واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: عصر تجارت شو(تلویزیون،تکنیکی جهت دار و جذاب)(شماره اول)شبی دانشجویی سختکوش و با همت، هنگام بازگشت به آپارتمان کوچکش متوجّه میشود که تنها لامپ اتاقش سوخته است. از آنجا که فردای آن شب امتحان مهمی در پیش داشت و میبایست قسمتی از متون مربوطه را مرور میکرد ناچار بود به هر نحو ممکن نوری فراهم سازد وتمایل شدیدش به قبولی با نمره ممتاز او را به فکر انداخت. تلویزیون را روشن کرد، صدای آن را بست، پشت به آن نشست و مطالعه قسمتهای مورد نظر را آغاز کرد.تلویریون نه ادامه دهنده فرهنگ کتابت است و نه گسترشدهنده آن؛ بلکه نقش یک مهاجم به فرهنگ کتابت را دارد.این هم یک کاربرد تلویزیون است. تاباندن نور آن به صفحه کتاب!
بدیهی است که تلویزیون بیش از یک کانون روشنایی و پرتو افکنی است؛ دارای صفحهای است صاف و شفاف، که میتواند حروف و لغات را نشان دهد. همه ما شبی را در یک هتل گذراندهایم و دیدهایم که از یک کانال مخصوص تلویزیون اتاق، حوادث و رویدادها و نیز پارهای اطلاعات لازم و مورد استفاده عموم، به صورت مکتوب و با سطرهایی متحرک بر صفحه آن ظاهر میشوند و سپس جای خود را به مطالب دیگر میدهند.این هم کاربرد دیگری است از تلویزیون، تخته سیاه الکترونی:در اینجا میخواهیم نشان دهیم تا چه حدّ امیدهای به ظاهر تسلی بخش پارهای افراد که معتقدند میتوان برای پشتیبانی و تقویت روشهای سنتی تعلیم و تربیت از تلویزیون استفاده کرد، پوچ و خیالبافانه است.هر تکنیکی منطق خاص خود را دارد؛ و همانطور که گفته شد دارای سیمایی درونی و چهرهای نامرئی است و بر آن است که آن را باز و شکوفا سازد و نقاب از استعاره خود بردارد.تلویریون نه ادامه دهنده فرهنگ کتابت است و نه گسترشدهنده آن؛ بلکه نقش یک مهاجم به فرهنگ کتابت را دارد.اگر تلویزیون اصلاً ادامه دهنده و گسترش دهنده چیزی باشد این چیز فقط میتواند آن سنتی باشد که تلگراف و فوتوگرافی در اواسط قرن نوزدهم آن را بنیان نهادند، نه پایه و سنتی که در قرن پانزدهم توسط ماشین چاپ آفریده شد.تلویزیون چیست؟ چه نوع مبادلات ارتباطاتی را مجاز میشمرد؟ کدام گرایشهای روشنفکری را تسهیل میکند؟ فرهنگی را که ارائه میدهد چیست؟اینها سوالهایی است که میخواهیم ذیلاً به شرح آن بپردازیم.
هر تکنیکی، همانند مغز، نوعی گرایش و تمایل خاص خود را دارد. در شکل مادی آن، پارهای کاربردها معین است و پارهای نامعلوم. فقط کسی که اطلاع چندانی از تاریخ تکنیک ندارد میتواند بر این باور باشد که تکنیک فاقد جهت و بیطرف است.هر تکنیکی منطق خاص خود را دارد؛ و همانطور که گفته شد دارای سیمایی درونی و چهرهای نامرئی است و بر آن است که آن را باز و شکوفا سازد و نقاب از استعاره خود بردارد. مثلاً ماشین چاپ علیالظاهر دارای جهت و گرایشی است که به استفاده و کاربرد آن در حوزه زبان و بیان منجر میشود و این تکنیک را به آن سو میکشاند.انسان میتواند از یک تکنیک آنگونه استفاده کند که مانع رشد تمایلات بالقوه و باعث جلوگیری از بروز گرایش ذاتی آن شود؛ یا لااقل تأثیر اجتماعی آن به حداقل ممکن برسد.تکنیک تلویزیون نیز جهت خاص و گرایش ویژه خود را دارد. بنابراین اگر میخواهیم به این سوال که «تلویزیون چیست؟» جوابی بدهیم باید از همان اول در نظر داشته باشیم که در اینجا با تلویزیون نه به عنوان یک تکنیک، بلکه به عنوان ابزاری با حوزه تمایل و گرایش ذاتی خاص و جهتدار روبرو هستیم. در بسیاری از کشورهای جهان، تلویزیون به عنوان یک حوزه تمایل، با آنچه در آمریکا رایج است تفاوت زیادی دارد، هر چند که در همه جا به عنوان تکنیک دارای کاربرد و تلقی یکسان است. منظور کشورهایی است که در آنها یا غالب مردم از داشتن دستگاه تلویزیون محروماند، یا اگر همه دارای تلویزیون هستند حداکثر یک دستگاه و آنهم فقط با امکان دریافت یک فرستنده، که این فرستنده هم ساعات خاصی، نه تمام مدت شبانهروز، به پخش برنامه میپردازد. به این دلیل و دلایل دیگر، تلویزیون در چنین کشورهایی نمیتواند معنا و مفهومی یکسان با تلویزیون در آمریکا داشته باشد و تأثیری که تلویزیون در آمریکا دارد با تأثیری که تلویزیون در آن کشورها دارد یکسان و برابر باشد. این بدان معنی است کهانسان میتواند از یک تکنیک آنگونه استفاده کند که مانع رشد تمایلات بالقوه و باعث جلوگیری از بروز گرایش ذاتی آن شود؛ یا لااقل تأثیر اجتماعی آن به حداقل ممکن برسد.
البته در آمریکا چنین موردی اتفاق نیفتاده است. دموکراسی و اقتصاد بازار نسبتاً آزاد ، بهترین زمینه رشد را برای تلویزیون فراهم ساختند و این امکان را دو دستی به آن پیشکش کردند تا بتواند خصلت ذاتی و جهتگیری درونی خود را به عنوان تکنولوژی تصاویر به بهترین و کاملترین شکل آشکار و آن را شکوفا کند. این امر باعث شده است که برنامههای تلویزیونی آمریکا در سراسر جهان متقاضی فراوان داشته باشد.صدور برنامههای تولیدی تلویزیونی آمریکا نزدیک به یکصد تا دویست هزار ساعت است، که بطور مساوی میان کشورهای آمریکایی لاتین، آسیا، و اروپا تقسیم میشود. برنامههای تلویزیونی آمریکا اینچنین در جهان گسترش مییابد، در حالی که همزمان وجهه اخلاقی و سیاسی آمریکا در انظار جهانیان سقوط میکند. برنامههای تلویزیونی آمریکا، نه به این دلیل در جهان طرفدار دارد که آمریکا از محبوبیت جهانی برخوردار است. بلکه به این دلیل که تلویزیون آمریکا مورد علاقه و مورد توجه مردم دنیاست.
و اینچنین است که برنامههای تلویزیونی آمریکا لذتی برای چشم است و نمایشهاییعالی است که در هر روز هزاران تصویر را از فراز آنتنهای فرستنده در جهانمیپراکند.برنامههای آگهی تجارتی و پیامهای بازرگانی، که برخی آن را زائد و مزاحم میدانند، دائماً لذّتی است برای چشم و همراه با موزیکی است تحریک کننده. بهترین تصویربرداریهای جهان را بدون تردید در آگهیهای بازرگانی میتواند دیدزمان متوسط هر زاویه دوربین و هر قطعهای که از یک نقطه و موضع فیلمبرداری میشود(= در اصطلاح اهل فن، یک شات)، 5/3 ثانیه است؛ به گونهای که چشم هرگز آرام نمیگیرد و پیوسته حرکتی جدید را دریافت میکند. افزون بر اینها، موضوعات متنوع و گوناگون به بیننده عرضه میشود، بطوری که حداقل توقع را از قدرت درک و شعور بیننده دارد، و هرگز احساس نیاز به فکر کردن را در او بیدار نمیکند، و غالباً احساسات را برمیانگیزد، سپس ارضا میکند. حتیبرنامههای آگهی تجارتی و پیامهای بازرگانی، که برخی آن را زائد و مزاحم میدانند، دائماً لذّتی است برای چشم و همراه با موزیکی است تحریک کننده. بهترین تصویربرداریهای جهان را بدون تردید در آگهیهای بازرگانی میتواند دید. به عبارت دیگر، تلویزیون آمریکا وظیفه خود را تمام و کمال در این خلاصه کرده است که برنامههای سرگرمکننده تولید کند و بینندگان خود را فقط سرگرم کند. برگرفته از کتاب زندگی در عیش،مردن در خوشی.نوشته نیل پستمن
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 319]