تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 3 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم، بزرگ‏ترين ـ فرمود ـ يا با عظمت‏ترين نام خداوند است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1817935028




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

چگونه باورهاي غلط را تغيير دهيم؟


واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی:
چگونه باورهاي غلط را تغيير دهيم؟
آدم‌ها به آساني تن به تغيير باورهايي كه طي ساليان دراز به دست آورده‌اند، نمي‌دهند. يكي خود شما. اگر الان كسي بيايد و بهتان بگويد كه عقيده شما درباره فلان چيز غلط است، با او شروع به بحث مي‌كنيد چگونه باورهاي غلط را تغيير دهيم؟ بياييد خطركنيم آدم‌ها به آساني تن به تغيير باورهايي كه طي ساليان دراز به دست آورده‌اند، نمي‌دهند. يكي خود شما. اگر الان كسي بيايد و بهتان بگويد كه عقيده شما درباره فلان چيز غلط است، با او شروع به بحث مي‌كنيد تا بگوييد عقيده‌تان درست است و طرف مقابل را به عقيده خود جلب كنيد. باورهاي ما گاهي كاري به باورهاي بقيه ندارند. يعني با هم دچار تداخل نمي‌شوند اما هميشه هم اين طور نيست و چيزهايي كه ما به آنها عقيده داريم در تضاد به چيزهايي كه عقيده دوستمان است قرار مي‌گيرد. مثلا نظر شما و دوستتان درباره يك دوست ثالث با هم يكي نيست و اين باعث چالش و تضاد بين شما مي‌شود. زمان مي‌گذرد و تضاد همچنان مي‌ماند و فاصله ايجاد مي‌كند و شما بعد از ماه‌ها تازه مي‌فهميد نظر دوستتان درست و نظر شما اشتباه بوده است. گاهي هم پيش مي‌آيد كه متوجه مي‌شويد رفتارتان غلط است و مي‌خواهيد آن را تغيير بدهيد اما نمي‌دانيد چگونه. براي تغيير يك رفتار يا يك باور غلط بايد چند كار را انجام دهيد: 1 - رفتاري را كه مي‌خواهيد آن را در ديگران تغيير دهيد، شناسايي كنيد. عكس‌العملي را كه مي‌خواهيد تغيير دهيد، براي خود مشخص و روشن كنيد. 2 - در مورد حسي كه هر رفتار در شما ايجاد مي‌كند فكر كنيد. وقتي به آينه نگاه مي‌كنيد، چه حس‌هايي در شما ايجاد مي شود؛ عصبانيت، ترس يا ناراحتي؟ 3 - باورها و تجربيات قبلي را كه به احساسات كنوني شما ربط پيدا مي‌كنند مشخص كنيد. سعي كنيد در مورد چگونگي ارتباط يك عكس‌العمل با گذشته خود فكر كنيد؛ حتي اين گذشته مي‌تواند به دوران كودكي شما برگردد. چه باورهايي را از آن تجربيات همراه آورده‌ايد؟ چگونه اين عكس‌العمل آنها را تقويت مي‌كند؟ 4 - حال بايد متوجه شويد كه شما در حال نقش بازي كردن و درگير شدن در عكس‌العملي هستيد كه مي‌بينيد. اكنون بايد يك راه حل عملي براي تغيير باورهايي كه ناشي از رفتار ديگران در قبال شماست، بيابيد. وقتي احساسات و باورهاي خود را تنظيم كرديد، خواهيد ديد كه رفتار اطرافيان و انعكاس در محيط اطراف با واقعيات دروني جديد شما تنظيم مي‌شود. در اين ميان، 3 امكان در ارتباط با اشخاص خاصي كه تمايل به تغييرشان داريد وجود دارد: 1 - در وهله اول ممكن است رفتار آنها براساس باورهاي جديد شما و عكس‌العمل‌هاي جديدتان در مقابل آنها شكل گيرد. اين مورد مواقعي اتفاق مي‌افتد كه آنها هم آماده تغيير خودشان باشند يا رفتارشان عكس‌العملي باشد به آنچه كه شما در مقابل آن انجام داده‌ايد. مثلا يك زن مي‌خواهد همسرش را تغيير دهد. او احساس مي‌كند شوهرش عشق خود را به اندازه كافي ابراز نمي‌كند. پس به خود نگاه مي‌كند تا باورهاي خود را راجع به عشق تغيير دهد. هنگام انجام اين كار، دوست داشتني‌تر و در مقابل شوهرش قدرشناس‌تر مي‌شود. در عوض، شوهر هم با همسرش با همان عشق اوليه رفتار مي‌كند. اين داستان مي‌تواند به نحوي ناخوشايند هم آغاز شود. مثلا همسر با عصبانيت و خصومت به شوهرش پاسخ دهد. شوهر هم عشق‌ورزي خود را كمتر مي‌كند، زيرا هيچ عشقي از جانب همسرش حس نمي‌كند. اين قصه ادامه مي‌يابد تا اين كه يكي از همسران در باورها و عكس‌العمل‌هاي خود تغيير ايجاد كند. باورهاي عاشقانه و رفتار مطابق آن، باعث پاسخ‌هاي عاشقانه مي‌شود. 2 - ممكن است تغييرات دروني شما، شخصي را كه مايل به تغييرش هستيد به خروج از زندگي‌تان برانگيزد. اگر باورهاي شما مطابق با رفتار شخص خاصي بوده، وقتي باورهايتان تغيير مي‌كند، آن شخص اگر آمادگي تغيير خود را نداشته باشد از زندگي شما خارج مي‌شود. مثلا اگر مرتب اظهار كنيد كه اعتماد به نفستان پايين است، رئيستان هم طوري با شما برخورد مي‌كند كه گويا شما شخص غيرمستقلي هستيد و نياز به كمك يك نفر ديگر داريد. اگر شما اعتماد به نفستان را بهبود بدهيد، مي‌توانيد شغلي جديد پيدا كنيد كه به ارتباطات قبلي شما پايان بدهد يا ناچار رفتار رئيستان عوض مي‌شود. در هر تغييري، نياز به يافتن ارتباطات جديد وجود دارد تا شما را از باورهاي قبلي‌تان جدا كند. اين نياز لزوما بد نيست. اين فقط به اين معناست كه شخصي كه مي‌خواستيد تغيير دهيد نمي‌تواند رفتارش را تغيير دهد كه اين حق هر انساني است. پس ناخواسته او از زندگي‌تان خارج مي‌شود. 3 - براساس مورد شماره 2، اگر اين شخص ارزش زيادي براي شما دارد، شما اين حق انتخاب را داريد كه ارتباطتان را با او ادامه دهيد، اما بدانيد كه رفتار او هماني است كه بوده. شما مي‌توانيد روي چگونگي واكنش خود در مقابل او و دروني كردن ارتباطات خود با او كار كنيد، ولي واقعا چرا برخي از مردم در مقابل هر تغييري مقاومت مي‌كنند؟ در اين مجال به 7 دليل در اين باره اشاره شده است: 1 - خطر تغيير در نظر برخي از افراد، بزرگ‌تر از خطر ماندن در شرايط موجود است. تغيير، نيازمند نوعي اعتقاد است. شما تصميم به حركت در مسيري ناشناخته مي‌گيريد؛ به اين اميد كه چيز بهتري برايتان روي دهد، اما هيچ مدركي از بهتر شدن اوضاع در آينده نداريد. داشتن اين اعتقاد نوعي خطرپذيري است. شما گام‌هاي فعالي به سمت امري ناشناخته برمي‌داريد كه واقعا به آن باور داريد و شايد از آن مهم‌تر اين‌كه آن را احساس مي‌كنيد و فكر مي‌كنيد كه خطر ماندن در شرايط فعلي، بزرگ‌تر از حركت به سمت مسير جديد است. تغيير در واقع مديريت خطر است. اگر شما در حال تغيير هستيد، مطمئن باشيد كه يك سفر جديد را در پيش داريد. در واقع شما بايد خطر تغيير شرايط را بپذيريد. 2 - مردم احساس ارتباط و نزديكي با افراد و روش‌هايي مي‌كنند كه قبلا وجود داشته‌اند. ما موجوداتي اجتماعي هستيم. دوست داريم ارتباط خود را با آنچه مي‌شناسيم حفظ كنيم؛ با كساني كه به ما درس آموخته‌اند، به ما نزديك شده‌اند و حتي با كساني كه گاهي به ضرر ما عمل كرده‌اند. ما همچون مفتولي سخت شده‌ايم و علاقه‌اي به تغيير نداريم. اگر شما از افراد يك سازمان بخواهيد كاري را به شيوه‌اي جديد انجام دهند، حتي اگر آن راه بسيار هم منطقي به نظر برسد، اما به هر حال شما بايد در مقابل مقاومت آنها ايستادگي كنيد، زيرا همه آنها به راه قبلي‌شان دلبستگي دارند. 3 - مردم هيچ الگويي براي فعاليت جديد ندارند. هرگز نيروي خيال را دست‌كم نگيريد. شما مي‌توانيد از رويا استفاده كنيد و قوه تخيل خود را براي خلق امكان‌هاي جديدي كه در حال حاضر وجود ندارند بكار ببريد، اما بيشتر مردم چنين كاري را انجام نمي‌دهند. براي بيشتر مردم، ديدن ايجاد باور مي‌شود. آنها احساس مي‌كنند كه اگر چيزي را نديده باشند پس دلايل كافي براي انجام آن ندارند، اما شما مي‌توانيد با استفاده از خيال شرايط جديد را براي خود تداعي كنيد. بدانيد كه تعريف كمتر و دلايل منطقي بيشتر باعث غلبه بر مقاومت در مقابل تغيير مي‌شود. 4 - مردم مي‌ترسند صلاحيت تغيير را نداشته باشند. گاهي تغيير در عملكرد، تغيير در مهارت و تغييراتي ديگر بايد صورت گيرد كه برخي افراد حس مي‌كنند توانايي عبور از اين مراحل را ندارند. آنها فكر مي‌كنند نمي‌توانند آن كارها را خوب انجام دهند. البته برخي از افراد درست فكر مي‌كنند اما در بيشتر موارد، ترس آنها بي‌پايه و اساس است. آنها براي تغيير، نياز به تشويق از جانب فرد ديگري دارند تا در خود انگيزه ايجاد كنند. 5 - افراد، احساس خستگي و مشغله زياد مي‌كنند. خستگي، تلاش براي تغيير را از بين مي‌برد. اگر مثلا شما باور داريد كه بايد سيگار را ترك كنيد، اما ده‌ها پروژه براي انجام و چند بچه قد و نيم قد براي نگهداري داريد، راحت‌ترين راه به تعويق انداختن پروژه ترك سيگار است. وقتي شما يك تغيير را براي خود تعريف مي‌كنيد، بايد مراقب مشغله‌هاي كاري ديگر هم باشيد، زيرا اين عاملي است كه مردم را ازحركت به سمت هدف بازمي‌دارد حتي اگر كاملا به عاقلانه بودن آن تغيير واقف باشند و به آن باور داشته باشند. در اين حالت بهتر است دوباره به خود، خطر ماندن در شرايط فعلي را يادآوري كنيد و دلايل منطقي تغيير را براي خود بيان كنيد. 6 - مردم در مورد باورها و ايده‌هاي خود شك دارند و مي‌خواهند در مورد ايده‌‌هاي جديد مطمئن شوند. مهم است بدانيد كه فقط تعداد كمي از تغييرات هستند كه سرانجام‌شان از ابتدا مشخص است و براي آزمودن بقيه تغييرات نياز به طي مسيري طولاني وجود دارد. بسياري از انتقاداتي كه درباره ايده‌ها وجود دارد بيشتر براساس ترس است، نه منطق. 7 - مردم احساس مي‌كنند كه تغيير پيشنهادي، باورهاي آنها را تهديد مي‌كند. منابع: Schuersolutions Creative affirmations www.jamejamonline.ir





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1372]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن