تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 9 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):هر كس يك روز ماه رمضان را (بدون عذر)، بخورد - روح ايمان از او جدا مى‏شود.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1798515950




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

نقش تاريخي قرآن در دوره بعثت


واضح آرشیو وب فارسی:سایت دانلود رایگان: مورد سالهاي نخست، بعثت نمود روشن‏تري دارد. پيامهايي كه در ضمن آيات استوار قرآني ارائه مي‏گرديد، چونان پتكي بر سر شرك فرود مي‏آمد و مشركان را در برابر دعوت اسلامي خلع سلاح مي‏كرد. نظم آهنگين قرآن و ادب قوي و شيواي آيات، بر جذبه پيامهاي آن افزوده و مشركان را از ايستادگي در برابر خود عاجز مي‏ساخت. بدين ترتيب قرآن هم به لحاظ شكل و هم محتوا، توانست توحيد را در جامعه شرك‏آلود نشر دهد و توده‏هاي مردم را مفتون خويش سازد. مشركان از اظهار هر نوع انتقاد جدّي به آيات قرآن ناتوان بودند و تنها با اِعمال فشار بر مسلمانان، كوشيدند تا توسعه اين آيين پاك را محدود سازند.
تحول تاريخي كه با بعثت و اعلام نبوت رسول خدا ـ ص ـ آغاز شده بود، به كمك آيات قرآن انديشه خود را در تمام زواياي جامعه جاهلي، توسعه داده و به سمت يك تحول و انقلاب بنيادين پيش رفت. آيات قرآني تأثير عميقي از لحاظ فكري ايجاد كرده و با حمله و هجمه به ارزشهاي جاهلي، در بي‏اعتبار كردن آنها نقش محسوس و قابل محاسبه‏اي داشته است.
بررسي تأثير قرآن در ميان مردم از جهات مختلفي قابل بررسي است؛ توجه به جهت‏گيري نخستين آياتي كه نازل شده، مي‏تواند گوشه‏اي از تأثيرگذاري قرآن را بر مردم نشان دهد. مي‏دانيم كه بسياري از مردم تنها با شنيدن شماري از آيات، اسلام را مي‏پذيرفتند. قديمي‏ترين سوره‏ها عبارتند از سوره «علق»، «مدثر»، «مزمل»، «الضحي» و «قلم».1
در سوره علق آمده است:2 «بخوان به نام پروردگارت كه بيافريد آدمي را از لخته خوني بيافريد. بخوان، و پروردگار تو ارجمندترين (اكرم) است. خدايي كه به وسيله قلم آموزش داد، به آدمي آنچه را كه نمي‏دانست. آموخت. حقاً كه آدمي نافرماني مي‏كند، هرگاه كه خويشتن را بي‏نياز بيند. هر آينه بازگشت به سوي پروردگار توست. آيا ديدي آن كس كه منع مي‏كند، بنده‏اي را كه نماز مي‏خواند؟ چه مي‏بيني اگر آن مرد بر طريق هدايت باشد؟ يا به پرهيزگاري فرمان دهد؟ چه مي‏بيني اگر تكذيب كند و روي‏گردان شود؟ آيا ندانسته است كه خدا مي‏بيند؟ حقا كه اگر باز نايستد موي پيش سرش را مي‏گيريم و مي‏كشيم، موي پيش سر دروغگوي خطاكار را. پس همدمان خود را هم بخواند. ما نيز كارگزاران دوزخ را فرامي‏خوانيم. نه، هرگز از او پيروي مكن و سجده كن و به خدا نزديك شو.»
اشارت تاريخي سوره علق بدين شكل است كه آيات نخست آن تقريباً به اجماع محدثان و سيره‏نويسان، نخستين آياتي است كه در غار حرا بر رسول خدا ـ ص ـ نازل شده است. در ادامه اشاره به شخصي شده كه از نماز خواندن بنده خدا جلوگيري مي‏كرده است. گفته‏اند كه اين درباره ابوجهل است. زماني كه رسول خدا ـ ص ـ در كنار كعبه نماز مي‏خواند، ابوجهل او را از نماز خواندن منع مي‏كرد.3 پيامهاي خداوند در اين سوره چنين است كه از نام خدا آغاز مي‏شود، سپس به خلقت انسان و آموزش او با قلم مي‏پردازد. آنگاه طغيان او را ناشي از احساس بي‏نيازي و خودسري او مي‏داند، تا جايي كه در برابر رسول خدا ـ ص ـ مي‏ايستد و نه تنها خود در برابر خدا عبادت نمي‏كند، از عبادت ديگران نيز منع مي‏كند. پس از آن خداوند دو وضعيت متفاوت انسان را به مقايسه مي‏گذارد. يكي زماني است كه بر طريق هدايت است و ديگري آن كه تكذيب مي‏كند و روي‏گردان مي‏شود. عذاب و خذلان الهي در انتظار اوست.
پيامهاي كه در سوره مدثر آمده، براي شناخت اولين آموزه‏هاي قرآن قابل توجه است. قسمتي از آيات را ياد مي‏كنيم: «اي جامه در سركشيده، برخيز و بيم‏ده، و پروردگارت را تكبير گوي. و جامه‏ات را پاكيزه دار. و از پليدي دوري گزين... و آنگاه كه در صور دميده شود، آن روز، روزي سخت خواهد بود. و براي كافران ناآسان. مرا با آن كه تنهايش آفريده‏ام واگذار. او را مالي بسيار دادم و پسراني همه در نزد او حاضر. و كارهاي او را به نيكوتر وجهي برساختم. آنگاه طمع مي‏بندد كه افزون كنم. آري، كه او در برابر آيات ما ستيزه جوست. او را به مشقتي مي‏اندازم. او انديشيد و طرحي افكند. مرگ بر او باد، چگونه طرحي افكند؟ باز هم مرگ بر او باد، چگونه طرحي افكند؟ آنگاه گريست، سپس روي ترش كرد و پيشاني درهم كشيد. سپس روي گردانيد و گردنكشي كرد. گفت: اين جز جادويي كه ديگرانش آموخته‏اند، هيچ نيست. اين جز سخن آدمي هيچ نيست. زودا كه او را به سَقَر بيفكنيم. چه چيز آگاهت ساخت كه سقر چيست؟ نه هيچ باقي مي‏گذارد و نه چيزي را وامي‏گذارد. سوازننده پوست است... آري سوگند به ماه، و سوگند به شب چون روي در رفتن آرد، و سوگند به صبح چون پرده برافكند كه اين يكي از حادثه‏هاي بزرگ است. ترساننده آدميان است. براي هركس از شما كه خواهد پيش افتد يا از پي رود. هركس در گرو كاري است كه كرده است، مگر اهل سعادت، كه در بهشت‏ها نشسته‏اند و مي‏پرسند از گناهكاران: كه چه چيز شما را به جهنم كشانيد؟ مي‏گويند: ما از نمازگزاران نبوديم، و به فقيران طعام نمي‏داديم و با آنان كه سخن باطل مي‏گفتند همآواز مي‏شديم و روز قيامت را دروغ مي‏انگاشتيم تا مرگ ما فرا رسيد. پس شفاعت شفاعت كنندگان سودشان نبخشد، چه شده است كه از اين پند اعراض مي‏كنند؛ مانند گورخران كه از شير مي‏گريزند... آري كه اين قرآن اندرزي است، هر كه خواهد آن را بخواند. و پند نمي‏گيرند مگر اين كه خدا خواهد. او شايان آن است كه از او بترسند و او شايان آمرزيدن است.
مهمترين اشارت تاريخي اين سوره، اشاره به اقدام رسول خدا ـ ص ـ پس از نزول نخستين آيات بر اوست. خدا از او مي‏خواهد از جاي خود برخيزد، لباس خويش را تطهير كند از پليدي بگريزد و رسالت خويش را عمل كند.
اشاره تاريخي ديگر درباره وليد بن مغيره است. گفته‏اند پس از شنيدن آيات قرآني در تحليل منشأ آنها مردّد شد. از يك سو جذبه قرآن او را به سوي خود مي‏كشيد و از سوي ديگر، همآوايي با مشركين و استكبار، مانع از قبول آن مي‏شد. خداوند از ترديد او ياد مي‏كند و از اين كه او نابخردانه قرآن را سحر ناميد.4 خداوند پيام مي‏دهد كه:
«تمامي ثروتها و فرزندان و نعمتها از جانب خداست و بشر در طمع ثروت بيشتر، اما در اصل، بشر تنهاست و زماني كه با آيات الهي درافتاد دوزخ در انتظار اوست.»
آيات انذار براي مشركان بويژه اشراف خوش‏نشين قريش، سخت كوبنده بود. آخرين آيات، آنان را به دليل نخواندنِ نماز و عدم انفاق و همآوازي با كساني كه سخن باطل مي‏گفته‏اند، سزاوار دوزخ مي‏شمرد. در سوره «الضحي» نيز از رسول خدا مي‏خواهد كه:
«و گدا را مران، و از نعمت پروردگارت سخن بگوي».
تأكيد قرآن بر اصول انساني، از همان آغاز، در آيات نازل شده وجود دارد. در اينجا نگاهي به پيامهاي اصلي سوره اسراء كه از سوره‏هاي مهم مكّي است مناسب مي‏نمايد. در آغاز اشاره به معراج رسول‏الله است كه در قرآن، در آغاز همين سوره اسراء از آن سخن گفته شده است. اشاره‏اي به بني‏اسرائيل در ادامه آمده و تأكيد بر اينكه هر قومي كه راه درستي را برگزيند، نيكي آن به خودش خواهد رسيد و اگر راه بدي را انتخاب كند، بدي آن به او خواهد رسيد. آنگاه درباره قرآن مي‏فرمايد:
«اين قرآن به درست‏ترين آيينها راه مي‏نمايد».
و باز تأكيد بر اين كه هر فرد، مسؤول اعمال خويش بوده و نتيجه آن از خوب و بد به او باز خواهد گشت:
«هر كه هدايت شود به سود خود هدايت شده و هر كه گمراه گردد به زيان خود هدايت شده و هيچ كس بار ديگري را برندارد».5
معمولاً خداوند دو نوع تهديد و انذار دارد: يكي تهديد نسبت به عواقب دنيوي فساد قريش، با اشاره به سرگذشت انبياي سابق و اقوام آنان. و دوم تهديد نسبت به آتش دوزخ:
«چون بخواهيم قريه‏اي را هلاك كنيم، خداوندان نعمتش را بيفزاييم تا در آنجا تبهكاري كنند. آنگاه عذاب بر آنها واجب گردد و آن را در هم فرو كوبيم. بعد از نوح چه بسيار مردمي را هلاك كرده‏ايم».6
تهديدهاي مزبور نسبت به عواقب دنيوي اقدامات قريش مكرر در قرآن آمده است. مثلاً با ياد از اين نكته كه مخالفان انبيا به رسولان مي‏گفتند: «يا به دين قوم خود گرويد يا شما را اخراج مي‏كنيم»7 ظالمان را تهديد به عذاب مي‏كند.
به دنبال آن در سوره اسراء فصلي از قواعد اخلاقي زندگي بويژه درباره حرمت به پدر و مادر و رسيدگي به مساكين و درويشان آورده و اسرافكاري اشرافِ قريش را ملامت و سرزنش مي‏كند. بدين ترتيب اسلام خود را حامي درويشان و بر ضد اسرافكاران مي‏نماياند. توجه قرآن به قواعد اخلاق انساني، در ادامه با تفصيل بيشتري در «نكشتن فرزندان»، «نزديك نشدن به فحشا» ـ كه زنا نمونه بارز آن است ـ «نزديك نشدن به مال يتيم» ـ چه رسد به تصرف ناحق در آن ـ ، «رعايت عدالت در كيل و وزن» ـ كه از مصاديق اخلاقيات انساني اسلام است8 ـ «شرحي از مخالفت مشركان با قرآن و بي‏توجهي آنان به شنيدن آيات» و... آمده است. تمسخر عقيده به معاد از سوي مشركان كه در سوره‏هاي ديگر آمده، در اينجا نيز مطرح شده است. قرآن نيز عقيده مشركان به بتها را ناروا مي‏شمرد:
«بگو: آنهايي را كه جز او خدا مي‏پنداريد، بخوانيد، نمي‏توانند بلا را از شما دور سازند يا آن را نصيب ديگران كنند».9
پس از آن مجدداً از اقوامي كه با انبيا به مخالفت برخاسته و گرفتار عذاب الهي شده‏اند سخن مي‏گويد. ارائه تصويري از نقش خدا در هدايت انسانها و نقش شيطان در گمراه ساختن مردم با بيان سابقه‏اي از عناد شيطان در برابر خداوند، در ادامه آمده امّا تأكيد شده كه شيطان تسلّطي بر بندگان خدا ندارد. آيات قرآن، رسول را از تأثيرپذيري از مشركان برحذر مي‏دارد، از توطئه آنان در اخراج آن حضرت سخن مي‏گويد. بر خواندن نماز صبحگاه و ظهر و عصر تأكيد شده و اين نشانگر وجود اين نمازها در دوره بعثت است. از آياتي كه درباره معراج آمده و نيز اشاراتي كه به اخراج پيامبر ـ ص ـ شده و نيز آيه «و قل جاءالحق و ذهق الباطل» محتمل است كه سوره اسراء از آخرين سوره‏هايي باشد كه در مكه نازل شده است. در همين سوره سؤال مشركان از «روح» كه همان جبرئيل است مطرح و به آن پاسخ داده شده است. تأكيد بر تحدّي قرآن، اصرار مشركان در اين كه رسول خدا ـ ص ـ معجزات محسوس آورده، از ديگر اشارات تاريخي قرآن به شرايط آن دوره مي‏باشد. اين سوره و سوره‏هاي مشابه آن، در مكه نوعاً بر محور مسائلي كه گذشت، با عقايد جاهلي و برخوردهاي جاهلان مشرك برخورد كرده‏اند.
به هر روي آيات موزون قرآن بويژه سروه‏هاي مكي، جايگاه ويژه‏اي در ذهنيت خاص ادبي ساكنان عرب مكه و نواحي آن به دست مي‏آورد. نقلهاي فراواني درباره اين تأثيرگذاري كه در ارتباط با شكل و محتوا بود وجود داشت. قرآن بر ساختار ادبي خود مي‏باليد و بر آن تحدّي مي‏كرد و از مخالفان مي‏خواست تا نظير آن10 و يا ده سوره11 و حتي يك سوره12 شبيه آن را بياورند. در برابر، هيچ‏گونه تلاش جدي ـ بجز چند مورد استهزاء ـ ديده نشده و همواره آمده است كه مشركان نيز متأثر از جذبه قرآن بودند و تنها استكبار مانع از تصميم‏گيري جدي آنان براي پذيرش اسلام بود. قرآن اين تحدي را دليل حقانيت مي‏شمرد و از آنان مي‏خواست تا اگر توانايي همآوردي با قرآن را ندارند آن را بپذيرند. در فضاي آلوده مكه و در ميان موجي از جهالت و ضلالت، قرآن، مردمان را به دوري از پليدي، توجه به اصول انساني، شناخت حقيقت خود و هستي و توجه به ارزش واقعي خودشان دعوت مي‏كرد. اين دعوت براي آنان كه فطرتي پاك داشتند، جذاب‏ترين دعوت بود لذا بي‏درنگ را مي‏پذيرفتند. طفيل بن عمرو دوسي كه همپيمان قريش بود به مكه درآمد. اشراف قريش از او خواستند تا از محمد ـ كه سخنش چون سحر بوده و سبب تفرقه و اختلاف در مكه شده ـ پرهيز كند و به سخن او گوش ندهد، او نيز چنين تصميم گرفت. روزي به مسجدالحرام درآمد و رسول خدا ـ ص ـ را مشغول نماز ديد. به آيات قرآني كه آن حضرت مي‏خواند گوش داد. احساس كرد كه سخني زيباست. با خود گفت: اين اندازه توانايي دارد كه سخن نيكو را از سخن زشت تشخيص دهد. نزد رسول خدا ـ ص ـ رفت. آن حضرت آياتي از قرآن را بر او خواند. او گفت: نيكوتر و موزون‏تر (اعدل) از آنها نشنيده است، آنگاه اسلام را پذيرفت. او به ميان قبيله خويش رفت و به جهت نفوذي كه داشت كسان زيادي اسلام را پذيرفتند.13
ضماد ازدي نيز به مكه آمد. شنيد كه مي‏گويند: محمد ديوانه است. ضماد مي‏گويد: گفتم شايد بتوانم او را سلامتي بخشم. نزد او رفتم و قصد خويش بازگفتم. رسول خدا ـ ص ـ آياتي خواند كه ضماد در شگفت شد. از رسول خدا ـ ص ـ خواست تا تكرار كند و آن حضرت چنين كرد. ضماد گفت: تاكنون چنين سخناني نشينده است. پس شهادتين گفت، و اسلام را پذيرفت و از ناحيه خود و قومش بيعت كرد.14
در نقلي آمده كه وليد بن مغيره نزد رسول خدا ـ ص ـ آمد و گفت: بر من آياتي بخوان؛ آن حضرت چنين خواند:
«إن اللّه يأمر بالعدل و الإحسان و ايتاء ذي‏القربي و ينهي عن الفحشاء و المنكر و البغي يعظكم لعلكم تذكّرون».15
او گفت: باز بخوان. و آن حضرت آيات را تكرار كرد. وليد گفت: چه قدر شيرين است؛ اين نمي‏تواند سخن انسان باشد.16 آنان همگي با شعر آشنا بودند و احساس مي‏كردند كه سخن قرآن، شعر نيست ربطي به سحر و كهانت هم ندارد، آيات قرآن از سنخ ديگري است. با اين همه نمي‏توانستند رسالت رسول خدا ـ ص ـ را تحمل كنند و لذا به تناقض‏گويي مي‏افتادند.
اين نقل شهرت بسياري دارد كه جمعي از سران قريش برخي شبها نزديك خانه رسول خدا ـ ص ـ مي‏آمدند تا از نواي دلنشين آن حضرت در حين تلاوت آيات لذّت برند.17 عتبة بن ربيعه نيز كه از مخالفان جدي رسول خدا ـ ص ـ بود اعتراف مي‏كرد كه آيات قرآن شعر و سحر نيست.18 به احتمال چند آيه از سوره «الذاريات» كه فرمود:
«سوگند به آسمان كه آراسته به ستارگان است، كه شما گونه‏گون سخن مي‏گوييد از حق [يا قرآن] منصرف گردد آن كه منصرفش خواسته‏اند، مرگ باد بر آن دروغگويان»،19
درباره همين تشويش خاطر آنها و سخنان متناقضي است كه درباره قرآن گفته‏اند. در اينجا بي‏مناسبت نيست اشاره كنيم كه در آياتي از سوره مدثر، والضحي و نيز همين آيات سوره «الذاريات» و بسياري ديگر، سوگند به پديده‏هاي طبيعي بسيار زيبايي چونان طلوع فجر و آسمان پرستاره است كه از لحاظ ادبي، بسيار نيكو و قابل توجه و جذاب است، آمده است.





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت دانلود رایگان]
[مشاهده در: www.freedownload.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 317]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن