واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: گفت وگو با محمدعلى آهنگر ، كارگردان فيلم فرزند خاك جست وجوى جاودانگى
گفت وگو با محمدعلى آهنگر صرفاً معطوف به آثارش خصوصاً فرزند خاك (كه كماكان روى پرده است) نمى شود. او دائماً تمايل دارد مصاحبه را به سمت آدم ها و فضاى جنگ سوق دهد تا متن اثرش و آنچنان تحليل دارد كه گويا يك آناليزور جنگ هشت ساله دارد صحبت مى كند. او تا حدى به تئورى هاى فرآيند جنگ ـ حتى جنگ هاى اخير مانند گرجستان ـ و سيستم دفاعى و طبقه بندى رزمندگان دفاع مقدس و سنخ شناسى آدم هاى به جا مانده پس از جنگ مى پردازد كه يقين پيدا مى كنى بهترين فرد براى ساخت اثرى سينمايى درباره آنهاست و زمانى كه جزئيات اعزام پنهانى اش به جبهه را به ياد مى آورد آنچنان اشك مى ريزد كه شانه هايش تكان مى خورد.
اين هفته، هفته چندم نمايش فيلم است
هفته پنجم.
از فيلم استقبال شده است
وقتى تعداد سينماهاى فيلم را با ميزان استقبال مقايسه مى كنيم بد نيست. اما تعداد سينماها كم است.
علتش چيست
علتش را از پخش كننده بايد بپرسيم كه سينماهاى زيادى در اختيار دارد اما كمترين سينماها را به اين فيلم اختصاص داده است. سينما آزادى در بهترين سانس هايش فيلم هاى ديگرى را دارد مى گذارد و بخشى از سانس هاى مرده اش را به اين فيلم اختصاص مى دهد و وقتى صاحب سرمايه است كسى نمى تواند به آن اعتراض كند.
از فروش فيلم تا حال حاضر راضى بوديد
از نظر من با توجه به آنچه از ابتدا فكر مى كردم نه. روزى كه تيزر مى رود براى مثال در يك روز ۴ ميليون تومان بوده است. اما الان روز چهارم است كه تيزر نمى رود و وقتى كه مقايسه مى كنم، سومين فيلمى است كه در جمع اين فيلم ها دارد خوب فروش مى كند. مابقى فيلم ها كه سينماهاى بيشترى از اين فيلم دارند، كمتر مى فروشند.
تأثير فروش فيلم را مرتبط با تبليغ شفاهى بين مردم مى دانيد
آن تبليغ يك نوع تأثير فوق العاده دارد. اما وقتى سبد كالاى خانواده ايرانى شايد يك بار رفتن به سينما برايشان مهيا نباشد آنها هم فيلمى را انتخاب مى كنند كه شرايط بهترى از نظر هنرپيشه داشته باشد. شايد پخش كننده اشتباه بزرگى كرد كه اين فيلم را با فيلم هاى هميشه پاى يك زن در ميان است و ده رقمى اكران كرد. اين دو تا هم هنرپيشه معروف و هم فضاى هجوگرايانه دارند و مردم هم از اين كه يكديگر را هجو كنند و به همديگر بخندند خيلى خوشحالند.
مقطع زمانى اكران از قبل همين زمان بود
نه سه هفته قبل از اين زمان در نظر گرفته شده بود و مقطع خوبى بود چون هنوز اين فيلم ها اكران نشده بودند. متخصص پخش بايد بگويد فيلم در چه زمانى و با چه فيلم هايى اكران شود اما متأسفانه چنين تخصص، تشكل و تفكرى در هيچ جاى اين كشور پيدا نمى شود. بعضى وقت ها فيلمى را با فيلمى مى گذارند كه به عمد نابودش كنند.
فيلم در حوزه دفاع مقدس است علاوه بر حوزه، مراكز ديگرى كه مرتبط با حوزه دفاع مقدس هستند چه در زمينه توليد و چه پخش به اين فيلم كمك كردند.انتظار شما چيست
انتظار من مهم نيست. آهنگر يك اثر به وجود آورده، يك درختى را كاشته. يك سيبى از اين درخت به عمل آمده. چه كسى بايد اين سيب را به دست مصرف كننده برساند. آن كسى كه اين كار را بايد بكند بايد به خودش پاسخ بدهد. من چه كسى هستم كه بايد به من پاسخ دهد. نه من قدرت تصميم گيرنده هستم. نه يك دفتر و دستكى دارم. نه قدرت نظامى، قضايى دارم. من خودم و خودم هستم. من از صبح تا الان پنج بار است زنگ مى زنم براى فلان كسى كه مى تواند قدمى براى اين فيلم بردارد.
هر دقيقه مرا پاس مى دهند به يك جاى ديگر. ما به دفتر شهردار هم نامه نوشتيم از اين بيلبوردهايى كه به ساعت رادو، ام پى ترى هاى شركت هاى امريكايى و نوكيا تبليغ مى كنند يكى دو تا هم به اين فيلم اختصاص بدهند اما نمى دهند. چون كه آن پول درمى آورد، اما اين درنمى آورد. خير دنيا و آخرت فقط تقسيم شده به يك بخش آن هم فقط خير دنيا و من هم نمى توانم اين ذهنيت را عوض كنم. اين ذهنيت را اينها كه نسل اول انقلاب هستند به من داده اند كه به اين سمت رفتيم. حالا بايد اين ذهنيت را عوض كنيم.
خود حوزه يك مركز انقلابى قابل توجهى بوده (خصوصاً در اوايل و دوران حاضر) است به قاعده اصلى ترين كمك از طرف اينها كه توليدكننده فيلم بودند بايد مى شد. شايد آن مراكزى كه مثل انجمن سينماى دفاع مقدس، سپاه، بنياد، ارتش و /// انتظار دارند خود حوزه همه جوره به فيلم توجه كند.
بله كاملاً درست است. اين را اصلاً به زبان آوردند. حالا من چه كار كنم كه حوزه دلش براى اين فيلم نمى سوزد. مى دانيد چرا به جاهاى ديگر رجوع مى كنم. به اين دليل كه مى گويم اين فيلم فقط براى حوزه نيست. حوزه سيصد ميليون پول داده است و مى گويد من كمكم را كرده ام. فيلم را ساخته ام حالا شما تلويزيون، بنياد شهيد، شهردارى، انجمن سينماى دفاع مقدس تو هم بيا به اين فيلم كمك كن. خب به نظرم حوزه هم منطقى دارد برخورد مى كند. من نمى دانم. چطور به اين دوستان بگويم كه اين فيلم، فيلم من نيست. اين فيلم فيلم همه ماست. اين فيلم مانند سفره هفت سين است. ما درباره چه چيزى صحبت كرديم. ما درباره شهدا صحبت كرديم. اين مثل انرژى هسته اى براى ماست. ما روى دفاع مقدس، شهيد و فيلم فرهنگى اتفاق نظر داريم. ما به نتيجه واحد رسيده ايم كه بايد از اين فيلم ها حمايت شود.
از اين بعد حوزه منطقى حرف مى زند سيصد ميليون خرج كرده و حالا انتظار دارد براى بيلبورد و تيزر و /// تلويزيون، شهردارى و /// كمك كند. ده ميليون و پانزده ميليون داد براى تيزر نود درصد تخفيف كه آن هم تمام شد حالا ديگر نمى دهد. برخورد من چيست حالا من با آقاى بنيانيان ديدار كردم قول مساعد داده، با آقاى حقگو ديدار كردم قول مساعد داده اما برآيندش اين است كه فيلم هاى من بدون زيرنويس در سينماها رفته است.
حوزه از سينماهاى خودش هم دريغ كرده است
بله.
علتش چيست
مى خواهد با سينماهاى خودش پول در بياورد حقوق كارمندانش را بدهد.
چه الزاماتى شما را به سوى ساخت آثارى با محور دفاع مقدس كشاند
چيزى كه آدم امروز به آن نياز زيادى دارد فكر توأم به مرگ و زندگى است. ما خيلى وقت ها فقط به زندگى فكر مى كنيم و از مرگ غافل و بسيارى مواقع به مرگ فكر مى كنيم و از زندگى غافل مى شويم. در هر دو صورت دچار افسردگى مى شويم. اگر توأم باشد نه افسرده و نه نااميد مى شويم. احساس مى كنيم دنيا يك محل استراحت يك محل تلاش و رنج است كه از آنجا عبور و به دنياى ديگر وارد مى شويم. در نتيجه كارهايمان به نفع ديگران خواهد بود. اما اين دو تا در زمان جنگ خيلى به هم نزديك مى شود. شما در عين زندگى در حال مرگى و اين تولد، مرگ و زندگى دغدغه اصلى من است كه در گونه دفاع مقدس به آن مى توانم بهتر نزديك شوم. اگر بتوانم اين را كه مرگ براى خداوند از رگ گردن به ما نزديكتر است، تبيين كنم و زندگى هم هميشه براى تو جريان دارد و اگر زندگى خوب را نمى توانى انتخاب كنى مرگ خوب را براى خود و براى جاودانگى انتخاب كنى در اين حيطه كاركردن در گونه دفاع مقدس بهتر مى شود رسيد.
ما پيشينه سينماى جنگ متفاوت و متنوعى داريم. سينماى جنگى، سينماى دفاع مقدس و سينماى آسيب شناسانه اجتماعى دفاع مقدس و سينماى آسيب شناسانه جنگ هر كدام به گونه اى مختصات و محورهاى مختلفى از اثرات جنگ و دفاع را مطرح مى كردند علاوه بر اين كه مى خواهم نقطه نظر شما در اين سير تحولى را بدانم اثر شما فرزند خاك به نوعى گستره جديد و طرح هاى نويى در اين حوزه مطرح مى سازد كه نشان مى دهد پتانسيل هاى اين جنگ بيش از آن چيزى بود كه تاكنون ساخته شده است.
من خيلى خوش شانس بودم كه بسيارى از فيلم هاى جنگى را از نظر گذراندم. اين طبقه بندى هم درست است. خيلى از فيلم هاى دوران جنگ با هدف ايجاد هيجان براى مردم شهر ساخته شد تا بروند و به جنگ كمك كنند.
من با رزمنده هايى كار دارم كه در عين مظلوميت و شجاعت همچنان شاداب و سرزنده دارند كار مى كنند. من با رزمنده اى كار دارم كه بيشترين روند را در پيشرفت كشور داشته.
با آدمها «نق نقو» كار ندارم.
نظراتتان درباره زنان چقدر به واقعيت نزديك است
كافى است به حداقل پنجاه تا از خاطرات اين زنان توجه كنيد. يك كار خوبى كه شبكه دو تلويزيون در حال انجام آن است اين است كه همسر شهدا را مى آورد و با آنها گفت و گو مى كند. كافى است به گفت وگوى خانم فرشته ملكى همسر شهيد مدق توجه كنيد ببينيد چه زندگى عاشقانه اى داشته است. به زندگى شهيد همت توجه كنيد چه زندگى عاشقانه اى داشته است. خيلى از رزمندگان ما الآن شيميايى هستند و روى تخت بيمارستان «خس و خس» مى كنند اما تنهاكسانى كه كنار اينها مانده اند و بهشان عشق مى ورزند همسران اينها هستند.
به هرحال فيلم هايى هم ساخته شدند. آن فيلم ها هم در شرايط سختى براى سازندگانشان ساخته شد. من شخصاً روبان قرمز را خيلى دوست دارم.
چرا
به هرحال يك نگاه تحليلى به جنگ دارد. معتقدم رزمنده ها در عين گمنامى رفتند و به شهادت رسيدند و هيچ وقت رزمندگان اصلى را نديديد كه بيايند و از حقشان بخواهند دفاع كنند. رزمندگان اصيل اصلاً گناه مى دانستند كه بخواهند پولى از دولت مطالبه بكنند و يا از حقشان دفاع كنند.
چهارشنبه 13 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 51]