تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1836377763
نگاهي به علم انگشتنگاري
واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: نگاهي به علم انگشتنگاري
تاريخچه انگشتنگاري علمي
سابقه تاريخي بررسي خطوط برجسته سرانگشتان و كف دست و پا به صورت علمي به نيمه دوم قرن هفدهم ميلادي بر ميگردد. درسال 1684 در انگلستان و در سال 1686 در ايتاليا اين خطوط برجسته و نيز منافذ ريز پوست كف دست و پا را از ديدگاه پزشكي مورد مطالعه قرار دادند.
در سال 1788 دانشمند ديگري به نام از نظر تشريحي توضيحاتي درباره خطوط پوستي داد. وي عقيده داشت كه هرگز اين خطوط در دو نفر مانند هم نيستند. در سال 1823 استاد دانشگاه آلمان توانست 9 نمونه متمايز نقوش سرانگشتان را مشخص نمايد.1
تشخيص هويت به وسيله آثار انگشت، از سوي دو نفر انگليسي كه در آسيا زندگي ميكردند، در يك زمان ولي به صورت جداگانه كشف گرديد. يكي از اين دو نفر فرماندار ناحيه ايالت بنگال در هندوستان بود، و نفر ديگر ميباشد كه از كارمندان بيمارستان در شهر توكيو در كشور ژاپن بود. هر دو نفر مزبور مدعي بودند كه از هيچ گونه سابقهاي در مورد استفاده قبلي آثار انگشت به منظور تشخيص هويت در آسيا مطلع نبودهاند؛ ولي به هر صورت اين طور به نظر ميرسد كه كشف و ظهور انگشتنگاري در قاره آسيا - كه قبلا مهد انگشتنگاري به منظورهاي ديگر بوده است - يك امر تصادفي نبوده است.2
به هرحال بايد گفت اساسيترين تحقيقات علمي در مورد آثار انگشت از نيمه دوم قرن نوزدهم آغاز شد. درسال 1858 افسر ارتش انگليس كه مامور خدمت در كمپاني هند شرقي در بنگال هندوستان بود، به تقليد از كارفرمايان چيني و هندي، در تنظيم اسناد و عقد قراردادها از كارگران و افراد طرف معامله اثر انگشت ميگرفت تا آنها خود را موظف به رعايت تعهدات خويش بدانند. از آنجايي كه او از اعمال اين روش نتايج مطلوبي به دست آورد، نسبت به خاصيت اثر انگشت كنجكاو شد و به مدت 20 سال روي اثرات انگشت اشخاص مختلفي كه در دفعات متفاوت از آنها اخذ كرده بود مطالعه نمود و دريافت كه اولا: در اثر مرور زمان نقش خطوط برجسته سرانگشتان اشخاص تغيير پيدا نميكند، ثانيا: اين نقوش در هر شخصي منحصر به فرد بوده و با ديگران تفاوت دارد. هرشل پس از كشف اين موارد در سال 1877 به مقامات زندان بنگال پيشنهاد نمود از اثر انگشت به عنوان يك نشان منحصر به فرد براي تشخيص هويت زندانيان استفاده شود. ولي مقامات زندان مذكور به دليل عدم درك موضوع از روي تمسخر پيشنهاد او را رد كردند.3 به هر حال هرشل بدون آنكه به چاپ و انتشار نظريه خود موفق شود به تنهايي به كار خود ادامه داد. قابل ذكر است در زماني كه هرشل اقدامات خود را شروع كرد (سال 1858) هيچگونه اطلاعي براي استفاده از اين آثار انگشت نداشت، ولي به زودي متوجه شد كه ميتواند آنها را به منظور تشخيص هويت نيز به كار ببرد. بدين ترتيب شروع به كار نمود و اولين استفاده وي اين بود كه از پرداخت حقوق به شيادان و طراران جلوگيري كرد.4
در سال 1880 يك پزشك اسكاتلندي مقيم ژاپن به نام كه قبلا با ملاحظه آثار انگشت روي ظروف گلي قديمي ژاپني، به مطالعه و تحقيق پيرامون اثر انگشت اشخاص علاقهمند شده بود و از طرفي نيز توانسته بود در جريان بررسي يك سرقت ثابت نمايد كه اثر انگشت ناشي از تماس دست آلوده به دوده با ديوار كه در محل وقوع جرم به جاي مانده، متعلق به متهم دستگير شده نيست و او بيگناه است، طي مقالهاي نتيجه تحقيقات خود را در مورد آثار انگشت در مجله (nature) انتشار داد و خود را كاشف انگشت نگاري دانست. هرشل با ملاحظه مقاله فوق دچار تعجب شد و فورا به مجله مذكور نامهاي نوشت و بدون ادعاي حق تقدم در اين موضوع، اظهار داشت كه او انگشتنگاري را بيش از 20 سال عملا در هندوستان به كار ميبرده است.5 در مجموع در مقام مقايسه كار 20ساله و تحقيقات نظري كوتاه مدت و به شهادت تاريخ ميتوان نتيجه گرفت كه پايهگذار علم انگشتنگاري به صورت امروزي بوده است.6 بنابراين به جرات ميتوان گفت هرشل كاشف و موسس انگشتنگاري مدرن ميباشد. البته بايد توجه داشت كه مطالعات فالدز او را به كشف و استفاده از آثار انگشتاني كه تصادفا و ندانسته در محلي باقي ميماند هدايت نمود، در حالي كه هرشل روي آثار انگشت مطالعه كرده و فهميده بود كه ميتوان از آنها به منظور تشخيص هويت استفاده كرد.7 به عبارت ديگر، تحقيقات سرويليام هرشل بيشتر در زمينه تشخيص هويت و بررسي آثار انگشت گرفته شده از اشخاص بوده است، در حالي كه تحقيقات دكتر هنري فالدز بيشتر در كشف جرم و شناسايي مجرمان از روي آثار انگشت به جاي مانده در صحنه جرم متمركز بود.8
نظريههاي هرشل و فالدز در انگلستان توسط (1911-1822) رياضيدان و انسانشناس شهير انگليسي پذيرفته شد و او براي آنها اساس علمي به وجود آورد. گالتون آثار انگشت جمعآوري شده توسط هرشل را به كمك علم رياضي بررسي و تجزيه و تحليل كرد و به اين نكته پي برد كه امكان اينكه دو نفر داراي اثر انگشت يكسان باشند، 1 به 64 ميليارد است و عملا احتمال اينكه دو اثر انگشت يكسان بتوان يافت، وجود ندارد. در نتيجه ميتوان به اثر انگشت اشخاص به عنوان يك وسيله مطمئن براي شناسايي آنان اعتماد كرد. گالتون نخستين كسي است كه نقوش سرانگشتان را به سه دسته كماني (آرچ)، كيسهاي (لوپ) و پيچي (ورل) تقسيم كرد. همچنين گالتون در صدد ابداع روشي براي طبقهبندي آثار انگشت اشخاص برآمد كه قبل از اتمام اين كار، عمرش به پايان رسيد.9 بعد از او كه با ويليام هرشل در هندوستان كار كرده و بعدها رئيس شهرباني لندن شده بود، روش طبقهبندي آثار انگشت گالتون را تكميل نموده و به دنيا عرضه كرد. اين روش كه به شهرت دارد (وعدهاي نيز آن را روش مينامند) از سال 1897 در ابتدا در هندوستان - كه در آن زمان مستعمره انگليس بود - مورد استفاده قرار گرفت و در سال 1901 از طرف در انگلستان پذيرفته شد و به تدريج در اكثر نقاط دنيا مورد استفاده قرار گرفت.10 در حال حاضر تعداد قابل ملاحظهاي از كشورهاي جهان از جمله ايران در طبقهبندي و بايگاني آثار انگشتان از اين روش استفاده مينمايند.11 قابل ذكر است كه پذيرش انگشتنگاري از سوي باعث منسوخ شدن سيستم به وجود آمده توسط (1914-1853) گرديد.
در اواخر قرن نوزدهم استاد جرمشناسي اهل آرژانتين نخستين كسي بود كه از زندانيان براي تشخيص هويت آنها انگشتنگاري به عمل آورد. وي در سال 1891 براي اولين بار در دنيا، روشي را براي طبقهبندي آثار انگشتان ابداع نمود كه هنوز هم در كشورهاي آمريكاي لاتين (اسپانيولي زبان) رايج است. اين روش با وجود ساده و در عين حال جامع بودن، به دليل عدم رواج زبان اسپانيولي در ساير نقاط دنيا، نتوانست در كشورهاي بيشتري رواج پيدا كند. در سال 1892 يك بازرس پليس آرژانتيني به نام كه معاون و دستيار بود توانست از روي آثار انگشت خون آلود موجود بر روي در كلبه (محل وقوع جرم) مردي را كه متهم به قتل فرزندانش بود، تبرئه كرده و قاتل اصلي را كه همسر وي بود شناسايي نمايد. اين كشف در جلب توجه مردم آن زمان به اهميت اثر انگشت در كشف جرايم تاثير بسزايي داشت.12به هر حال بايد گفت انگشتنگاري در معني امروزي آن تا زمان مرگ در سال 1914 مورد استفاده قرار نگرفت، زيرا با اينكه برتيون از انگشتنگاري طرفداري ميكرد ولي معلوم بود كه طرفداري او صميمانه نبود. در واقع برتيون اين روش تازه را رقيب خود ميدانست.13 با اين وصف نكته جالب آن است كه عدهاي به طور قطعي برتيون را كاشف انگشتنگاري ميدانند.14 در حالي كه بايد دانست برتيون كاشف بوده است. ، يا يكي از راههاي شناسايي و تعيين هويت اشخاص بوده و بنا به تعريف عبارت است از تعيين هويت مجرمان براساس توصيف و اندازهگيري قسمتهايي از بدن آنان. برتيون در ابداع اين علم از تحقيقات پدر خويش و بررسيهاي (1874-1796) بهره فراوان جست. كتله كشف كرده بود كه دو نفر انسان هرگز مشخصات بدني برابر و يكسان ندارند.15 عدهاي از مولفان نيز معتقدند تشخيص هويت اشخاص به كمك آثار انگشتان دست، به روش علمي توسط دانشمند انگليسي پايهگذاري شد. عدهاي نيز بر اين عقيدهاند از آنجا كه برتيون فرانسوي كه در اداره پليس پاريس مشغول به كار بود، به انگشتنگاري توجه كرده است، لذا او پدر علم انگشتنگاري است.16 اما بايد دانست اكثر محققان را موسس اين علم مي دانند.
تاريخچه انگشتنگاري در ايران
در ايران ابتدا از اثر انگشت براي تاييد و امضاي اسناد استفاده شده است. قديميترين سندي كه تاكنون به دست آمده و درباره اثر انگشت است، مربوط به قرن هشتم هجري قمري ميباشد. در شرح حال و (807 -736 هجري قمري) نيز اشاراتي به اثر انگشت شده است.17 به هر حال سابقه استفاده از اثر انگشت در اسناد تجاري به عنوان امضا در ايران، به قرن 14ميلادي برميگردد، اما سابقه اثر انگشت براي تشخيص هويت و كشف جرم به اواخر حكومت قاجاريه مربوط مي شود. درسال 1291 هجري شمسي، در زمان صدارت محمد عليخان علاءالسلطنه، كه عينالدوله وزير كشور بود، دولت به فكر استفاده از وجود مستشاران خارجي براي ايجاد اصلاحات در ادارات دولتي افتاد و در نهايت سوئدي براي ژاندارمري و سپس به معرفي وي شخصي به نام براي نظميه (شهرباني) استخدام شدند. وستداهل نيز شخصي به نام را كه قبلا در استكهلم مامور آگاهي بود در تامينات (آگاهي) نظميه به خدمت گمارد. شخص اخير در سال 1295 هجري شعبه (تن پيمايي) را به رياست و شعبه (انگشتنگاري) را به رياست در تامينات آن روز داير كرد. از آن به بعد، انگشتنگاري از مجرمان در ايران متداول شد. البته كلاسه و طبقهبندي آثار انگشت در آن زمان انجام نميشد. نهايتا از سال 1333 هجري شمسي، در ايران متداول شده وآثار انگشت براساس اين سيستم، كلاسه و بايگاني ميگردد.18
علم انگشتنگاري
1) خطوط روي انگشتان چيست؟
قسمت اعظم بدن انسان از مو پوشيده شده است. در اغلب نقاط اين موها رشد نكرده و به چشم ديده نميشود. چند نقطه از بدن نيز به كلي فاقد مو است مانند كف دست و انگشتان و كف پا. در نقاط فاقد مو در اغلب پستانداران خطوط برجستهاي وجود دارد كه يا ناميده ميشوند. اين خطوط طرحها و اشكال مختلفي را تشكيل ميدهند كه در محلهاي مختلف و در حيوانهاي متفاوت، فرق ميكنند.19 بنابراين خطوط برجسته پوستي مختص به انسان نيست و در دست و پا يا زير دم برخي پستانداران نيز مشاهده ميگردد. به طور كلي چه در انسان و چه در ساير پستانداران، در نقاطي كه خطوط برجسته پوستي وجود دارد، مو وجود ندارد و در نقاطي كه مو وجود دارد، اثري از خطوط برجسته پوستي مشاهده نمي شود.20پوست بدن از دو ورقه اصلي تشكيل شده است كه عبارتند از قشر بيروني و قشر داخلي. در روي قشر داخلي بر آمدگيهاي ريزي به نام وجود دارند كه طرح و نقشه خطوط را تشكيل ميدهند و عصبهاي حسي از داخل انگشت به شيارهاي بين خطوط امتداد يافته و در بنها ختم ميگردد. اگر برجستگيها را با ذره بين مورد مشاهده قرار گيرند، ملاحظه خواهد شد كه روي هر كدام از آنها يك رديف سوراخ وجود دارد كه همان دهانه غدد عرق هستند و اين سوراخها با فواصل مساوي از يكديگر قرار گرفتهاند. هر كدام از اين سوراخها را با خطي كه آن را احاطه كرده است (Island) ميگويند. ميتوان گفت كه اصولا خطوط از به هم پيوستن اين جزيرهها به وجود ميآيند. بنابراين تعداد سوراخهاي عرق روي يك خط، معرف تعداد جزيرههاي آن خط نيز ميباشد.از نظر تشخيص هويت خطوط به سه قسمت تقسيم ميگردند: آثار انگشتان دست، آثار كف دست، آثار كف پا. در بين اين قسمتها، آثار انگشتان اهميت بيشتري دارند زيرا در هيچ كدام از دو قسمت ديگر، طرح و نقشه خطوط مثل نوك انگشتان پيچيده نيستند. در واقع خطوط بند پايين انگشتان و همچنين كفت دست يكنواخت و ساده مي باشند. دليل ديگري نيز در اهميت آثار انگشتان وجود دارد و آن هم اين است كه آثاري كه در صحنههاي جرم به دست ميآيند، اغلب متعلق به انگشتان ميباشند.21
2) علل به وجود آمدن خطوط برجسته سرانگشتان
متخصصان زيستشناسي در مورد علت به وجود آمدن خطوط برجسته سرانگشتان كف دست و پا دو عقيده متفاوت ابراز داشتهاند. برخي عقيده دارند كه خطوط مذكور براي ايجاد اصطكاك و جلوگيري از لغزيدن دست و پاي انسان روي سطوح صاف همانند سنگ و تنه درخت خلق شده است. برخي ديگر به دليل وجود پيهاي لامسه در محل خطوط مذكور عقيده دارند كه اين خطوط براي حس لامسه و كمك به تشخيص زبري و نرمي و سردي و گرمي اشياء خلق گرديدهاند. در هر حال عامل به وجود آورنده خطوط برجسته پوستي موجود در طبقه ميباشند كه در قسمت گوشتي زير پوست قرار دارند. ضمنا چون دهانه لولههاي غدد مترشحه عرق روي خطوط برجسته پوستي قرار دارند، هميشه سطح اين خطوط آغشته به عرق است و در تماس سرانگشتان يا كف دست و پا با اشياء، عرق مترشحه، تصوير خطوط برجسته پوستي را به صورت نامرئي روي سطح مورد تماس برجاي ميگذارد.22
3) علت اهميت علم انگشتنگاري
تشخيص هويت از طريق انگشتنگاري بر اين اصل استوار است كه دو اثر انگشت كاملا يكسان وجود ندارد. آثار انگشت بسياري از لحاظ شكل، طرح و يا اندازه وجود دارند، اما تا به امروز دو اثر انگشت كه كاملا مشابه هم باشند به دست نيامده است.23 بنابراين مهمترين فايده علم انگشتنگاري تعيين هويت مجرمان ميباشد، زيرا مجرمان هميشه هويت واقعي خود را مخفي ميكنند و هر بار با مشخصاتي متفاوت مرتكب جرم ميشوند. اما انگشتنگاري وسيله تشخيص هويت واقعي آنها ميباشد.24 به عبارت ديگر اگر آثار باقيمانده انگشتان مجرم كه بر روي در، ميز شيشه يا در ساير نقاط صحنه جرم باقي ميماند، با استفاده از دانش انگشتنگاري جمعآوري و طبقهبندي علمي شود، به تشخيص هويت مجرمان كمك خواهد نمود و مقامات قضايي را در انجام وظايف محوله ياري خواهد كرد، به ويژه در مورد مجرمين با سابقهاي كه مرتكب تكرار جرم ميشوند و در حين دستگيري، براي مخفي نگاه داشتن سوابق مجرميت خود در صدد تغيير نام و
مشخصات خودشان برميآيند. در اين قبيل موارد دانش انگشتنگاري به كمك بايگاني آثار انگشتان مجرمان، سوابق و هويت اصلي مجرم را تعيين ميكند؛ و مقامات قضايي نيز با كمك اطلاعات اين علم امر تعقيب و محاكمه را انجام داده و مقررات تعدد يا تكرار جرم را اعمال ميكنند. به اين ترتيب امروزه علم انگشتنگاري به طور موثري در كشف جرم و دستگيري بزهكاران و قضاوت صحيح درباره آنها، به حقوق جزا كمك ميكند.25 شايد بتوان گفت انگشتنگاري تنها وسيله قاطع براي شناسايي هويت واقعي افراد ميباشد. قابل ذكر است سابقا روش طبقهبندي انگشتنگاري يكي از پيشرفتهترين سيستمهاي طبقهبندي در جهان به شمار ميرفت كه با جمعآوري و نگهداري كارتهاي انگشتنگاري مجرمان حرفهاي، صدور گواهينامه عدم سوء پيشينه امكان پذير ميگرديد. اين روش هنوز هم در بسياري از كشورها اعمال ميگردد. اما در كشورهاي پيشرفته امروزه به وسيله كامپيوتر و با دستگاه الكترونيك اثرات انگشت نگهداري ميشوند.26
4) اصول علم انگشتنگاري
در علم انگشتنگاري دو اصل بسيار مهم وجود دارد كه عبارتند از:
اصل اول: دو انگشت يكسان در جهان وجود ندارد: زماني كه براي اولين بار، انگشتنگاري براي تشخيص هويت به كار رفت، بعضي وكلاي دادگستري به آن ايراد گرفته و ميگفتند ممكن است آثار انگشتاني پيدا كرد كه يكسان باشند؛ ولي در كتاب از روي علوم رياضي ثابت نمود كه ممكن نيست دو اثر انگشت مساوي و يكسان پيدا كرد.
با اين وجود مخالفين باز هم اعتراض كردند كه اين محاسبات كاملا فرضي است، زيرا هنوز به اندازه كافي آثار انگشتان مختلف مورد آزمايش واقع نگرديدهاند. اما امروزه پس از ديدن و امتحان دقيق ميليونها اثر انگشت، به جرات ميتوان گفت كه دو اثر انگشت يكسان در جهان وجود ندارد.27 شكل و تعداد خطوط برجسته سر هر يك از انگشتان يك فرد با ساير انگشتان او متفاوت است و به طريق اولي، آثار انگشت افراد مختلف نيز با يكديگر تفاوت دارد. در مقايسه نقش خطوط برجسته سرانگشتان والدين با فرزندان، فرزندان با يكديگر و حتي دو قلوهاي همسان (يك تخمكي) باهم تفاوتهايي ديده ميشود.28 چنين به نظر ميرسد كه آثار انگشت نيز مثل ساير اشياء و موارد طبيعت تابع قانون معروف ميباشد كه بر طبق آن غير از يك دانشمند قاره آمريكايجنوبي نيز اين طور حساب كرده كه اگر فقط بيست نقطه مخصوص را در يك اثر انگشت مشخص كنيم، پيدا شدن اثر انگشتي با بيست نقطه مشخص نظير آن فقط در قرن چهار ميليارد و ششصد هزار و سيصد و سي و هفتم امكان پذير است. به هر حال تاكنون در جهان آثار انگشت يكساني از دو نفر مشاهده نشده است.29
اصل دوم: خطوط انگشت غير قابل تغيير هستند: خطوط انگشتان در ماه چهارم حاملگي مادر و حدود صد و بيستمين روز پيدايش جنين به وجود ميآيد. يك جنين سه ماهه انگشتان كاملا نرمي دارد و از اين تاريخ به بعد خطوط برجسته در نوك انگشتان شروع به نمو ميكند و نهايتا تمام انگشت را در برميگيرد. بعدها طي مراحل نمو جنين در داخل رحم و پس از تولد، خطوط انگشت بزرگتر ميگردند، ولي به هيچ وجه تغييري در شماره و ترتيب آنها حاصل نميگردد.30 بنابراين بايد گفت خطوط برجسته سرانگشتان از زمان به وجود آمدن (3 تا 4 ماهگي دوران جنيني) تا زمان از بين رفتن (معدوم شدن پوست دست جسد) تغيير شكل نميدهد و تنها فرق آثار انگشت يك نوزاد با آثار انگشت همان شخص در سنين كهولت، كوچك و بزرگي آنها است و از نظر تعداد و شكل و حالت خطوط و ساير مميزات، با هم تفاوتي ندارند. به عبارت ديگر، آثار انگشت دوران كهولت يك فرد همانند عكس بزرگ شده آثار انگشت دوران طفوليت وي است.31 قابل ذكر است كه دانشمندي به نام در سال 1756 و در شهر آلمان، در حاليكه 34 سال سن داشت از كف دست خود اثري برداشت. او بعد از گذشت 41 سال يعني در سن 85 سالگي (1897) اثر ديگري از كف دست خود برداشت. اين دو اثركه اكنون نيز موجود هستند، كاملا يكسان و برابر بودند.32
پينوشتها:
1- نجابتي، مهدي: همان منبع، ص44-43
2- سودرمن، هاري - اوكانل، جان؛ همان منبع، ص 110
3- نجابتي، مهدي: همان منبع، ص44
4- سودرمن، هاري - اوكانل جان: همان منبع، ص 110
5 - نجابتي، مهدي: همان منبع، ص.45
6 - همان منبع، ص 45-.44
7- سودرمن، هاري - اوكانل، جان: همان منبع، ص 111
8 - نجابتي، مهدي: همان منبع، ص 45
9- همان منبع، ص 46-45
10- سودرمن، هاري - اوكانل، جان: همان منبع، ص 112
11- شامبياتي، هوشنگ: حقوق جزاي عمومي، جلد 1، انتشارات ژوبين، چاپ دهم، 1380، صفحه 119
12- نجابتي، مهدي: همان منبع، ص46
13- سودرمن، هاري - اوكانل، جان: همان منبع، ص111
14- افراسيابي، محمد اسماعيل: حقوق جزاي عمومي، جلد 1، انتشارات فردوسي، چاپ اول، 1374، ص .99
15- انصاري، ولي الله: همان منبع، ص 58
16- وليدي، محمد صالح: حقوق جزاي عمومي، جلد1 انتشارات سمت، چاپ چهارم، 1378، ص 174
17- نجابتي، مهدي: همان منبع، ص 47-.46
18- همان منبع، ص 47
19- سودرمن، هاري - اوكانل، جان: همان منبع، ص 107 - 106
20- نجابتي، مهدي: همان منبع، ص 53 - 52
21- سودرمن، هاري - اوكانل، جان: همان منبع، ص 107
22- نجابتي، مهدي: همان منبع، ص52 -.51
23- انصاري، وليالله: همان منبع، ص77
24- افراسيابي، محمد اسماعيل: همان منبع، ص.99
25- وليدي، محمدصالح: همان منبع، ص175- .174
26- دانش، تاج زمان: همان منبع، ص.31
27- سودرمن، هاري - اوكانل، جان: همان منبع، ص 113- .112
28- نجابتي، مهدي: همان منبع، ص .48
29- سودرمن، هاري - اوكانل، جان: همان منبع، ص.1
30- همان منبع، ص.116
31- نجابتي، مهدي: همان منبع، ص.48
32- سودرمن، هار، اوكانل، جان: همان منبع، ص.116
شنبه 9 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[مشاهده در: www.ettelaat.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 297]
-
گوناگون
پربازدیدترینها