واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: خرده خرده خوف و وحشتی در ایرانی ها پیدا شد و به آنها گفته شد: تنها جایی نروید. در وقت نماز عامه در مسجد نباشید. موقع نماز و طواف، احتیاط را از دست ندهید. چون بعضی از عوام ایرانی بسا بود مهر می گذاردند. و البته این کار مورث فتنه بود. و بالجمله دو روزی این همهمه و اضطراب بود. عصرایران: در شرایطی که سعودی ها در عربستان ، عرصه را بر شیعیان تنگ کرده و آزار آنها را در دستور کار دارند ، مروری بر تاریخ نشان می دهد که وهابیون از گذشته های دور نسبت به شیعیان و ایرانی ها ، بغض داشته و از هر فرصتی برای بروز کینه های جاهلی خود علیه ایرانیان و شیعیان ، استفاده می کرده اند و متاسفانه گذر زمان نیز در اصلاح رفتار آنان مؤثر نبوده است . در همین باره کتاب «آهنگ حجاز» - معرفی شده توسط پایگاه اطلاه رسانی کتابخانه اسلام وایران - به موضوع گردن زدن یک ایرانی در عربستان به سال 1322 خورشیدی اشاره می کند که منجر به قطع رابطه ایران و عربستان درآن دوران شده بود. این اثر شرح حال خودنوشت آیت الله حاج سید فضل الله حجازی است که در سال 1347 شمسی درگذشته است. بخشی از این کتاب تاریخی و ماجرای گردن زدن یک ایرانی در مکه را بخوانید: 13 ذی حجه یا 14 به قول عامه بعد از ظهر در مسجد الحرام بودیم. انقلابی در مردم مشاهده می شود. عرب ها شادی می کنند به یکدیگر بشارت می دهند: قتل العجمی، قتل العجمی می گویند. وقتی به ایرانی ها بر می خوردند دست بر گلو می گذارند و می گویند: کل عجمی یذبح. و تهدید به قتل می کنند. به اتفاق بعضی از رفقا از باب ابراهیم خارج شده رو به طرف صفا می آییم. اما جمعیت زیاد همه در هم و برهم نزدیک باب صفا مقابل شرطی خانه هنگام غریبی مشاهده می شود. می گویند. ابوطالب پسر حسین یزدی ایرانی که مسجد را نجس کرده الان گردنش را زدند و اینک شرطی ها دارند خاک بر خون او می ریزند. فقط ما چیزی که به چشم دیدیم همین خاک ریختن شرطی ها را دیدیم و بس. بلی چون شب شد پس از نماز مغرب و عشا در بازار صفا چند نفر را دیدم جنازه ای را به دوش کشیده می برند. یکی از رفقا جزو مشعین است. از او پرسیدم: جنازه کیست؟ آهسته گفت: جنازه جوانی است که امروز بی تقصیر گردن زدند. خرده خرده خوف و وحشتی در ایرانی ها پیدا شد و به آنها گفته شد: تنها جایی نروید. در وقت نماز عامه در مسجد نباشید. موقع نماز و طواف، احتیاط را از دست ندهید. چون بعضی از عوام ایرانی بسا بود مهر می گذاردند. و البته این کار مورث فتنه بود. و بالجمله دو روزی این همهمه و اضطراب بود. آنگاه از طرف حکومت سعودی جلوگیری شد و عمده این فتنه مصری ها بودند. ولی آنچه در جریده ام القری که روزنامه رسمی مکه است و هفته یک مرتبه منتشر می شود چنین مرقوم بود: ام القری، 990، الجمعه، 20 ذی حجه 1362 ص 3، بلاغ رسمی، رقم 82: جریمة منکرة: القت الشرطة القبض فی بیت الله الحرام فی یوم 12 ذی حجه 1362 علی المدعو عبده طالب بن حسین الایرانی من المنتسبین الی الشیعة فی ایران و هو متلبس باقذر الجرایم و اقبحها و هی حمل القاذورات و هو یلقیها فی المطاف حول الکعبة المشرفة بقصد ایذاء الطائفین و اهانة هذا المکان المقدس. و بعد اجراء التحقیق بشأنه و ثبوت هذا فقد صدر الحکم الشرعی بقتله و قد نفذ حکم القتل فیه فی یوم السبت 14 ذی الحجة 1362). (در این نوشته ، زائر ایرانی متهم شده که نجاستی با خود حمل می کرده و آن را در مسیر طواف حجاج می ریخته است!) و لکن آنچه را پس از تحقیق به دست آوردیم و از اشخاص موثق شنیدیم این بود که این شخص یعنی طالب بن حسین از توابع یزد بوده و برای حج مشرف شده و ابدا در مقام تلویث مسجد و ایذاء طائفین نبوده بلکه فی الجمله امتلاء معده داشته و در روز 12 که از منی مراجعت کرده بعد از ظهر وارد مسجد الحرام شده برای طواف حج در بین طواف نظر به گرمی هوا و امتلاء مزاج، حالت استفراغی به او دست داده. به ملاحظه این که مبادا قی عارض شود و روی زمین مسجد بریزد، گوشه جامه احرام خود را مقابل دهان گرفته و در آن قی کرده و اطراف آن را گرفته که ببرد خارج از مسجد بریزد. قدری از آن گوشه جامه اش روی سنگ های مطاف(محل طواف) ریخته، شُرطی(پلیس) به گمان آن که اینها قاذورات(نجاست) است او را گرفته و چند مصری به اتفاق شرطی ها او را به شرطی خانه جلب نموده از آنجا نزد قاضی می فرستند. مصری ها به ناحق شهادت می دهند و قاضی حکم قتل آن بی گناه را صادر نمود. این واقعه به قطع روابط ایران و عربستان منجر شد و تنها از سال 1327 بود که دوباره روابط برقرار و باب حج مفتوح شد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 527]