واضح آرشیو وب فارسی:سایت دانلود رایگان: نگاهی به نمایش ”افسانه شیرزادخان” نوشته و کار ”آدینه سمنانی”
شهرام کرمی : قصههای قدیمی و روایت افسانههای کهن برای کودکان و نوجوانان امری رایج و متداول است. پیش از اینکه کودکان با موضوع تئاتر آشنا باشند با قصه آشنا شدهاند. این موضوع در قصهگویی والدین و بزرگترها برای کودکان و نوجوانان ریشه دارد.
تخیل و فانتزی جزء اصلی و اساسی ادبیات فولکلوریک است. والدین با قصه و افسانههای قدیمی که برای بچهها تعریف میکنند علاوه بر انتقال این روایتهای کهن نوعی تعلق و آشنایی برای آنها ایجاد میکنند. قصههای مختلف قدیمی چون اتل متل توتوله و بزک زنگوله پا و حسن کچل و غیره جزء ادبیات فولکلوریک محسوب میشوند که دارای جنبههای بسیار خوبی برای تبدیل شدن به یک اثر نمایشی هستند.
در ادبیات فولکلوریک که شامل ترانهها و لالایی و امثال عامیانه و متلها و قصهها و افسانههاست، ساختار و تعریف خاصی وجود دارد. نمایش "افسانه شیرزادخان" نوشته و کار آدینه سمنانی که در تالار هنر اجرا میشود، براساس ساختار نمایشهای فولکلوریک بنا شده است. داستان نمایش درباره پسری به نام شیرزاد خان است که نیمی از صورت او به شکل شیر و نیمه دیگرش شبیه انسان است. شیرزاد که در روستا زندگی میکند، توسط خارکن پیری بزرگ میشود و همواره باعث اذیت و آزار اهالی روستاست. اهالی روستا شکایت او را نزد قاضی میبرند و قاضی حکم به تبعید شیرزاد به شهر خاموشان میدهد. در شهر خاموشان شیرزاد با خانم دیو و آقا دیو آشنا میشود و برای از بین بردن طلسم شهر به جنگ دیو میرود. با شکست دیو توسط شیرزاد طلسم از بین میرود و صورت او به انسان تبدیل میشود.
قصه نمایش یک روایت قدیمی است که در اجرای اثر تغییراتی در آن اعمال شده اما ساختار قصهپردازی آن حفظ شده است. شخصیتهایی چون دیو و غول و موضوع طلسم و جادو محور وقایع و قصه نمایش است. نمایشنامه با روایت "آدینه سمنانی" در قصهپردازی و شخصیت و موضوع، ساختار فولکلوریک را حفظ کرده است. در پرداخت موضوعات نمایشنامههای از این نوع به دو شیوه عمل میشود. معمولا اصل قصه و افسانه به شیوه و ساختار نمایشی پرداخت شده و یا اینکه با دخل و تصرف در موضوع و قصه، برداشت متفاوتی ارائه میشود. آدینه سمنانی بدون اینکه بخواهد تفسیر و یا برداشت جدیدی از قصه داشته باشد سعی کرده اثری به شیوه و ساختمان مطابق ادبیات فولکلوریک خلق کند.
چنانچه اشاره شد ادبیات فولکلوریک به جهت به کار بردن دو عنصر تخیل و فانتزی و ادبیات عامیانه بر مخاطب کودک و نوجوان تاثیر بسیار زیادی دارد. از این جنبه مهمترین ویژگی مثبت نمایش افسانه شیرزادخان در همین نکته یعنی انتخاب یک قصه مناسب و پرداخت آن برای تبدیل شدن به نمایش است. نمایش با استفاده از دیالوگنویسی روان و خلق شخصیتهای متضاد که برای مخاطب کودک و نوجوان جذاب است تا پایان اثر و نتیجهگیری مرسوم به خوبی پیش میرود.
در استفاده از قصههای قدیمی و افسانهها به سه شیوه میتوان عمل کرد: الف: اقتباس به معنای روایت اصل قصه. ب: اقتباس تفسیری ج: اقتباس آزاد. پرداخت نمایش افسانه شیرزاد خان نوعی اقتباس وفادارانه است. این نکته باعث شده نمایشنامه در سطح یک روایت از قصهای قدیمی باقی بماند. وقتی از یک قصه برداشت میشود نگاه تفسیری نویسنده و تحلیل او موجب استقلال آن اثر میشود. به زبان ساده نویسنده در برداشت از هر موضوع و یا قصهای باید اثری خلق کند که به تنهایی قابل ارزیابی باشد. یکی از ضعفهای نمایشنامه افسانه شیرزادخان همین است که نویسنده سعی نکرده تفسیر جدیدی از این قصه متناسب با مخاطب امروزی ارائه کند.
در کارگردانی نمایش خانم سمنانی از عناصر مرسوم و متداول تئاتر کودک و نوجوان استفاده کرده است. موسیقی ریتمیک و ترانههای متنوع، صورتک برای شخصیتها، و طراحی صحنه با رنگهای پرهیجان که برای جذب کودکان و نوجوانان جزء عوامل شناخته شده نمایش تلقی میشود. داستان نمایش افسانه شیرزادخان به دو بخش تقسیم میشود و بازیگران شخصیتهای بخش روستا با شهر خاموشان بازی متفاوتی دارند. البته بازی سرد و بدون روح بازیگران در بخش شخصیتهای روستا که به نوعی در خلق شخصیتها سر در گم هستند با بازی متفاوت و جذاب آنها در بخش شهر خاموشان جبران میشود. در بخش شهر خاموشان بازیگران از صورتک استفاده میکنند. استفاده از تکنیک صورتک که موجب میشود صورت بازیگر دیده نشود نیاز به تلاش زیادی از سوی بازیگران دارد که بتوانند در شکل یک شخصیت از فیزیک و حرکات خود به نحو درستی استفاده کنند. کار بازیگران نمایش قابل تقدیر است. نسیم زاهدی در نقش شیرزاد خان با استفاده از صدا سازی برای شخصیت تا حدود زیادی توانسته شخصیت بازیگوش شیرزاد را انتقال دهد. انتخاب یک بازیگر خانم برای این نقش و بازی این بازیگر توانسته شخصیت متفاوتی را خلق کند.
کار بسیار خوب شاهرخ هدایی در نقش آقا دیو و نوشین نوشیروانی تهرانی در نقش خانم دیو موجب شده شخصیتهای جذابی خلق شود. این دو بازیگر به خوبی توانستهاند در بازی خود از عوامل فیزیکی و صدا استفاده کنند. آقا دیو یک شخصیت هواس پرت و گیج است و خانم دیو برعکس او زرنگ و پرحرف که تضاد این دو موقعیتهای جذابی را ایجاد کرده است. بازی نوشین نوشیروانی نمونه بسیار خوبی برای این نوع کار به شیوه تن پوش و صورتک است که با استفاده درست از فیزیک و بیان، شخصیت را شکل داده است. حضور پرانرژی و خوب این بازیگر در صحنه نمایش نوید معرفی و حضور یک بازیگر خلاق در تئاتر کودک و نوجوان است. از طرفی در بین گروه بازیگران حضور محمدرضا ایمانیان و بازی بسیار خوب او با وجود نقش کوتاهی که در نمایش دارد از نکات قابل توجه نمایش است. در بخش روستا که او نقش قاضی را بازی میکند و دیگران به عنوان شخصیتهای روستایی فقط در صحنه ایستادهاند بازی جدی او قابل توجه است. در صحنه پایان نمایش که بازیگران با برداشتن صورتک به عنوان بازیگر در صحنه حضور دارند قاضی هنوز همان شخصیت خود را دارد و البته موقعیت جذابی را ایجاد میکند.
اما در طراحی صحنه نمایش همان مشکلات همیشگی این نوع آثار وجود دارد و یکی از ضعفهای نمایش طراحی صحنه آن است. برای تغییرات مکرر صحنه و تنوع رویدادها لازم بود به یک ایده در طراحی صحنه فکر میشد که به سادگی از کنار این مهم عبور شده است. موسیقی نمایش در خدمت کار است و در برخی صحنهها خود را به نمایش تحمیل میکند. از موسیقی، زیاد استفاده شده و به نوعی کارگردان سعی داشته خلاء نمایش را در برخی صحنهها با موسیقی پر کند.
نمایش "افسانه شیرزادخان" در جذب مخاطب کودک و نوجوان اثری موفق است و کودکان ارتباط خوبی با آن برقرار میکنند. آدینه سمنانی و گروه نمایشی این قابلیت را دارند که با توجه به اهمیت تئاتر کودک و نوجوان آثار خوبی را در زمینه ادبیات فولکلوریک تولید کنند. ادبیات کشور ما ایران سرشار از ایدههای جذاب برای مخاطبان است که رجوع به این آثار میتواند کمک زیادی به نویسندگان و ادبیات نمایشی کند.
http://www.talarhonar.blogfa.com
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت دانلود رایگان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 176]