه و كنار عالم نيز جهاني و اطلاعاتي شدهاند،علاوه بر اين، سيستم ارتباطي نويني كه به زباني جهاني و ديجيتالي سخن ميگويد، توليد وتوزيع كلمات، صداها و تصاوير فرهنگ ما را جهاني ساخته و آنها را با سليقهها، هويتها و روحيات افراد تطبيق داده است.
در بيشتر نقاط جهان، مردم از نو حول محور هويتهاي بنيادين از قبيل هويتهاي ديني، قومي، سرزميني و ملي گردهم ميآيند. با اين همه ، در دوران تاريخي كه ساختار زدايي گسترده سازمانها، مشروعيت زدايي نهادها ، رنگ باختن جنبشهاي اجتماعي بزرگ و تجليات فرهنگي گذرا ويژگي اصلي آن است، هويت به اصليترين و گاه تنها سرچشمه معنا تبديل ميشود.
مردم هر روز بيش از گذشته معاني خود را نه بر اساس اعمال بلكه بر اساس هويت خود يا آنچه كه گمان مي كنند هويتشان است سامان ميدهند. از سوي ديگر ساختار جوامع ما به نحو روزافزوني پيرامون تقابل دو قطبي ميان شبكه وخويش شكل مي گيرد.
به محض اينكه تكنولوژي گرفته شد ، در همه كاربردها و استفاده هايي كه به نوبه خود به نوآوري تكنولوژيك ياري رساندند رشدي انفجار گونه يافت، سرعت و دامنه تحولات تكنولوژيك را افزايش داد و منابع آن را متنوع ساخت. ميتوان گفت با اينكه تكنولوژي خود خبر ميدهد و نيز كاربردهايي را مشخص ميسازد كه جوامع تصميم مي گيرند – همواره به گونه فرايندي منازعهآميز – توانايي تكنولوژيك بالقوه خويش را در آن صرف نمايند.
در قرن بيستم عمدتاً با دو شيوه اصلي توليد زندگي كردهايم ، سرمايه داري و دولت سالاري. در سرمايه داري ، جدايي ميان توليدكنندگان و ابزار توليد، كالا شدن نيروي كار و مالكيت خصوصي ابزار توليد بر مبناي كنترل سرمايه ( مازاد توليد كه به كالا تبديل مي شود) اصل بنيادين تصاحب و توزيع مازاد توليد توسط سرمايه داران را تعيين ميكرد. در دولتسالاري، كنترل مازاد توليد در خارج از نظامي و ايدئولوژيك دستگاه سياسي براي تحميل اهداف خود بر تعداد بيشتري از افراد و گسترش اين نفوذ به اعماق آگاهي آنها گرايش دارد.
مؤثرترين عامل تاريخي كه پارادايم تكنولوژي اطلاعات را شتاب مي بخشد شكل و مسير آن را تعيين، وشكلهاي اجتماعي وابسته به آن را ايجاد ميكند، فرايند تجديد ساختار سرمايه داري است كه از دهه 1980 آغاز شد و باعث شد تا بتوانيم نظام تكنولوژيك- اقتصادي جديد را سرمايه داري اطلاعاتي بناميم.
ميتوان گفت كه بدون تكنولوژي نوين اطلاعاتي، سرمايهداري جهاني واقعيت بسيار محدودي مي بود. آلن تورن چنين استدلال ميكند كه در جامعه فرا- صنعتي كه در آن به جاي كالاهاي مادي ، خدمات فرهنگي جايگاه اصلي را در توليد به خود اختصاص داده است ، دفاع از شخصيت و فرهنگ فاعل اجتماعي در برابر منطق دستگاه ها و بازار است كه جايگزين ايده مبارزه طبقاتي ميشود.
وقتي شبكه فرد را خاموش ميكند "خويشتن"، خواه فردي خواه جمعي ، بدون توسل به مرجع جهاني و ابزاري معناي خود را ميسازد: پس از اينكه حذفشدگان حاضر نشدند منطق يكجانبه سلطه ساختاري وحذف اجتماعي را بگذيرند، فرايند قطع ارتباط دو سويه ميشود.
شنبه 23 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 124]