تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 28 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):تکمیل روزه به پرداخت زکاة یعنى فطره است، همچنان که صلوات بر پیامبر (ص) کمال نماز ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816491674




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

رمان در آغوش رویا


واضح آرشیو وب فارسی:سایت دانلود رایگان: مقدمه

اسمان پر از ستاره بود.ستاره ها چشمک زنان در اسمان می درخشیدند .رقص انها و ماه بقدری جلوی دیدش را گرفته بود که متوجه حضور او نشد.اهسته زمزمه کرد: دلم برات تنگ می شه !
صدای او را شنید مثل همیشه امیخته ای از طنز و نرمش در صدایش موج می زد.
_ من زود برمی گردم.خیلی زود.نه سال مثل برق و باد می گذره.
قطره اشکی جلوی چشمش را گرفت.
_ تو می خوای بری ایتالیا.چند سال دور از من ! پس....پس من چه کارکنم ؟.
_ من برمی گردم .برای همیشه.تو منتظر می مونی .مگه نه؟
نگاه قهرالودی به سویش کرد و موذیانه گفت : اگه بگم نه ، چی می گی؟
پوزخند او را حس کردم. اون قدر اینجا می شینم که بگی اره ، مگه من چند تا شیدا دارم که بخوان بهم جواب منفی بدن؟
سرش را به طرف دیگر چرخاند و گفت : اگه شیدا رو دوست داشتی ترکش نمی کردی.
صدای او را شنید صدایش واقعا خوش اهنگ و گوش نواز بود.
_ مگه می خوام برای همیشه برم؟ فقط چند سال.........
نگذاشت بیشتر از ان ادامه بدهد.پرتوقع به نیمرخ مغرور و پرشکوه او نگاه کرد.چقدر جذاب و خواستنی بود.
_ جوری از چند سال حرف می زنی انگار فقط یکی دوروزه.
نگاه او را چون همیشه با مهرو عطوفت دید.
_ شیدا... من فقز یکی دو روز دیگه ایرانم ، دوست داری که این چند روزه رو با ناراحتی و غصه سپری کنم؟این طور می خوای؟
غمگین به اسمان زل زد.هیچ ابری در اسمان پیدا نبود.گفت : بدون تو .... اینجاخیلی سخته.
زیر چشمی نگاهش کرد.او هم به اسمان خیره شده بود.صدایش را لحظاتی بعد ، پراز شورو هیجان شنید.
_ بیا همدیگه را فراموش کنیم.
خیلی نرم گفت : من هیچ وقت تو را فراموش نمی کنم.
انگار او هم به این نکته می اندیشید.
_ پس بیا هروقت دلتنگ هم شدیم ستاره ها رو نگاه کنیم.یه پیوند جاودانه بین ما و ستاره ها.
باکمی تردید پرسید: مطمئنی؟
صدای او برای دلگرم کردنش کافی بود.
_ البته که مطمئنم .چی می گی؟ قبول می کنی؟
لبخندی بی اراده برلبانش نقش بست.جلوی روی او ، حق اعتراض نمی یافت.
_ باشه ، قبوله !
با لذت به اسمان می نگریست که کسی محکم تکانش داد:
_ شیدا ...شیدا پاشو .دیرت می شه ها.





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت دانلود رایگان]
[مشاهده در: www.freedownload.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 248]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن